۰۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۰
کد خبر: ۵۶۴۶۸
اینجا همان‌جایی است که می‌گویند همه‌چیز دارد از شیر مرغ تا جان آدمیزاد! از نارنگی و میوه‌های پاییزی گرفته تا فرش‌های پاره شده، شاید برایتان جالب باشد که لباس‌هایی که به‌عنوان زباله بیرون انداختید در کنار لاستیک ماشینتان دپو شده و باهم وارد لندفیل می‌شوند تا به‌زودی ظرفیت باقی‌مانده از سایت محمدآباد تکمیل و بحران آغاز شود.
به گزارش پایداری ملی به نقل از ایسنا، سال ۹۲ خبر راه‌اندازی سایت پسماند محمدآباد شهرداری قزوین به‌عنوان خبری خوشحال‌ کننده از طرف سازمان محیط‌زیست اعلام شد، آن روزها می‌گفتند این سایت قرار است به مدت ۲۰ سال روزانه بیش از ۲۵۰ تن زباله شهر قزوین را دریافت کند.

اما بعد از گذشت شش سال از تأسیس آن ظرفیتش رو به اتمام است و گویا تا سه سال آینده از دور خارج می‌شود، همین امر نگرانی‌های زیادی برای فعالین محیط‌زیست ایجاد کرده است، به همراه جمعی از فعالان محیط‌زیست به بازدید از سایت محمدآباد آمده‌ایم تا وضعیت را از نزدیک رصد کنیم، فعالین محیط‌زیست خوشحال هستند و می‌گویند این روز را باید در تاریخ ثبت کرد چون دیگر اینجا را آزادانه نخواهیم دید، همان‌طور که پیش‌ازاین نمی‌توانستیم.

سایت محمدآباد در کیلومتر ۱۵ جاده بوئین‌زهرا قرار دارد، درراه بازدید از سایت پسماند محمدآباد از مشعلدار و روستاهای نزدیک آن می‌گذریم، در مسیر نخاله‌های ساختمانی فراوانی را می‌بینیم، کوه‌هایی‌های از نخاله‌های ساختمانی که بر روی زمین‌های کشاورزی سوار شده‌اند گویی تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی امری عادی شده است، درحالی‌که درگذشته تمام درآمد این روستاها کشاورزی بوده و زمین‌های مرغوبی دارد اما حالا به فاصله هرچند ده متر به‌جای باغ میوه، تپه‌هایی از نخاله ساختمانی می‌بینیم.

فعالان محیط‌زیست می‌گویند در همین مسیر واحدهای بازیافت غیرمجاز فراوانی وجود دارد که به‌صورت مخفیانه و بدون مجوز فعال هستند اما جمع‌آوری نمی‌شوند، در ظاهر اثری از واحدهای مذکور دیده نمی‌شود برعکس نخاله‌های ساختمانی است که دیگر چشم به دیدنشان عادت می‌کند.

به سایت پسماند محمدآباد می‌رسیم، از گیت نگهبانی عبور می‌کنیم عکس جوانی روی شیشه چسبیده است و با فونتی درشت زیر عکس نوشته «گمشده!» به‌عکس دقت می‌کنم اما واضح نیست و نمی‌توان تشخیص داد صاحب آن چه کسی است، درست مانند سایت محمدآباد که شهرداری و استانداری و بخش خصوصی روی مالکیت آن بحث دارند، اگرچه برای مشکلات، مالکی وجود دارد که همه در پی آن هستند و هر کس مشکل را بر گردن دیگری می‌اندازد اما گویا مالک سود و درآمد سایت محمد آباد هیچ‌کس نیست.

وارد محوطه می‌شویم و مورد استقبال قرار می‌گیریم، محمود داوران از فعالان محیط‌زیست قزوین بابیان اینکه سایت پسماند صد هکتار است که ۴۰ هکتار لندفیل دارد می‌گوید: در طرح اولیه این سایت ۱۰ هکتار به تولید کود کمپوست، ۲۰۰۰ مترمربع به تصفیه شیرابه، دو هکتار به سالن‌های جداسازی و دو هکتار به پسماندهای بیمارستانی اختصاص داده‌ شده است.

وی تأکید می‌کند: طبق طرح ارائه‌شده قرار بود در بخشی از سایت کمپوست تهیه شود اما تاکنون انجام‌نشده است، همچنین پیش‌بینی‌شده بود که سایت ایستگاه آتش‌نشانی داشته باشد اما اتفاق نیفتاد و اخیراً صدها تن کود تولیدی و لوله‌های هدایت شیرابه‌ها آتش‌گرفته و از بین رفته است، اینجا محل دفنی جدا برای زباله‌های بیمارستانی ندارد، حتی تصفیه‌خانه برای شیرابه‌ها تأسیس نشده است.

داوران بیان می‌کند: عمر لندفیل‌ها تا ۱۴۰۵ بود ولی حالا تکمیل‌شده است، در طرح اولیه پیش‌بینی‌شده بود که صنعت تبدیلی مستقر شود اما چرا تفکیک روی خطوط تفکیک توسط کارگرها به‌صورت دستی انجام می‌شود؟ برای دستگاه تولید کود کمپوست دو میلیارد تومان هزینه شده است اما تولید کودی نداریم این چه توجیهی دارد؟

فرایند پسماند ابتر است

محمدرضا رضایی، مدیرعامل شرکت پسماند سایت محمدآباد که به گفته خودش شش ماه است این مسئولیت را قبول کرده است و باید پاسخگو دوران خودش باشد، بزرگ‌ترین معضلش را بودجه‌ای می‌داند که تخصیص نمی‌دهند.

رضایی می‌گوید: من تنها مانده‌ام برنامه‌های خوبی دارم اما بدون نقدینگی نمی‌توانم قدم بردارم، نمی‌دانم باید چه‌کار کنم؛ تصفیه شیرابه نیاز به نقدینگی دارد، فرایند تولید کمپوست را نداریم زیرا زمانی که مدیریت دست شهرداری بوده قراردادی با یک خانم بسته‌ شده که به سرانجام نرسیده است، خط تولید کود کمپوست مالکیتش در اختیار آن خانم است اگر بخواهیم کود درست کنیم نمی‌توانیم چون مالکیتش برای ما نیست و رأی قضایی برای این خط علیه شهرداری گرفته‌شده، بنابراین خطی برای تولید کمپوست و از طرفی مجوز هم نداریم.

وی تأکید می‌کند: من مسئول پاسخگویی به مدیریت دوران خودم هستم در این دوران یک کیلو زباله نیز خارج از استان نداشتیم اگر کسی سندی دارد ارائه دهد، اینجا زباله شهری داریم یکی از مشکلاتی که داریم وصول نقدینگی است سال ۹۴ هر تن ۲۰ هزار تومان برای حق دفن زباله مصوب کردند درحالی‌که هزینه استهلاک لندفیل ۴۰ هزار تومان است، اگرچه در سایر استان‌ها حداقل هر تن ۷۰ هزار تومان است.

رضایی بیان می‌کند: برای خرید دستگاه پرس دو میلیارد هزینه شده اما تاکنون استفاده‌ای از آن نشده است چون دستگاه با نوع زباله ایرانی همخوانی ندارد و اینجا ما فرایند ابتری انجام می‌دهیم.

از مبدأ تفکیک کنیم که چه!

رضایی می‌خواهد برویم و از سایت بازدید کنیم؛ هرچه به مرکز سایت نزدیک می‌شویم بوی نامطبوع هم بیشتر می‌شود، عده‌ای نزدیک می‌روند و عده‌ای از دور نگاه می‌کنند، اینجا محل دپو زباله است؛ زباله باید تفکیک‌شده وارد دستگاه شود.

اما اینجا همان‌جایی است که می‌گویند همه‌چیز دارد از شیر مرغ تا جان آدمیزاد! از نارنگی و میوه‌های پاییزی گرفته تا فرش‌های پاره شده، شاید برایتان جالب باشد لباس‌هایی که به‌عنوان زباله بیرون انداختید در کنار همان لاستیک ماشینتان دپو شده است، حتی میوه و غذاهای دور ریز در کنار وسایل بهداشتی باهم وارد لندفیل می‌شوند. از شما چه پنهان چند عدد سرنگ نیز به چشمم خورد درواقع اینجا هیچ تفکیکی صورت نمی‌گیرد و تر و خشک باهم می‌سوزند.

البته که باید تفکیک از مبدأ صورت بگیرد و مقصر همه این‌ها ما هستیم، ما اگر پوست پرتقال‌هایی که خوردیم و را در کنار بطری‌های مایع ظرف‌شویی نگذاریم اینجا هم با یک نظم خاصی وارد لندفیل می‌شوند، اینجا که تفکیکی ندارد اما شاید ما بتوانیم با تفکیک از مبدأ کمی سروسامانش بدهیم، مثلاً همه پوست پرتقال‌ها باهم داخل دستگاه بروند و سپس لاستیک‌های ماشین بروند اگرچه درنهایت همه باهم می‌روند اما بازهم نوبت رعایت می‌شود.

حجم عظیمی از زباله‌ها بدون اینکه به خط بروند و جدا شود مستقیم وارد لندفیل می‌شود، ۷۰۰ تن زباله در روز؛ درحالی‌که اگر تفکیک شود ۳۰ تا ۴۰ درصد حجم زباله‌ها کاهش پیدا می‌کند؛ دو کارگر تبعه افغانستان کنار دستگاه هستند و زباله‌ها را به داخل آن هدایت می‌کنند.

کیف و کفش مجلسی، توپ والیبال، بالش و تشک خواب، میوه‌ها و پلاستیک‌ها همه کنار هم کوه‌هایی از زباله درست کرده است، سگ‌های ولگرد زیادی دوروبرمان هستند و در نقطه‌نقطه سایت چند سگ را می‌توانی ببینی، سرت را که بالا بگیری انواع پرنده بالای سرت پرواز می‌کنند، آنجا هم مانند داخل شهر صحنه‌های آشنایی دیده می‌شود، افغان‌ها هرکدام گونی سنگینی بر دوش دارند و لابه‌لای زباله‌ها به دنبال تفکیک هستند.

ممکن است آب‌های زیرزمینی آلوده شود

در این فضا که علاوه بر بوهای نامطبوعی که باعث عقب‌نشینی همکاران و در پاره‌ای از زمان عقب‌نشینی خودم شد، کارگران بدون ماسک بالای سر آشغال‌ها هستند همه می‌گویند عادت کرده‌اند مسئله‌ای نیست اما مدیر سایت به نجوا می‌گوید من اغلب اوقات وقتی می‌آیم در ماشین می‌نشینم و وارد سایت نمی‌شوم برخی از بخش‌ها خیلی آلوده است اگر دو ساعت بمانم باید لباس‌هایم را دور بریزیم چون بو می‌گیرد و دیگر از بین نمی‌رود، ازآنجا عبور می‌کنیم، لباس‌های شسته شده‌ای را می‌بینم که از فنس‌ها آویزان است برای اینکه بویش برود و دوباره بپوشند؛ با این حال مدیر سایت می‌گوید مسائل ایمنی و بهداشتی لحاظ و بر سلامت کارگران نظارت می‌شود و آن‌ها به صورت ماهانه معاینه می‌شوند.

به محل شیرابه‌ها می‌رسیم از بوی نامطبوع آن‌ که بگذریم اینجا شاید زیباترین قسمت سایت باشد، دریاچه‌ای به‌ظاهر زیبا که تلالو خورشید در آن برق میزند اما نباید گول ظاهرش را خورد اینجا دریاچه تفریحی و گردشگری نیست این آب حاصل شیرابه‌های زباله‌هاست که اینجا ریخته شده تا تبخیر شود.

رضایی می‌گوید: لندفیلی که ساخته‌شده و استخر شیرابه کاملاً ایزوله است و نفوذپذیری ندارد، شیرابه‌ها بازچرخش می‌شوند در پاییز و زمستان شیرابه را ذخیره‌سازی می‌کنیم و در فصل تابستان و بهار اینجا می‌گذاریم تا تبخیر شود و مواد سنگین روی آن بماند.

وی تأکید می‌کند: روزانه ۳۰ هزار لیتر شیرابه‌داریم که تصفیه نمی‌شود اما نفوذ هم نداریم، BOD شیرابه در حوضچه اول که زباله می‌ریزد ۳۰۰ است، این میزان در حوضچه دوم که صد متر فاصله دارد می‌شود دو هزار و در مرحله نهایی به ۶۰ هزار نیز می‌رسد اگر همان اول کار تصفیه شود این حجم از آلودگی ایجاد نمی‌شود.

فعالان محیط‌زیست نگران این حجم از شیرابه‌ها هستند و می‌گویند ممکن است آب‌های زیرزمینی را آلوده کنند و نمی‌شود با اطمینان گفت آلودگی ایجاد نکرده است، مدیر سایت که پیش‌ازاین با اطمینان صحبت می‌کرد حالا از عدم اطمینان حرف می‌زند و می‌گوید: باید هنگام ساخت چاه‌های گمانه و نمونه‌گیری می‌زدند که آلودگی را بسنجند اما این کار نشده است؛ برخی گفته‌اند که آب‌های زیرزمینی آلوده‌شده است اما اینجا که کاملاً ایزوله است و ادعا داریم که در زمان ساخت کاملاً ایزوله تأسیس‌شده تا شیرابه‌ها به آب‌های زیرزمینی نفوذ نکنند از کجا معلوم این آلودگی برای کارخانه الکل سازی نباشد.

برق از سر همه می‌پرد، «کارخانه الکل سازی» فعالان محیط‌زیست که گویا تا آن لحظه از وجود کارخانه اطلاعی نداشتند به‌سرعت به دور رضایی حلقه می‌زنند و می‌خواهند که کارخانه الکل‌سازی را نشانشان دهد و بگوید دقیقاً کجاست چنددقیقه‌ای شیرابه‌ها به فراموشی سپرده می‌شود و همه از آلودگی احتمالی کارخانه الکل سازی و بی‌خبری از وجود آن صحبت می‌کنند.

زباله‌ها همه‌جا پخش هستند بدون قاعده خاصی، بخشی از لامپ‌ها و سیم‌ها دسته‌بندی‌شده است، بخشی هم بطری‌های پلاستیکی را جدا کرده‌اند به نظر می‌رسد تفکیک دستی توسط همان افغان‌های گونی به دوش صورت گرفته است.

تا ۲۰ سال آینده می‌توانیم پسماند امحا کنیم

بخش دیگری از سایت مربوط به زباله‌های بیمارستانی و پزشکی است و تأکیددارند که این بخش از سایت محمدآباد جدا است، اینجا کارگری به چشم نمی‌خورد اما برایمان دستکش، ماسک و کلاه آماده کرده‌اند می‌گویند زباله‌ها عفونی و محدوده قرمز است

در اینجا زباله‌هایی شامل سرم، آمپول و باند در پلاستیک‌های زردرنگ برای دفن آماده‌شده است، پلنگ صورتی، ماسک، لباس بیمارستانی هم در کنار هم دیده می‌شود.

عبدالرضا ذوالفقارپور مدیر بخش صنعتی سایت قزوین می‌گوید: سه مدل امحای پسماند وجود دارد، اما اینجا ما صرفاً از روش دفن استفاده می‌کنیم و فقط زباله دفنی را تحویل می‌گیریم، بازیافت‌هایی که باید سوزانده شود را تحویل نمی‌گیریم.

وی اظهار می‌کند: از سال ۹۴ که شروع به کارکردیم مجموعاً چهار هزار تن پسماند خارج از استان و حدود ۲۴ هزار تن داخل استان را گرفتیم، از ابتدای سال ۹۷ پسماند خارج از استان تحویل نگرفتیم، امسال تا آذرماه تنها پسماند صنعتی داخل استان را دفن کردیم و به‌طور میانگین ماهانه ۲۲۵ تن پسماند داریم، مدتی وقفه بود حالا بهتر شده است و با راهنمایی محیط‌زیست کار می‌کنیم.

مدیر بخش صنعتی سایت قزوین بیان می‌کند: پسماندهای ما صنعتی و جامد است، پزشکی هم از تمام مطب‌ها و درمانگاه‌های شهرستان قزوین و البرز دریافت می‌کنیم و توسط دستگاه‌های اتوکلاو بی‌خطرش می‌کنیم، سرنگ‌ها و سرم‌های که استفاده می‌شود را در یک پلاستیک مخصوص که کیفیت خوبی دارد و در دمای بالا ذوب نمی‌شود جمع‌آوری می‌کنیم و در باکس زردرنگ ذخیره‌سازی و در دستگاه اتوکلاو چیده می‌شود، بیمارستان‌ها خودشان دستگاه اتوکلاو دارند و زباله‌هایشان را تحویل شهرداری می‌دهند تا در فضای مشخصی که شهرداری تعیین کرده است دفن شود.

وی خاطرنشان می‌کند: لندفیل‌های ما مانند پوشک بچه نفوذناپذیر هستند و ۳۰۰ سال قابلیت استفاده دارند، لایه بنتونیک داریم و به‌محض اینکه آب برسد متورم و حجیم می‌شود و از ژئوممبری دو میل استفاده می‌کنیم که فراتر از استاندارد است و هزار سال عمر می‌کند، درواقع می‌توانم بگویم تا ۲۰ سال آینده می‌توانیم پسماند امحا کنیم.

ذوالفقارپور تصریح می‌کند: ما به شهرستان البرز و قزوین خدمات می‌دهیم و پسماند عفونی را جمع‌آوری می‌کنیم، سال‌های گذشته پسماندهای دارویی و شیمیایی شش استان با مصوبه کارگروه نظارت پسماند را جمع‌آوری می‌کردیم اما دیگر این اتفاق نمی‌افتد.

دفن زباله‌های صنعتی و شیمیایی استان‌های دیگر در قزوین بارها تکذیب شده بود و حالا صراحتاً اعلام می‌شود یک سال است که این اتفاق نمی‌افتد، پسماند و بازیافت زباله‌های قزوین معضلی است که مدیریت شهری با آن روبه‌رو است اما کسی مسئولیت آن را نمی‌پذیرد، فکر می‌کنم شاید مقصر اصلی همان فردی است که عکسش را به شیشه چسبانده بودند و گم‌شده بود چراکه اینجا همه به‌خوبی کار می‌کنند و همه‌چیز بر وفق مراد است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر