به گزارش پایداری ملی، دهها شخصیت سیاست خارجی، اطلاعاتی و امنیت ملی آمریکا در بیانیهای عمومی منتسب به «ائتلاف ملی برای جلوگیری از سلاح هستهای ایران» نسبت به سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران انتقاد کردند.
در این بیانیه که توسط 53 مقام سابق، و چهرههای مطرحی همچون مادلین آلبرایت، وزیر خارجه اسبق آمریکا، جیمز کلاپر، مدیر سابق اطلاعاتی ملی، رایان کراکر، سفیر سابق آمریکا در افغانستان، عراق، سوریه، کویت، پاکستان و لبنان، رابرت آینهورن، مقام سابق آمریکا، ریچارد نفیو، مذاکرهکننده سابق آمریکایی، جوزف نای، رئیس شورای اطلاعات ملی، پائول اونیل، وزیر سابق خزانهداری، اریک اولسون، فرمانده سابق عملیاتهای ویژه (ارتش آمریکا) به امضا رسیده، آمده است: راهبرد ایران دولت ترامپ فشار حداکثری اقتصادی، سیاسی و نظامی برای تغییر رفتار ایران، تهدید به فروپاشی رژیم است، تازه اگر هدف آن فروپاشی رژیم نباشد.
این بیانیه با اشاره به شروط دوازدهگانه آمریکا نوشت: دولت آمریکا، برای ایران گزینه تسلیم یا جنگ را باقی گذاشته است. خروج آمریکا از توافق هستهای دستیابی به هیچ یک از اهداف آمریکا را بهپیش نمیبرد.
بیانیه فوق میافزاید: ما از برخی از اهداف دولت حمایت میکنیم، اما معتقدیم که آنها فقط از طریق راهبردی که چندجانبه باشد ــ تعامل با متحدان نزدیک و قدرتهای دیگر ــ و مشتمل بر فشار و دیپلماسی باشد قابل حصول هستند.
این بیانیه در ادامه با اشاره به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای در بلندمدت نوشت: برجام شدیداً توانایی ایران برای بهدست آوردن مواد شکافتپذیر بهمنظور دستیابی به یک سلاح هستهای را برای دهه بعدی محدود میکند. با بازگشتن به پایبندی به توافق، آمریکا میتواند با مذاکره درباره توافقهای پیرو با ایران و سایر اعضا، آن را بهبود بخشد.
بیانیه فوق مدعی شده است که جلوگیری از صدور موشکهای ایرانی برای دیگران «مستلزم راهبردی اجبار، دیپلماسی در آینده، توافقات منطقهای در زمینه محدودیت موشکهای بالستیک است».
در ادامه به بحث آزادی آمریکاییهای زندانی در ایران اشاره شده و آمده است: این موضوع نیازمند تماس دیپلماتیک مستقیم، دوجانبه، آرام و بدون سروصدا با ایران است.
در بخشی از بیانیه این ائتلاف به حمایت ایران از حزبالله، حماس و گروههای اسلامی پرداخته شده و آمده است: ایران این بخش اساسی از راهبرد ملی خود را با اولتیماتوم خالی آمریکا متوقف نخواهد کرد. موفقیت در این زمینه نیازمند طراحی دقیق فشار و مشوقهاست.
بیانیه فوق در خصوص بحث حمایت ایران از یمنیها و خروج نیروهای ایرانی از سوریه و عراق نوشته است: این موضوع نیز نیازمند دیپلماسی و فشار مداوم، و چندجانبه با هدف حل هر کدام از این مناقشات مجزاست. حضور تهران در هر راهحل سیاسی ضروری خواهد بود.
در بخشی از بیانیه درباره تحریمها آمده است: با خروج آمریکا از برجام و بدون پیشنهاد معتبری برای نفع اقتصادی ایران، آمریکا قادر به ایجاد ائتلاف لازم برای تجدید تحریمهای چندجانبه و آوردن ایران به میز مذاکره نخواهد بود.
بیانیه فوق میافزاید: تحریمهای ثانویه ایران در تضعیف اقتصاد ایران مؤثر هستند، اما این تحریمها آمریکا را در تقابل با متحدان و شرکا قرار میدهند و حمایت آنها از اهداف دیگر آمریکا را تضعیف میکنند. این تحریمها باعث ایجاد مقررات مسدودساز شدهاند تا از شرکتها در مقابل اقدام آمریکا محافظت کنند، و آمریکا را در معرض نقض احتمالی توافقات تجاریاش قرار داده و منجر به تضعیف دلار آمریکا میشود... تحریمهای یکجانبه در اجرا سختتر بوده و فساد وسیعی را ایجاد کرده و منجر به تشویق برای دور زدن قوانین آمریکا میشود. در حالی که این تحریمها اقتصادهای کشورهای هدف را تضعیف میکنند و دشواریهای را برای مردم آن کشور ایجاد میکنند، در طول تاریخ، این تحریمها منجر به تغییرات رفتاری عمده نشده یا کشور هدف را شکست ندادهاند، بهعنوان مثال در جاهایی مانند کره شمالی، عراق و کوبا.
در این بیانیه آمده است: افزایش تهدیدات باعث اتحاد جناحهای سیاسی ایران در قبال تهدید خارجی میشود... اگر ایران در واکنش به نقض برجام توسط آمریکا تصمیم بگیرد از محدودیتهای هستهای ایجادشده در برجام، فراتر رود، و ظرفیتش برای تولید سلاح هستهای را بهطور قابل توجهی افزایش دهد، تهدیدات همچنین باعث ایجاد هدف مشترک بین اروپاییها، روسیه و چین در تقابل با آمریکا میشود.
بیانیه فوق اضافه کرد: سیاست پیشنهادی دولت برای تغییر رژیم در ایران، نشاندهنده خوشخیالی و تفسیر ناقص از اطلاعات درباره آسیبپذیری ایران است. در حالی که اقتصاد ایران تحت فشار فزاینده است و نشانههای زیادی از نارضایتی مردمی هست، رژیم علیه تهدید خارجی، قدرتمند، مجهز و متحد باقی مانده است. حمله سال 2003 به عراق، یادآور ناتوانی ما در تخمین درست تأثیر بلندمدت اقدامات آمریکاست.