سال جاری با سه خبر پی در پی شکست سد که در طول یک هفته اتفاق افتاد آغاز شد، اولین سد در نزدیکی شهر راین با ظرفیت 1.5 میلیون مترمکعب از جنس خاکی ناهمگن به دلیل نقص در دریچه تحتانی دچار مشکل شد و و پس از شکست دریچه سد حجم عظیمی از آب به مناطق پائین دست سد سرازیر شد.
هر چند این امر در روز 13 فروردین ماه روی داد اما دقیقا چند ساعت مانده به حضور گردشگران از ورود مردم به مناطق پائین دست سد جلوگیری شد این بزرگترین حادثه از نوع خود در سال جاری بود که علیرغم خسارات سنگین به بخش راهها، کشاورزی و در محاصره سیل قرار گرفتن شش روستا و ریشه کن شدن هزاران درخت بارور خوشبختانه هیچ تلفات جانی در بر نداشت.
چنار منشاد یزد شکست/ فرسودگی دلیل تخریب سد
اما این حادثه آخرین مورد شکست سد نبود و این بار در یزد سد خاکی "چنار منشاد" دچار سانحه شد و همان رخ داد که در بخش راین کرمان روی داد و خسارات سنگینی را به بخش کشاورزی وارد کرد.
این سد سه هزار متر مکعبی که بعد از سالها خشکسالی تکمیل ظرفیت شده بود نیز چند روز بعد از حادثه نخست شکست و هزاران مترمکعب آب به دشتهای پائین دست سرازیر شد.
اما این بار دریچه تحتانی در کار نبود بلکه اعلام شد که این سد به دلیل فرسودگی و سرریز شدن آب دچار شکست شده است.
هر چند در این سانحه میزان خسارات به صورت ریالی و جداگانه اعلام نشد اما از سوی فرماندار مهریز حجم خسارات بر اثر بروز سیلاب گسترده گزارش شد.
باغهای کشاورزی، راهها، معابر، قنوات و جاده های پائین دست دچار خسارت شدید شدند.
سد مدوارت سوراخ شد و سدهای پائین دست مملو از گل و لای شد
اما داستان سدهای جنوبشرق کشور به اینجا ختم نشد بلکه چهارشنبه هفته گذشته سد مدوارات در شهرستان شهربابک از توابع کرمان نیز سوراخ شد!
این بار هم پس از تجمع سیلاب پشت این سد که برای ذخیره آب و مهار سیلابهای احداث شده بود حفره ای بزرگ در سد ایجاد شود.
این سد که سنگ و سیمان ساخته شده بود پنج هزار متر مکعب حجم داشت.
سوراخ شدن این سد نیز در سومین حادثه تلفات جانی در برنداشت اما 300 میلیون تومان به امکانات پائین دست سد خسارت وارد کرد.
حجم خسارات این سد تا حدی گزارش شد که سه بند خاکی در مسیر سیلاب از گل و لای لبریز شدند.
از سوی دیگر امکانات کشاورزان در مسیر سیلاب دچار خسارت شدید شد و به این ترتیب هفته شکست سدها در استانهای کرمان و یزد به اتمام رسید.
سیلاب و عدم نظارت و کارشناسی در هنگام ساخت دلیل شکست سدها
اما بررسی در خصوص دلایل شکست و یا نقص فنی در این سه سد نتیجه فنی یکسانی را نمایان نمی کند و تنها می توان به یک نکته رسید و آن نیز عدم کارشناسی مناسب در زمان احداث سد و در مرحله دوم عدم کنترل و نظارت دقیق سد در زمان بروز سیلاب و همچنین کنترل کیفیت اجزا مختلف سازه است.
به دلیل نوع ساخت متفاوت این سدها دلایل بروز حادثه در هر سازه را جداگانه مورد تحلیل بررسی قرار می دهیم.
سد راین نباید آبگیری می شد/ دریچه تحتانی پاشنه آشیل سد راین
در سد راین که ساخت آن از سال 85 عملا توسط جهاد کشاورزی استان کرمان آغاز شده است به سادگی می توان نقص فنی در دریچه تحتانی سد را دلیل اصلی بروز سیلاب دانست.
اما نباید در این میان از سهل انگاری صورت گرفته در خصوص آبگیری سد نیز چشم پوشی کرد هر چند که حجم قابل توجهی از این آب به دلیل سیلاب روز قبل از حادثه بوده است که حجم آب موجود در سد را به یکباره افزایش داده است.
به سادگی با بررسی هواشناسی و با توجه به بارشها مسئولان این سد می توانستند ورود این حجم از آب را پیش بینی کنند.
قبل از سیلاب هم آب موجود در سد 20 درصد ظرفیت اسمی سد بوده است که این ظرفیت نیز 1.5 میلیون مترمکعب اعلام شد.
نکته قابل توجه این است که سد راین تحویل موقت شده بود است و هر چند قرار بوده که در بهمن ماه سال 90 به بهره برداری برسد اما بعد از کارشناسی های صورت گرفته در همان زمان مشخص شده بود که دریچه تحتانی تحمل فشار حجم آب پشت سد را ندارد با این وجود گفته می شود به دلیل ورود تدریجی آب به سد حجم این سازه به 20 درصد ظرفیت رسیده و سیلاب شب قبل از حادثه نیز که در پشت سد جمع شده بوده است فشار بر دریچه را افزایش داده و در نهایت ساعت 4 صبح 13 فروردین دریچه سد از جا کنده شده و آب پشت سد به یکباره در مسیر رودخانه سرازیر شده است گفته می شود اگر این سد در حداکثر ظرفیت اسمی خود قرار داشت سیل شهر راین را نیز در بر می گرفت.
خشکسالی سد یزد را فرسوده کرد/ احتمال تکرار حادثه در سدهای خاکی مناطق کم باران
اما ماجرا در سد "چنار منشاد" استان یزد که چند روز بعد از نخستین حادثه از این نوع روی داد از نوع دیگر است، در همان ابتدا دلیل بروز شکست در این سد سه هزار مترمکعبی فرسودگی سد خاکی اعلام شد.
کارشناسان در خصوص دلایل بروز این حادثه نیز دو بعد مختلف را مطرح کرده اند در ابتدا فرسودگی و مشکلات سازه این سد خاکی مطرح شد و عامل دیگر بروز سیلاب ناگهانی و سرریز شدن سد دلیل شکست چنار منشاد عنوان شده است.
هر چند مسئولان در توجیه دلیل شکست سد در ابتدا نام سد را از این سازه ها برداشته نام سیل بند را بر آنها می گذارند باید عنوان کرد که این سدها با هزاران مترمکعب آب که به طور معمول در بالا دست روستاها بنا شده اند به سادگی می توانند خسارات هنگفتی را به جای بگذارند و اینکه این سدها نیز خسارت جانی نداشته اند تنها باید سپاسگذار این امر باشیم که هر سه سد در نیمه شب دچار حادثه شده اند.
در این میان سد چنار منشاد نیز بر اثر سیلاب نیمه شب سرریز می شود و سازه این سد که توان تحمل این حجم آب را نداشته است به یکباره می شکند.
نکته نگران کننده در خصوص سدهای خاکی از نوع همگن و غیر همگن که طی سالهای گذشته در مناطق کویری که طی سالهای اخیر نیز شاهد خشکسالی بوده اند این است که به دلیل خشکسالی و آبگیری نشدن این سدها به مدت طولانی به تدریج این سدها دچار فرسودگی شده اند و احتمال بروز مشکل مجدد در سدهای خاکی از این نوع با آغاز بارشها در فصل بهار و آبگیری آنها همچنان وجود دارد و مسئولان باید به صورت جدی در استانهای مختلف در این خصوص چاره اندیشی کنند.
نکته خوشحال کننده در خصوص سد یزد نیز این است که این سد خاکی نیز که بر روی یک منطقه گردشگری احداث شده نیز تلفات جانی نداشته است.
اما در آخرین حادثه سد مدوارات در شهرستان شهربابک از توابع استان کرمان دچار سانحه شد.
سوراخهای سد مدوارات را کسی ندیده بود/ سهل انگاری در ساخت سد
این سد نیز که مسئولان سعی کردند از آن به عنوان بند سنگی و سیمانی نام ببرند پنج هزار مترمکعب ذخیره اسمی دارد.
جالب اینکه این سد نه نقص فنی پیدا کرد و نه شکست بلکه سد سوراخ شد! سد
مدوارات نیمه شب چهارشنبه هفته گذشته پس از بروز سیلاب و آبگیری کامل دچار
حادثه شد. گفته می شود که در زمان ساخت این سد چند حفره در سد وجود داشته
است که به دلیل پر شدن از شن دیده نشده اند و پس از افزایش فشار بر سد این
سوراخها باز شده و آب با سرعت 300 لیتر در ثانیه از آنها خارج شده و در
مسیر رودخانه سرازیر شده است که به سادگی می توان بی توجهی به اصول ساخت را
در زمان احداث در حادثه این سد دخیل دانست.
نکات مشترک سدهای سه گانه
در هر سه حادثه دو نکته مشترک وجود دارد سانحه در نیمه های شب رخ داده که همین امر از بروز تلفات انسانی جلوگیری کرده است و از سوی دیگر در هر سه مورد سدها بعد از بروز سیلاب دچار مشکل شده اند.
با توجه به خشکسالی سالهای اخیر در استانهای شرقی کشور از جمله کرمان، یزد، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی دولت برای رفع مشکل کم آبی تصمیم به استحصال روان آبها گرفته است و در این راستا نیز هزینه های زیادی شده است.
دلیل این امر هم این است که بعد از خشکسالی کشاورزان و مصرف کنندگان آب برای تامین نیاز خود به استفاده از آبهای زیر سطحی روی آوردند و نتیجه آن هم کاهش شدید سطح آبهای زیر زمینی شد.
لزوم بررسی استحکام سدهای با ظرفیت کم
با ساخت این سدها در مناطق مختلف به خصوص مناطق روستایی سعی شده است ضمن ذخیره این آبهای سفره های آب زیر زمینی نیز به نوعی تغذیه شوند. تعدد این سدها در مناطق مختلف این حساسیت را ایجاد می کند که آیا استانداردهای لازم در ساخت آنها انجام شده است. با توجه به اینکه از ساخت برخی از این سدها چند سال می گذرد به دلیل عدم بارش باران تاکنون بسیاری از آنها در مناطق شامل خشکسالی آبگیری صد درصد ظرفیت نشده اند اما با آغاز بارشهای قابل قبول در بهار سال جاری و بروز سیلاب آب در پشت برخی از این سدها جمع شده است که در اینجا بحث استحکام سدها مطرح می شود و باید با برنامه ریزی ویژه توسط ادارات متولی این سدها که اکثرا منابع طبیعی و جهاد کشاورزی هستند بررسیهای کارشناسی در خصوص استحکام آنها صورت گیرد.
این درحالی است که علم رفتار شناسی سدها با توجه به حساسیت موجود در ساخت آنها طی سالهای اخیر مورد توجه ویژه کارشناسان این عرصه قرار گرفته و به علت بالا بودن هزینه ساختمان سدها و نیز شدت وخامت عواقب ناشی از ناپایداری سدها، مسئله حفاظت و نگهداری و ارزیابی مستمر پایداری سدها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما با توجه به این واقعیت که افزایش ضریب ایمنی در پروژه ها، متناسب با افزایش صعودی هزینه هایی را در بر دارد، تضمین وضعیت پایداری سد در کلیه مراحل طراحی، اجرا و بهره برداری ضروری است.
بسیاری از سدها در بالادست آبادی ها و یا شهرهای پرجمعیت بنا شده که عدم ایمنی آنها منجر به خطرها و تلفات جبران ناپذیری خواهند شد در غیر این صورت نیز، با توجه به وابستگی شدید جامعه و صنعت به آب، تضمین امکان بهره برداری منظم و درازمدت از سدها حایز اهمیت است و هرگونه اقدامی به منظور حفظ پایداری و کارآیی آنها امری اجتناب ناپذیر است.
آمار عملکرد سدها بیانگر این واقعیت است که یک درصد سدها ناپایدار هستند.
از عوامل ناپایداری سدها می توان هجوم ناگهانی آب به بدنه سد، افت ناهمسان کیفیت پی و مصالح سد، فشار بالابرنده آب در پی، شکست سازه ای در بدنه سد را نام برد.
بسیاری از این پدیده ها به مرور زمان و بطور طبیعی تداوم یافته و صورت می پذیرد، چنانکه نمی توان روند گسترش آن را به وسیله بازرسی چشمی تشخیص داد اما معمولا، رفتارنگاری مداوم تشخیص به موقع هرگونه نقص و پدیده های منفی که ممکن است به گسیختگی منجر شود را امکان پذیر می سازد.
آمار ناپایداری سدها همچنین نشان می دهد که بیشترین تعداد خرابی سدها به ترتیب مربوط به سدهای خاکی، وزنی، سنگریزه ای، چند قوسی و قوسی است.
در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که اکثر سدهایی که در دشتهای کرمان و یزد برای استحصال آبهای سطحی بنا شده اند از نوع اول و دوم هستند که نگاه دقیق نظارتی و کنترلی مسئولان را می طلبند.