بر اساس این گزارش، اخیرا صحبت در این زمینه از سوی مقامهای اسرائیلی با توجه به ماجرای غزه کاسته شده است و البته هرچهقدر که راهبرد تدافعی اسرائیل نگران کننده میشود توان هستهای ایران نیز بسیار خطرناکتر میگردد. در اینجا باید تاکید داشت که اسرائیل نباید از یک ایران مجهز به سلاح هستهای نگران باشد.
* ایران با توجه به چشم طمع برخی کشورها حق داشتن سلاح هستهای را دارد
باید گفت که جنگ افزارهای هستهای بازدارنده بوده و تهاجمی نیستند. طرفداران اصل واقعگرایی بر این باورند که سلاحهای هستهای در ابتدا کاربردی تدافعی دارند و بنابر این بسیاری از اغراقهایی که در کنار این سلاحها هست بیدلیل بوده زیرا هدف وجود این جنگ افزارها در درجه اول تدافعی است.
البته با نگاهی به موقعیت جغرافیای سیاسی ایران باید گفت که این کشور نه تنها آسیبپذیر بوده بلکه از سوی کشورهای متخاصم نیز محاصره شده است. ایران با کشورهایی چون افغانستان،پاکستان و عراق و هم چنین ترکیه به عنوان عضو ناتو مرز زمینی مشترک دارد. اینها البته بدون در نظر گرفتن عربستان سعودی در خلیج فارس است که با ایران از لحاظ راهبردی، اقتصادی و مذهبی در تضاد است.
با نفوذ شدید آمریکا و حضور نظامی در برخی از کشورهای منطقه چون عراق، افغانستان، ترکیه و عربستان سعودی منطقی است که سیاستمداران ایرانی در فکر حفظ امنیت کشور خود باشند. اسرائیل نیز جنگافزارهای هستهای دارد بنابر این تقابل ایران و اسرائیل تقابل بر اساس دکترین« Mutual assured destruction» یا همان دکترین «تهدید به تخریب قطعی دو جانبه» است.
در این میان برخی تحلیلگران همچون «جان مرشیمر» از هواداران اشاعه سلاحهای هستهای به صرف برقراری امنیت وجود دارند. مرشمیر میگوید که ایران و اسرائیل هرگز به هم حمله نمیکنند زیرا هر دو در حالت بیم و ترس به سر میبرند و نتیجه حمله نابودی برای هر دو طرف است.
در ادامه سخنان مرشمیر باید افزود که تاکنون در جهان معاصر جز آمریکا هیچ کشوری علیه کشور دیگر از سلاح هستهای استفاده نکرده است.
* با وجود ثبات ایران، وجود سلاح هستهای نیز در خاک این کشور نگرانی ندارد
این نوع جنگ افزار در کشوری با حالت دفاعی بسیار ایمنتر خواهد بود. البته مهمترین نقطه نگرانی این است که مواد لازم برای ساخت سلاح هستهای و خود این سلاح به دست چه کسانی خواهد افتاد مثلا در پاکستان همواره این نگرانی وجود داشته است که آیا این سلاحها روزی به دست گروههای خرابکار و جنایتکار خواهد افتاد. بنابر این کارشناسان نگران این که کدام کشور سلاح هستهای خواهند داشت نیستند.
از این رو وجود هرگونه سلاح هستهای در ایران مایه نگرانی نیست و نقطه مقابل پاکستان با دولت لرزان و زیر ساختهای ضعیفش است.در این کشور ردپای طالبان نیز وجود دارد.
درباره ایران همچنین تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا و متحدینش به عنوان ایجاد مانع در مقابل میل هستهای این کشور خود قابل بحث است و همانطور که در مورد کره شمالی نیز نشان داد این تحریمها تاثیر کمی را بر توان هستهای این کشور گذاشتند.
ترکیب تحریمهای اقتصادی و نشانهگرفتن برنامههای هستهای ایران تاثیر مناسبی را نخواهد داشت بنابر این باید از هرگونه اقدام نظامی یا حملههای یکجانبه و پیشدستانه پرهیز شود.
*دانش فنی هستهای ایران با حمله از بین نمیرود
حملات هوایی تقریبا کند و چندان تاثیرگذار بر تاسیسات هستهای ایران نیستند و بهطور گستردهای اثبات شده است که حملات هوایی به امیال هستهای ایران خاتمه نخواهند داد.
در این میان بهترین فرضیه حمله هوایی مشترک آمریکا و اسرائیل برای تخریب کامل تاسیسات ایران است. این خود دولت ایران را به پنهان کردن بیشتر تاسیسات هستهایش و همچنین محافظت از آنها ترغیب میکند. البته باید گفت که حتی تخریب کامل تاسیسات هستهای ایران باعث از بین رفتن دانش فنی هستهای این کشور نخواهد شد.
*حمله نظامی علیه ایران باعث افزایش جو ضد غربی خواهد شد
علاوه بر موارد عنوان شده، این گونه حملهها جو ضد غربی را در میان اقشار مردم ایران افزایش داده و مواضع روحانیون و حکومت ایران را تحکیم خواهد کرد. پس یک تهاجم هوایی به طور بالقوه باعث کندی حرکت ایران هستهای خواهد شد اما در بلند مدت مانع از تکمیل نهایی برنامههای هستهای این کشور نخواهد شد.
*هیچ کشوری در منطقه جرات حمله به ایران را ندارد
شاید بتوان گفت تنها راه مطمئن برای خاتمه دادن به برنامههای هستهای ایران حمله همه جانبه زمینی است که این نیز از سوی هیچ کشوری ممکن نیست. تهاجم با توجه به هزینههای بالای اقتصادی،سیاسی و اجتماعی بعید است.این نوع حملات همچنین به دلایل عواقب ویرانگر اقتصادی و سیاسی و غیر محتمل بودن از لحاظ لجستیکی غیر ممکن است.
* حملات تلافی جویانه ایران امانبر است
یکی از نگران کنندهترین جنبههای حمله علیه ایران حملههای تلافیجویانه این کشور است. ماهیت این نوع واکنش البته قابل بحث است و البته این احتمال میرود که ایران در تلاش برای انجام جنگی نیابتی علیه اسرائیل به عنوان دشمن صهیونیستی با کمک گروهی چون حزبالله باشد.
به علاوه پاسخهای نظامی متعارف ایران را نیز نمیتوان از قلم انداخت. این کشور آزمایشهای موشکی قارهپیمای میان برد را اوائل سال جاری با موفقیت انجام داده است. اینها باعث اعتبار بیشتر حکومت ایران و توجیه برنامههای هستهای در پیش مردم این کشور و بیتاثیری تحریمهای اقتصادی با وجود مخالفان داخلی ایران میشود.
* حمله علیه ایران یعنی اتحاد تمام و کمال کشوری با بیش از 70 میلیون جمعیت
شاید نگرانکنندهترین تبعات مداخله نظامی بر بدنه سیاسی حکومت ایران باشد اما در یک کلام باید گفت که هرگونه تهاجم نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران باعث توجیه پیگیری هستهای ایران میشود.
آن موقع است که دولت ایران مدعیمیشود که از سوی دشمنان احاطه شده است و بنابر این نیاز به سلاحی بازدارنده دارد تا مانع از نقض استقلال و تمامیت ارضی کشور شود. بنابر این مداخله نظامی بیگانه منجر به متحد شدن مخالفان داخل نظام سیاسی ایران خواهد شد و حمایت عامه مردم را از حکومت باعث شده و همچنین منجر به ترغیب حکام ایران جهت تعقیب برنامههای هستهای به هدف ساخت سلاح هستهای خواهد شد. بنابر این عواقب اقدام مستقیم بیشتر از نفعش خواهد بود و هزینههای این مداخله به طور یقین بیش از مزایای محدودش خواهد است.
*اسرائیل بهتر است از فکر حمله نظامی علیه ایران بیرون آید
در حالیکه دولت اسرائیل است تمایل دارد تا به برنامههای هستهای ایران به هر طرقی خاتمه دهد تصمیمگیرندگان باید در نظر داشته باشند که از هرگونه مداخله نظامی اجتناب ورزند. در حالیکه اسرائیل آشکارا درباره راهبردهای امنیتی خویش فعالیت میکند، یک حمله پیشدستانه آسیبهایی را وارد میسازد که هزینههای آن از هرگونه دستاورد امنیتی آنی سنگینتر خواهد بود.