نباید سیلابهای اخیر منجر به غفلت شود و طرحهای حفاظتی آب متأثر از سیلاب قرار گیرد، سیلابهای اخیر منجر به افزایش سطح آب منابع زیرزمینی و همه تالابها نشد و تغییرات اقلیمی نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ ایران خشکتر میشود.
به گزارش پایداری ملی، با توجه به اینکه در سال آبی جاری و برخلاف دوره 30 ساله گذشته، مجموعه سرزمین ایران با افزایش تقریباً 300 درصدی بارشها روبهرو شده است و با توجه به دستاندازیهای اتفاق افتاده در طبیعت پیرامونی در دهههای گذشته، توانایی سرزمینی در برابر پیامدهای حاصله دچار نقصان شده و این امر موجب بروز نگرانیهای موجه و مؤکد در میان سیاستگذاران، تصمیمسازان و مجریان بالادستی و میاندستی حاکمیت شده است.
هرچند این نگرانی در جای خود میتواند مایه امیدواری برای دستیابی به راهبردها و راهکارهای منطقی و بلندمدت شود، اما چنانچه به الگوی ارتباطی و منطق برهمکنش پدیدههای مختلف طبیعی و انسانساخت توجه نشود، در عمل حل مشکل به صورت یک بُعدی در دستور کار قرار گرفته و همچون گذشته، امکان حل واقعی مشکل با فداسازی دیگر مشکلات فراهم نخواهد شد.
بنابراین یکی از اقدامات اشتباه در رابطه با مدیریت شرایط بحران، جابهجایی اعتبارات بودجهای بدون برنامه جامع و مدون است، از اینرو عدم تخصیص اعتبار به اقدامات مقابله با پدیده گرد و غبار در سال 1398 را میتوان زمینهساز وقوع این پدیده در آینده نزدیک و با شدت و گستردگی بیشتر در اقصینقاط کشور برشمرد.
بر اساس آنچه مطرح شد، مشخص است که در برخورد با پدیده و بروز شرایط سیلابی، باید همزمان مشکلات و چالشهای مرتبط با گسیل ریزگردها، ناپایداری خاک، فروچالهها و موارد دیگر را در نظر گرفته و برای هرگونه جابهجایی اعتبارات و برنامهها با چنین رویکردی تصمیمگیری کرد.
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تغییرات اقلیمی نشان میدهد که تا سال 2050 ایران خشکتر خواهد شد.
نباید سیلابهای اخیر منجر به غفلت شود و طرحهای حفاظتی آب متأثر از سیلابها قرار گیرد، سیلابهای اخیر منجر به افزایش سطح آب منابع زیرزمینی و همه تالابهای کشور نخواهد شد بنابراین در این حوزه توجه به چند نکته ضروری است.
* ضرورت اختصاص اعتبار به مهار گردوغبار
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، رسوبات که همراه سیل آمده تهنشین شده و با خشک شدن آب به منشأ ریزگرد در استانها تبدیل خواهد شد، بنابراین یکی از بحرانهای آتی که باید از الان برای آن برنامهریزی کنیم، مقابله با ریزگردهای احتمالی است که در آینده نزدیک و پس از فروکش سیلاب و خشک شدن زمین، با آن مواجه خواهیم شد.
*ضرورت اختصاص اعتبار به احیای تالابها و دریاچهها
دو نکته مهم در رابطه با احیای تالابها وجود دارد:
اول اینکه یکی از کارکردهای مهم تالابها کنترل سیلاب است. از اینرو، حفظ و احیای آنها ضرورت دارد.
دوم اینکه بسیاری از اقداماتی که برای احیای تالابها تعریف شده است برای کنترل سیلاب نیز ضرورت دارد، با توجه به همه نکات یاد شده، تأکید میشود که باید تخصیص اعتبار برای مقابله با پدیده گردوغبار دستکم در 6 استان و بر اساس اولویتبندی استانهای آسیبپذیر نسبت به این پدیده برخورد شود تا ضمن عمل به تکالیف تعیین شده در قانون برنامه ششم، صیانت از اعتبارات صرف شده تاکنون برای عملیات آمادگی و مقابله با گردوغبار در اقصینقاط کشور، نسبت به پایدار کردن اعتبارات مصوب مقابله با گردوغبار در سال 1398 صورت گیرد.
در سال 1397 کل اعتبارات مقابله با گردوغبار از محل صندوق توسعه ملی به استان خوزستان اختصاص یافت و در صورتی که در سال 1398 نیز تخصیص اعتبارات به بحث مقابله با گردوغبار صورت نپذیرد دو سال متوالی خواهد بود که استانهای شرقی کشور که به شدت با پدیده گردوغبار دست و پنجه نرم میکنند از این ناحیه آسیب جدی خواهند دید امری که نتیجه آن قطعاً تشدید پدیده مهاجرت و خالی شدن بیش از پیش مرزهای شرقی کشور خواهد بود که با توجه به شرایط حاکم بر این مرزها برای امنیت مردم و نظام اسلامی مناسب به نظر نمیرسد.
*خارج نشدن همه تالاب ها از حالت بحرانی
وضعیت همه تالابها هنوز از حالت بحرانی خارج نشده است، به طوری که بخشهای وسیعی از این تالابها در فصول گرم سال خشک میشوند، بنابراین فهرست تالابهای منشأ گردوغبار به صورت فصلی تهیه میشود، ولی به طور کلی در همه تالابها برداشت بیرویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی موجب مساحت خشک شده بیشتر و مدت زمان خشکی طولانیتر شده است.
بنابراین در حال حاضر فقط بخشی از مساحت 22 تالاب پُر شده است و 44 تالاب کشور، بین 40 تا 100 درصد پُر شدهاند.
تجارب جهانی نشان میدهد که از توالی شرایط خشکسالیها، سیلاب از آثار مخرب و متقابل آن است، بنابراین مدیریت
هر دو پدیده طبیعی باید به شکلی صورت گیرد که آثار مخرب آنها به حداقل برسد و این با آیندهنگری در خصوص ادامه فعالیتهای هر دو پدیده در زمانهای حصول پدیده دیگر محقق میشود.