سردرگمی در بازار برای پیدا کردن لباس مناسب تجربهای تمامنشدنی که همه
ما بارها و بارها برایمان اتفاق افتاده است. گاهی پیش میآید که روزها و
ساعتها در فروشگاهها برای پیداکردن یک مانتو یا شلوار مناسب پرسه میزنی و
آخر سر خستگیات را به دوش میگیری و پا در دکان بزاز محترم میگذاری و
پارچه را میخری و خدمت خیاط باشی میبری و در این فاصله بارها خودت را
لعنت میکنی که کاش از اول همین کار را کرده بودم.
به راستی چرا هر روز آب رفتگی طول و عرض لباسها مد میشود و قالب مردم هم چون انسانهای نجیب سر در گریبان اسکناسهای خود را برای اینچنین جامهای خرج میکنند؟
با آغاز فصل زمستان و نزدیکشدن به عید نوروز بازار فروش زمستانه و بهاره پوشاک داغ و نمایشگاههای مختلفی با عنوان مد و لباس در گوشه و کنار پایتخت برپا شده است حال باید دید بعد از قول و قرارهایی که مسوولان برای سامان بخشی به وضعیت پوشش شهروندان دادهاند تا چه میزان به این وعدهها جامه عمل پوشانده شده است؟
قانون ساماندهی مد و لباس مصوب ۱۳۸۵/۱۰/۱۲ مجلس شورای اسلامی بهرغم اینکه با محور قرار دادن موضوع مد و لباس تلاش کرده که به ساماندهی وضع پوشش بپردازد و پاسخی برای منویات مقام معظم رهبری باشد؛ با چالشهای گستردهای مواجه است.
طبق تحقیقات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از جمله چالشهای مهمی که در این زمینه میتوان یاد کرد چشمپوشی از مُد به عنوان یک صنعت و بیتوجهی آن به زیرساختهای مورد نیاز تولید پوشاک، عدم ضمانت اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس، فقدان بودجه کافی برای پیشبرد اهداف، عدم تمایل تولیدکننده به استفاده از ظرفیت طراحان لباس، ضعف در نساجی و طراحی پارچه در کشور، فقدان زیرساختهای لازم برای فروش آثار مورد تایید کارگروه ساماندهی مد و لباس، عدم نظارت کافی از سوی نهادهای ناظر به ویژه اتحادیه پوشاک بر فعالیت تولیدکنندگان، ضعف در اطلاع رسانی و تبلیغات در آثار طراحی شده، حجم گسترده واردات رسمی و غیررسمی پوشاک و ملحقات وابسته از مهمترین چالشهای اجرایی این حوزه به شمار میآید.
مشکلات مربوط به وضع پوشش مردم تنها به این مسائل ختم نمیشود و آنچه که به عنوان مهمترین معضل در این باره میتوان از آن یاد کرد فاصلهای است که طرحهای اسلامی و داخلی از نمایشگاهها تا خانه مردم طی میکند. دلیل این فاصله به عدم مطابقت طرحها با سلایق مردم بر میشود. دست و پا گیر بودن و پرتکلفی عمده دلایلی است که مردم معمولا از انتخاب پوشاکی با عنوان ایرانی اسلامی سر باز میزنند.
بخش مهمی از پوشاک، مدها و طرحهایی که ارائه میشوند متوجه خانمهاست. طرحهایی که با عنوان ایرانی – اسلامی برای بانوان کشور ارئه میشود تمام تلاشش را دارد که بتواند پوششی جایگزین برای پوشش کنونی ایجاد کند اما در این بین روحیات زنان قرن ۱۴ که عموما شاغل هستند و ساعات زیادی را باید بیرون منزل بگذرانند در نظر گرفته نشده است. زن امروز به دنبال لباسی است که علاوه بر ویژگیهای ظاهری راحتی را نیز برایش در پی داشته باشد.
نبود رشته طراحی لباس در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز باعث شده است که بسیاری از علاقهمندان این رشته برای تحصیل به کشورهای دیگر مهاجرت کنند و بعد از پایان تحصیل به کشور بازگردند و وارد بازار کار شوند و این خود میتواند زمینهای برای فاصله گرفتن پوشش و فرهنگ ایجاد کند؛ ایجاد رشته طراحی لباس در دانشگاهها و ایجاد محتوای مناسب برای دانشجویان این رشته میتواند از زمانی که برای توجیه طراحان و فارغ التحصیلان این رشته لازم است، کاسته و بیشتر به آنچه باید برای این فرهنگ تغییر یافته و به فنا رفته انجام داد، پرداخته شود.
نبود طراح دلسوز که با چشمپوشی از هر نگاه بازاری به طراحی لباس مناسب برای جوانان این مرز و بوم بپردازد اصلیترین مشکل در زمینه لباس و پوشش است. طراحی که بدون لابی و زد و بند بازاری ها با نیت خیرخواهانه به طراحی لباس بپردازد و با قاطعیت از طرح خود دفاع کند و امکان هیچ نوع تغییری را در طرحش ندهد، طراحی که زیر بار هیچ اتحادیه و صنفی نرود و فقط و فقط به بهبود وضع پوشاک بپردازد. نمونه چنین طراحی در کشور المان دیده میشود، کشور غیر مسلمان و حتی ضد مسلمانی که یکی از رسالتهایش ریشه کن کردن اسلام است.
خانم مسلمان چچنی به نام "بلقیس بخر شیوا” مهاجری که حدود ۱۳سال قبل به آلمان رفت، توانست اولین مرکز طراحی لباس زنان مسلمان در آلمان را راهاندازی کند. وی زمانی که در رشته طراحی لباس وارد دانشگاه آلمانی شد هیچگاه فکر نمیکرد که روزی اولین مرکز طراحی لباس را در آن کشور تأسیس کند.
وی در مورد ابتکار تأسیس مرکز طراحی لباس اسلامی به خبرگزاری آلمان میگوید: زمانی که حجاب را انتخاب کردم فهمیدم لباسهایی که جامع میان مدرنیته غرب و آموزههای اسلامی باشد را بهندرت میتوان در بازارهای آلمان یافت؛ به همین دلیل برای اولین بار طرح تأسیس مرکز طراحی لباس اسلامی برای زنان مسلمان به ذهنم خطور کرد.
مسأله زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم اکثر زنانی که از لباس اسلامی وی استفاده میکنند مسلمان نیستند، بلکه جدای از جنبه دینی، لباسهای بلند و غیر بدننما آنها را به خود جلب میکند.برای سر و سامان بخشیدن به وضع پوشش و حجاب مردان و زنان این سرزمین با دو مقوله مواجه هستیم؛ یکی خود مردم و دوم بازار و طراحان و دست اندرکاران تولید است؛ مردم که قشر وسیع آنها نشان دادهاند که تابع بازار هستند بنابراین اگر بازار اصلاح شود، وضع پوشش هم تا حد زیادی اصلاح خواهد شد.
آنچه که در بازار برای ارائه پوشش ایرانی-اسلامی سنگ اندازی میکند وجود دست بیگانگان و دست نشاندههای آنها هستند. طراحانی که با کپی برداری از الگوهای غربی تنها نقش واسطه را بازی میکنند. خارج کردن این دست از طراحان از چرخه تولید پوشاک اقدامی تاثیرگذار در این زمینه خواهد بود.
در مورد طراحانی که بدون سو قصد به طراحی برخی از لباسها می پردازند و احساس ابتکار میکنند، اعتقاد به خط قرمزهایی که در پوشش یک فرد مسلمان به ویژه بانوان توسط این گروه، بسیاری از مشکلات را کم خواهد کرد. اگر طراح به آنچه که اسلام امر و نهی کرده است معتقد باشد دیگر مانتویی که آستینش تا آرنج باشد نخواهیم دید.
