۰۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۰
کد خبر: ۴۹۴۴۸
وقتی نیرو‌های دشمن در خرمشهر متوجه می‌شوند که عقبه ارتش بعث برای حمایت پدافندی از آن‌ها لَنگ می‌زند تصمیم به تسلیم شدن می‌گیرند و در عصر روز دوم خرداد و صبح تا ظهر سوم خرداد، دسته دسته و فوج فوج در صف تسلیم شدن قرار می‌گیرند.
به گزارش پایداری ملی، «مبارزه‌ی مجدانه‌ی توأم با ایمان، در همه‌ی مراحل با پیروزی همراه است. همیشه هم که جنگ نیست؛ این مبارزه در میدان‌های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی هم هست؛ این مبارزه در میدان درس و بحث و در میدان تولید هم هست؛ بنابراین همه‌جا مبارزه وجود دارد. یک وقت هم دشمن دیوانگی میکند؛ آنگاه مبارزه در میدان جنگ است. یک ملت وقتی به خود متکی شد، وقتی مؤمن شد، وقتی این ایمان را با عمل صالح و جهاد همراه کرد، در همه‌ی میدان‌ها پیروزی او قطعی است. درس خرمشهر برای ما این است؛ ملت ایران این درس را نباید فراموش کند».  این جملات بخشی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۸۴ در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا بود.

تهاجم ارتش بعث به حریم کشورمان در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به صورت هوایی آغاز شد و تکاوران دشمن از روز ۱ مهر به صورت زمینی، با تعرض به مرز‌های خاکی وارد خرمشهر شدند.

صدام که با تکیه بر پشتیبانی‌های مالی و لجستیکی غرب و شرق، سودای تصرف ۳ روزه خوزستان و رسیدن به تهران در عرض یک هفته را در سر می‌پروراند، در خرمشهر قهرمان به مدت ۳۴ روز متوقف شد. توقفی که با دلاوری‌های نیرو‌های مردمی و تکاوران نیروی دریایی ارتش به دست آمد.  

خرمشهر

امیر دریادار «حبیب‌الله سیاری» معاون هماهنگ‌کننده ارتش در این خصوص می‌گوید: فاصله شلمچه تا شهر خرمشهر ۱۵ کیلومتر است و رژیم بعث عراق با امکانات نظامی پیشرفته و حمایت کشور‌های مختلف قصد داشت یک روزه این شهر را به محاصره خود در بیاورد، ولی بعد از گذشت ۳۴ روز موفق به گرفتن خرمشهر شد. رژیم بعث عراق اولین شکست خود را در همان ۳۴ روز مقاومت مردم خرمشهر تجربه کرد چرا که رسما اعلام کرده بود یک روزه این شهر را به اشغال خود در می‌آورد، اما در عمل با مشکل روبرو شده بود.

روند پدافندی نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران در برابر ارتش بعث تا زمان سقوط بنی‌صدر ادامه داشت تا اینکه با عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و انجام عملیات‌های کوچک تهاجمی،   هماهنگی و انسجام بیشتری میان سپاه و ارتش شکل گرفت و این دو نیرو توانستند با بهره‌گیری بهینه از ظرفیت‌هایشان ظرف مدت ۹ ماه - از مهر ۶۰ تا خرداد ۶۱ - اکثر مناطق تحت اشغال دشمن را آزاد کنند.

عملیات‌های مشترک و بزرگ ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و سرانجام بیت‌المقدس که همگی ظرف کمتر از ۹ ماه انجام شدند، ضربه بزرگی را بر پیکره ارتش بعث وارد کردند که در این میان حلاوت فتح‌الفتوح «بیت‌المقدس» به سبب آزادسازی خرمشهر برای مردم بیشتر از سایر عملیات‌ها بود.

در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر علاوه بر ایثار و فداکاری‌های بی‌شائبه مردم این شهر سرافراز و سربازان جان بر کف امام روح الله، نقش فرماندهان نیز بسیار تاثیرگذار بود؛ فرماندهانی همچون شهید صیاد شیرازی، محسن رضایی، شهید حسن باقری، شهید همت، احمد متوسلیان، مرتضی قربانی، شهید زین الدین، رحیم صفوی، غلامعلی رشید، رضا مجیدی، محسن غرضی، شهید بقایی، مرتضی صفاری و...

۱۰ روز پس از اتمام عملیات فتح المبین که دستاورد‌های ملموس و تعیین کننده‌ای از جمله بیرون راندن نیرو‌های عراقی از خاک خوزستان داشت، عملیات بیت‌المقدس آغاز شد. یکی از ویژگی‌های برجسته عملیات بیت المقدس که به فتح خرمشهر انجامید، حضور چشمگیر نیرو‌های مردمی در این عملیات بواسطه پیروز‌های بدست آمده برای رزمندگان اسلام در عملیات‌های طریق القدس، ثامن الائمه (ع) و فتح المبین بود؛ به نحوی که از مجموع ۱۷۰ گردان مورد نیاز برای عملیات مزبور، شاکله ۱۲۰ گردان را نیرو‌های مردمی تشکیل می‌دادند.

خرمشهر

 تعداد گردان‌های سپاه در عملیات بیت‌المقدس ۱۳۰ عدد و تعداد گردان‌های ارتش بیش از ۶۰ عدد بود، اما گردان‌های ارتش ۷۵۰ نفری و گردان‌های سپاه ۳۵۰ نفری بود. نیروی زمینی و پیاده ارتش در عملیات بیت‌المقدس ۴۵ هزار نفر و نیرو‌های بسیج و سپاه نزدیک ۴۱ هزار نفر بود. علاوه بر نیرو‌های پیاده، نیروی هوایی، هوانیروز و نیروی دریایی ارتش نیز در عملیات مشارکت بسیار فعالانه و تاثیرگذاری داشتند.  

عملیات بیت‌المقدس در روز ۱۰ اردیبهشت با رمز «یا علی‌ابن‌ابی‌طالب (ع)» آغاز شد و قرارگاه‌های نصر، فتح و قدس با هماهنگی یکدیگر وارد عمل شدند. نیرو‌های خودی در روز‌های ابتدایی این عملیات پیشروی‌های پرسرعتی داشتند، اما افزایش آتش پدافندی عراق، استحکامات سنگین و همچنین موانع طبیعی مثل رودخانه‌های کارون و اروند، به تدریج از سرعت رزمندگان ما کم کرد.

در روز ۲۶ اردیبهشت با تصمیمی که از سوی فرماندهان ارشد جنگ اتخاد می‌شود، یک برش تاکتیکی در نحوه حرکت و عملکرد قرارگاه‌های فتح و نصر به وجود می‌آید که این برش تاکتیکی باعث می‌شود گلوگاه دشمن که در شلمچه بود و از آنجا خرمشهر را پشتیبانی می‌کرد، بسته شود.

به تدریج وقتی نیرو‌های دشمن در خرمشهر متوجه می‌شوند که عقبه ارتش بعث برای حمایت پدافندی از آن‌ها لَنگ می‌زند تصمیم به تسلیم شدن می‌گیرند و در عصر روز دوم خرداد و صبح تا ظهر سوم خرداد، دسته دسته و فوج فوج در صف تسلیم شدن قرار می‌گیرند به طوری که تا ظهر روز ۳ خرداد، ۱۹ هزار عراقی در خرمشهر تسلیم رزمندگان ما تسلیم می‌شوند.  

خرمشهر

آزادسازی خرمشهر بعد از ۵۶۶ روز، بیرون راندن متجاوز از پنج هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشورمان و به اسارت گرفتن ۱۹ هزار عراقی، مهمترین نتیجه عملیات بیت‌المقدس بود. نتیجه که روز‌ها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‎‌های آینده جنگ را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد.

بسیاری از کارشناسان نظامی و تحلیل‌گران رسانه‌های خارجی، در برابر سرعت عمل و ویژگی‌های عملیاتی نیرو‌های ایرانی به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت‌زده شدند. نگاهی به اخبار و گزارش‌های منعکس شده از این رسانه‌ها درباره عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر نشان می‌دهد با وجود نگاه جانبدارانه و جهت‌دار در ارسال اخبار و اطلاعات، همه این رسانه‌ها زبان اعتراف گشوده و با بهت و حیرت به شکست نیرو‌های عراقی در این عملیات اذعان کرده‌اند.

رادیو دولتی انگلیس که در شامگاه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ اعلام می‌کرد: «چنانچه ایرانیان درصدد بازپس گرفتن خرمشهر برآیند، سخت‌ترین گردو را برای شکستن برگزیده اند.» سرانجام ناچار شد سکوت خود را بکشند و طی گفتاری در روز پنجم خرداد ماه سال ۶۱ یعنی دو روز پس از آزادسازی خرمشهر توسط رزمندگان اسلام حیرت زده اعلام کند: از زمانی که خبرنگاران غربی از نیرو‌های عراقی در خرمشهر دیدن کرده و از روحیه خوب آن‌ها گزارش داده اند، بیش از سه یا چهار روز نمی‌گذرد که ناگهان همه شهر از دست عراقی‌ها بیرون کشیده شد.

خبرگزاری رسمی «عراق-آی. ان» طی یک اطلاعیه کوتاه ضمن آنکه از خرمشهر با عنوان بندر خرمشهر نام برد، اعلام کرد: سخنگوی ارتش عراق اعلام کرده است بندر خرمشهر را ترک کرده و تا مرز‌های بین المللی عقب نشینی کرده اند. این خبرگزاری افزود که عقب نشینی نیرو‌های عراقی، از روز یکشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده است.

خبرگزاری آمریکایی «یونایتدپرس» در ساعت یست و دو دقیقه بامداد چهارم خرداد، در گزارش ارسالی خود از بیروت، سربازان عراقی را در حال فرار توصیف کرده و نوشت: سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گریختن از خرمشهر و مناطق اشغالی هستند.

رادیو دولتی «صدای آمریکا» پس از پنج شبانه روز سکوت و امتناع از انعکاس خبر فتح خرمشهر توسط نیرو‌های ایران، سرانجام در گزارش ویژه هشتم خرداد ماه سال ۱۳۶۱ خود گفت: با وجود مشکلات تدارکاتی، ناآرامی‌های ناشی از انقلاب و کاهش تدریجی قدرت عملیات نیرو‌های هوایی ایران، ماشین نظامی ایران به گونه‌ای اعجاب آور عمل کرد.

روزنامه «گاردین» چاپ انگلیس درباره سقوط فتح خرمشهر می‌نویسد: سقوط خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم‌ترین افتخار جنگی عراق که ایرانی‌ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را که به وسیله آن عراق می‌کوشید ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، از دست بغداد ربودند.

امیر سرتیپ دوم «ابراهیم گلفام» جانشین معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیرو‌های مسلح در این زمینه گفت: تمام رسانه‌های کشور‌های مستکبر، آن زمان تبلیغ‌کننده و هم جهت صدام بودند و مدام تبلیغ می‌کردند که غیرممکن است خرمشهر آزاد شود. برای همین آن‌ها نمی‌توانستند تا یکی دو روز پس از ۳ خرداد، آزادسازی خرمشهر را هضم کنند. این رسانه‌ها بعد از آنکه از شوک آزادسازی خرمشهر خارج شدند، درحربه‌ای ناجوانمردانه سعی کردند آزادسازی خرمشهر را کم ارزش جلوه دهند. البته این رسانه‌ها در این زمینه عقل به خرج دادند چراکه اگر عملیات بیت‌المقدس عین واقعیت توسط آن‌ها پوشش داده می‌شد، حرف‌ها و تبلیغات پیشین خودشان زیر سوال می‌رفت. متن کامل گفت‌وگو با امیر گلفام

در خاطرات یکی از ژنرال‌های عراقی آمده «وقتی که در خرمشهر شکست خوردیم، صدام ژنرال‌های آن نبرد را جمع کرد و به ما گفت: من شما را اینجا جمع کردم تا به شما مدال دهم، ولی ننگ بر شما باد؛ من فقط برای حفظ آبرویم می‌خواهم به شما مدال بدهم؛ سپس اهانت و فحاشی کردن به ما را آغاز کرد و به ما گفت: شما از زن بدتر هستید. یکی از ژنرال‌ها برگشت و به صدام گفت که ما زخمی شدیم و به همین دلیل نتوانستیم کاری کنیم؛ صدام هم به او گفت: پس سربازهایت چه؟ آن ژنرال پاسخ داد که ما در محاصره بودیم؛ صدام گفت: چرا شیمیایی نزدید. ژنرال پاسخ داد: اگر می‌زدیم سرباز‌های خودمان هم شیمیایی می‌شدند. آنجا صدام فریاد زد: به جهنم که شیمیایی می‌شدند‌ای کاش همه شما آنجا مُرده بودید. یکی از ژنرال‌ها برای تلطیف فضا آمد صحبتی بکند که به یکباره صدام کفش خود را به سمت او پرت کرد. بعد از تحویل مدال‌ها هم صدام به محافظانش فرمان داد که همه ژنرال‌ها را با باتوم بزنند. ما هم در حالیکه با باتوم کتک می‌خوردیم شعار می‌دادیم که «درود بر صدام، زنده‌باد صدام».
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر