اسمیت اگرچه به نتایجی در بررسیهای خود رسیده است، اما خواستار جمعآوری مدارک بیشتر در این خصوص نیز شده است. وی معتقد است: "کسی باید اقدام به ساخت و فروش نوارهای ساده آزمایش شیمیایی بکند که با تغییر رنگ، نشان میدهند چه نوع مواد رادیو اکتیوی در خاک یک منطقه موجود است، چیزی شبیه به نوارهای آزمایشی که استفاده از آنها برای تشخیص استفاده از سلاحهای شیمیایی رواج دارد.”
این محقق سابق آژانس انرژی اتمی، تخمین میزند که نیروهای آمریکایی از سال ۱۹۴۵ تا کنون حدود ۵۰ بار از سلاحهای هستهای به ویژه در عراق و افغانستان استفاده کردهاند. با این وجود، حمله به شهر کوبانی از آن جهت حائز اهمیت است که استفاده از سلاحهای پیشرفته در داخل سوریه و توسط نیروهای ائتلاف آمریکایی و یا مستقیماً خود ارتش آمریکا، پیامدهای سیاسی بزرگی به دنبال دارد.
برای درک بهتر موضوع، باید اتفاقاتی را کنار هم بگذاریم که طی چند هفته گذشته افتاده و سرنخهایی هستند که به روشن شدن ماجرا کمک میکنند. اولین سرنخ، کشته شدن "سرنا شیم” خبرنگار شبکه پرستیوی در یک حادثه مرموز رانندگی در ترکیه است. این خبرنگار آمریکایی، گزارش داده بود که داعش، آشکارا از طریق ترکیه و با کمک یک سازمان غیردولتی آمریکایی کمکهای نظامی هوایی، "تسلیحاتی” و حتی نیروی نظامی دریافت میکند. "شیم” تنها چند ساعت قبل از حادثه کشته شدنش و بعد از آن که این گزارش را داد، توسط نهادهای اطلاعاتی ترکیه تهدید به مرگ شده بود.
سرنخ دوم ملاقات ۲۲ عضو ائتلافی است که آمریکا برای به اصطلاح "مقابله با داعش” تشکیل داده است. اعضای ائتلاف "ضدداعش” ۱۴ اکتبر در واشنگتن با هم ملاقات کردند تا در مورد حملات هوایی علیه داعش بحث و گفتگو کنند. نتیجه مذاکرات، افزایش قابل توجه حجم بمباران آمریکا، به ویژه بر سر مواضع داعش خارج از شهر کوبانی بود. تا پیش از برگزاری نشست ائتلاف، نیروهای داعش آشکارا و با دلیل قرص از اینکه حملهای علیه آنها صورت نخواهد گرفت، در این منطقه در حال انجام عملیات بودند. این وضعیت پس از تصمیم ائتلاف ضدداعش به طور ناگهانی تغییر کرد.
نکته دیگر اینکه رسانههای ناآشنا با هواپیماهای جنگی پیشرفته، اخیراً بمبافکنهای سنگین آمریکایی را که بر فراز سوریه پرواز میکنند، به عمد یا به اشتباه، هواپیماهای کوچکتر شناسایی کردهاند. تنها در صورتی که عکسهای منتشر شده با جزئیات و دقت بیشتری بررسی شود، مشخص خواهد شد که آنچه به نظر میرسد "اف ۱۸ سوپر هورنت” باشد، واقعاً چیست: بمبافکنهای موتور سنگین "بی۱بی ۸″ که از کشور قطر راهی آسمان سوریه میشوند.
پایگاه جدید آمریکا در قطر که میزبان یک ناوگان کامل از بمبافکنهای سنگین ( بمبافکن”بی۵۲″ و هم بمبافکن بی۱بی ) است، یک بعد جدید به جبهه نظامی آمریکا در خاورمیانه افزوده است. جنگندههایی که قبلاً از جزیره "دیگو گارسیا” در اقیانوس هند به پرواز درمیآمدند، در حال حاضر از قطر پرواز میکنند. این هواپیماها، که برخی از آنها قادرند حجم عظیمی از بمب را با خود حمل کنند، همانهایی هستند که در سوریه میبینیم.
”جف اسمیت” در تجزیه و تحلیل شواهد تصویری از حمله اخیر به سوریه میگوید: "در این حمله از سلاح متعارف، استفاده نشده است. شکی در این نیست.” اما ممکن است این سلاحهای نامتعارف، سلاحهای گرمایی (ترمیت)، ترموباریک، اتمی، و یا فسفر سفید بوده باشد. قطعات فلز داغ که به صورت آتش و گدازه از این انفجارها به فضا پراکنده شدهاند، در کنار نمونههایی که با دستگاه شمارشگر "گایگر” و از خاک منطقه برداشته شده است برخی از سرنخهای موجود برای تشخیص سلاحهای استفاده شده هستند.
اگر تصاویر این انفجارها را با دقت بررسی کنید، متوجه میشوید که انفجارهای عادی نمیتوانند آتشی ایجاد کنند که تا این اندازه در فضا بماند و یا حتی این اندازه بزرگ باشد. همچنین تکههای فلزی که در پی انفجار یک بمب در هوا پخش میشوند، از لایه بیرونی بمب جدا شدهاند و بر اساس رنگهای مختلفی که دارند ممکن است در شناخت نوع بمب به محققان کمک کنند. در نتیجه انفجار، آهن یا اورانیوم رقیقشده به رنگ قرمز درمیآید. آلومینیوم، فسفر و منیزیم سفید میشوند. سلاحهای ترموباریک همیشه قرمز میشوند. بمبهای نوترونی هم از بدنه آلومینیومی استفاده میکنند و در نتیجه آنها هم به رنگ سفید درمیآیند. سرنخ دیگر این است که موج شوک یا موج نفجار در پی عمل کردن این بمبها فقط به یک سو نرفته است، که این هم یک سرنخ بزرگ محسوب میشود و جای بررسی دقیق دارد.
اسمیت در پاسخ به این سؤال که حجم تخمینی انفجارهای کوبانی چهقدر بوده است، توضیح میدهد: "به نظر میرسد سلاحهای مورد استفاده در کوبانی انفجاری بزرگتر از ۱۰ تن تیانتی به دنبال داشته، اما اگر از سلاح هستهای با قدرت انفجاری کم و تشعشع بالا و یا از بمب نوترونی در این حملات استفاده شده باشد، این انفجار میتواند حتی معادل هزار تن تیانتی بوده باشد.” وی پس از تحقیق و بررسی شواهد و قرائن نتیجهای را که گرفته است اینگونه بیان میکند: "حدس من این است که نیروهایی آمریکایی، سلاحهای هستهای کوچکی را آزمایش کردهاند که از آنها با عنوان "چاشنیهای اورانیوم دوتریوم” نیز یاد میشود. یک جنگنده اف ۱۶ نمیتواند صرفاً با یک بمب متعارف ۵۰۰ کیلوگرمی، چنین انفجاری ایجاد کند. همین شرایط در مورد کلاهکهای موشکی کوچک هم وجود دارد. بنابراین شکی نیست که این بمبها، از سلاحهای غیرمتعارف بودهاند.”
البته اگر امروز این ادعا قوت گرفته است که آمریکا از سلاحهای غیرمتعارف در سوریه استفاده میکند، به این خاطر است که هر روز دلایل بیشتری بر این مدعا کشف میشود. نه انفجار در خارج از کوبانی تنها مورد انفجار مشکوک به سلاحهای غیرمتعارف در سوریه است و نه اسمیت تنها کسی است که آمریکا و متحدانش از جمله اسرائیل را به استفاده از این سلاحها برای مقابله با هم اسد و هم داعش متهم کرده است.
پایگاه اینترنتی "شبکه ۴″ انگلیس در تاریخ ۵ آگوست سال ۲۰۱۳ (۱۴ مرداد ۹۲) مقالهای منتشر کرد که اکنون از وبسایت این شبکه پاک شده است. وقتی در پایگاه "خانه شفافسازی اطلاعات” به همان مقاله برمیخوریم، نکتهای را میخوانیم که در ابتدای متن آمده است: "متن اصلی این مقاله پس از انتشار، هم از وبسایت شبکه ۴ و هم از پایگاه ذخیره اطلاعات گوگل پاک شده است. نسخهای از آن مقاله در اینجا بازیابی و آرشیو شده است.” شبکه ۴ انگلیس در این مقاله مینویسد: "مبارزه با حکومت بشار اسد اواخر بعد از ظهر پنجشنبه (۱ آگوست مصادف با ۱۰ مرداد) وارد مرحله تازهای شد. یک مخفیگاه بزرگ سلاح در شهر حمص که متعلق به "نیروی حفاظت ملی” وابسته به حکومت سوریه بود، منفجر شده است.”
این پایگاه خبری انگلیسی سپس به تفصیل به موضوع این انفجار مشکوک میپردازد: "ابتدا گزارش شده بود که یک ایستگاه سوخترسانی منفجر شده است، که در آن زمان توضیحی منطقی برای شدت انفجار به نظر میرسید، به ویژه که هدف حمله، یک انبار مهمات بود. اما انفجار حمص یک ویژگی عجیب داشت.” "گرگ ثیلمان” کارشناس کنترل تسلیحات درباره این ویژگی عجیب توضیح میدهد: "اینگونه به نظر میرسد که انفجار در فضایی بالاتر از سطح زمین، یعنی در هوا رخ داده است.” این کارشناس تسلیحاتی به صراحت میگوید: "واقعیت این است که آنچه در حمص اتفاق افتاد، استفاده از "سلاحهای هستهای تاکتیکی” بود. احتمالاً حامل آنها نیز موشکهای کروزی بودهاند که از جنگندههایی در نزدیکی مرزهای سوریه و یا سواحل دریای مدیترانه شلیک شدهاند.”
وقتی از ثیلمان میپرسیم پس چگونه تا امروز خبری از یک قتلعام هستهای در سوریه منتشر نشده است، پاسخ میدهد: "سلاحهای هستهای تاکتیکی به نسبت بمبهای هستهای قدیمیتر این خاصیت را دارند که میتوان قدرت انفجاری آنها را تنظیم کرد تا اهداف نظامی را مورد هدف قرار دهند. این سلاحها را میتوان از فاصلههای دور نیز مورد استفاده قرار داد بدون آنکه درگیری مستقیم صورت بگیرد و یا زیرساختهای غیرنظامی در اطراف هدف نظامی موردنظر از بین برود.”
وی در ادامه تصریح میکند: "یک نکته را باید به خاطر داشته باشید: یک بمب هستهای میتواند قدرت انفجاری به کوچکی یک بمباران متعارف با استفاده از ۵ جنگنده اف۱۵ داشته باشد. جنگندههای آمریکایی به دلیل حمایت پدافند هوایی روسیه از مناطق درون سوریه، قادر نیستند بر فراز این مناطق پرواز کنند، بنابراین حملات به درون سوریه باید از راه دور و با به کارگیری سلاحهایی مثل این بمبهای هستهای صورت بگیرد.” ثیلمان معتقد است که به احتمال زیاد، اسرائیل از این بمبها استفاده کرده است، چرا که تنها رژیم صهیونیستی میتواند بدون ترس از ضدحمله و با سلاح هستهای به سوریه حمله کند، چرا که سوریه تا کنون علاقهای به درگیر شدن با اسرائیل نشان نداده است، حتی پس از استفاده رژیم صهیونیستی از سلاحهای غیرمتعارف. از سوی دیگر، اسرائیل خیالش کاملاً راحت است که اگر جایی از کار هم به مشکل بربخورد، آمریکا پشت این رژیم خواهد ایستاد. هرچه باشد کدام کشور، این سلاحهای هستهای پیشرفته را در اختیار اسرائیل گذاشته است؟
محقق سابق آژانس انرژی اتمی: آمریکا در نیم قرن،۵۰ بار از سلاحهستهایاستفاده کردهاست”جان اسنو” نویسنده مقاله شبکه ۴ نقل میکند که یک استراتژیست نظامی هم که خواست نامش فاش نشود، فایده استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی را اینگونه بیان کرده است: "با این نوع حملات، میتوان ارتش دشمن را به صورت تدریجی و یا یکجا با استفاده از حمله هستهای از بین برد. اگر اسد بخواهد ضدحمله بزند، تمام شهرهای سوریه را میتوان به سادگی و با بمبهای هستهای بزرگتر از بین برد.”
اسنو در ادامه از این استراتژیست درباره مناطق ساحلی سوریه هم سؤال میکند و پاسخ میشنود: "این مناطق به علت موشکهایی که روسیه مستقر کرده است، مسلماً میتوانند مشکلساز باشند، اما مسئلهای نیست… شورشیان اکنون به سلاحهای شیمیایی مسلح شدهاند که در گرجستان و دقیقاً برای مقابله با همین سناریو ساخته شدهاند. ما نبض بشار اسد را در قتلعام "خان العسل” سنجیدیم، جایی که یک تیپ کامل از نیروهای ارتش سوریه با سلاحهای شیمیایی کشته شدند و هیچ عکسالعملی نشان داده نشد. تصور نمیکنیم عکسالعملی مقابل استفاده بیشتر ما از این ابزار هم صورت بگیرد.” نویسنده مقاله سپس نتیجه میگیرد: "استفاده از سلاحهای کشتارجمعی و غیرانسانی مثل تسلیحات هستهای و شیمیایی برای دفاع از حقوق بشر و آزادی در دنیا معمای غیرقابل حلی برای من است.”
"گوردون داف” سردبیر ارشد نشریه "وترنز تودی” عامل مهم دیگری را که میتوانسته در استفاده عجولانه آمریکا از سلاحهای غیرمتعارف در سوریه دخیل باشد، موضوع انتخابات میاندورهای کنگره در این کشور میداند و توضیح میدهد که شکست داعش و یا حداقل اعلام اینکه آمریکا در مقابل این گروهک پیشرفت قابلتوجهی داشته است، میتوانست در پیروزی حزب اوباما در انتخابات تأثیرگذار باشد. البته نتیجه انتخابات صرفنظر از اینکه آمریکا از سلاحهای غیرمتعارف استفاده کرده یا نه، این شد حزب اوباما شکست خورد و قوه مقننه آمریکا عملاً به حزب جمهوریخواهی سپرده شد که کاملاً تحت کنترل اسرائیل است. حزب جمهوریخواه آمریکا سالهای سال است که خود را وقف تمدید و اعمال تحریمهای ضدایرانی کرده است، بدون توجه به اینکه سایر کشورهای دنیا با ایران به چه توافقی میرسند.
محقق سابق آژانس انرژی اتمی: آمریکا در نیم قرن،۵۰ بار از سلاحهستهایاستفاده کردهاست”داف” مینویسد: "یک عیب بزرگ در دولت آمریکا این است که کنگره، سیاست خارجی را از وزارت خارجه این کشور "ربوده است.” قانون اساسی آمریکا به مجلس سنای این کشور اجازه میدهد تا درباره پیماننامهها و انتصابهای خاص به دولت این کشور "مشاوره و کمک” بدهد، اما لابی اسرائیل در زمان ریاستجمهوری بوش این قدرت را گسترش داد و عملاً کنترل سیاست خارجی آمریکا را به دست گرفت. اکنون، قوه مقننه آمریکا، با نفوذی که لابی اسرائیل در آن دارد، میتواند هر اقدامی را که دولت این کشور بخواهد انجام بدهد، با "عدم تخصیص بودجه” و یا ادعای "سوءاستفاده از قدرت اجرایی” بینتیجه بگذارد و حتی دولت را استیضاح کند. فرایند استیضاح نیز در آمریکا کاملاً سلیقهای است، یعنی به نظر استیضاحکنندهها بستگی دارد و فاقد مبنای قانونی و مشخص است.”
به هر حال، اگر آنگونه که جف اسمیت میگوید، آمریکا در سوریه از سلاحهای غیرمتعارف و به ویژه هستهای استفاده کرده باشد، صرفنظر از اینکه چه توجیهی برای این کار دارد، دیگر نمیتواند از تحریم دولتهای دیگر صحبت کند، به خصوص اگر این تحریمها بر اساس ادعاهایی باشد که اکثر صاحبنظران معتقدند اتهامات بیاساس درباره نقض قانون منع گسترش سلاحهای هستهای توسط ایران است.
سردبیر وترنز تودی معتقد است: "ما به طور قطع میدانیم که آمریکا در عراق و افغانستان از سلاحهای هستهای استفاده کرده است. این موضوع بارها تأیید شده است. این در حالی است که هیچ یک از این دو کشور به آمریکا حمله نکرده بودند. از سوی دیگر و با توجه به فشارهای آمریکا بر ایران بر سر موضوع هستهای، مدتهاست که تحلیلگران با خود کلنجار میروند تا نکتهای را درک کنند که با هیچ منطقی سازگار نیست: چرا اسرائیل، با آن که سالها پیش از طریق نیرنگ و فریب به سلاحهای هستهای دست پیدا کرده است و آشکارا، نه تنها قوانین بینالمللی، بلکه قوانین آمریکا را نیز نقض میکند، هنوز هم تحت حمایت واشنگتن است؟” از سوی دیگر، به ازای هر دقیقه که رسانههای غربی به تشریح خطر داعش میپردازند، یک دقیقه هم صرف هشدار دادن به دنیا درباره تهدید هستهای ایران میکنند.
آمریکا به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، مطابق با "متمم گلن” مصوب سال ۱۹۷۷، و بر اساس معاهدهای که کنگره تصویب کرده است، اجازه ندارد هیچگونه کمکی به کشورهایی کند که پیمان منع گسترش را زیرپا گذاشتهاند، چه این پیمان را امضا کرده باشند و چه نکرده باشند. بر همین اساس، آمریکا حق کمک به اسرائیل را ندارد. این صرفاً یک "مصوبه” نیست، بلکه یک معاهده رسمی در حوزه اختیار قانون اساسی آمریکاست.
"گوردون داف” در انتهای مقاله خود مینویسد: "این ما هستیم، کشوری که در جنگهای تجاوزکارانه خود از سلاحهای هستهای استفاده میکند، کشوری که در صورت بروز کوچکترین مشکلی به سرعت و برای "راحتی” به چنین سلاحهایی متوسل میشود. ما هستیم که همچنان درباره کشورهای دیگر قضاوت میکنیم، بدون آنها خودمان بر اساس شواهد، واقعیتها، و مسئولیتی که در قبال کشته شدن میلیونها انسان داریم، محاکمه شویم.”
مشرق