۱۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۰
کد خبر: ۵۳۵۸۲
چرا این سایت ها تلاش نمی کنند مانع از رفتار هتاکانه بی دلیلی شوند که می تواند به خودکشی افراد منتهی شود. این کار یک دلیل اقتصادی دارد: هیچ مسئولیتی برای این کار در آنها وجود ندارد. این قبیل سایت ها با جذب میلیون ها عضو می توانند درآمدهای هنگفتی از طریق درآمد آگهی ها یا حق عضویت به دست آورند.
پایداری ملی- لئون جنکینز 43 سال داشت وقتی که در جولای 2018 جان خود را گرفت. او صحنه خودکشی خود را از یک فروم اینترنتی به طور زنده پخش کرد که در آن کاربران می توانند – آزادانه و مستهجن- یکدیگر را مورد توهین، ملامت، حرکات تحریک کننده و فحاشی قرار دهند. فلسفه پشت این روش این است که مردم وادار شوند وقتی فضا از حد تحملشان پرتنش تر شد، سایت را ترک کنند.
گریگوری تامکینز و کوین وایتریک نیز صحنه خودکشی خود را به طور زنده از اینترنت پخش کردند. هر سه نفر آنها اعضای فعال فروم های اهانت گویی آنلاین بودند. هزاران نفر هستند که تنها و تنها با هدف فحاشی به دیگران به منظور واداشتن آنها به ترک سایت، وارد این پلتفرم ها می شوند؛ فرایندی حاکی از یک کشمکش قدرت ناراحت کننده آنلاین برای سلطه و تسلیم.
با بررسی این موارد چنین به نظر می رسد که دست کم دو تن از این مردان وجه مشترکی با هم داشته اند: گفته می شود که لئون جنکینز به اجتماع فحاش گر خود گفته بوده که از افسردگی رنج می برد. کوین وایتریک نیز گفته بود که او پیشینه افسردگی دارد. پزشک قانونی مسئول تحقیقات پیرامون مرگ وی، خواستار ممنوعیت این سایت ها برای جلوگیری از خودکشی های بیشتر شد.
دلیل این امر پیش از هر چیز دیگری این است که هیچ روند بررسی و تحقیقی برای یافتن نقاط ضعفی که ممکن است در این افراد پیدا شود، مثلا شبیه کاری که در زندان ها انجام می شود، وجود ندارد. در واقع  جز یک پرسش مستقیم در مرحله ثبت نام، هیچ چیز دیگری برای رسیدن به این هدف وجود ندارد و پاسخ همان یک سئوال را نیز به سادگی می توان دستکاری کرد و در واقع فقط برای حفاظت از حقوق سایت به کار می رود نه کاربر. حتی اگر یک کاربر احتمالی به نقاط ضعف خود اشاره کند و از ثبت نام او جلوگیری شود، ممانعت از ارتباط برقرار کردن آنها با دیگران درصورتی که  این تنها وسیله ارتباطی این عده با مردم باشد، به طوربالقوه می تواند به آسیب بزرگ تری منجر شود. پس راه حل این معضل نه سر راست و نه واضح است.

انگیزه ها و روانشناسی
روشن نیست که مردم در دنبال کردن این سایت ها و برتافتن فحاشی یا فحاشی به دیگران چه انگیزه هایی دارند. آیا فحاشی کنندگان ترول های اینترنتی هستند؟ قلدرهای سایبری مبتلا به مشکلات خشم و پرخاشگری هستند؟ یا می توان آنها را سادیست های اینترنتی نامید؟ با این حال بدون اطلاق هر گونه عنوان خاصی بر این افراد، یک چیز حتمی است: فحاشی کنندگان از تحقیر و شکنجه دیگران در فضای آنلاین ارضا می شوند. و این رفتار آسیب زا هیچ گونه عواقبی از آن نوع که در جهان واقعی وجود دارد، در پی ندارد.
فحاشی کنندگان اینترنتی می توانند موجب صدمه به دیگران شوند و این کار را مکرر انجام دهند، بدون آنکه کسی مخل کار آنها شود و آن هم در حالی که تحت حفاظت امنیتی قرار دارند که گمنامی در فضای سایبری در اختیارشان می گذارد. مطالعات نشان می دهند که این قبیل افراد ممکن است در نتیجه صدمات روحی ناشی از رفتاری مشابه با خودشان درگذشته و به عنوان یک قربانی، به سمت این کار کشیده شوند یا صرفا برای ارضای نیازهایی که مختصات شخصیتی جامعه ستیز و خودشیفته شان در آنها به وجود می آورد. به هر روی  تحقیقات پشت ترول گری اینترنتی یا رفتار سوء استفاده گرانه بیشتر شبیه پیدایش خود این سایت ها، در ابتدای راه خود قرار دارد. اگر بتوان به تعدادی سوء استفاده کننده به عنوان گروه نمونه برای تحقیق در مورد روایت های مجرمانه دسترسی پیدا کرد، این حوزه در حال ظهور از مطالعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و در مورد نقش هایی که سوء استفاده گران خودشان را در حال ایفای آنها می بینند، شناخت بیشتری به دست خواهد آمد.

پیامدهای خودآزاری
با این حال یافتن راه هایی برای حفاظت از افراد آسیب پذیر باید اولین اولویت باشد. یکی از این راه ها می تواند بررسی یادداشت ها و پیام هایی باشد که این قربانیان در فضای اینترنت از خود بر جای می گذارند. در تحقیق ما پیرامون یادداشت های خودکشی اینترنتی، جنبه های رفتاری مهمی وجود داشت که شناخت قابل توجهی از کلنجارهایی که این افراد در آن زمان با آن دست به گریبان بوده اند در اختیار ما گذاشت. مطالعات بیشتر می تواند به روند یافتن مکانیسم هایی برای ارائه کمک به این رفتارها منجر شود که عوامل خطری چون افسردگی، یاس و نومیدی در اینترنت را به نمایش می گذارند. به این ترتیب یک تحقیق روایتی آغاز شد که موفقیت هایی در شناسایی نقش های قربانی داشته است.
شاید این قربانیان هنگام ثبت نام از ماهیت به غایت هتاک و سوء استفاده گر این پلتفرم ها کاملا آگاه نیستند. با این حال بعد از تحقیر، خوار شدن، فحاشی و آزار و اذیت های مکرر، افراد مستعد آسیب های روانی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از واقعه، خودآزاری و خودکشی می شوند.
دلایل بازگشت دوباره قربانیان به این سایت ها برای اینکه بار دیگر بارها و بارها در معرض فحاشی قرار گیرند روشن نیست، ولی یک دلیل می تواند این باشد که آنها احساس می کنند مورد فحاشی واقع شدن تنها راهی است که برای ارتباط برقرار کردن با دیگر افراد در دسترس آنها قرار دارد. اما برای تعیین اینکه آیا بازدیدهای مکرر از این سایت ها به نوعی اعتیاد در قربانیان منتج می شود یا خیر به تحقیقات بیشتری نیاز است.
ممکن است عده ای فکر کنند که چرا این سایت ها تلاش نمی کنند مانع از رفتار هتاکانه بی دلیلی شوند که می تواند به خودکشی افراد منتهی شود. این کار یک دلیل اقتصادی دارد: هیچ انگیزه یا مسئولیتی برای این کار درآنها وجود ندارد. هیچ نظارت قانونی مناسب یا موثری، پاسخگویی یا عواقبی برای آنها در کار نیست. این قبیل سایت ها با جذب میلیون ها عضو می توانند درآمدهای هنگفتی از طریق درآمد آگهی ها یا حق عضویت به دست آورند.
ما در تحقیق خود به وجود این قبیل مسائل دردرون رسانه ها پرداخته ایم، از شبکه های اجتماعی خواسته ایم که  در حفاظت از کاربرانشان تلاش بیشتری انجام دهند و خواستار یک بحث و گفتگو پیرامون مسئله گمنامی شوند. بدون وجود پاسخگویی، حفظ امنیت افراد آسیب پذیر در فضای اینترنت همیشه دشوارتر خواهد بود.
نویسنده: جان سینات (John Synnott) استاد روانشناسی تحقیقی و حقوقی در دانشگاه هادرزفیلد

منبع: فارس
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر