این بار، واشنگتن بدون حمایت گسترده بین المللی وارد عمل شده و این در حالی است که پیش از این آمریکا، تهران را برای توافق هستهای به پای میز مذاکره آورده بود. اگرچه این سیاست خطرناک است، اما میتواند اثباتی بر موثر بودن رویکرد یکجانبه دولت 'دونالد ترامپ' به سیاست خارجی باشد.
از سوی دیگر عوامل بسیاری وجود دارد که موفقیت این تحریمها را در معرض خطر قرار میدهد. یکی از این فاکتورها روسیه است که هم از تحریمهای ایران منتفع میشود و هم ابزار و انگیزه لازم برای کمک به ایران در کاهش فشارهای آمریکا را داراست.
در ادامه یادداشت درج شده در این نشریه آمریکایی میخوانیم: ناظران در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری معتقدند تحریمهای جدید علیه ایران به دو طریق به نفع روسیه است. از یک طرف، روسیه قادر و علاقهمند به جایگزین کردن نفت ایران است که در نتیجه تحریمها صادرات آن متوقف شده است. جای تعجب نیست مسکو خود را در میان منتفعان از سیاست خارجی آمریکا میبیند و این انتفاع تنها از جنبه اقتصادی نیست.
وارد کنندگان عمده نفت ایران؛ چین، ایتالیا، فرانسه، ترکیه و به میزان کم کره جنوبی برای سیاست خارجی روسیه اهمیت دارند. اگر این کشورها نفت بیشتری از روسیه به جای ایران خریداری کنند، بدون شک، از توسعه بیشتر روابط خود با مسکو در طیف وسیعی از مسائل پشتیبانی خواهند کرد.
از سوی دیگر، تجارت با روسیه میتواند یکی از موثرترین ابزارها برای کاهش فشار تحریمها باشد. ایران میتواند کالاهای مورد نیاز و احتمالا سرمایه گذاری لازم در بخش انرژی را از روسیه دریافت کند. معنای این همکاری فراتر از روابط روسیه و ایران و حتی درگیری میان جمهوری اسلامی و دیگر بازیگران بین المللی است.
این همکاری، مبنای ایدئولوژیک سیاست روسیه را تقویت میکند و نشان
میدهد روسیه میتواند به کشورهای دیگر در درگیری با واشنگتن کمک کند.
باید
به یاد داشته باشید که مقامات واشنگتن موفقیت تحریمها را بر اساس این
واقعیت تخمین میزنند که کشورهای دیگر باید تصمیم بگیرند چه کسی را به
عنوان شریک انتخاب کنند، ایالات متحده یا ایران. از لحاظ نظری، تصمیم گیری
در اینجا ساده است: مزایای همکاری با ایران، هرگز نمیتواند جایگزین
بازارها، سرمایه گذاری، خدمات و مشارکت با شرکتهای آمریکایی شود؛ لذا
اکثریت کشورها به طور قطع از هرچیزی برای مقابله با ایالات متحده دوری
میکنند. حتی اگر آنها از تصمیم دولت ترامپ برای خروج از برجام حمایت
نکنند و اقدامات یکجانبه واشنگتن را نپسندند، اما انگیزه کافی برای تشدید
تنش با ایالات متحده بر سر ایران را ندارند. مثال روشن این مورد فرانسه،
آلمان و سایر کشورهای اروپایی است. پس از بیش از شش ماه صحبت در مورد
مکانیسمهای ممکن برای ادامه همکاری اقتصادی با ایران، هیچ یک از آنها
اجرایی و یا حتی ایجاد نشده است.
اما روسیه در موقعیت کاملا متفاوتی قرار دارد. تمام تحریمهایی که ایالات متحده میتواند به روسیه تحمیل کند بدون اینکه موجب آسیب جدی به اقتصاد جهانی شود، در حال اجرا است.
مهمتر از همه، همکاریهای اقتصادی دو جانبه میان ایالات متحده و روسیه آنقدر ناچیز است که در نتیجه مسکو ترس از دست دادن مزایای اقتصادی رابطه با آمریکا را ندارد. در نتیجه میتوان استدلال کرد ایالات متحده اساسا ایران را به سوی روابط اقتصادی نزدیکتر با روسیه سوق میدهد و این ماجرا درست در زمانی رخ میدهد که در مرحله نهایی جنگ داخلی در سوریه هستیم و بحث در مورد آینده این کشور نشان میدهد هرچند مسکو و تهران همواره از لحاظ سیاسی در موضع یکسانی قرار ندارند، اما با بازگشت تحریم ها، ایران انگیزه لازم برای سازش با روسیه را پیدا میکند.
همکاری اقتصادی گسترده میان تهران و مسکو، میتواند زمینه برای ایدههایی درباره چگونگی مقابله با فشار اقتصادی ایالات متحده را فراهم کند.
از سوی دیگر، دولت ترامپ برای برخی از بزرگترین خریداران نفت ایران معافیتهایی در نظر گرفته و خیلی زود مشخص خواهد کرد که معاف شدگان از تحریمهای نفتی ایران باید چه کنند. چراکه اگر زمان معافیت این کشورها تمدید شود، سیاست فشار حداکثری بر ایران شکست میخورد.
علاوه بر این، در صورت تمدید زمان معافیت این خریداران، ایالات متحده مجبور به حل معضلات استراتژیک جدیدی خواهد بود. در این میان بزرگترین معضل آمریکا استفاده از این مساله به عنوان اهرمی در برابر چین است و سوال اینجاست که اگر زمان معافیت چین منقضی شود، آیا آمریکا قادر است به طور کامل مانع صادرات نفت ایران به چین شود؟
بنابراین اگر چین در صورت دریافت تمدید نشدن زمان معافیت خود، به جبهه همکاری روسیه و ایران بپیوندد و به جمهوری اسلامی کمک کند از فشارهای اقتصادی حاصل از تحریمها رهایی یابد، شاهد تلاش جدی در ایجاد یک نظام بین المللی برای دفاع جمعی علیه تحریمهای ایالات متحده خواهیم بود.
واقعیت این است روسیه به شیوهای منحصر به فرد قادر به کاهش کارآیی تحریمهای ایالات متحده علیه ایران است و این نشان میدهد که سیاستگذاران در واشنگتن به هر شیوهای که عمل کنند نمیتوانند نقش بزرگترین کشور دنیا را نادیده بگیرند. این موضوع به ویژه در حال حاضر بیشتر صادق است چراکه واشنگتن با کشورهایی اصطکاک دارد که میتوان گفت: همواره از بزرگترین متحدان ایالات متحده بوده اند (فرانسه، ترکیه و حتی عربستان سعودی). به ویژه خروج واشنگتن از برجام درست در زمانی رخ داد که واشنگتن در حال تجربه چندین بحران در همسایگی ایران است و بنابراین با این تصمیم فرصتی برای روسیه؛ یک رقیب ژئوپولیتیک فراهم میکند که به شیوه قابل توجهی میتواند تحرکات آمریکا را در منطقه بی اثر کند.
اما در نهایت زمان نشان میدهد که روسیه به طور کامل از این فرصت به وجود آمده استفاده میکند یا خیر. از طرفی برای واشنگتن، یک درگیری مضاعف با مسکو، آن هم بر سر تحریمهای ایران غیر قابل اجتناب به نظر نمیرسد. با این حال، برای جلوگیری از چنین رویارویی، ایالات متحده باید با روسیه مذاکره و معامله کند. اما تجربه چندین سال گذشته، چنین سناریویی را دور از دسترس نشان میدهد.
نشریه آمریکایی نشنال اینترست در طول تقریبا سه دهه فعالیت از آغاز کار خود را با تمرکز بر سیاست خارجی شروع کرد. این نشریه در سال ۱۹۸۵ توسط 'ایروینگ کریستول' و 'اوون هریس' تأسیس شد و با متفکران و دولتمردانی همچون 'دیسرائیل'، 'بیسمارک' و 'هنری کیسینجر' ارتباط دارد. گرچه سیاستهای بین المللی در چند دهه گذشته بطور قابل توجهی تغییر کرده است، اما اساسنامه این نشریه همچنان بدون تغییر باقی مانده است و تمرکز خود را بر روی سیاست خارجی در راستای منافع ملی آمریکا قرار داده است.