طبق آنچه که از سوی منابع عراقی اعلام شده، قرار است «برهم صالح» رئیس جمهوری عراق در جریان سفر به تهران با «حسن روحانی» همتای ایرانی خود دیدار و گفتگو کند. سفر صالح به تهران دو روز به طول خواهد انجامید و او طی این مدت در خصوص مسائل مختلف با مقامات تهران به بحث و تبادل نظر می نشیند.
یکی از اهداف اصلی و اساسی رئیس جمهوری عراق از سفر به جمهوری اسلامی ایران، تقویت و توسعه روابط میان تهران و بغداد در زمینه های مختلف است؛ سفری که بدیهی است در شرایط کنونی و پس از اقدام آمریکا در اعمال تحریم های اقتصادی علیه تهران، به مذاق واشنگتن خوش نمی آید.
همانطور که گفته شد، تقویت و توسعه روابط میان تهران ـ بغداد از اهداف و محورهای اصلی سفر برهم صالح به ایران است، چراکه در طول این سفر، مقامات مختلف دو کشور، سندهای همکاری متعددی را در زمینه های گوناگون، جهت توسعه روابط، به امضاء می رسانند.
علاوه بر مسأله تقویت و توسعه روابط دوجانبه، صالح در جریان سفر به تهران، در خصوص مسائل و تحولات منطقه ای و بین المللی نیز با مقامات ایرانی گفتگو خواهد کرد و پیش بینی می شود که رئیس جمهوری عراق فرصت پیش آمده را مغتنم شمرده و بار دیگر بر موضع بغداد در مخالفت با تحریم های ضد ایرانی تأکید کند.
پیشتر نیز رئیس جمهوری عراق موضع خود در قبال تحریم های ضد ایرانی ایالات متحده آمریکا را صراحتا و به صورت شفاف اعلام کرده بود. وی در این خصوص تأکید کرده بود: «ما در عراق به هیچ وجه نمی خواهیم که از تحریم های ضد ایرانی آمریکا متضرر شویم».
رئیس جمهوری عراق در این خصوص همچنین گفته بود: «ما نمی خواهیم که عراق بار تحریم های آمریکا علیه ایران را به دوش بکشد». موضع شفاف رئیس جمهوری عراق در قبال تحریم های ضد ایرانی گویای این واقعیت است که مقامات عراقی حتی در سایه اعمال این تحریم های ضد حقوق بشری، عزم جدی برای تقویت روابط اقتصادی خود با تهران دارند.
از آنجایی که پیشتر آمریکایی ها حتی با زبان تهدید، صراحتا اعلام کرده بودند که خواستار پایبندی بغداد به تحریم های ضد ایرانی هستند، اما سفر برهم صالح به ایران در شرایط کنونی و تصمیم هیأت عراقی برای امضای توافقنامه های همکاری با تهران، نشان می دهد که اوضاع آنطور که آمریکایی ها می خواهند پیش نمی رود.
مقامات ایالات متحده آمریکا که با تهدید مقامات عراقی به عدم برقراری مراودات اقتصادی و تجاری با تهران، تمام تلاش خود را برای کاهش نفوذ ایران در عراق به کار گرفتهاند، پیام سفر برهم صالح به ایران را دریافت خواهند کرد و بار دیگر درخواهند یافت که حاکمیت «نظام تک قطبی» در جهان دیگر پایان یافته است و دیگر این واشنگتن نیست که حرف اول و آخر را می زند.
سفر برهم صالح به ایران تنها چند صباحی پس از روی کار آمدن وی در عراق به عنوان رئیس جمهور، البته حاوی پیام دیگری نیز برای طرف های خارجی از جمله ایالات متحده آمریکا است و آن، اینکه تصمیمات سیاسی در جامعه عراق متأثر از عوامل خارجی نیست.
این بدان معناست که مقامات عراقی عزم خود را جزم کرده اند تا روابط خود با دیگر کشورها از جمله ایران را در چارچوبی خارج از سیاست های تنش زای آمریکا در منطقه، تعریف و تبیین کنند. این مسأله حاکی از آن است که سیاست «تطمیع و تهدید» کشورها برای انزوای ایران نه تنها مثمرثمر نبوده، بلکه نتیجه معکوس نیز داشته است.
از سوی دیگر، اینکه جمهوری اسلامی ایران یکی از ایستگاه های اولیه سفر منطقهای برهم صالح محسوب می شود، خود نشان می دهد که مقامات بغداد قصد دارند فصل جدیدی از روابط تنگاتنگِ دوجانبه را میان ایران و عراق، رقم بزنند. پیشتر صالح به کویت و امارات و اردن سفر کرده بود. نگاه دولتمردان جدید عراق به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک متحد قدرتمند در منطقه، یک نگاه راهبردی و استراتژیک است.
این را نیز باید در نظر داشت که مقامات عراقی قدردان حمایت های جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت عراق در نبرد علیه تروریسم هستند و برهم صالح یکی از شخصیت های عراقی است که به این حمایت های کاملا واقف بوده و پیشتر نیز بدان اشاره کرده است.
وی پیشتر در گفتگویی صراحتا تأکید کرده بود: «ایرانی ها در روزهای سخت کنار ما بودند و از ما حمایت کردند. چرا ما نباید از آنها دفاع کنیم؟ ما نمی خواهیم از سوی طرف های خارجی هیچ آزاری به جمهوری اسلامی ایران برسد».
این تنها بخشی از اظهارات پیشین رئیس جمهوری عراق درخصوص حمایت های تهران از بغداد در مراحل مختلف تاریخی محسوب می شود؛ مسأله که نشان می دهد برهم صالح از جمله شخصیت های سیاسی و دیپلماتیکی است که همواره قدردان حمایت های ایران بوده و سفرش به تهران نیز بی ارتباط با این قدرشناسی نیست.
مسأله دیگری که در خصوص سفر «برهم صالح» رئیس جمهوری عراق به ایران حائز اهمیت محسوب می شود این است که عراق با وجود اعمال برخی فشارها از سوی مرتجعین عرب، حاضر نیست روابط خود با تهران را قربانی مناسباتش با کشورهای عربی کند.
در واقع، مقامات عراقی تلاش می کنند تا به جای فروختن روابط خود با تهران در ازای داشتن مناسبات گوناگون با کشورهای عربی، تمامی این روابط و مناسبات با طرف های مختلف را مدیریت کرده و اجازه ندهند که مناسبات و مراودات با همسایگان عرب به قیمت از دست رفتن روابط با ایران تمام شود.
در همین حال، واضح است که برهم صالح، نامزد مورد توافق دو ائتلاف بزرگ در پارلمان عراق یعنی «الاصلاح» و «البناء» بوده است؛ این بدان معناست که قاطبه گروه های شیعی از او حمایت کرده و می کنند.
به عنوان مثال می توان به گروه ها و شخصیت های شیعی همچون سید عمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی، هادی العامری، رهبر جریان الفتح، قیس الخزعلی، دبیرکل عصائب اهل الحق و همچنین جنبش مقاومت اسلامی نجباء اشاره کرد در عرصه سیاسی عراق حامی برهم صالح هستند.
لذا از آنجایی که برهم صالح به عنوان نامزد مورد توافق بسیاری از گروه های شیعی و حتی برخی گروه های سنی موفق به تصدی پست ریاست جمهوری عراق شد، بنابراین سیاستهای این دیپلمات کارکشته و شناخته شده عراقی نیز مورد تأیید تمامی این گروه ها است؛ گروه هایی که از مواضع شفاف صالح در عرصه سیاسی در طول دهه های گذشته مطلع بوده اند.
در هر صورت، آنچه که واضح است، آن است که روابط میان بغداد و تهران، در مرحله کنونی با سرعت بیشتری بر ریل توسعه قرار گرفته است و عوامل و متغیرات خارجی که اخیرا نیز به وضوح مشاهده شده اند، نمی توانند تغییر در مسیر توسعه و تقویت این روابط ایجاد کنند.