نشریه آمریکایی آتلانتیک تحلیلی را به قلم پاتریک کلاوسون منتشر کرده است که به بنبست در مذاکرات هستهای 1+5 و ایران پرداخته است.
کلاوسون در این گزارش تلاش کرده است ابعاد بسته پیشنهادی آینده 1+5 به ایران را مورد واکاوی قرار داده و از نگاه غربگرایانه، بایدها و نبایدهای آن را مورد بحث و بررسی قرار دهد اما در ضمن این گزارش، به برخی نکات دیگر نیز اشاره کرده که بعضا جالباند.
نویسنده این تحلیل که خود پیشتر تحت عنوان یک اقتصاددان در خدمت صندوق بینالمللی پول بوده است، مینویسد: «...انتظارات ایرانیان در خصوص آسودگی از تحریمها کاملا غیرواقعی است. اقتصاد ایران در شرایطی سخت است که پیش از هر چیز بهخاطر سیاستهای پوپولیستی است که دولت ایران سرهمبندی کرده است؛ همچون افزایش 80 درصدی حجم پول در شرایطی که رشد سالانه 6 درصد بوده و سپس متعجب شدن از اینکه تورم افزایش پیدا کرده است!»
کلاوسون میافزاید: «هم مردم عادی و هم خواص ایرانی انتظار دارند که رهایی از تحریمها فرمولی جادویی برای پایان بخشیدن به تمام مشکلات اقتصادی باشد در حالی که تا زمانی که فساد [اقتصادی] شایع باشد، مدیریت دولتی مانعی بر سر راه تجارت باشد و اعتبار به جای کسانی که طرحهای اقتصادی در سر دارند به وابستگان سیاسی اختصاص یابد، تاثیر لغو تحریمها کم است.»
این تحلیل نویسنده آتلانتیک یقینا غیرمغرضانه نیست اما بد نیست نظرات وی بهعنوان یک اقتصاددان حرفهای، اندکی مورد توجه کسانی در ایران قرار گیرد که پایان تحریمها را یک معجزه میانگارند و مشکلات ناشی از «ضعف مدیریت» را به تحریمهای غرب نسبت میدهند.
بدیهی است که تحریمهای بینالمللی بیتاثیر نیستند چون دشمن آنقدر نابخرد نیست که تحریمهایی را بر ایران وضع کند که اثری نداشته باشند، اما کسانی که تحریم را فرصتی یافتهاند تا ضعفهای خود را پس پرده آن بپوشانند، سخت در خصوص میزان درک و شعور سیاسی ملت ایران در اشتباهاند.
ایرانیان چنین ترفندهایی را میشناسند و در عین مقاومت در برابر تحریم، در برابر ناکارآمدی داخلی کوتاه نخواهند آمد. یقینا لغو تحریمها بهنفع جامعه ایران است اما همانطور که کلاوسون هم اشاره کرده است، یک فرمول جادویی برای از بین رفتن مشکلات اقتصادی کشور نیست.
علاوه بر آن، نکتهای که کلاوسون به آن اشاره نکرده آن است که با مدیریت صحیح اقتصادی میتوان آثار تحریمها را تا حدودی التیام بخشید. از جمله تدابیری که مسئولان در چنین شرایطی میتوانند به آن تمسک جوید، پرهیز از سیاستهای متهورانه انبساطی است که به افزایش شدید حجم نقدینگی و تورم نابهنگام میانجامند.
از جمله مهمترین سیاستهایی که مسئولان کشور میتوانند در چنین مواقعی بهکار گیرند، رجوع به کارشناسان واقعی و بیغرضی است که در دانشگاهها و محافل علمی ایرانزمین کم نیستند و با هر سلیقه سیاسی، وقتی کشور خود را در شرایط مشکل میبینند، حاضرند از جان مایه گذارند و علم و سواد خود را به پیشگاه ملت خویش تقدیم کنند. اینها کسانی هستند که به جناحها وابستگی ندارند و جز حقوق اندک استادی دانشگاه یا امثال آن، عموما درآمد دیگری ندارند تا به این دنیا تعلق چندانی داشته باشند و نظرات مغرضانه ارائه کنند. این امر دستکم میتواند عملکردهای نابخردانه را مانع شده و آنچه را که کلاوسون سیاستهای پوپولیستی نامیده است، درمان کند.
نباید فراموش کرد که کلاوسون و آتلانتیک آمریکایی هستند پس بدشان نمیآید حتی در خصوص نتیجه تحریمهایشان غلو کنند، پس بد نیست آنچه در این فقره بیان داشتهاند، جدی گرفته شود.