در سال1997 شاهد تولد یکی از اتاق فکرهای تاثیرگذار آمریکایی در دوران مدرن بودهایم، اتاق فكری که ایدهها و اهداف آن در مسیردهی سیاست خارجی ایالات متحده در سالهای اخیر بخصوص در منطقه خاورمیانه منجر شد.
به نقل از پایگاه
نیو ایسترن اوت لوك، پروژه قرن جدید آمریکایی (PNAC) برای اولین بار توسط
ویلیام کریستول ، رئیس كاركنان معاون رئیس جمهور دن کویل در زمان دولت بوش
پدر ، و رابرت کاگان ، عضو ارشد موسسه بروکینگز و عضو شورای امور خارجه
مطرح شد .
اهداف
پروژه قرن جدید آمریكایی ، "شکلدادن به یک قرن جدید (تحولات قرن جدید) ،
بر اساس اصول و منافع آمریکایی ، همراه با به چالش كشیدن برخی نظامها بر
محور منافع ایالات متحده و ارزشهای" آن است .
افراد
برجسته سیاسی فعال در اتاق فکرهای آمریكا و برخی از سیاستمداران با نفوذ
در تاریخ اخیر امریکا در این گروه حضور دارند ، از جمله میتوان به دونالد
رامسفلد وزیر دفاع آمریکا ، دیک چنی معاون رئیس جمهور ایالات متحده در دولت
جورج دبلیو بوش ، رئیس سابق بانک جهانی و معاون سابق وزیر امور خارجه
آمریکا پل ولفوویتز و ریچارد پرل ، معاون وزیر دفاع در امور استراتژیک
جهانی ، در دولت رونالد ریگان ، اشاره داشت .
در
سپتامبر سال 2000 ، گروه پروژه قرن جدید آمریكایی ، سندی را با عنوان
"بازسازی سیستم دفاعی – استراتژی ، نیروها و منابع آمریكا برای قرن جدید "
منتشر كرد ، که در آن سند ، گروه مذكور موارد بحث و مورد نیاز آمریكا برای
دفاع از موقعیت نظامی خود در سراسر جهان به منظور تامین اهداف استراتژیک
خود ، گنجانده است .
بر
اساس این سند، " برای حفظ موقعیت استراتژیک مطلوب آمریكا در سطح جهانی ،
ایالات متحده اکنون نیاز به برخورداری از توانایی نظامی برجسته در سطح
جهانی هم در حال حاضر و هم در آینده دارد " .
*** جنگهای از پیش برنامه ریزی شده
این
گزارش در ادامه بر افزایش هزینههای نظامی آمریكا جهت ارتقاء "توانایی
نظامی" تاكید دارد . علاوه بر این ، سند مذكور تعدادی از رژیمهای مخالف با
آمریكا را در لیست خود آورده است كه از آنها به عنوان "دشمنان سرسخت
آمریكا " نام میبرد.
در
این سند "کره شمالی ، عراق ، ایران ، لیبی و سوریه" همه به عنوان دشمنان
آمریکا - قبل از جنگ غیرقانونی در عراق در سال 2003 و همچنین در سال 2011
در جنگ غیر قانونی در لیبی و جنگ پروكسی در سوریه - نامبرده شده است .
براساس
شواهد منتشر شده در سال 2007 ، جنگهای قبلی توسط نخبگان انگلیس و آمریکا ،
و سالها قبل از وقوع جنگ ، پیشبرنامهریزی شده است . ژنرال بازنشسته
چهار ستاره و فرمانده سابق ناتو ، وسلی کلارک ، در سال 2001 یک برنامه 5
ساله برای حمله به 7 كشور را ارائه داد . 7 كشور هدف گروه پروژه قرن جدید
آمریكایی عبارتند از عراق ، سوریه ، ایران ، لیبی، لبنان ، سومالی و سودان !
.
واقعیت
امر این است که تمام جنگهای گذشته و آینده به خوبی در بعد افكار عمومی
(پیش از وقوع جنگ) برنامهریزیشدهاند و اقدام به آن نیز از سوی
سیاستمداران دور از اخلاق انسانیت ، مكررا مطرح شده است .
کشورهایی
که مقاومت میكنند – در ابتدا در نظم بینالمللی آمریکا و انگلیس و
اروپایی جذب میشوند و به شرکتهای چندملیتی اجازه بهرهبرداری از منابع
آنها را میدهند - با سناریوی تغییر نظام و با بهانهای از پیشتعیینشده
برای تجاوز مورد هدف قرار میگیرند .
رژیم اسرائیل نیز اگر دولت اسد با دولت كاملا مطیع و مشتری غرب جایگزین شود ، راضی و متنفع خواهد بود .
در
سال 1996 یك مطالعه گروهی به سرپرستی "ریچارد پرل" نئومحافظه مشهور ، برای
نخست وزیر اسرائیل ، با عنوان " استراتژی نوین برای قبضهکردن قلمروی
امپراطور ' انجام شد ، در این سند به تشریح اهمیت استراتژیک از قدرت سرنگون
كردن صدام حسین از قدرت عراق و همچنین تضعیف نظام سوریه پرداخته شده است
.
بر
اساس این سند ، "اسرائیل میتواند محیط استراتژیک خود را با همكاری تركیه و
اردن ، با تضعیف و سرنگونكردن دولت بشار اسد شكل دهد" . " این هدف
استراتژیک و مهم اسرائیل با از بینبردن صدام حسین از قدرت عراق ، به عنوان
ابزاری برای خنثیکردن جاهطلبیهای منطقهای سوریه (از دید اسرائیل) تحقق
مییابد" .
وزیر خارجه روسیه معتقد است ، حمله هوائی علیه داعش برای تضعیف بشار اسد برنامهریزی شده است .
سرگئی
لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در ماه گذشته در مورد حمله هوای آمریكا علیه
داعش و اهداف پنهانی آن هشدار داده بود . لاوروف معتقد است ، حملات هوایی
به رهبری آمریکا علیه داعش در سوریه میتواند نیروهای دولتی سوریه را برای
تضعیف مواضع ارتش بشار اسد ، مورد هدف قرار دهد . سامانتا پاور ، سفیر
آمریکا در سازمان ملل ، اخیرا گفته است : "هدف واشنگتن در سوریه حذف اسد از
قدرت دمشق است و میانهروهای سوری بهترین جایگزین و چاره فعلی برای نظام
اسد محسوب میشوند .
نكته
مهمی كه "سامانتا پاور" در بیانیه خود از قلم انداخت ، عدم اشاره به داعش
مخالف اصلی دولت سوریه و جنایات آن علیه دولت و مردم سوریه است كه تمام این
خشونتها با حمایت مالی و همراهی غرب از چند سال گذشته تاكنون ، انجام شده
است . واقعیت امر این است که رژیم اسد برای چندین دهه در قدرت باقی خواهد
ماند ، مگر اینکه نخبگان غربی قادر به توجیه حمله نظامی علیه اهداف نظامی و
انرژی کلیدی در داخل سوریه پیدا كنند !.
*** ادعاهای دروغین تركیه در سناریوی سوریه
"سیمور
هرش" روزنامهنگار و برنده جایزه پولیتزر در ماه آوریل سال جاری در
مقالهای در این مورد چنین استدلال میکند که ، حمله شیمیایی در سال گذشته
در غوطه شرقی از سوی تروریستهای سوریه و برنامهریزی مقامات ترکیه انجام
شده است . هرش در این مقاله به نقل از یک مقام اطلاعاتی سابق آورده است : "
ما اکنون میدانیم كه آن حمله شیمیایی یک عملیات مخفی بود كه توسط افراد
اردوغان برنامهریزی شده بود تا از این طریق خط قرمزی كه اوباما برای حمله
نظامی ترسیم كرده بود را ، توجیه كند" .
به
محض این که حمله گاز شیمیایی در رسانههای غربی پخش شد ، درخواستها برای
جنگ علیه سوریه و نجات مردم سوریه و مبارزه با تروریسم شنیده شد .
جنگ
تنها به دلیل مخالفت گسترده افكار عمومی به این حرکت تجاوزگرانه كنسل
گردید ، حتی پارلمان انگلستان رای منفی به این مداخله نظامی در سوریه داد .
دولت روسیه نیز با پیشنهاد مبادله سلاحهای شیمیایی دولت سوریه تحت کنترل و
نظارت بین المللی ، بهانه جنگ غرب را ناكام گذاشت .
این
تصور که ترکیه قادر به برنامهریزی چنین حمله غیراخلاقی است زمانی تعجب
آورتر است كه مقامات رده بالای دولت ترکیه در مورد حملات دروغین در خاک خود
، به منظور توجیه جنگ با سوریه در اوایل سال جاری ، در رسانهها بحث
میكنند .
مقامات
تركیه حتی در مورد تدارك حمله به آرامگاه پدر بزرگ بنیانگذار امپراتوری
عثمانی ، سلیمان شاه ، در شهر حلب سخن گفتهاند . هاکان فیدان ، مسئول
اطلاعات ترکیه در یك نوار صوتی افشا شده میگوید : " ما در صورت نیاز
میتوانیم به مقبره سلیمان شاه حمله ساختگی برنامهریزی كنیم ، گوش كنید
فرمانده ، اگر اجرای این برنامه بهانهای برای شما است ، ما میتوانیم آنرا
انجام دهیم " . " من بیش از چهار مرد برای انجام حمله ساختگی با راكت به
این مقبره خواهم فرستاد . مشكلی در تهیه بهانهها برای مبارزه با بشار اسد
وجود ندارد".