"چادر سیاه” در خارج از شهرهای بزرگ کاربرد دارد. در شهرهای مذهبی قم و مشهد نیز در سطح وسیعتری استفاده میشود. باید در نظر داشت که پیشرفت مد و فشن در ایران، نظر رئیسجمهور این کشور را هم جلب کرده است. روحانی علناً رویکرد نرمتری به این موضوع اتخاذ کرده است.
سومین "جشنواره سالانه مد و لباس فجر” جایی است که مردان و زنان ایرانی در صحنه ظاهر میشوند. مسئولان عالیرتبهای که اجازه برگزاری این فستیوال را داده بودند، در ردیف جلو حضور داشتند. حضور این مسئولین، نشانی از تأیید این مراسم بود. در ضمن آمده بودند تا مطمئن شوند همهچیز طبق موازین اسلامی پیش میرود.
مد در ایران پیش از انقلاب اسلامی، تابع مدلهای غربی و اروپایی بود. در آن دوره، داشتن حجاب اسلامی الزامی نبود. بعد از انقلاب، "قانون شریعت” اجرایی شد و حجاب را اجباری کرد. با این حال، در جشنواره مد و لباس فجر، شاهد حضور انواع و اقسام لباسهایی بودیم که لزوماً جنبه اسلامی نداشتند: از دوره قاجار و لباسهای سنتی گرفته تا چادر سیاه و مانتوهای رنگارنگ.
"مهدی رضوی” که با این سنتها و دورهها آشنایی دارد، درباره فرهنگ و مد میگوید: "اینجا تلاقی عقل و عشق است. یعنی عقل یونانی و عشق آسمانی مذاهب بزرگ، در اینجا با هم تلاقی میکنند. این تلاقی برای مردم ما مشکلاتی به وجود آورده است، مخصوصاً در زمینه لباس و مد. با این حال، اینطور نیست که دنیا را در دو مقوله سیاه و سفید ببینیم.”
رضوی از آرمانهایش میگوید: "در سالهای زندگیام همواره با این آرزو زندگی کردهام که یک کشور خوب و پیشرفته داشته باشیم. من فکر میکنم این، خواست همه مردم ایران است. با برگزاری این جشنواره، احساس غرور و لذت به من دست داد. از این که میدیدم نسل جوان جامعه من دارد بهجایی میرسد، از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم. میدیدم به جای اینکه بروند و فعالیت زیرزمینی و خارج از چارچوب قانون بکنند، میآیند و به صورت قانونی در اینجا فعالیت میکنند.”
با "عذرا مرادی” یکی از طراحان لباس درباره کارش و مدلهایی که به جشنواره فرستاده صحبت کردیم. وی توضیح میدهد: "من دو نوع چادر به جشنواره ارائه دادم. یکی کار عروس است و دیگری چادر برای اجتماع. سه سال است که در این حوزه فعالیت میکنم و هر سه سال، در این جشنواره شرکت کردهام. هدفم این بوده است که برای مملکتم ابداعگر باشم و در راه برآورده کردن نیازهای جامعه قدمی برداشته باشم.”وی از برگزاری این جشنواره ابراز خرسندی کرده و معتقد است که همیشه این کمبود حس میشده است. خانم مرادی میگوید: "برپایی چنین جشنوارههایی مسیر پیشرفت و توسعه را برای صنعت مد و لباس در ایران هموار مینماید. از طرفی، استعدادهای ما در این زمینه نیز اجازه حضور و ظهور مییابند.” طراحان در ایران فعالیت آزادانهای ندارند و با موانعی روبهرو هستند. به علاوه، مدلها نیز باید در قالبی بسیار محدود فعالیت کنند. تا پیش از سومین دوره این جشنواره، مردان و زنان در کنار هم روی صحنه نرفته بودند.
"شریف رضوی” مدیر مؤسسه "بهپوشی” درباره طرح ابداعی خودش صحبت میکند: "روش جدیدی برای آموزش مدلها ابداع کردهایم که بتوانند در کشورهای دارای فرهنگ اسلامی فعالیت کنند. بین کاری که ما انجام میدهیم و آموزشی که در مدارس مدلینگ در اروپا یا آمریکا مشاهده میشود، تفاوت وجود دارد. به عنوان نمونه، "پوز”ها، فیگورها و نحوه ایستادنها نباید شهوتانگیز باشد. در واقع در ایران، ما به آنها اسم "مدل” اطلاق نمیکنیم و به مدلهای اسلامی، "بهپوش” میگوییم.” وی میگوید نیت اصلیشان از طرح این روش، حل موضوعات فرهنگی مربوط به این بخش در جامعه بوده تا فعالیت مرتبط با کار پوشش در ایران تسهیل شود.
ظهور دوباره فشن و مدلینگ در ایران، فقط حوزه البسه را تحتالشعاع قرار نداده است. واضح است که یک تغییر دیدگاه در افرادی به وجود آمده که در جشنواره حضور داشتند.”حمید یوسفی” مدیر "صنایع چرم پارس” این تغییر دیدگاه را بیشتر تشریح میکند: "چندین سال است که مانکنهای مرد در ایران فعالیت میکنند. فضا برای حضور زنان نیز روی صحنه یا استیج کمکم فراهم شده است. آنها میتوانند بیایند و لباس "اجتماع” را نشان دهند، لباسی که مردم در خیابانها میپوشند. زنها میتوانند تغییرات و نوآوریهایی را نیز به نمایش بگذارند که در هر دوره زمانی لباس اجتماع صورت میگیرد. البته بعضیها مایل نبودند چنین اتفاقی بیفتد و زنها روی استیج بروند، اما ما آنها را توجیه کردیم. گفتیم که مثلاً اگر قرار است یک فوتبالیست خود را نشان بدهد، فقط میتواند در میدان بازی این کار را بکند. اگر آن میدان را از او بگیریم، واقعاً فوتبالیست معنایی پیدا نمیکند. بنابراین، فضای استاندارد نمایش لباس، فضای استیج است.”
موفقیت سومین دوره جشنواره مد و لباس فجر نتیجه جذب ۳۵ هزار تولیدکننده است که طراحیهای لباس خود را در ۴۰۰ غرفه عرضه کردند.به سطح شهر و در خیابان که میرویم، متوجه میشویم که مردم نیز معتقدند، در ایران، تغییرات قابلتوجهی صورت گرفته و فضای جامعه برای مدل و فشن، بازتر شده است. تنوع گسترده لباس و مد، و نیز سرعت گرفتن این بخش، نشان از این دارد که این صنعت بعد از انقلاب اسلامی در حال شکوفایی بوده و در عین حال در چارچوب ضوابط اسلامی حرکت کرده است. در کل میتوان گفت که داریم ایران تازهای را میبینیم که سبک و آراستگی خاص خود را در حوزه مد و لباس دارد.»
علاوه بر این چندی پیش نیز، شبکه تلویزیونی فونیکس چین، در گزارشی که از تهران تهیه کرده بود، به سراغ یکی از شرکتهای مد و لباس که در این مستند آمریکایی هم حضور داشتند رفت و درباره وضعیت کار، مسائل فرهنگی و برخوردهای مردم با این قشر از جامعه با کارمندان آن مصاحبه کرد.
پرداختن شبکههای غربی و شرقی به مسئله مد در ایران این سوال را به ذهن متبادر میکند که چه چیزی در این مسئله برایشان تا این حد جالب است که به سمت آن کشیده میشوند و تقریبا از آن تمجید میکنند و آن را مطابق با خواست دین اسلام عنوان میکنند؛ و اساسا باید دید که وضعیت مد و فشن و ارتباط آن با حجاب اسلامی و ضوابط اسلام و حیای زنان ایرانی در کشور ما در نسبت با آنچه که باید باشد و آنچه که در حال تبدیل شدن به آن است چیست.
مشرق