پس از این ادعاها به سراغ علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم تا با وی درباره چنین شبهاتی، فارغ از آنکه چه افرادی آن را مطرح میکنند و همچنین شبهات مشابه آن که توسط رسانههای غربی نیز هر از گاهی مطرح میشود، گفتگویی انجام دهیم لذا با همکاری مناسب دکتر صالحی، مصاحبهای در این باره با ایشان انجام شد که در آن به شبهات مختلفی پاسخ داده شده است. آنچه در ذیل میآید متن گفتوگوی خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم با رئیس سازمان انرژی اتمی است:
آقای دکتر، آیا همچنان که برخی مدعی شدهاند، سرمایهگذاری بر روی فنّاوری هستهای در جمهوری اسلامی ایران و تأکید و ایستادگی بر روی آن، صرفاً از یک نگاه ایدئولوژیک و زورآزمایی در برابر قدرتهای جهان نشأت میگیرد و یا این ایستادگی در جهت تأمین منافع ملّت ایران و آیندهنگری و نگاه تخصّصی به مسئله است؟
در آغاز باید به این نکته اشاره نمود که اگرچه انقلاب اسلامی ایران بعنوان یک خیزش و نهضت فرهنگی و بر مبنای ایستادگی و پایداری در برابر قدرتهای سلطهگر تولّد یافته و به حیات خود ادامه داده است، امّا این بدان معنا نیست که میتوان سرمایهگذاری در حوزۀ علوم و فنون مختلف از جمله فنّاوری هستهای را به زورآزمایی در برابر قدرتهای جهان فرو کاست. یکی از اهداف ملّت بزرگ ایران در انقلاب اسلامی ممانعت از نابودی منابع حیاتی کشور، پاسداری از منافع ملّی و عدم هدر دادن سرمایههای متعلق به نسلهای آینده است.
از این منظر نظام جمهوری اسلامی ایران با توجّه به سرشت و ماهیّت مردمی خود، همواره حفظ منافع کلان ملّـی را وجهۀ همّت خویش قرار داده است. هرچند دستیابی به فنّاوری هستهای به بخشی از غرور ملّی ملّت ایران تبدیل شده است، امّا نباید چنین پنداشت که بدون توجّه به الگوی هزینه-فایده و بدون توجّه به مصالح کلان ملّی، میتوان به حرکت در این زمینه ادامه داد. امروزه دیگر بر همگان آشکار شده است که با توجّه به پایانپذیر بودن منابع فسیلی و نیاز روزافزون جوامع انسانی به منابع جدید انرژی نمیتوان از مزایای فنّاوریهای نوین، از جمله فنّاوری هستهای چشم پوشید.
شایان ذکر است که پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، موضوع بهرهبرداری از انرژی هستهای از سوی کشورمان توسط کارشناسان مؤسسه پژوهشی استـن فـورد (SRI) در دستور کار قرار گرفت و پس از بررسی ابعاد و زوایای مختلف آن توصیه شد تا نسبت به تأمین برق هستهای تا حد 20 هزار مگاوات اقدام شود. بر این اساس پروژههای متعددی از جمله ساخت دو راکتور اتمی در ساختگاه بوشهر و دارخوین، ساخت تأسیسات مربوط به غنیسازی در اصفهان و چند پروژۀ دیگر با حمایت ایالات متحدۀ آمریکا، فرانسه، آلمان و برخی کشورهای دیگر آغاز شد. امّا، پس از پیروزی نهضت اسلامی تقریباً تمام این فعالیّتها در محاق تعلیق و تعطیل قرار گرفت.
پس از استقرار نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران متأسفانه کشورهای غربی با اِعمال استاندارد دوگانه اعلام نمودند که ایران به هیچروی نیازمند برخورداری از فنّاوری هستهای نیست، امّا نظام اسلامی بر مبنای حقوق مسلّم کشورمان در چارچوب میثاقهای بینالمللی و بر پایۀ قوانین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و با التزام عملی به معاهدۀ منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT) دستیابی به انرژی هستهای را در دستورکار قرار داد.
در صورت دست برداشتن از هر گونه حق ایران در زمینۀ هستهای و برچیدن این فنّاوری، وضعیت ایران در آیندۀ انرژی و فنّاوری های جهان چگونه خواهد بود؟
ذکر این نکته ضروری است که دبیر کل مجمع جهانی انرژی اخیراً اظهار داشته است که طبق آخرین محاسبات انجام شده، بهرهبرداری از عمدۀ منابع فسیلی در سطح زمین، تنها تا سال 2050 میلادی امکانپذیر خواهد بود. این نکته بیانگر دغدغه و نگرانی جهانیان از پایان یافتن منابع عمدۀ انرژی است. نباید از نظر دور داشت که تأمین انرژی مورد نیاز کشور در آینده تنها بخشی از برکات بهرهمندی از علوم و فنون هستهای را شامل میشود. امروزه کاربردهای متنوع و گوناگون فناوری هستهای در عرصۀ پزشکی و درمان بیماریهای صعبالعلاج و همچنین کاربرد آن در حوزۀ کشاورزی و صنعت بهیچ وجه قابل انکار نیست. افزون بر این باید به این نکته نیز اشاره نمود که فنّاوری هستهای در مقام یکی از فنّاوریهای برتر (HIGH-TEC) موجب رشد و ارتقاء دیگر علوم و فنّاوریها نیز خواهد شد.
آیا بدون پیشرفت در فنّاوریهای برتر (HIGH-TEC) مانند هستهای، میتوان در حوزۀ سایر فنّاوریهای مهم مانند پزشکی و... پیشرفت قابل ملاحظهای در آینده داشت؟
فنّاوری هستهای، بدلیل برخورداری از استاندارها و روشهای بسیار دقیق از این ظرفیت برخوردار است تا به دیگر شاخههای علوم و فنّاوریهای جدید یاری رساند. بعنوان نمونه اگر نقش فنّاوری هستهای در حوزۀ پزشکی نادیده گرفته شود، فرآیند تشخیص و درمان بسیاری از بیماریها با مشکلات اساسی مواجه خواهد شد. بسیاری از بیماران خاص، همچون مبتلایان به انواع سرطان از درمان بیماری خود باز خواهند ماند. اکنون تشخیص زودهنگام سرطانها تنها با استفاده از رادیوداروها امکانپذیر میباشد. در حوزۀ صنعت نیز بدون استفاده از تجهیزاتی مانند چگالیسنج و سطحسنج هستهای، فعالّت بسیاری از صنایع امکانپذیر نخواهد بود. در زمینۀ کشاورزی نیز ماندگاری و تضمین عدم اتلاف تولیدات تنها با استفاده از فنّاوری هستهای میسّر است.
آیا دستیابی به فنّاوری بومی هستهای نسبت به ملّی شدن صنعت نفت، امری کمارزش و حتّی بیارزش تلقّی میشود؟
بدون تردید هر موضوعی بویژه موضوعهای تاریخی از ارزش و اهمیّت خاص خود برخوردارند و باید آنها را در زمینه و بافت تاریخی و سیاسیِ زمان خود مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. باید گفت که تلاش برای ملّی شدن صنعت نفت و همچنین مجاهدت برای دستیابی بومی هستهای، هریک در جایگاه خود بیانگر روحیّۀ استقلالطلبی و عزم و ارادۀ ملّی جهت پاسداری از منافع ملّت ایران است. امّا مقایسۀ سطحی میان این دو موضوع که به لحاظ زمانی پنجاه سال با یکدیگر فاصلی دارند، منطقی به نظر نمیرسد.
آیا ادعاها دربارۀ خطرناک و ناامن بودن راکتور آب سنگین اراک که در برخی اظهارنظرها مطرح شده، صحّت دارد؟
راکتور آب سنگین اراک موسوم به IR40 یکی از پروژههای سازمان انرژی اتمی ایران است که تحت پادمان جامع آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. عمر مفید راکتور تحقیقاتی تهران رو به اتمام است، ضروری بود تا راکتور دیگری جایگزین آن شود تا به فرآیند تولید رادیوایزوتوپها و انجام تحقیقات پزشکی یاری رساند. این راکتور که نماد بومیسازی ساخت راکتور تحقیقاتی و جلوهای از تلاشهای ارزشمند محقّقان ایرانی است برای فعالیّت خود به سوخت اورانیوم طبیعی نیازمند است. همین مسئله زمینهای فراهم نموده است تا ادعاهای بیاساسی پیرامون احتمال استفاده از پلوتونیوم قابل استحصال از سوخت راکتور توسط افراد مغرض و یا کماطلاع از فرآیند ساخت و بهرهبرداری از تأسیسات اتمی، مطرح شود. لازم به ذکر است که این ادعاها تنها جنبۀ رسانهای داشته و در میان صاحبان فن و متخصّصان این حوزه فاقد وجاهت است. افزون بر این، ایمنی این راکتور نیز همچون دیگر تأسیسات هستهای کشور تحت نظارت کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نظارت مرکز نظام ایمنی هستهای کشور بوده و تاکنون در تمامی گزارشهای رسمی، بر ایمن بودن تأسیسات هستهای کشور تأکید شده است.
تصویری از رآکتور آبسنگین اراک/یکی از شخصیتهای اصلاحطلب اخیراً در دانشگاه تهران گفته بود رآکتور آب سنگین مضر است. وی در این باره حادثه نیروگاه چرنوبیل را مثال زده بود.
آیا هزینۀ دستیابی به
فناوری هستهای و ایستادگی برای دفاع از این حق، از منافعی که متعـاقب آن
کسب میکنیم، بسیار بیشتر است؟
به عنوان مقدمه میتوان گفت هر دستاوردی که از میزان وابستگی ما به کشورهای مدعی فنّاوری بکاهد، از ارزشی فوقالعاده برخوردار است. ما باید ضمن تعامل سازنده با جهان و رفع هرگونه تردید پیرامون ماهیت صلحآمیز برنامۀ هستهای خود، این عامل اقتدار را که به عنوان سند افتخار نظام اسلامی در عرصۀ داخلی و بینالمللی جلوهگر شده است، حفظ نماییم. به تعبیر دیگر ما ضمن رد ادعاها و اتهامات واهی و پوشالی، مصمم هستیم تا از ثمرات و برکات علوم و فنون هستهای که در بخشهای گوناگون راهگشا خواهد بود، بهرهمند گردیم. در پایان مایلم به این نکته اشاره کنم که به هرحال حفظ استقلال و عزّت ملّی، بدون پرداخت هزینه امکانپذیر نیست و لازم است هر کشوری با رعایت مبانی خردِ سیاسی از جایگاه و حقوق خود در مجامع بینالمللی دفاع نماید.