جنگ ادراکی آمریکا علیه ایران

به گزارش پایداری ملی به نقل از فارس، آمریکا در برجام امتیازات زیادی گرفت و به تعهداتش عمل نکرد؛ در نهایت هم به‌صورت یکطرفه از آن خارج شد. حالا اما یک استراتژی جدید را در پیش گرفته؛ اینکه باز هم امتیاز بگیرد و دوباره به همان برجام برگردد. فرایندی که کاملا غیرمنطقی و قلدرانه است اما آمریکا با ابزارهای مختلف یک جنگ روانی تمام‌عیار را راه انداخته تا این فرایند را باتغییر در نگرش‌ها، جا بیندازد و طبیعی و حتی مطلوب جلوه بدهد. 

دبیر شورای عالی امنیت ملی، امیر شمخانی در توییتی نوشت: «جنگ ادراکی آمریکا برای بزرگ‌نمایی موضوعی بی‌ارزش چون بازگشت این کشور به برجام، فرجامی نخواهد داشت. لغو کامل و قطعی کلیه تحریم‌ها، تنها گزینه واشنگتن برای بازگشت از راهبرد شکست خورده فشار حداکثری ترامپ است.» این توییت گریزی کوتاه به جنگی است که آمریکا مدت‌هاست علیه مردم ایران آغاز کرده است. در ادامه به بررسی برخی از این ردپاها می‌پردازیم:

مدتی است که رسانه های غربی- آمریکایی و متحدان عربشان در منطقه، اخباری از تحرکات اخیر نیروهای آمریکایی و تلاش آنان برای حمله به ایران را منتشر می‌کنند. آنان اینگونه جلوه می‌دهند که آمریکا و اسرائیل پس از ترور شهید فخری زاده، به نیروهای خود اعلام آماده باش داده اند و سفر پمپئو به سرزمین‌های اشغالی نیز به همین بهانه بوده است. در ادامه آمریکا تلاش کرد تا با رسانه‌ای کردن به پرواز درآمدن دو هواپیما بمب افکن B-52 و همراهی آنها توسط چهار جنگنده سعودی از آغاز همکاری منطقه ای برای مقابله با ایران خبر دهد. و بعد از آن نیز با حرکت دادن زیر دریایی «یواس‌اس جورجیا» به سمت خلیج فارس سعی کردند تا این باور را که احتمال حمله به ایران وجود دارد، شدت ببخشند. جالب آنجاست که برخی از این تحرکات تنها تحرکات عادی بوده که تاپیش از این نیز وجود داشته و اصلا جابجایی‌های دوره‌ای تجهیزات در قرارگاه های نظامی امری مرسوم بوده است.اما رسانه‌های وابسته به آمریکا سعی داشتند تا با غیرعادی جلوه دادن این اقدامات، درباره حرکت آنها نیز اغراق کنند، مثلا بگویند که موشک‌های حمل شده توسط این دو هواپیما و زیردریایی، موشک‌هایی اتمی هستند. تا از این طریق ترس از احتمال جنگ میان آمریکا و ایران را با افزایش احتمال درگیری، افزایش دهند.

نکته ای که در میان قابل توجه است، به کارگیری تکنیک عملیات رسانه ای جنگ بزرگ و صلح بزرگ است. یعنی این رسانه‌ها در صدد بودند تا با افزایش احتمالات جنگ، جوری جلوه دهند که ایران در معرض یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای است. و بعد با مطرح کردن برخی سخنان مقامات آمریکایی از جمله «الیوت آبرامز» فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران و ونزوئلا  که میگفت در صورت تغییر رفتار ایران، ما با او جنگ نخواهیم کرد ولی این امر مشروط به انجام توافقی موثر  است. سعی کنند تا مقامات ایرانی را وادار به آمدن پای میز مذاکره کنند.

در حالی که بخش اعظمی از مشکلات در حوزه اقتصادی ناشی از فشارهای اقتصادی غیر انسانی آمریکا و متحدانش علیه ایران است. و تنها یکی از مسیرهای حل مشکلات اقتصادی کنونی کشور راه حل رفع تحریم و مذاکره است. ولی رسانه های آمریکایی در تلاشند تا تنها راه ممکن برای خروج ایران از وضعیت اقتصادی کنونی را مذاکره معرفی کنند. البته این بخش از جنگ ادراکی آمریکا با تلاش برخی رسانه‌های داخلی تقویت نیز می‌شود. این در حالی است که دولت فعلی سالها تلاش کرد تا مسیر رفع تحریم ها را طی کند ولی در ضمن اجرای کامل تعهدات از سوی ایران، این مسیر به سرانجامی نرسید. آنچه که این تلاش آمریکاییان را مورد توجه قرار میدهد، راهبرد فشار حداکثری و اقناع افکارعمومی برای شکل دهی فشار مردمی به مسئولین ایرانی است.البته این راهبرد آمریکا تاکنون بی ثمر بوده است.

اقدام دیگر آمریکاییان در قضیه جنگ ادراکی به ماجرای واکسن کرونا ختم می‌شود. جایی که ضمن ترسیم چهره ای وحشتناک از کرونا، واکسن ایرانی را بی اثر و تحقیر می‌کنند و تلاش می‌کنند تا اقدام ایران را برای خودکفایی دارویی خنثی کنند. و در حالی که ایران و مقامات ایرانی تلاشهای زیادی برای خرید واکسن کرونا از مراجع معتبر از جمله سازمان جهانی بهداشت داشته اند، جوری القاء کنند که گویی مقامات ایرانی تلاشی برای خرید واکسن نمی کنند. و در این زمان خود را به عنوان منجی نمایش دهند. البته که اگر مشکلی نیز در خرید واکسن‌های خارجی وجود داشته باشد، مشکلی ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا و همپیمانش است.

همه آنچه گفته شد تنها بخشی از اقدامات آمریکا در ایجاد ادراکی جدید برای تحمیل مذاکره به ایرانیان بوده‌است. تلاشهای آمریکا و همپیمانان سعودی و آلبانی نشینش برای شکل‌دهی به ذهنیت‌ها در شبکه‌های اجتماعی از دیگر اقداماتی است که آمریکایی‌ها از مکان های مختلفی از جمله مرکز امنیت سایبری عربستان آن را راهبری می‌نمایند.