۱۳ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
کد خبر: ۴۵۳۳۷
دیوید رزنبرگ
بعد از دو سال انتظار برای رونمایی از «معامله قرن» ترامپ، اکنون به نظر می آید چیزی که رئیس جمهور آمریکا و جرد کوشنر در سر دارند، بیشتر به «رشوه قرن» شباهت دارد.
به گزارش پایداری ملی، بعد از دو سال انتظار برای رونمایی از «معامله قرن» ترامپ، اکنون به نظر می آید چیزی که رئیس جمهور آمریکا و جرد کوشنر در سر دارند، بیشتر به «رشوه قرن» شباهت دارد.

آنگونه که نیویورک تایمز روز چهارشنبه گزارش داده، قلب این طرح پخش و پلا کردن ده ها میلیارد دلار کمک اقتصادی در میان فلسطینی ها بعلاوه مصر، اردن و احتمالا حتی لبنان است.

اینکه این پول چند میلیارد دلار است تنها بعد از انتخابات اسرائیل که قراراست این طرح فاش شود معلوم خواهد شد، ولی نیویورک تایمز از منابع خود نقل می کند که قرار است در قالب این طرح فلسطینی ها به تنهایی 25 میلیارد دلار و دیگران تا حد 40 میلیارد دلار دریافت کنند.

اظهارات کوشنر در مورد ایجاد یک کشور فلسطینی در آینده همچنان مبهم است. او در گفتگوی خود با اسکای نیوز در روز چهارشنبه، بیشتر  تمایل داشت مستقیما به این موضوع بپردازد، ولی تلویحا اشاره داشت که چیزهایی مثل مرزهای ملی جزو فرعیات است.

با توجه به اینکه پدرزن و رئیس او یکی از طرفداران پر و پا قرص مرزها و دیوارهاست، فکر کردن به چنین دورنمایی کمی عجیب به نظر می آید.

به هر روی این حرفی است که کوشنر زده است: «طرح فلسطین  که جزئیات بسیار زیادی دارد در واقع درباره تثبیت مرزها و حل مسائل قانونی نهایی است. هدف حل و فصل این مرزها  در واقع برای از میان برداشتن مرزهاست. اگر بتوانید مرزها را از میان بردارید و صلح و ترس از ترور کمتری داشته باشید، آنگاه می توانید جریان کالاهای آزادتر، جریان انسان های آزادتری را داشته باشید و خیلی چیزهای دیگر را نیز خلق کنید.»

به زعم کوشنر، خطوط کلی این طرح که تاکنون فاش شده به نظر می رسد مبتنی بر یک  ایده آل گرایی است که در آن صلح و رفاه دست در دست هم به سمت آینده ای با شکوه قدم می زنند، و رفاه جلوتر حرکت می کند.

به نظر می رسد که او خاورمیانه جدید را جا به جایی ساده کالاها، مردم و اطلاعات از کشوری به کشور دیگر تصور می کند، به همراه بزرگراه های جدید پر نور و شبکه های ارتباطات از راه دور پیشرفته. در چنین فضایی به سرعت طبقه ای از کارآفرینان متهور برای تامین مشاغل و خدمات ظهور خواهند کرد. در این بهشت مصرف کننده، چرا باید کسی برای آنکه یک عضو حماس یا حزب الله باشد ثبت نام کند؟!  بیایید معامله کنیم!

بیایید برای لحظه ای تصور کنیم که کشورهای حوزه خلیج فارس آماده تامین بودجه معامله قرن هستند و کنگره نیز آمادگی دارد سهم آمریکا را در این معامله بپردازد که بر اساس گزارش ها کوشنر طرح هایی دارد برای اینکه کل این پول باید از چه محلی پرداخت شود. و بیایید تصور کنیم که حماس  حکم مرگ خود را با پیوستن به این تلاش امضا می کند و اسرائیل نیز صمیمانه همکاری می کند.

همچنین بیایید فرض کنیم که فلسطینی ها عملا با دولت ترامپ صحبت می کنند. حتی اگر این اتفاق ها رخ دهد، واقعیت تلخ این است که  طرح های کمک های کلان کارآیی ندارند. طرح کمک اسلو بر اساس همین فرض کوشنر تهیه شده بود که این کمک ها خصوصا می توانند توسعه اقتصادی و تسریع روند صلح را به همراه آورند.

ظرف چهار سال بعد از امضای این توافق در سال 1993 وقتی همه فکر می کردند که رسیدن به صلح امکان پذیر است، اعطاکنندگان دولتی و خصوصی این کمک ها 4 میلیارد و 400 میلیون دلار هزینه کردند. آنها بعد از شروع انتفاضه دوم میزان کمک های خود را افزایش دادند و تنها در سال 2001 به بیش از یک میلیارد دلار رساندند.

در اوج این کمک ها، مبالغ پرداختی معادل 315 دلار برای هر فلسطینی در هر سال بود.
لازم به ذکر نیست که این طرح، صلح یا رفاه با خود نیاورد. حملات حماس ادامه یافت؛ اسرائیل به قدرت گرفتن نتانیاهوی مخالف اسلو رای داد و انتفاضه دوم چند سال بعد ادامه یافت.

اما حتی بدون این موانع، مشکل اساسی این بود که خودگردانی و اقتصاد فلسطین نتوانست به شکل کارآمدی تمام این پول ها را جذب کند.

بخش عمده این کمک ها  از رهگذر سوء مدیریت و فساد به هدر رفت. با وخیم تر شدن وضعیت، به جای سرمایه گذاری روی زیرساخت ها و آموزش و پرورش برای تشویق توسعه اقتصادی، همانطور که در اصل برنامه ریزی شده بود، پول های کمکی، صرف سرپا نگه داشتن دولت خودگردان و اداره روز به روز و خلق شغل با متورم شدن بروکراسی شد که از سال 1994 تا 2002 شش برابر رشد داشت.

اشتباه اساسی آن وقت و اکنون این بود و هست که فکر می شود اولین چیزی که برای شروع یک اقتصاد سرمایه داری به آن نیاز دارید سرمایه است.

اما همانطور که تاریخ طولانی و پر از مشکل کمک های خارجی نشان می دهد، اولین چیزی که نیاز است یک طبقه کارآفرین، قوانین و مقررات معقولانه، یک دولت حمایتگر و نوع مناسبی از نیروی کار است.

وسوسه سیاست سازان این است که برای خلق این چیزها  از بالا به پایین تلاش کنند، چون تصور می کنند که می توانند تمام متغیرها را کنترل کنند و کارشان را به پیش ببرند. سرمایه نیست؟ دولت آن را تامین خواهد کرد. کارگر یا کارآفرینی نیست؟ کلاس های آموزشی و فضاهای کنترل شده ی فناوری پیشرفته را ارائه کنید. دولت فاسد؟ محلی ها را برای تصویب قوانین و مقرراتی که بهترین کارآیی را داشته باشند تحریک کنید.

توسعه اقتصادی واقعی ازآن نوعی که مثلا چین تشویق کرده، از پایین به بالا صورت می گیرد. در جایی مثل فلسطین با بسترهای خاصش این کار بدان  معنای همکاری اسرائیل و دولت خودگردان برای خلق یک محیط تجاری دوستانه با یکدیگر و دسترسی برابر فلسطینی ها به اقتصاد اسرائیل است. افسوس که این معامله مقدر نیست که در این قرن تحقق یابد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر