
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پایداری ملی، دکتر عباس خسروانی، کارشناس رسانه در یادداشتی با عنوان مدیریت رسانهای هوشمندانه در مذاکرات هستهای ایران، آورده است؛ مذاکرات غیرمستقیم هستهای ایران و آمریکا یکی از موضوعات حساس و کلیدی در عرصه بینالمللی است که نیازمند مدیریت رسانهای هوشمندانه و مؤثر میباشد. «پاتریک تیلور» (Patrick Tyler)، روزنامهنگار برجستهی نیویورکتایمز و تحلیلگر روابط بینالملل معتقد است: «در جنگهای مدرن، نخستین تلفات، حقیقت نیست؛ بلکه روایت است. هرکس روایت را کنترل کند، واقعیت را کنترل کرده است.» این جمله بهخوبی اهمیت مدیریت روایت در مذاکرات را نشان میدهد، جایی که رسانهها میتوانند با جهتدهی به افکار عمومی، حتی بر میز مذاکره تأثیر بگذارند. «جوزف نای» (Joseph Nye) - نظریهپرداز «قدرت نرم» هم معتقد است: «دیپلماسی بدون استراتژی رسانهای مانند شمشیرزنی در تاریکی است. شما باید همزمان هم مذاکره کنید، هم داستان خود را بگویید.» و یا «ریچارد هاس» (Richard Haass) رئیس شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: «در مذاکرات پیچیده، ۵۰٪ موفقیت به چیزی بستگی دارد که خارج از اتاق مذاکره اتفاق میافتد: رسانهها.»
در این راستا، ایران میتواند با بهرهگیری از استراتژیهای رسانهای چندبعدی، نقش خود را در شکلدهی به افکار عمومی جهانی و تأثیرگذاری بر روند دیپلماتیک ایفا کند.
اولین گام، تأکید بر حقوق بینالملل و تعهدات طرفین است. ایران باید بر حق مسلم خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای مطابق با معاهده عدم گسترش تسلیحات هستهای (NPT) و ماده ۴ آن تأکید کند. همچنین، یادآوری تعهدات برجامی و نقض آن توسط آمریکا، به ویژه خروج ترامپ از برجام و تحریمهای یکجانبه، میتواند به تقویت موضع ایران کمک کند. در این راستا، انتشار مستندات حقوقی و مصاحبههای کارشناسی در رسانههای بینالمللی و استفاده از دیپلماسی عمومی در سازمانهای بینالمللی، ابزارهای مؤثری خواهند بود.
شفافسازی محدود و کنترل پیامرسانی نیز از دیگر استراتژیهای مهم است. ارائه گزارشهای دورهای بدون افشای جزئیات حساس میتواند اعتمادسازی کند و در عین حال از سوءاستفاده رسانههای مخالف جلوگیری نماید. ایران باید به مذاکرات متعهد باشد، اما در عین حال بر عدم تسلیم تحت فشارها تأکید کند. مصاحبههای حسابشده با مقامات میانهرو و پوشش زندهی انتخابی از مواضع تیم مذاکرهکننده میتواند به تحقق این هدف کمک کند.
استفاده از رسانههای جایگزین و دیجیتال نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. مقابله با روایتسازی غربیها از طریق شبکههای اجتماعی و انتشار کلیپهای کوتاه از مواضع ایران با ترجمههای انگلیسی و عربی، میتواند به تقویت روایت ایران کمک کند. فعالسازی تیمهای دیپلماسی دیجیتال و همکاری با خبرنگاران مستقل نیز از دیگر ابزارهای مؤثر در این زمینه هستند.
دیپلماسی رسانهای منطقهای و هماهنگی با متحدان نیز نقش بسزایی دارد. تقویت روایت ایران در رسانههای منطقهای و هماهنگی با کشورهایی، چون روسیه و چین برای پوشش یکسان اخبار، میتواند به تقویت موضع ایران در عرصه بینالمللی کمک کند.
در نهایت، پاسخ سریع به ادعاهای غربی و تشکیل تیم واکنش سریع رسانهای برای رصد و پاسخ فوری به ادعاهای آمریکا، از جمله «تعلل ایران»، ضروری است. استفاده از دادهنگاری و برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی فوری پس از هر دور مذاکره، میتواند به جلب نظر افکار عمومی جهان کمک کند.
بهطور کلی، ایران باید از استراتژی ترکیبی بهرهبرداری کند تا همزمان روایت غربیها را خنثی کرده و فضای عمومی را برای نتایج مذاکره آماده سازد. این استراتژی باید با هماهنگی کامل بین رسانههای داخلی، دیپلماسی رسمی و شبکههای اجتماعی اجرا شود تا ایران بتواند موضع خود را در افکار عمومی جهانی تقویت کند.
نظریههای علمی و ایدهها در حوزه ارتباطات و رسانه ثابت میکنند که در مذاکراتی مانند گفتگوهای هستهای، کنترل روایت به اندازهی خود مذاکره اهمیت دارد. به قول نوام چامسکی، "اگر میخواهید نتیجه مذاکرات را پیشبینی کنید، به جای متن توافق، به پوشش رسانهای آن نگاه کنید".