به گزارش پایداری ملی، پروفسور «ایلان پاپه» پژوهشگر و مورخ اسرائیلی که در کتابهایش مانند «۱۰ خرافه از اسرائیل»، و «پاکسازی نژادی فلسطینیها» و نیز مقالههای متعدد تلاش کرده دروغ بودن روایتهای صهیونیستی را فاش کند، در گفتوگویی با «الجزیره» به سوالات این شبکه قطری پاسخ داد.
طرح ترامپ، ادامه یومالنکبه در ۱۹۴۸
وی
گفت: طرح «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای صلح در خاورمیانه بخشی از
تلاشهای اسرائیلی-آمریکایی برای از بین بردن فلسطین به عنوان مشکلی سیاسی
است که میتوان این موضوع را به شناسایی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط
آمریکا و نیز انتقال سفارت این کشور از تلآویو به قدس دانست. این طرح با
هدف از بین بردن هویت فلسطینی در شهر قدس ارائه شده و «نشست بحرین» با هدف
جلب حمایت عربی از از تفکر که «مشکل فلسطین فقط اقتصادی است نه سیاسی»
برگزار شد.
پاپه ادامه داد: آنچه در حال جریان است ادامه «مصیبت» (النکبه) سال ۱۹۴۸ است اما این بار با ابزارهای قرن ۲۱ انجام میشود.
این مورخ اسرائیلی در پاسخ به اینکه «چرا ساف با توافق اسلو (۱۹۹۳) همراه شد اما امروز تشکیلات خودگردان با طرح آمریکا مخالفت میکند؟» گفت: حمایت سازمان آزادیبخش فلسطین از اسلو چند دلیل داشت: برخی فکر میکردند اسلو برای آنها دولت فلسطینی مستقل در کرانه باختری و نوار غزه به عنوان مرحلهای از آزادسازی کامل در آینده را به ارمغان خواهد آورد. برخی هم در کرانه باختری و غزه بودند که فکر میکردند اولویت، پایان اشغالگری است و چه بسا کسانی هم بودند که میگفتند دولتی کوچک بهتر از هیچ چیز است.
وی تصریح کرد: علیرغم شکست اسلو، به نظر من سران تشکیلات خودگردان همچنان به راهکار دو دولتی معتقد هستند به همان دلایلی که ساف از اسلو حمایت کرد. از نظر طرح فعلی آمریکا وجود تشکیلات خودگردان را مانعی در برابر خود میبیند و میخواهد اداره کرانه باختری و نوار غزه به مجموعهای از تاجران واگذار شود که امور را مانند پروژهای اقتصادی و نه سیاسی اداره میکنند. تشکیلات خودگردان در حال تلاش برای حفظ بای خود است.
معامله قرن شبیه قطعنامه تقسیم فلسطین است
پاپه در ادامه گفت، طرح آمریکا قانون بینالملل یا حداقل طرحهای سابق را که از حقوق فلسطینیها سخن میگوید، نادیده میگیرد. تمام طرحهای سابق بر پایه راهحلی سیاسی به عنوان تنها راه برای پایان نزاع استوار بود. طرح آمریکا شبیه به قطعنامه سال ۱۹۴۷ سازمان ملل برای تقسیم فلسطین است.
آمریکا ایران را مانعی اساسی در برابر کنار زدن مسأله فلسطین میبیند
الجزیره سپس از پروفسور اسرائیلی پرسید «با توجه به تحولات کنونی در منطقه، آیا رابطهای میان طرح صلح آمریکا و کاهش تنش در منطقه میان آمریکا و ایران وجود دارد؟»
وی گفت: تنش میان آمریکا و ایران به تلاش آمریکا برای ایجاد محوری از کشورهای عربیِ آماده برای کنار زدن مسأله فلسطین از جدول کار منطقه مقابل دستیابی به حمایت آمریکا برمیگردد. آمریکاییها معتقدند ایران از موانع اساسی است زیرا تهران مسأله فلسطین را در مرکز سیاستهای خارجی خود قرار داده و از مبارزه فلسطینی ها در نوار غزه حمایت میکند و حامی آزادسازی فلسطین است. از سوی دیگر دیدگاه آمریکا سرنگونی نظامی ایران، از بین بردن فلسطینیها و مسأله فلسطین از جدول کاری است؛ جهان عرب هم به فروش نفت به آمریکا، خرید اسلحه از این کشور ادامه میدهد و بدون بحث و جدل «اسرائیل بزرگ» را میپذیرد.
معامله قرن حق آوارگان را نادیده گرفته است
الجزیره در ادامه سوال کرد، طرح آمریکا تنها در رابطه با آوارگان موجود در کرانه باختری و نوار غزه است آیا این نادیده گرفتن آوارگان به معنای کنار زدن حق بازگشت است؟ باربیه پاسخ داد: این اصلا چیز غیرمنتظرهای نیست، حتی در طرحهای سابق نیز مسأله آوارگان نادیده گرفته شد، واضح بود که نمیتوان مسأله آوارگان در راهکار دو دولتی را بر اساس حق بازگشت حل کرد.
الجزیره ادامه داد، در سایه ائتلافهای کنونی و طرح پیشنهادی آمریکا، آیا از نظر شما این تلاشها برای تقویت راهکار دولتی است یا اینکه هر فرصتی را برای ایجاد دولت فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ از بین میبرد؟
مورخ اسرائیلی پاسخ داد: طرح ترامپ در نهایت راهکار دو دولتی را از بین میبرد و ما باید به فکر راهکار جایگزین باشیم؛ در اینجا نیاز نیست چرخ اختراع کنیم زیرا راهحل جایگزین موجود است؛ دولتی دموکراتیک برای تمام کسانی که در فلسطینی تاریخی زندگی میکنند و حق بازگشت به تمام کسانی که از آن آواره شدند، میدهد.
پویش تحریم اسرائیل «بیدیاس» بسیار مهم است
وی در پاسخ به این سوال که امکانات فلسطین برای مقاومت علیه طرح آمریکا چیست، گفت: عدم مشارکت در این طرح گام درست اول بود و گام دوم وحدت موضع است. کسانی که وحدت فلسطینیها را از بین بردند به تلاشهای خود برای محو فلسطین ادامه خواهند داد. مفهوم ایستادگی در تمام جوانبش شامل مبارزه علیه اشغالگری، تبعیض و محاصره است و به این تفاصیل تضمین میدهیم که پروژه آمریکا موفق نخواهد شد. گمان میکنم که پویش تحریم اسرائیل «بیدیاس» بسیار مهم است زیرا در واقعیت نشان میدهد که جامعه مدنی طرح ترامپ را نمیپذیرد و خواستار فشار بر اسرائیل برای پایان اشغالگری و محاصره و نیز فراهم کردن فرصت مناسب برای بازگشت آوارگان است؛ این تلاشها میتواند طرح خطرناک آمریکا را شکست دهد.
طرح ترامپ بر اساس خرافههای صهیونیستی است
سوال پایانی الجزیره این بود «اسرائیل برای اساس خرافههای مشخصی بنا شده که در کتاب شما «۱۰ خرافه از اسرائیل» به آن پرداختهاید. دیگر اینکه (اسرائیل) بر اساس «پاکسازی نژادی در فلسطین» بنا شده و این عنوان مشهورترین کتاب شماست.با توجه به «پروژه صهیونیستی»، طرح صلح آمریکا را چگونه می توان توصیف کرد؟
بابیه در پاسخ تصریح کرد: در واقع این طرح بر پایه افسانههای صهیونیستی است که وجود فلسطینیها را به عنوان ملت اصلی و حقیقی منکر میشود، جنبش صهیونیستی، جنبشی استعماری است، در سال ۱۹۴۸ پاکسازی نژادی، مسیر تبدیل این خرافهها به حقیقت بود. امروز این موضوع از طریق نشست بحرین که وجود فلسطینیها را منکر میشود، بستن آرشیوهای النکبه و صدمه زدن به شخصیتها و سازمانهای فرهنگی و فلسطینی، ادامه سیاست تبعیض نژادی در النقب،الجلیل، کرانه باختری و سیاست نسلکشی جمعی در نوار غزه انجام میشود. به همین دلیل باید به جوهر تفکری که اجازه این اقدامات را میدهد، بشناشیم و به خاطر یهودیهایی که در اسرائیل و سایر نقاط جهان زندگی میکنند دولتی برای تمام شهروندان (در فلسطین) تشکیل دهیم نه یک دولت یهودی نژادپرست؛ دولتی که تشکیل میشود باید عدالت و صلح را برای همه تضمین کند.
انتهای پیام/م