'مایک پمپئو' وزیر خارجه شرور آمریکا از دور جدید تلاشهای واشنگتن برای ایجاد محدودیتهای بیشتر در جهت جلوگیری از خرید نفت ایران توسط سایر کشورها خبر داد و اظهار امیدواری کرد که بتواند فروش نفت ایران را به صفر برساند.
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی آورده است: وی گفت عربستان و امارات
به آمریکا تعهد دادهاند که خلا ناشی از حذف نفت ایران در بازار جهانی نفت
را جبران کنند و نگذارند قیمت نفت افزایش یابد. این برای نخستینبار
نیست که آمریکای ترامپ تلاش میکند در دشمنی با ملت ایران، شانس خود را
آزمایش کند و پیش از این هم هرچه بیشتر تلاش کرده، کمتر نتیجه گرفته و
همواره منزوی، ناکام و سرخورده شده است. واشنگتن امیدوار بود بتواند فروش
نفت ایران را تا روز سیزدهم آبانماه 97 به صفر برساند ولی علیرغم تلاش
همهجانبهاش نتوانست چنان هدفی را محقق کند و سرانجام به 8 کشور
معافیتهایی را در زمینه خرید نفت ایران داد.
اکنون تلاش ترامپ بر
اینست که با لغو معافیتها بتواند صدور نفت ایران را به صفر برساند. در این
زمینه نکات مهمی وجود دارد که توجه به آنها میتواند ابعاد مسئله را
روشنتر کند. نخست آنکه این یک تلاش بیهوده برای احیای طرحی شکست خورده و
ناکام است که باقیمانده حیثیت جهانی آمریکا را هم بر باد داده است. اگر
ترامپ و دار و دستهاش میتوانستند، به صلاح آنها بود که در همان مرحله
اول و به هر قیمت ممکن دستاوردی در این مقوله ارائه کنند تا در مقیاس جهانی
منزوی نشوند. ترامپ در نخستین سفر خارجی پس از ورود به کاخ ریاست
جمهوری هم با عزیمت به ریاض تلاش کرد تا یک اجماع متشکل از 54 کشور عربی و
اسلامی علیه ایران را اعلام کند ولی چنان اجماعی حتی چند ساعت هم دوام
نیاورد. ترامپ تلاش کرد تا یک اجماع جهانی علیه ایران را با محوریت اسرائیل
در ورشو تشکیل دهد ولی به شدت منزوی و ناکام بود و هیچ کشور قابل ذکری
حاضر به همراهی با نتانیاهو، سعودیها و ترامپ نشد. حتی به فاصله کوتاهی
ورشو پاداش خوش خدمتی به صهیونیستها را گرفت و با تلخکامی شاهد زخم زبان
صهیونیستها بود.
ترامپ حتی در تشکیل ناتوی عربی علیه ایران هم
کاملاً شکست خورد و چنین طرحی حتی بر روی کاغذ هم شکل نگرفت. معرفی سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان تروریست هم نتوانست نفع و اعتباری برای
آمریکای ترامپ تدارک نماید و برعکس، موجب آشکارسازی انزوای جهانی آمریکا شد
و هیچ کشوری به جز چند رژیم فاسد و بیآبروی عرب حاضر به استقبال از طرح
ترامپ نشد.
اکنون قرار است همان طرحهای ناکام و شکست خورده با
تبلیغات بیشتری پیگیری شود ولی احتمال شکست آن بیشتر از گذشته است. موضوع
مهمتر، به تلاش واشنگتن برای تسرّی تصمیمات و قوانین فرامرزی آمریکا
بازمیگردد که تاکنون سابقه نداشته و کشورها را به واکنش واداشته است. این
پدیده اگرچه نقض آشکار هنجارها و قوانین بینالملل محسوب میشود، ولی در
صورت جا افتادن میتواند اراده، حاکمیت و استقلال سایر کشورها را
تحتالشعاع تصمیمات و اقدامات آمریکا قرار دهد. این پدیده، بدعتی نامبارک
است که چیزی کمتر از شکست و انزوای آمریکا نمیتواند آنرا خنثی و بیاثر
سازد.
واشنگتن انتظار داشت با افزایش فشارها بر ملت بزرگ و سلحشور
ایران شاهد قیام و اعتراض مردم علیه نظام باشد ولی تجربه نشان داد که
آمریکا هنوز هم شناخت مناسبی از ملت بزرگ و تاریخساز ایران نداشته و
ندارد. ترامپ و دار و دستهاش اگر ذرهای وجدان و عقل میداشتند، شاید به
صلاحشان بود که به خاطر حوادث ناشی از سیل فراگیر و پیامدهایش، اندکی در
عملکرد نابخردانه و خصومت آشکار خود تجدیدنظر میکرده و با موجسواری چنین
وانمود میکردند که حداقل در شرایط ناشی از سیل، با آحاد ملت ایران این
همه دشمنی ندارند؛ ولی دقیقاً در همین شرایط نشان دادند که درنهایت
کینهتوزی و شرارت امیدوارند بتوانند با تحریمهای بیشتر، ملت ایران را
وادار به عقبنشینی کنند که البته یکبار دیگر هم این آرزوی خام را به گور
خواهند برد. مردم ایران بارها عقبههای سخت و سرنوشتساز فراوانی را پشتسر
گذاشتهاند و این بار هم دشمنی را که مراتب دشمنی خود را پنهان نمیکند،
ناکام خواهند ساخت.