راهکار حل مشکلات اقتصادی کشور را باید در جایی غیر از اقتصاد و در فرهنگ کشور جست و جو کرد.
برای اینکه اقتصاد مقاومتی محقق شود، نیمی از تحقق آن در گرو اصلاح فرهنگ
است. در این باره در ادامه توضیح بیشتری ارائه خواهم شد و نیمی از آن در
گرو سیاست گذاری و خط مشی گذاری صحیح که در حوزه سیاست است که این مطلب
وفاداری مردم به نظام اسلامی را نیز تقویت میکند.
تأثیرات اجتماعی،
سیاسی و امنیتی اقتصاد پویا بر هیچ کس پوشیده نیست. اقتصاد پویا از طرفی
باعث بهبود وضع معیشت و سطح رفاه مردم میشود و از طرف دیگر باعث کاهش
بسیاری از معضلات اجتماعی مانند حاشیه نشینی، تسهیل ازدواج، کاهش مسائل
غیراخلاقی و... میشود که در حوزه مسائل اجتماعی است. سرگرمی جوانان به
اشتغال مفید و سازنده، امکان سوء استفاده تروریستها از آنان را برای انجام
خرابکاری و... کاهش میدهد که این در حوزه امنیت است. تاثیر تحقق اقتصاد
مقاومتی بر حوزه اقتصاد هم که روشن است؛ بنابراین باید یک عزم جدی ملی (نه
فقط قشر مذهبی)، نسبت به تحقق اقتصاد مقاومتی ایجاد شود. به دور از
شعارزدگی و تبلیغات. باید برای مردم تبیین شود تا همه سلایق دینی و سیاسی و
اجتماعی این مطالبه را داشته باشند. این نیاز به آگاهی بخشی دارد. مردم
درک میکنند. باید صادقانه گفت.
اقتصاد و فرهنگ • استفاده از
ظرفیت اقتصاد فرهنگ، پیش نیازهایی دارد. از جمله این پیش نیاز ها، قدرت
فناوری است. البته فناوری قابل خریداری است. آن چه که مهمتر از فناوری یا
پیش نیازهای دیگر است، قدرت فرهنگی است. یعنی همان بخشی که به برکت انقلاب
اسلامی و تکیه بر دین مبین اسلام، در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، اما
متاسفانه توجه درخوری به آن نمیشود. • به بیان روشن، اگر بخواهیم از
حوزه اقتصاد فرهنگ، منتفع شویم و اقتصاد مقاومتی را پیش ببریم و به تقویت
بنیانهای اقتصادی کشور بپردازیم، باید فرهنگ خود را در داخل کشور و خارج
از کشور تقویت کنیم. •در بازاریابی، برای افزایش فروش ابزارهای مختلفی
به کار گرفته میشود. تغییر در بسته بندی یکی از آن هاست. در حوزه فرهنگ هم
این مفاهیم کاربرد دارد. ما از ابتدای انقلاب چه تغییراتی در عرصه تبلیغ
فرهنگ انجام داده ایم؟ از چه روشهایی برای تقویت فرهنگ دینی و ملی خود
استفاده کرده ایم؟ همانطور که شرکتها اگر خلاقیت نداشته باشند، مضمحل
میشوند، در عرصه اشاعه فرهنگ نیز اگر خلاقیت وجود نداشته باشد، فرهنگ
تضعیف میشود. کما اینکه شده است.
در یکی از دانشگاههای مدعی، دیدم
برای تبلیغ از روشهای زمان دفاع مقدس استفاده کرده بود. در دانشگاه که
باید مرکز تولید فکر و ایده باشد! در چنین شرایطی انتظار نداشته باشیم که
فرهنگمان تحمل اقتصاد مقاومتی را داشته باشد. •سوال: اگر دشمن با
هواپیما به شما حمله کند، شما میتوانید با سنگ به او حمله کنید؟ اگر هلی
کوپتر باشد چه؟ اگر با شمشیر بیاد؟ اگر با آر پی جی یا مسلسل یا کلت بیاد؟
آیا اینطور نیست که شما متناسب با ابزار دشمن، به انتخاب ابزار میپردازید؟
اگر اینطور اقدام نکنید چه اتفاقی میافتد؟ قطعا شکست خواهید خورد. حتی
اگر حق باشید. این اتفاق برای ما در عرصه فرهنگ افتاده است.
اگرچه
پتانسیلهایی که اسلام عزیز و انقلاب اسلامی دارد، بسیار زیاد، متعدد و
قدرتمند است، اما فکر فعالان عرصه فرهنگ عمدتا صلب و کهنه مانده است.
ارزشهای اخلاقی هدف دشمن قرار گرفته است و از چندین موضع با ابزارهای
کاملا مدرن آنها را میزند. ما هنوز در مرحله پارچه نوشته ها، بروشور ها،
روزنامه دیواری هستیم؟! یادم هست حدود سال ۸۴ و ۸۵ یکی از مداحهای معروف
میگفت چقدر مقدسها و علما به ما اشکال گرفتند که چرا سایت دارین؟! نگاه به
فناوری را ببینید! امروزه ما حتی به واسطه پیشرفت فناوری، اختیار خانواده
خود را هم نداریم. یعنی اگر اعضای خانواده ما بخواهند، میتوانند با حداقل
هزینه و امکانات، از محصولات فرهنگی استفاده کنند که ما راضی نیستیم و
نمیخواهیم. حتی دولت با ابزارهای قدرتمندی که دارد، در محدود کردن
ابزارهای دشمن مانند تلگرام قدرت زیادی ندارد! بنابراین، استفاده از
ابزارهای سخت در عرصه نرم دیگر پاسخگو نیست. فرهنگ عرصه دستور العمل و
آیین نامه و ابلاغ نیست. باید در جنگ فرهنگی، با ابزار فرهنگی جنگید. باید
به جنگ فرهنگی معتقد بود.
•شکایتی که همواره مطرح است این است: چرا
ما در عرصه فرهنگ همواره منفعل هستیم؟ چرا پاتک میزنیم؟ اول باید دشمن در
عرصه حجاب حمله کند، بعد از از دست دادن عده زیادی از سربازانمان، تازه به
فکر چاره میافتیم. ابزار نیمه کارهای میسازیم و چند نفری را نجات
میدهیم. از ابتدا انقلاب چه کار میکردید؟! حوزه و دانشگاه چکار میکند؟!
یک زن معلوم الحال برای فرهنگ اسلامی ایرانی یک کشور تهدید ایجاد میکند.
این خجالت آور است. ما با این ظرفیتها اینقدر باید منفعل باشیم؟ فرهنگ
اصیل اسلامی و نیروی انسانی جوانی که ما داریم، حقیقتا پتانسیلهای عالی
برای تک به دشمن است. ما متاسفانه در این حوزه هم مثل بسیاری حوزههای دیگر
ضعف مدیریتی داریم. نگاه حضرت امام و مقام معظم رهبری هم کاملا فعالانه
است. مثلا، روز قدس رو امام تک کرد. جریان سازی کرد. هر سال اسرائیل در سطح
دنیا در روز قدس مسئله امنیتی-هویتی دارد. هر سال کابوس دارد. چرا الآن تک
نمیکنیم؟
اگر به خاطر فرهنگ و انقلاب و اسلام از ظرفیت فرهنگ استفاده نمیکنیم، به خاطر اقتصاد این کار را کنیم. •بنابراین،
اگر در تبلیغ و پیشبرد فرهنگ خلاقیت وجود نداشته باشد، هم امکان سوار شدن
اقتصاد بر فرهنگ وجود ندارد (از دست رفتن ظرفیت اقتصادی فرهنگ)، و هم خود
فرهنگ به سمت زوال و تضعیف میرود. •از مصادیق تک در حوزه فرهنگ که بر
اقتصاد اثرگذار است: یکی از عرصههای نفوذ اقتصادی در دیگر کشور ها، ابزار
فرهنگ است. اگرچه بنده فرهنگ را مهمتر از اقتصاد میدانم. •یکی دیگر از
مصادیق تاثیر فرهنگ بر اقتصاد: سوال: امکان فروش محصولات ایرانی در لبنان و
عراق و سوریه بیشتر است یا کویت و قطر و عربستان؟ با همین منطق، در کویت و
قطر بیشتر است یا در انگلستان و امریکا؟ چرا؟ به دلیل قرابت فرهنگی و عمق
فرهنگی ما. چرا ما از این ظرفیت استفاده نمیکنیم؟ •اگر فرهنگ ظرفیت
تحمل اقتصاد را داشته باشد، خیلی فرصتهای شغلی ایجاد میشود. به عنوان
مثال، استفاده از زبان فارسی برای جذب توریست. یکی از روشهای آموزش زبان،
سفر به کشورهایی است که به اون زبان صحبت میکنند. یا حتی برگزاری تورهای
آموزش زبان. فکر کنید زبان فارسی به عنوان یکی از مولفههای بسیار مهم
فرهنگ، آنقدر در دنیا جذابیت داشته باشد که افراد زیادی در دنیا بخواهند
این زبان را یاد بگیرند. آژانسهای مسافرتی خارجی افرادی را برای آموزش
زبان نام نویسی میکنند. این افراد چند ماه در ایران زندگی میکنند تا زبان
فارسی را از سرچشمه آموزش ببینند. این چقدر ایجاد اشتغال میکند؟ چرا
اکنون این درآمد را نداریم؟ چون زبان فارسی اینقدر در دنیا نفوذ ندارد. چون
فرهنگ ما فرهنگی منفعل شده است.