واقعیت گزینه نظامی علیه ایران

اندیشکده پروژه امنیت آمریکادر یادداشت کوتاهی به قلم سرتیپ بازنشسته «استفن چنی»، مدیر اجرایی این اندیشکده، عضو هیئت سیاست‌گذاری امور خارجه وزارت خارجه و یکی از فرماندهان سابق نیروی تفنگداران دریایی آمریکا به واقعیات پشت‌پرده گزینه نظامی آمریکا علیه ایران پرداخت و نوشت: هیچ‌کس خواهان جنگ با ایران نیست. حتی تصور چنین جنگ خانمان‌سوزی هم لرزه به اندام همه ما می‌اندازد. اما اگر از زمان واقعه یازده سپتامبر تاکنون تنها یک درس گرفته باشیم، آن این است که آغاز خصومت و دشمنی امری بسیار پرهزینه و زمان‌بر است. اگر آمریکا تصمیم بگیردبه دلیل اینکه قرار گرفتن ایران در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته‌ای به این کشور حمله کند، بدون شک این جنگ خسارات و تلفات بسیار عظیمی در پی خواهد داشت. توسل به گزینه نظامی در قبال ایران یعنی پذیرش تهاجم و جنگی که به مراتب سهمگین‌تر و پرچالش‌تر از هر دو جنگِ آمریکا علیه عراق خواهد بود.

■ طرح موضوع جنگ با ایران ساده‌لوحانه است ■

کشور ایران ۶۳۷ هزار مایل مربع مساحت دارد و مساحت این کشور تقریباً دو برابر تگزاس است. ایران ۸۰ میلیون جمعیت دارد و می‌توان گفت که این رقم بیش از دو برابر جمعیت کشور عراق است. ایران از جغرافیای متنوعی برخوردار است و از سوی دیگر خط ساحلی این کشور بسیار طولانی است و تنگه هرمز را به عنوان اصلی‌ترین مسیر حمل‌و نقل کشتی‌ها در خود جای داده است. طرح این موضوع که ما می‌توانیم برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران را به صورت یک‌جانبه و از طریق انجام عملیات و بمباران‌های هوایی از بین ببریم، بسیار ساده‌لوحانه است.

 

■ هزینه‌های نظامی جنگ با ایران بسیار سنگین خواهد بود ■

از نقطه نظر لجستیک، آماده‌سازی و بسیج نیروها به منظور دفاع از متحدان منطقه‌ای ما و حمله به ایران مستلزم استقرار دست‌کم ۵۰۰ هزار تن از پرسنل نظامی فعال ارتش آمریکا و در حدود دو برابر همین تعداد به سربازان گارد ملی، نیروهای ذخیره و نیروهای کارآموز است. علاوه بر این، هزینه حمل‌ونقل، پشتیبانی و ایجاد پایگاه احتمالاً در حدود ۱ تریلیارد دلار خواهد بود. این سطح از آماده‌سازی و بسیج نیروها مستلزم آن است که کنگره بودجه دفاعی آمریکا را به دو برابر افزایش دهد که این امر در تضاد با سیاست‌های کاهش بودجه بخش‌های دولتی قرار دارد.