همچنین برای آن دسته از جوانان که تنها شرایط بازار باعث نوع پوشش آنها نشده است خود نیز پیگیر لباسی خاص با خاصیت جلب توجه بالا هستند، اصلاح الگوی پوشش بازیگران و سینماگران در فیلمها میتواند به عنوان کارآمدترین شیوه تبلیغ استفاده کرد.در گذشته طراحان صحنه وظیفه طراحی لباس بازیگران را بر عهده داشتند و معمولا بدون نگاه تخصصی این کار صورت میگرفت و حتی کسی را که مسئول انتخاب لباس بازیگران بود تا حد جامهدار گروه فیلمبرداری پایین میآوردند اما با اضافهشدن طراح لباس به گروه فیلمبرداری انتظار میرود که الگوی مناسبی در این فیلمها برای مردم ارائه شود.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با تشکیل خانه طراحان پارچه و لباس ایران، اعمال تمهیدات لازم برای ترویج و تبلیغ نمادها پارچه و لباس ایرانی و اسلامی در این زمینه تلاشهایی هرچند ناموفق داشته است.همچنین وزرات آموزش و پرورش وظیفه آشناکردن دانشآموزان با شیوهها و مظاهر تهاجم فرهنگی غرب به ویژه در زمینه اشاعه و القای الگوهای رفتاری و ترویج مدگرایی کاذب در پوشش و آرایش، فراهم کردن زمینه طراحیهای متنوع برای لباس دانشآموزان، معلمان و کارکنان مدارس و برگزاری جشنواره سالانه لباس مدارس در راستای ساماندهی مد و لباس را عهدهدار بوده است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز در زمینه ساماندهی مد و لباس وظایف متعددی از جمله حمایت از طراحان و تولیدکنندگان پوشاک اسلامی، شناسایی تولیدکنندگان و فروشندگان موفق در زمینه تولید و عرضه لباسهای مناسب اسلامی و اعطای تسهیلات به آنها، پیگیری وضع و اعمال تعرفههای گمرکی بر واردات تجاری پوشاک و پارچههای خارجی بر اساس قانون و مقررات صادرات و واردات، حمایت از کارخانهها و تولیدکنندگان لباسهای منطبق با الگوهای ایرانی و اسلامی بهخصوص چادر با کیفیت، فراهم کردن امکان ارتباط مؤثر طراحان پارچه و لباسهای اسلامی با کارخانههای نساجی و تولیدکنندگان لباس را بر عهده دارد.
در نهایت سازمان صدا و سیما طبق قانون ساماندهی مد و لباس وظایفی از جمله ترویج الگوهای مناسب پوشش منطبق با ارزشهای فرهنگی، اسلامی و ملی در فیلمها و برنامههای مختلف، تهیه و ترویج برنامههای تلویزیونی برای معرفی و ترویج نمادها و الگوهای پارچه و لباس ایرانی و بومی مناطق مختلف کشور را بر عهده دارد.
اما با نگاهی به انچه بر عهده نهادهای نامبرده قرار گرفته است و چیزی که در سطح شهر و در فروشگاهها و مغازه ها دیده میشود به این نتیجه میرسیم که این قوانین نیز مانند بسیاری از قوانین دیگر روی کاغذ مانده است و هر کس راه خودش را میرود و آنگونه که صلاح میداند رفتار میکند.
تولید انبوه پوشاک با طراحی نامناسب در بازار باعث ارزانی انها شده است و به راحتی در دسترس مردمی که میخواهند کمترین هزینه را کنند، قرار میگیرد. از طرفی پوشاکی همچون چادر مشکی چون به وفور تولید نمیشود، روز به روز بر قیمت آن افزوده میشود. اگر دولت برای پوشش مردم به اندازه شکم آنها ارزش قائل باشد در نهایت میتواند یارانهای برای پوشاک اسلامی در نظر بگیرد تا در کوتاه مدت سر و سامانی به وضع پوشاک مردم داده شود.
مشرق