رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی ایران گفت: تولید محصولات استراتژیک باید در اولویت باشد، اما اکنون توازنی در تولید محصولات کشاورزی نیست. در محصولات اساسی وابسته هستیم اما در محصولات آببر مانند صیفیجات جایگاه خوبی داریم.
به گزارش پایداری ملی به نقل از خبرگزاری فارس، تولید محصولات استراتژیک تأثیر بسیار مهمی در امنیت غذایی کشورها دارد و به همین منظور برنامه کشورها ابتدا تولید کافی این قبیل محصولات در داخل و پس از آن تولید محصولات دیگر است. در کشور ما علی رغم این که سالانه 126 میلیون تن محصولات کشاورزی تولید میشود، اما در تولید محصولات اساسی و استراتژیک ضعفهای زیادی داریم و عمدتاً وابسته به واردات هستیم. سال گذشته 4.1 میلیارد دلار خوراک دام و طیور وارد کشور شد که نسبت به سال قبل از آن رشد 23 درصدی داشت.
در محصولاتی نظیر دانههای روغنی بیش از 90 درصد وابسته هستیم. همچنین سالانه حدود 150 هزار تن گوشت، یک میلیون تن شکر و یک میلیون تن برنج وارد کشور میکنیم.
واردات محصولات استراتژیک علاوه بر آنکه باعث خروج ارز از کشور آن هم در شرایط بسیار سخت تحریم میشود، در بسیاری از موارد سلامت محصولات نیز محل تردید است، به طوری که عیسی کلانتری معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیطزیست کشور که 13 سال هم سکاندار وزارت کشاورزی کشور بوده مطرح کرده است که سالانه 5.5 میلیارد دلار محصولات تراریخته وارد کشور میشود.
مسائلی بسیار فراتر از این مسأله هم وجود دارد؛ بیوتروریسم ابزار مدرن امروزی برای ستیز با دیگر کشورها محسوب میشود و حساسیت این موضوع در واردات محصولات کشاورزی قابل انکار نیست. با این مقدمه اهمیت تولید محصولات استراتژیک برای کشور بسیار روشن است.
در گفتگویی با محمد شفیع ملکزاده رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی ایران، در مورد دلایل عقبماندگی کشور در تولید محصولات استراتژیک و مسائل پیرامون آن صحبت کردیم. با هم این گفتگو را میخوانیم:
امنیت غذایی در کشور آیا بیشتر وابسته به محصولات استراتژیک و اساسی است و یا با محصولات دیگری مانند سبزی و صیفی و خربزه و هندوانه هم میتوان امنیت غذایی را تأمین کرد. منظور این است که وزن کدام گروه در تأمین امنیت غذایی بیشتر است؟
ملکزاده: طبیعی است که امنیت غذایی کشور بیشتر وابسته به تولید محصولات اساسی و استراتژیک مانند گندم، چغندر قند، نیشکر، پنبه، دانههای روغنی و از این قبیل محصولات است و وزن اینها در تأمین امنیت غذایی کشور بسیار زیاد است، اما این طور نیست که ما تولید محصولات گروه دوم را نیز فراموش کنیم، بلکه باید وزن تولیدات گروه اول را باید بیشتر کنیم.
ایران در تولید محصولات سبزی و صیفی در جهان جایگاه مناسبی دارد، مثلاً جایگاه اول و دوم تولید خربزه و هندوانه را دارد و بیش از نیاز محصولات صیفی تولید میکند، اما در مقابل وابستگی بیش از 90 درصدی به دانههای روغنی داریم و سالانه حدود یک میلیون تن شکر و یک میلیون تن برنج وارد میکنیم. همچنین حدود 150 هزار تن هم گوشت وارد میشود و وابستگی شدیدی هم در خوراک دام و طیور داریم. دلیل این عدم توازن در تولید چیست؟
ملکزاده: متأسفانه در سالهای گذشته دولت به وعده وعیدهای خود در قیمت خرید تضمینی متناسب با تورم و قیمت داخلی عمل نمیکند، حتی به قانون خرید تضمینی که دولت را مکلف کرده است نرخهای خرید را متناسب با تورم در نظر بگیرد نیز توجهی نمیکند و به همین دلیل کشاورزان اکثرا رغبتی به محصولات استراتژیک ندارند و ترجیح میدهند به جای آن محصول، سبزی، صیفی، هندوانه و خیار و محصولات دیگر را که درآمد بهتری از محصولات استراتژیک دارند را بکارند. در برخی موارد بیش از صد درصد نیاز کشور تولید میشود اما بازار مناسبی برای آنها وجود ندارد و صادرات هم نمیشود، به همین دلیل سالانه خسارت هنگفتی به تولیدکنندگان کشور وارد میشود. ضمن این که منابع آب و خاک هم به هدر میرود و از نظر روانی هم کشاورزان مشکلاتی پیدا میکنند؛ چراکه تمام سرمایه و زمان خود را صرف این محصول میکنند و اگر بازاری برای آن پیدا نشود کل سرمایه آنها از بین میرود.
بنابراین تولید محصولات اساسی مانند گندم، شکر و دانههای روغنی و مهمتر از آنها خوراک دام و طیور مانند ذرت و کنجاله واقعا باید در دستور کار باشد. البته وزارت جهاد کشاورزی هم دغدغه تولید محصولات استراتژیک مانند پنبه، گندم و دانههای روغنی را دارد و به همین دلیل برای آنها مجری تعیین کرده است، اما به دلیل عدم حمایتهای لازم از سوی دولت مانند تعیین قیمت عادلانه و منطقی و نیز انجام خرید تضمینی این روند به خوبی پیش نمیرود؛ مثلاً در سال 96 در مورد محصول شکر کشور به آستانه خودکفایی رسید و 2 میلیون و 50 هزار تن شکر تولید کردیم، در حالی که نیاز کشور به شکر 2 و میلیون و 150 هزار تن است.
این مهم به خاطر انجام قانون تمرکز وظایف کشاورزی انجام شد. همچنین سطح کشت دانههای روغنی افزایش پیدا کرد اما به دلیل عدم حمایت از کشاورزان در مورد مسائل بیمه، تسهیلات، بازار، خرید تضمینی، این افتخارات را از دست دادیم و دقیقا از سال بعد به دلیل تعیین قیمت نامتناسب چغندر از سوی دولت سطح زیر کشت 45 درصد کاهش یافت و دانههای روغنی نیز با کاهش همراه شد. بنابراین همه چیز بستگی به حمایتهای دولت دارد.
البته تعیین خرید تضمینی از سوی دولت مهم است ولی همه ماجرا نیست. تعیین خرید تضمینی بالا یعنی دست بردن به جیب مصرف کننده است؛ چراکه اگر دولت قیمت بیشتری بپردازد در حقیقت بازار را گران کرده است و تاوان آن را باید مصرف کننده بدهد، بنابراین این تمام ماجرا نیست و باید تولیدکنندگان نیز محصولات خود را با قیمت پایینترین تولید کنند. سهم وزارت جهاد کشاورزی در این زمینه چقدر بوده است؟ یا الگوی کشت که میتواند ناجی بخش تولید باشد چرا 10 سال است اجرایی نشده است؟
ملکزاده: ما هم در این زمینهها شاکی وزارت جهاد هستیم. پیش نیاز الگوی کشت داشتن بانک اطلاعاتی قوی در همه زمینههای تولید است. از بهرهبرداران گرفته تا سطح کشت و میزان تولید، اما هیچ کدام از اینها را نداریم. یا مسأله دیگر آمایش سرزمین است که 20 تا 30 سال است انجام نشده است. امروز بزرگترین مشکل در بازار کشاورزی نداشتن بهرهوری مناسب است. 125 میلیون تن محصول کشاورزی تولید میشود اما درآمد کامل و ویژهای از این بخش، کشاورزان نمیتوانند داشته باشند که بخش زیادی از آن به اجرایی نشدن الگوی کشت برمیگردد.
وزیر جدید جهاد کشاورزی اقبال خوبی به اجرای الگوی کشت دارد و همه را بسیج کرده اطلاعات را جمعآوری کنند و از همه خواسته کمک کنند و امیدوارم در آینده نزدیک بتوانیم طرح و برنامهها را در اختیار تولیدکنندهها قرار دهیم. تا حالا هر چه میگفتند در حقیقت برنامههای واقعی نبود؛ چراکه به کشاورز نمیتوان گفت که این محصول را بکارد و آن دیگری را نکارد، اینها نیازمند به برنامهریزی است که اگر به کشاورزی گفتیم فلان محصول را نکارد باید امتیازات آن را هم بدهیم و گرنه نمیتوانیم آنها را اجبار کنیم.
مشکل دیگر ما در صنایع تبدیلی و تکمیلی و نداشتن انبار و سردخانه مناسب است. مثلاً امسال در جنوب کشور 11 هزار هکتار پیاز کشت شده بود اما یک سردخانه نداشتند. وزارت جهاد کشاورزی میخواهد الگوی کشت را اجرایی کند؛ مثلاً استانها را تقسیم بندی کرده که آنها چه محصولی بکارند و چه محصولی نکارند، اما هنوز مسائل زیادی هست که باید پیش از اجرای آن تکمیل شود.
پس از نظر شما وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند الگوی کشت را تا دو ماه دیگر که قول داده است اجرایی کند؟
ملکزاده: بله، اعتقاد داریم که مقدمات اجرای الگوی کشت ابتدا باید فراهم شود. تقسیمبندی استانها یا برنامه ریزی برای خرید آن کافی نیست. خیلی کارها هست که باید ابتدا انجام شود وگرنه این طرح با شکست مواجه خواهد شد.
آیا این که پس از 10 سال معطل ماندن طرح و الگوی کشت بیاییم این طرح را در حد تقسیمبندی استانها از نظر کشت اجرایی کنیم، توجیهپذیر است؟
ملکزاده: البته باید طرحهای بلندمدت اجرایی شود. قانون انتزاع که در وزارت جهاد مدتی اجرایی شد برکات زیادی داشت و مسیر برای تولید گندم، چغندر قند و دانههای روغنی هموار شد اما بسیاری از آن زمان شانتاژهای خود را علیه اجرا شدن این قانون در وزارت جهاد آغاز کرده بودند و همین شد که این قانون را از وزارت جهاد گرفتند در حالی که همان موقع هم تنها اسما این قانون را به وزارت جهاد داده بودند و هیچ حمایتی از آن انجام نمیشد. مثلاً قرار بود دولت آیین نامه آن را ظرف 6 ماه آماده و ارائه کند اما یک کلمه از آن هم تبیین نشد.
تولید نامتوازن محصولات کشاورزی و گرایش عمدتاً به محصولات غیراستراتژیک چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
ملک زاده: این روش تولید منابع آب و خاک را از بین میبرد و چون برای محصولاتی که تولید میشود بازار صادراتی نیز به آن شکل نداریم ضایعات فراوانی ایجاد میشود و هزینه زیادی روی دست تولیدکننده میگذارد. تولیدکننده ورشکسته میشود؛ مثلاً نمونهای را من خودم دیدم که کشاورز کل زندگیاش که 200 میلیون تومان نبود را به کمک تسهیلات روی مزارع گوجه فرنگی در حد یک میلیارد تومان هزینه کرد که به علت نبودن بازار صادراتی همه زندگیاش را از دست داد. این نوع روش تولید باعث مهاجرت، شغلهای کاذب و بدهکاری میشود. کشت نکردن محصولات استراتژیک باعث خروج ارز از کشور و تحمیل ضررهای فراوان به جامعه میشود.
همچنین وارد کردن محصولات استراتژیک هم تبعات خود را دارد؛ مثلاً سلامت این گونه محصولات واقعا قابل تضمین نیست. همین اخیراً محصولات ذرت وارد کشور شد که همه آلوده بودند. امروزه بیوتروریسم از طریق محصولات وارداتی قابل انکار نیست.
آیا تأمین امنیت غذایی با ادامه این روش امکانپذیر است؟
ملکزاده: امکانش نیست. مسائل سیاسی که بین کشورها وجود دارد همچون بیماری کرونا که اخیراً شکل گرفته است، امنیت غذایی را برای کشورها بسیار مهم و با اهمیت کرده است. مثلاً گندم را از تولیدکنندگان داخلی 2 هزار و 500 تومان میخرند اما اگر بخواهند وارد کنند باید 4 تا 5 هزار تومان هزینه کنند. شاید قبلا واردات گندم ارزان تمام میشد و بسیاری با وارد کردن محصول گندم و فروش آن به دولت سود زیادی میبردند، اما اکنون واردات بسیار گران تمام میشود و ما باید از تولیدکنندگان داخل حمایت کنیم تا محصولات اساسی و استراتژیک را در داخل تولید کنند.
از سوی دیگر با شیوع ویروس کرونا بسیاری از کشورها صادرات خود را قطع و یا محدود کردند که به دو دلیل است؛ یا از انتقال ویروس نگران هستند و دلیل دوم این که ذخایر استراتژیک خود را میخواهند چند برابر کنند تا تأمین داخل اولویت اول آنها باشد.
کشورهای دیگر چه نگاهی به محصولات استراتژیک دارند؟
ملکزاده: اکثر کشورها محصولات اساسی و استراتژیک خود را در اولویت نخست قرار دادهاند، حتی آنها اقدام به واردات آب مجازی میکنند تا فضای زیادی برای تولید محصولات استراتژیک آنها باز شود. مثلاً به جای این که زمینهای خود را به تولید محصولات آببر اختصاص دهند، این گونه محصولات را از کشورهای دیگر وارد میکنند و در زمینهای خود محصولات استراتژیک میکارند.