پایگاه تحلیلی «وترنز نیوز نو» در مقالهی به قلم «جیم لاب» مینویسد: «کم زرابی» تحلیلگر مسائل ایران، از تحقیقات درباره پرونده هستهای ایران انتقاد کرد و فرضیات سست و ادعاهای بیپایه و اساس را مبنای این تحقیقات دانست.
به گفته وی: «به مثابه آن است که بخواهیم یک سناریوی سینمایی را براساس داستانهای تخیلی و مبهم بسازیم». وی افزود: «آنان در تحقیقات خود در مورد برنامه هستهای ایران به گونهای رفتار میکنند که گویی تمامی ادعاهای آنان درباره استفاده نظامی از انرژی اتمی و ایدئولوژی توسعه طلبی ایران حقیقتا صحت دارد. یا حتی خود آمریکاییها حقیقتا این دروغها را باور دارند. ایرانی-آمریکاییهای دخیل در این برنامه ضد تولیدی که از پایه و اساس کذب محض است، باید از رفتار خود شرمسار باشند.
تحلیل آقای لاب مانند همیشه بیعیب و نقص است. با این حال، این تحلیل متاثر از این است که برنامه هستهای ایران چیزی بیش از یک مطلب ساختگی است.
تاکنون آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل، شرایط لغو تحریم و نیز تحریمهایی که در صورت همکاری ایران لغو خواهند شد را به صورت دقیق مشخص نکردهاند. براساس گزارش جدید که به امضای تعداد زیادی از مقامات دیپلماتیک سابق رسیده است (که از جمله آنان میتوان به «توماس پکرینگ»، سفیر سابق آمریکا اشاره نمود) «هیچ گونه طرح عمل در برابر عمل مشخصی وجود ندارد که مورد توافق دو طرف باشد».
*انتظار مقامات ایران از غرب
براساس گزارش جدید که به امضای سیاستگذاران ارشد سابق سیاست خارجی آمریکا، مقامات ارتش و کارشناسان مستقل رسیده است، ایران تنها در صورتی با توقف برنامه هستهای خود موافقت خواهد کرد که غرب و متحدانش آمادگی خود را برای لغو تحریمهای اقتصادی که در ده سال گذشته بر جمهوری اسلامی وضع شده، اعلام دارند.
ممکن است، وضع تحریمهای اقتصادی در بازگشت ایران به پای میز مذاکره تاثیرگذار باشد اما کارایی این تحریمها در تغییر سیاست و رهبری این کشور به طور صد درصد مشخص نیست. بر طبق گزارش «ارزیابی فواید و بهای وضع تحریمهای بینالمللی بر ضد ایران»: «انتظار مقامات ایران این است که در صورت موافقت با اصلاح برنامه هستهای خود و شفاف سازی در این مورد، آمریکا و متحدانش در جهت لغو یا کاهش تحریمها، گامهای عملی بر دارند».
«در صورت پاسخ منفی غرب، مقامات ایران انگیزه لازم برای ادامه مذاکرات را نخواهند داشت». « در صورت همکاری ایران، مقامات واشنگتن باید طرحی را آماده نمایند که در آن به شیوه کاهش یا لغو تحریمها اشاره شده باشد».
*انتشار گزارش در زمان مناسب
گزارش جدید که به امضای 38 نفر فعال در عرصه سیاست خارجی رسیده (از جمله این افراد میتوان به سه جمهوری خواه، سه وزیر کابینه قبلی، «پل واکر»، رئیس سابق «فدرال ریزرو» و تعداد زیادی از افسران بازنشسته ارتش و فرماندهان نیروی تکاوران دریایی که در مورد خاورمیانه اطلاعات دارند، اشاره کرد) در زمان مناسب منتشر میشود.
*نفوذ لابی صهیونیست در کنگره آمریکا
کنگره آمریکا که تحت تاثیر شدید «آی پک» قرار دارد، در صدد است که تحریمهای شدیدی را بر ضد شرکتهای خارجی که در بخشهای کلیدی اقتصاد ایران فعال هستند، اعمال نماید. این طرح بخشی از لایحه دفاعی سال 2013 است.
در بخش دیگری از این لایحه تلاش خواهد شد تا با ایجاد محدودیت در نادیده گرفتن تحریمها توسط اوباما، دولت آمریکا را به حضور پررنگتر در خلیج فارس وادار سازند. تا از این طریق احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران بیشتر شود.
*مخالفت دولت با کنگره
دولت اوباما با تحریمهای مبهم و کاهش اختیارات رئیس جمهور مخالفت میکند. مقامات دولت با سران گروه 5+1 دیدار کرده تا خود را آماده دور جدید گفتگوها با ایران نمایند. این مذاکرات احتمالا ماه آینده برگزار میشود.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، خواستار مذاکره مستقیم با ایران شد. مقامات آمریکا بارها اعلام کردهاند که در صورت همکاری ایران، تحریمها را کاهش خواهند داد. با این حال به زمان آن اشاره نشده است. این مطلب بیانگر آنست که آمریکا تنها پس از مشاهده گامهای عملی از سوی ایران، چنین اقدامی خواهد کرد.
آمریکا خواستار خروج اورانیوم 20 درصد از ایران، تعطیلی تاسیسات فوردو و پاسخگویی ایران به سوالات آژانس است.
تاکنون آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل، شرایط لغو تحریمها و نیز تحریمهایی که در صورت همکاری ایران لغو خواهند شد را به صورت دقیق مشخص نکردهاند. براساس گزارش جدید که به امضای تعداد زیادی از مقامات دیپلماتیک سابق رسیده است (که از جمله آنان میتوان به «توماس پکرینگ»، سفیر سابق آمریکا اشاره نمود) «هیچ گونه طرح عمل در برابر عمل مشخصی وجود ندارد که مورد موافقت دو طرف باشد». با توجه به اهمیت امضاها («میشل هیدن»، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی که در زمان بوش و اوباما در پستهای اطلاعاتی حساسی خدمت کرده و مشاور انتخاباتی میت رامنی نیز بوده است، از امضا کنندگان است) این گزارش میتواند بر کنگره و دولت تاثیرگذار باشد.
*عدم جهتگیری گزارش آخر
گزارش نخست پروژه ایران که به بررسی فواید و عواقب حمله آمریکا و اسرائیل به ایران اختصاص داشت، پس از انتشار در ماه سپتامبر مورد توجه فراوان قرار گرفت. براساس گزارش فوقالذکر حمله نظامی به ایران، برنامه هستهای ایران را تنها 4 سال به تعویق میاندازد. این گزارش به نکاتی درباره کوبیدن نتانیاهو و طرفدارانش بر طبل جنگ با ایران و افزایش نگرانیها در حیطه سیاست خارجی اشاره کرده است. گزارش آخر نیز از یک سیاست خاص حمایت نمیکند.
*تحریمها به تنهایی راه حل قطعی نیستند
هیچکس به تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری تحریمها بر علیه ایران اهمیت نمیدهد، چراکه آنان راه حل مناسبی برای گزینه نظامی هستند. در گفتگوهای عمومی و گفتگوهای سیاست گذاری به عواقب اعمال این تحریمها اشاره شده است. به گفته برخی، تحریمها راه حل محسوب نمیشوند و موفقیت آنان به گفتگوها و مذاکرات بستگی دارد. ارزیابی میزان تاثیرگذاری و هزینه تحریمها میتواند متضمن گفتگوهای جامعتر در این زمینه و جایگاه تحریم در سیاست آمریکا باشد.
*فواید اعمال تحریمهای سنگین
از جمله فواید اعمال تحریمها بر علیه ایران میتوان به کاهش شتاب در پیشرفت هستهای، کاهش تواناییهای نظامی و کاهش رشد اقتصادی و افزایش نگرانی دولت از نارضایتیهای عمومی اشاره کرد. تحریمها سبب شده تا رهبران ایران تمایل بیشتری به مذاکرات جدی در مورد برنامه هستهای داشته باشند.
بر اساس این گزارش، نظام کنونی وضع تحریمهای سنگین نمیتواند چندان تاثیری بر تصمیم مقامات ایران بگذارد (مانند تحریمهای قبلی). کشورهای تحریم کننده میتوانند از سیاست فشار و مذاکره در مورد موضوعات مورد توجه ایران استفاده نمایند.
*تاثیرات منفی اعمال تحریمهای سنگین
افزایش تنش آمریکا با کشورهایی چون چین، روسیه، ترکیه، هند و کره جنوبی از جمله موارد منفی اعمال تحریم بر ضد ایران است. از جمله موارد دیگر میتوان به نفوذ سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، تقویت جایگاه گروههایی که این تحریمها را نتیجه خصومت آمریکا میدانند و تبعات انسانی اشاره کرد (شرکتهای دارویی و غذایی صادرکننده به ایران دچار مشکل شده و بانکها تمایلی به انتقال وجوه مورد نیاز این معاملات ندارند).
* ایجاد نظم نوین تجارت بینالمللی
وضع تحریمها، سطح زندگی طبقه متوسط ایران را کاهش میدهد، از این رو، بیگانگی (بیزاری) ایران و آمریکا سالها ادامه خواهد داشت.
تحریمها موجب ایجاد «نظم نوین تجارت بینالمللی» شده و سهم تجاری چین و هند در ایران را افزایش میدهد. افزایش حجم معاملات غیر رسمی بازار سیاه ایران با کشورهایی چون افغانستان، عراق، پاکستان و ترکیه، اقتصاد این کشورها و کشورهای منطقه را تهدید میکند.