به گزارش پایداری ملی، یک دختر جوان انگلیسی، یک شال سبز روی سرش انداخته و در ایوان حرم امام حسین علیهالسلام در حال عکس گرفتن از جمعیت پرشور زائرین اربعین است. دوربین که به سمتش میچرخد، چشمهای خیسش معلوم میشود و کلماتی که میان بغض میگوید توی صدای جمعیت عزادار گم میشود.
این استوری«امیلی گرت ویت»، عکاس و مستندساز انگلیسی در فضای مجازی دست به دست میشود و به یاد همه میاندازد که محبت حسین علیهالسلام نه مرز میشناسد و نه مسلمان و غیرمسلمان بودن. سر و کارش با قلب آدمهاست و جوششی که از دل آنها به چشمهایشان مینشیند.
امیلی این روزها به کشورمان سفر کرده تا هم به گفته خودش در میان تصاویر غیردقیقی که از ایران در رسانهها وجود دارد، تصویری واقعی از زیباییها و فرهنگ این کشور به دنیا نشان دهد و هم در کنار آن مستندش را اکران کند و عکسهایی که از اربعین گرفته را در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. در روز افتتاحیه نمایشگاهش قرار مصاحبهای با او میگذاریم و امیلی با روی خوش پاسخگوی سؤالاتمان میشود.
چطور شد تصمیم به حضور در راهپیمایی اربعین گرفتید؟
سال 2017 یکی از گروههای مستندساز ایرانی از من دعوت کرد که برای ساخت مستندی درباره پیادهروی اربعین به این مراسم بیایم. خیلی زود با این گروه مثل یک خانواده شدیم. با توجه به اینکه سال اول بیشتر مسیر پیادهروی را با ماشین طی کردم، سال بعد تصمیم گرفتم دوباره به پیادهروی اربعین بروم و در این مسیر کنار مردم قرار بگیرم تا ارتباط نزدیکتری با آنها پیدا کنم.
خیلیها در این مسیر به مقصد نهایی که حرم امام حسین(ع) هست توجه میکنند؛ اما من فکر میکنم مسیری که تا مقصد طی میشود هم خیلی مهم است.
درباره فیلمی که در ایوان حرم امام حسین (ع) استوری کردید و بغضی که داشتید برایمان بگویید.یک تصوری وجود دارد که این تجربههای مذهبی منحصر به مسلمانان است. اما درنهایت همه ما انسان هستیم. افراد مختلف، عقاید متفاوتی دارند اما احساسات مشترکی را تجربه میکنند. در این مورد بهخصوص، من و «فرزان»، همراه ایرانیام، به مدت دو هفته و نیم در حال سفر بودیم و صحنههای زیادی در طول پیادهروی دیده بودیم و اتفاقات زیادی را تجربه کرده بودیم. ما در بین میلیونها نفر از مردم در یک فضای پر از صلح به کربلا رسیده بودیم و آن بغض من، احساسی بود که بعد از تمام اینها داشتم. این میزان دلدادگی و عشق آدمها به یک شخصیت متحیر کننده است.
فرزان از من فیلم گرفت و من آن را در اینستاگرامم استوری کردم چون من مسلمان نیستم و میخواستم به مردم نشان بدهم که به خاطر قرار گرفتن در آنجا و آن موقعیت ممنونم چون میدانم خیلیها دوست داشتند آنجا باشند.
اگر بخواهید در یک جمله پیادهروی تا حرم امام حسین(ع) را تعریف کنید چه میگویید؟تمرکز من بیشتر روی جنبههای فرهنگی این ماجراست. و به نظر من جمله و پیامی که باید از این رویداد به بقیه معرفی شود، پیام صلح است.
مراسمی که پیام و نماد آن صلح باشد را به شکل پیادهروی اربعین در جایی دیگر از دنیا هم دیدهاید؟
در دنیا تصویر بسیار نادرستی از عراق و جامعه مسلمین وجود دارد. اربعین میتواند متضاد این تصویر نادرست را به دنیا معرفی کند. من جایی از دنیا یک تجمع 25میلیونی از افراد را ندیدم که با نگاه صلح و محبت کنار هم جمع شده باشند و در محبت به یک امر، هیچ اختلافنظر و درگیری باهم نداشته باشند.
در یکی از برنامههایتان گفته بودید امام حسین (ع) دروازه ورود شما به ایمان شد. در این مورد بیشتر توضیح میدهید؟
من تا قبل از پیادهروی اربعین در تجربه مشابهی حضور نداشتم و آنجا بود که متوجه شدم که بهعنوان یک ژورنالیست، آگاهی و درک زیادی از «ایمان» ندارم. من ۲۵ سالم است و همیشه در حال سفر هستم اما اربعین یک تجربه حیاتی و منحصربهفرد برای من بود و باعث شد با ایمان بهعنوان یک وجه از زندگی آشنا شوم و در مورد آن بیشتر جست و جو کنم.
بهعنوان یک عکاس، شما باید بتوانید با مردمی که از آنها عکس میگیرید ارتباط برقرار کنید. دفعه قبل که در اربعین حضور داشتم این اتفاق برایم نیفتاد اما دفعه دوم یعنی پارسال این کار را انجام دادم و یک تغییر بزرگ در آنچه از این پیادهروی درک کردم اتفاق افتاد؛ چون احساس من بسیار به آنها بسیار نزدیک شد و توانستم ایمان را بیشتر لمس کنم.
بعدازاین تجربه، آیا دوست دارید با امام حسین و عزاداری شیعیان برای ایشان بیشتر آشنا شوید؟
من
خیلی دوست دارم یک مستند درباره محرم از قبل از عاشورا تا اربعین بسازم؛
یعنی کل مسیر عزاداری مردم از ابتدا تا انتها را روایت کنم. نمیخواهم آن
را خیلی جزئی کنم و قرار است کاملاً بیطرف باشم و مستندهایی درباره دنیای
اطرافم بسازم. امام حسین (ع) بخش اصلی و محوری این مسیر است اما من قبلاً
گفتهام که تمرکز اصلیام روی روایتهای انسانی و مستندسازی از مردمی است
که پیرو امام حسین (ع) هستند و جمعیتها و افرادی که عزاداریها و
پیادهروی را حمایت میکنند.
حضور و مشارکت زنان در طول پیادهروی اربعین چگونه بود؟
در سال 2018، پنجاهوهفت درصد افرادی که در پیادهروی اربعین شرکت میکردند، زنان بودند بااینوجود در گزارشهای رسانههای خارجی و عکسهایی که از مراسم منتشر شده بود، بهندرت حضور این زنان را میبینید. زنان در این مراسم غذا میپزند و بدون هیچ چشمداشتی به زائرها محبت میکنند و همزمان از بچههایشان هم مراقبت میکنند.
موکبها زنانه و مردانه هستند اما درواقع موکبهای زنانه، زنان و بچهها هستند و بچههایی که تازه به دنیا آمدهاند و کودکان هم در این موکبها حضور دارند که نگهداری از آنها در عین پذیرایی از مهمانها و رسیدگی به امور مختلف مشکل است. به نظر من این خیلی مهم است که این استقلال زنان و مدیریتی که دارند دیده شود و در رسانهها انعکاس داده شود. اربعین واقعاً فرصت بسیار خوبی است برای اینکه رسانهها دقیق نگاه کنند و ببینند زنان مسلمان واقعاً چگونه هستند.
در این سفر میلیونها نفر از کشورهای مختلف حول محبت امام حسین (ع) دورهم جمع شدهاند. آیا در سفرهای قبلی، تجربه مشابهی داشتهاید؟
فضاهایی که من قبلاً حضور داشتم رویدادهایی بوده است که هزاران نفر از مردم حضورداشتهاند مثل تجمعات اعتراضی، مسابقات ورزشی یا فستیوالهای موسیقی. بیشتر این تجمعها با خشونت یا اعتراض همراه است. اما در پیادهروی اربعین بیشتر از 25 میلیون نفر حضور دارند و درحالیکه بزرگترین اجتماع جهان است، در آن آرامش موج میزند و مردم با طمأنینه و در کمال امنیت به طرف کربلا حرکت میکنند. این اولین باری بود که من در یک رویداد با حضور این تعداد از مردم شرکت میکردم و از آن مهمتر اینکه این مراسم،صرفاً یک جمع از مردمی که دورهم جمع شدهاند نیست بلکه 25 میلیون نفر همدل و دارای احساسات و اعتقادات مشابه است که یک عشق مشترک دارند.
این رویداد بزرگ نمادی از صلح است چون میلیونها نفر از کشورهای مختلف دورهم جمع میشوند و عراقیها در کمال محبت و احترام و با آغوش باز از آنها پذیرایی میکنند
با توجه به تصویری که از کشور عراق وجود دارد، وقتی تصمیم به این سفر گرفتید و بعد از آن، چه بازخوردهایی از سمت خانواده و دوستانتان دریافت کردید؟
من حمایت زیادی از طرف خانواده و دوستانم داشتم. خانوادهای دارم که فوقالعاده روشنفکر هستند و همیشه دوست دارند درباره فرهنگهایی که من در سفرهایم با آن آشنا شدهام بیشتر بدانند.
در اروپا و در کشور من به خاطر بایکوت اربعین توسط رسانهها، مردم چیز زیادی در مورد آن نمیدانند و خیلیها وقتی اسم عراق میآید، به یاد داعش و ویدیوهایی که از این گروه منتشر شده میافتند و شاید به همین خاطر بترسند که به این کشور سفر کنند. به همین خاطر بعضی مردم ممکن است فکر کرده باشند من بیاحتیاط بودم که به این سفر رفتم، اما در عکسها و استوریها و پستهای اینستاگرامی من دیدند که بسیاری از مردان و زنان در امنیت کامل کیلومترها از نجف یا بصره به سمت کربلا حرکت میکنند تا به حرم امام حسین برسند. بعد از روایتی که از عراق منتشر کردم، خانواده و دوستانم با دیده شک به روایتی که رسانههای از عراق بهعنوان یک کشوری که صرفاً درگیر جنگ است نگاه میکنند.
در جهان زندگی مسلمانان خوب تصویر نشده و خیلیها نگاه خوبی به این کشورها ندارند. علت اصلی آن این است که رسانههای دنیا تمایلی ندارند خوبیهای مسلمانان را به نمایش بگذارند. من برای اینکه تصویری درست به جهان نشان دهم تمام تلاش خودم را خواهم کرد.
از بین عکسهایتان کدامیک را بیشتر دوست دارید؟ در مورد آن توضیح میدهید؟
اسم
او سعید است و یک مرد ۳۵ ساله عراقی است که پنج سال از عمرش را بهعنوان
نیروی داوطلب در جنگ با داعش شرکت کرده است. امسال بعدازاینکه چندین بار از
ساق پا و شانهاش ترکش و گلوله خوردند، به خانه برگشته است. سعید حدود 100
نفر از داعشیها را دستگیر و بازجویی کرده است و از آنها پرسیده است:
«اعتقادات شما چیست» و هر بار آنها پاسخ دادهاند که « ما به چیزی اعتقاد
نداریم» پدر و پدربزرگ سعید نیز در برابر صدام حسین جنگیدهاند و
خانوادهاش مبارزان شناخته شدهای هستند. او میگفت: «نیروهای عراقی
داوطلب ما بسیار قوی هستند و توسط رهبران مذهبی ما که دستور جهاد به ما
دادهاند،هدایت میشوند. حتی الآن من آمادهام درصورتیکه به من نیاز باشد
به میدان جنگ برم. دو ساعت به من زمان بدهید، من آنجا خواهم بود»
به نظرم این موضوع خیلی مهم است که مردم بدانند اکثریت کسانی که از این مراسم حمایت میکنند یا وظیفه تأمین امنیت آن را بر عهدهدارند، کسانی هستند که اخیراً از جنگ برگشتهاند. سال 2017 وقتی من در خانهها، و در طول سفر مردان زیادی را نمیدیدم و برعکس در سال 2018 تفاوتی که مشاهده کردم بسیار واضح بود و تعداد زیادی از مردانی را دیدم که در این مراسم شرکت داشتند. به نظر من سعید یکی از زیباترین مثالها از مهربانی و محبت مردم عراق است.
نکته خاصی هست که در خصوص این سفر بخواهید باکسانی که مصاحبه شما را میخوانند در میان بگذارید؟
یک موضوعی هست که خیلی دوست دارم در مورد آن صحبت کنم و آن میزان زیادی پلاستیکی هست که توسط شرکتکنندگان در این مراسم مصرف شده و در طول مسیر پیادهروی اربعین انباشته میشود. میخواستم درخواست کنم یک کمپین داشته باشیم برای اینکه میزان ظروف یکبار مصرف مورد نیازمان را کمتر کنیم. مثلاً همراه خودمان یک لیوان و قاشق و چنگال و چاقو داشته باشیم تا لازم نباشد از نوع یکبار مصرف آن استفاده کنیم. درحالیکه ما در طول پیادهروی برای یکدیگر بسیار احترام قائلیم این احترام را برای محیط زیست هم قائل شویم؛ مخصوصاً اینکه عراقیها با یک ایمان و اعتقاد منحصربهفرد هر چیزی که از دستشان برمیآید را فراهم میکنند و این مسئولیت بر عهده ماست که از محیطزیست محافظت کنیم.