۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۶
کد خبر: ۱۱۶۲۶
در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولت‌ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته است، وابستگی سیاسی‌ بسیاری از کشورهای مسلمان، نتیجه‌ی وابستگی اقتصادی آن‌ها به ابرقدرت‌ها است.

با توجه به نام‌گذاری سال ۱۳۹۱ از سوی مقام معظم رهبری به عنوان «سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ی ایرانی» نگاهی خواهیم داشت به ۷ آیه از قرآن کریم که پیام‌هایی مرتبط بانام‌گذاری این سال دارند؛ و سعی می‌کنیم با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری به شرح این آیات بپردازیم.

آیه‌ی اول، آل عمران/ ۱۳۹: «ولاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»

ترجمه: و [شما مسلمانان] سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!

 استقلال اقتصادی مسلمانان

استقلال اقتصادی مسلمانان

طبق صریح آیه‌ی یاد شده، مؤمنین نسبت به دیگران برتری خواهند داشت. از طرف دیگر می‌دانیم که یکی از لوازم برتری، بی‌نیازی اقتصادی از دولت‌های استکباری و خودکفایی مسلمانان است؛ زیرا بدیهی است که نیاز و احتیاج به دیگران همیشه ملازم با ذلت و اسارت است. از این رو ملتی که بخواهد عزیز و سربلند زندگی کند باید ابتدا خود را از بند اسارت کفار آزاد سازد. چنین ملتی است که سزاوار صفت ایمان است و ملتی که با ذلت و خواری دست نیاز به سوی بیگانه دراز می‌کند، طبق صریح این آیه، ملت مؤمنی نیست.

مقام معظم رهبری: «آمریکا و اذناب او هرچه تلاش کنند، نخواهند توانست این ملت را از رسیدن به قله‌اى که امام عزیزش همه را به آن سمت هدایت مى‌کرد، باز بدارند. اگر تمام گردن کلفت‌ها و قلدرهاى دنیا هم دست در دست یک‌دیگر دهند، نمى‌توانند ما را از حرکت به سمت جامعه‌ى اسلامى مرفه و عادل و آباد باز بدارند. ما بحمداللَّه اراده‌ى پیمودن این راه و انجام این کار را با لطف الهى و کمک مردم داریم و چیزى هم کم نداریم.

فقط مواظب باشید وحدت و شور و احساس تکلیف را در خود حفظ کنید. قرآن به مسلمان‌ها خطاب مى‌کند و مى‌گوید: «اگر مؤمن باشید [إن کنتم مؤمنین]، نه از کسى بترسید و نه سست شوید [ولاتهنوا و لاتحزنوا]. مظهر ایمان، همین شور و نشاط و تلاش و وحدت و حضور در صحنه است؛ دشمن هم از همین مى‌ترسد. تا وقتى حضور قوى و پُرشور شما مردم استمرار دارد، ان شاء اللَّه لطف خدا هم با ما خواهد بود.»[۱]

  آیه‌ی دوم، نساء/ ۱۴۱: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»

ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.

در اقتصادی که مدنظر قرآن است، سعی بر این است که با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود، زیرا در روابط خارجی بین دولت‌ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته و درهم تنیده‌اند، هم اکنون وابستگی سیاسی‌ای که در بسیاری از کشورهای به ظاهر مسلمان مشاهده می‌شود، نتیجه‌ی مستقیم وابستگی اقتصادی آن‌ها به ابرقدرت‌ها است. از این رو برای حفظ اعتبار و حیثیت اسلامی، دولت‌های اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین می‌گشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه‌های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگ‌ترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندی‌های اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه‌های نفوذی آنان، از مهم‌ترین مسؤولیت‌های ملت اسلامی است.

مقام معظم رهبری: «یک نکته این است که ما هر چه که عرض می‌کنیم، با این پیش‌فرض‌ها بایستى ملاحظه بشود. ما چند پیش فرض داریم. یکى این است که پیشرفت علمى، ضرورت حیاتى کشور در علوم مختلف است؛ البته رتبه‌بندى علوم را بعد عرض می‌کنیم که یکى از کارهاى مهم است. پیش فرض د‌وم این است که این پیشرفت علمى، اگرچه که با فراگیرى علم از کشورها و مراکز پیشرفته‌ترِ علمى حاصل خواهد شد – بخشى از آن بلاشک این است – اما فراگیرى علم یک مسأله است، تولید علم یک مسأله‌ى دیگر است. نباید ما در مسأله‌ى علم، واگن خودمان را به لوکوموتیو غرب ببندیم. البته اگر این وابستگى ایجاد بشود، یک پیشرفت‌هایى پیدا خواهد شد؛ در این شکى نیست؛ لیکن دنباله روى، نداشتن ابتکار، زیرِ دست بودنِ معنوى، لازمه‌ى قطعىِ این چنین پیشروى است؛ و این جایز نیست.»[۲]

 آیه‌ی سوم تا پنجم، نساء/۱۴۴، مائده/۵۱ و مائده/۵۷: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین أولیاء من دون المؤمنین، أتریدون أن تجعلوا لله علیکم سلطاناً مبیناً»

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! کافران را در مقابل مؤمنان برای خود دوست مگیرید. مگر می‌خواهید برای خدا علیه خودتان دلیلی آشکار قرار داده باشید؟!

«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری أولیاء، بعضهم أولیاء بعض و من یتولهم منکم فإنه منهم، إن الله لایهدی القوم الظالمین»

ترجمه: ای مؤمنان! یهود و نصاری را به دوستی مگیرید. بعضی از آن‌ها دوستان بعضی دیگرند. هر که از شما با ایشان دوستی کند خود از ایشان است. همانا خداوند مردم ستمگر را هدایت نمی‌کند.

«یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزواً و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار أولیاء ، واتقوا الله إن کنتم مؤمنین»

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با آن گروه از کفار و اهل کتاب که دین شما را به سخریه گرفته، بازیچه‌اش پندارند دوستی نکنید و از خدا بپرهیزید اگر مردمی با ایمانید.

دولت‌های اسلامی موظف هستند از هرگونه عملی که راه نفوذ کفار را برای تسلط بر مسلمین می‌گشاید، خودداری کنند و پیشاپیش راه‌های نفوذی آنان را با تدبیر و سیاست ببندند و از آن جا که بزرگ‌ترین راه نفوذ آنان، تأمین نیازمندی‌های اقتصادی است، از این رو اِعمال سیاست اقتصادی خودکفا و همیاری عموم اقشار در قطع وابستگی و بستن راه‌های نفوذی آنان، از مهم‌ترین مسؤولیت‌های ملت اسلامی است.

در این آیات می‌خوانیم: «مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده‌اند و از آن جا که یکی از ریشه‌های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت می‌شود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه‌ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه‌ی صید کفار می‌اندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه واردمی‌سازد.»

مقام معظم رهبری: «موفقیت هر ملتى در پیشرفت‌هاى خود، نسبت معکوس با نفوذ بیگانگان و دشمنان در آن کشور دارد.این‌ها نسبت‌شان متعاکس است؛ یعنى هرگاه بیگانه و یک قدرت خارجى- ولو آن قدرت خارجى علناً اظهار دشمنى نکرده باشد – نفوذش در بین مردم، قشرهاى مختلف و فضاى سیاسى بیش‌تر باشد، این ملت از آینده‌اى همراه با عزت و همراه با افتخار و تأمین شده، فاصله‌اش بیش‌تر است. نه این که با هر بیگانه‌اى باید ستیزه گرى کرد؛ نه، گاهى هم انسان به خاطر مصالح، با بیگانه‌اى دوستى مى‌کند؛ اما به همان بیگانه دوست هم نباید اجازه داد که در امور داخل این خانه، این خانواده، این کشور و این جامعه بتواند نقش ایفا کند. از اولِ انقلاب که به کلى رشته‌هاى نفوذ آمریکا و دیگر قدرتمندان- فقط هم آمریکا نبود؛ منتها بدترین‌شان آمریکا بود- در این کشور گسسته شد، این‌ها دایم در فکر بودند که به نحوى در داخل کشور نفوذ کنند و به پیاده کردنِ فکر خودشان، حرف خودشان، کار خودشان و مقاصد و هدف‌هاى خودشان بپردازند. از همه‌ی راه‌ها هم براى این کار استفاده مى‌کنند.[۳]»

آیه‌ی ششم، فتح/۲۹: «محمد رسول الله؛ و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم، تراهم رکعاً سجداً یبتغون فضلاً من الله و رضواناً، سیماهم فی وجوههم من أثر السجود، ذلک مثلهم فی التوراة، و مثلهم فی الإنجیل کزرع أخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار، وعد الله الذین آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظیماً»

ترجمه: محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرستاده‌ی خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آن‌ها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه‌ی آن‌ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وا می‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آن‌ها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده‌ی آمرزش و اجر عظیمی داده است.

مفاد این آیه، با توجه به توصیف امت اسلام با جمله‌ی «فاستغلظ فاستوی علی سوقه» (نیرومندی و بر پای خود ایستادن)، قدرت یافتن مسلمانان و رسیدن آنان به آن درجه از شکوه و عظمتی است که دشمنان اسلام تاب تحمل آن را نداشته باشند.به طور حتم تا چنین هدفی در عملیات اقتصادی منظور نگردد و مسلمانان خود را از نقش پیرو و دنباله رو بیرون نیاورند، نه تنها در صحنه‌ی اقتصاد پیوسته شکست می‌خورند، بلکه در اخلاق و فرهنگ که منشأ هر گونه شکست مادی و معنوی دیگر است، شاهد سقوط قطعی خود خواهند بود. در نتیجه مسلمین باید اقتصادی خودکفا و غیرمتکی به غیر داشته باشند و اقتداری که به دنبال آن هستند باید هم اقتدار سیاسی، هم اقتدار نظامی و هم قدرت اقتصادی و هم توانمندی فرهنگی باشد.

مقام معظم رهبری: «اسلام پیروان خود را این جور تربیت می‌کند: «و الّذین معه اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم تراهم رکّعا سجّدا یبتغون فضلا من اللَّه و رضوانا سیماهم فى وجوههم من اثر السّجود»؛ این‌ها نشانه‌هاى امت اسلامى است. این‌ها آن معنویتى است که در آن‌ها وجود دارد؛ آن توکل، آن توجه به خدا، آن تذکر، آن خضوع در مقابل پروردگار. این، خاصیت پرورش انسان مسلمان و مؤمن است. اسلام این جور انسانى پرورش می‌دهد. در مقابل خداى متعال، خاضع؛ با برادران ایمانى، رحیم، مهربان؛ اخوت اسلامى برقرار؛ اما در مقابل مستکبران، در مقابل ظالمان، مثل کوهِ استوار مى‌ایستند؛ «و مثلهم فى الانجیل کزرع اخرج شطئه فأزره فاستغلظ فاستوى على سوقه». این، همان مراحل رشد امت اسلامى است؛ سر می‌زند، رشد می‌کند، بالندگى پیدا می‌کند، مستحکم می‌شود. «یعجب الزّرّاع»؛ خود آن کسانى که این زمینه را فراهم کردند، به شگفت مى‌آیند. این دست قدرت الهى است که این جور انسان‌ها را رشد می‌دهد. «لیغیظ بهم الکفّار»؛ دشمن مستکبر وقتى به این انسان مسلمانِ تربیت شده‌ى بالیده‌ى در دامان اسلام نگاه می‌کند، معلوم است که به خشم مى‌آید و ناراحت می‌شود. ما باید این جورى عمل کنیم. خود را بسازیم. خود را با قرآن تطبیق دهیم. اخلاق خود را، رفتار خود را، با دوستان، با معارضان و معاندان، با مستکبران، طبق برنامه‌ى قرآن تنظیم کنیم. خداوند متعال وعده کرده است که به افرادى که این جور حرکت کنند، پاداش خواهد داد، اجر خواهد داد. این اجر، هم در دنیاست، هم در آخرت. در دنیا عزت است، برخوردارى اززیبایى‌ها و تمتعات الهى در این عالم است – که براى انسان‌ها فراهم کرده است – در آخرت هم رضوان الهى و بهشت الهى است.»[۴]

 آیه‌ی هفتم، ممتحنه/۱: «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق»

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبت می‌کنید، در حالی که آن‌ها به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند!

در قرآن مسلمانان از قبول ولایت کفار سخت برحذر داشته شده‌اند و از آن جا که یکی از ریشه‌های خطرناکی که عامل پذیرش ولایت کفار و قبول این اسارت می‌شود، چیزی جز نیازهای اقتصادی نیست، این آیات هرکدام با بیان ویژه‌ای تأکید بر ضرورت عدم تحمل ولایت کفار و یهود و نصاری دارد و طبعاً بهترین علاج آن خودکفایی مسلمین برای رهایی از یوغ کفار است؛ چرا که نیازمندی، سرانجام آنان را در شبکه‌ی صید کفار می‌اندازد و به سیادت و عزت و عظمت آنان لطمه وارد می‌سازد.

پاره‌ای از مؤمنان که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند در نهان رابطه‌ی دوستی خود را با برخی از مشرکان حفظ کرده بودند تا بدین وسیله کفار مشرک از فامیل و کسانشان در مکه نگهداری کنند و آن‌ها را تحت حمایت خود بگیرند. آیه‌ی یاد شده مسلمانان را حتی از این مقدار مودت و پیوند برحذر می‌دارد. اکنون که تا این حد رابطه با کافران ممنوع است باید دید اسلام در مورد پاره‌ای از زمامداران کشورهای اسلامی که از نظر بازرگانی، کشاورزی، صنعتی و سرانجام در همه‌ی امور اقتصادی، کشورهای خود را وابسته به کفار، مشرکان و یهود صهیونیست کرده‌اند، چه نظری دارد. تردیدی نیست که این گونه پیوندها قبل از این که مسلمانان را از مشکلات اقتصادی نجات بخشد به مفاسد اخلاقی و ضلالت‌های فکری که منشأ همه گونهوابستگی‌های اقتصادی است، می‌کشاند و سرانجام با دریافت وام‌های ربوی، در مقابل تاراج ذخایر ملی، آنان را به ورشکستگی اخلاقی و اقتصادی سوق خواهد داد. بنابراین بار دیگر با صراحت اعلام می‌شود که هیچ گونه راه حلی برای نجات مسلمین از چنگال این استعمارگران دیو صفت، جز خودکفایی خود مسلمانان، نخواهد بود.[۵]

مقام معظم رهبری: «هر ملتى و کشورى در طول زندگانى ممتد خویش، دوران‌هایى و حوادثى را مى‌گذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخى او، بسى تعیین کننده و ماندگار است و مى‌تواند او را به نیک بختى و عزت و اقتدار، یا سیه روزى و ذلت و حقارت بکشاند. این حوادث هر چند سال‌ها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملت‌ها، در حکم لحظه‌اى زودگذر است و اگر ملتى در تند باد چنین حوادثى قرار مى‌گیرد از خود اراده و هوشمندى و ایمان و استقامت نشان دهد قله‌هاى شرف و بهروزى را فتح مى‌کند و قدم در جاده‌ى پیشرفت و تعالى مى‌گذارد و با هر گردنه‌ى دشوار و سنگلاخى مواجه شود از آن عبور مى‌کند و خود را به هدف مى‌رساند. ولى اگر ضعف و تن پرورى و دل سپردن به لذت و راحت موقت و ناهوشمندى و بى‌ارادگى و بى‌ایمانى گریبان‌گیر او شود آینده‌ى خود را تباه مى‌کند و دست‌خوش ذلت و اسارت و وابستگى مى‌شود و همه‌ى سختی‌ها و گرفتاری‌هاى ملل عالم که ناشى از وابستگى و اسارت است پى در پى و به تدریج بر او مى‌تند و او را دچار بدبختى دنیا و آخرت مى‌کند.

ملت‌هاى پیشرو و موفق جهان در همه‌ى دوران‌ها، ملت‌هایى هستند که در یکى از چنین لحظه‌هاى تاریخى تصمیمى شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختی‌هاى مجاهدت و پایدارى را با شوق و شور، تحمل کرده‌اند و خود را با تلاش و هوشمندى به نقطه‌ى امن و عزت و استقلال رسانده‌اند. ملت بزرگ ایران در انقلاب اسلامى کبیر خود در سال ۱۳۵۷ به اولین پیروزى تاریخى خود رسید. یکى از زیباترین و شگفت انگیزترین نمایش‌ها را از این گونه در صحنه‌ى تاریخ اجرا کرد. رژیم پهلوى که در بى‌کفایتى و فساد و سرسپردگى به بیگانگان در میان حکومت‌هاى فاسد این منطقه از همه روسیاه‌تر بود در طول ده‌ها سال حکومت خود بزرگ‌ترین ضربه‌ها را بر ملت و کشور ایران وارد آورده بود، ملت را با دیکتاتورى خشن و سرکوب بى‌رحمانه از صحنه‌ى سیاسى کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانى بندوبست با قدرت‌هاى مداخله‌گر و کمپانی‌هاى غارت‌گر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوترانى از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صداى هر معترض و آزادی‌خواهى را در گلو شکسته بود.

 با نابود کردن کشاورزى ملى و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتى و بذل و بخشش ثروت ملى به اربابان آمریکایى و اروپایى و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهاى بى‌ارزش خارجى و پس‌مانده‌ى محصولات کشاورزى آمریکا و برنامه‌هاى خائنانه‌ى دیگرى از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده‌ى قدرت‌هاى خارجى کرده و رگ حیات ملت را به دست دشمنان سپرده بود.

[...] نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى عظیم در میانه‌ى سال‌هاى ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ در چنین شرایطى آغاز شد و رشد و تکامل یافت. امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدى(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و با اعتماد به ایمان دینى مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل کم نظیر خود، راه مبارزه را در میان سختی‌ها و مصائب طاقت فرسا گشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را با واقعیت‌هاى تلخ و راه علاج آن آشنا کرد. ملت ایران که از اولین قدم‌ها به نداى این مرد الهى و روحانى گوش فراداده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگیزه‌ى نیرومند ایمان و عشق به اسلام، فداکاری‌ها و جانفشانی‌هاى فراموش ناشدنى کردند.

[...] در سازندگى مادى کشور آنچه در این بیست سال اتفاق افتاده، در همه‌ى دوران حکومت جباران پهلوى و پیش از آن بى‌سابقه است و حجم خدماتى که در این مدت به دست فرزندان کشور و پروردگان انقلاب تقدیم ایران عزیز شده است فهرستى بلند و افتخارآمیز دارد و البته در رأس همه‌ى آن‌ها و مهم‌ترین خدمت انقلاب در زمینه‌ى بناى علمى و عمرانى کشور، روح خودباورى و اعتماد به نفسى است که سرمایه‌ى از دست رفته‌ى ملت ایران در طول قرن‌هاى اخیر بود و نابود کردن آن، گناه بزرگ پادشاهان بى‌کفایت و دست نشانده‌ی غرب بوده است.

امروز ایرانى احساس مى‌کند که خود قادر به اداره‌ى کشور، قادر بر سازندگى، قادر بر عبور از موانع و قادر بر ابتکار و نوآورى است و این همان سرمایه‌ى لایزالى است که هر ملتى را در رسیدن به هدف‌هاى خود کامیاب مى‌سازد و همین است که در۲۰ سال گذشته آن همه افتخارات را در زمینه‌هاى علمى و صنعتى و نظامى و سیاسى نصیب ملت ایران کرده است.

برهان


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر