ایران در طی این سالها با چندین بحران در مورد آب روبرو بوده است که اهمیت این مسئله بسیار زیاد است. تقریبا هر دور در ایران شاهد اعتراضاتی از سوی کشاورزان در مورد کمبود آب هستیم. اگرچه اثرات گرم شدن هوای کره زمین و کاهش باران در طی سالهای گذشته میتواند نقش مهمی در این مشکلات داشته باشد، اما نمیتوان به عامل سوءمدیریت که مهمترین دلیل آن است اشارهای نکرد.
به گزارش پایداری ملی اندیشکده «شورای
آتلانتیک» آمریکا نوشت: ایران در طی این سالها با چندین بحران در مورد آب
روبرو بوده است که اهمیت این مسئله بسیار زیاد است. تقریبا هر دور در ایران
شاهد اعتراضاتی از سوی کشاورزان در مورد کمبود آب هستیم. اگرچه اثرات گرم
شدن هوای کره زمین و کاهش باران در طی سالهای گذشته میتواند نقش مهمی در
این مشکلات داشته باشد، اما نمیتوان به عامل سوءمدیریت که مهمترین دلیل
آن است اشارهای نکرد.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این مقاله آمده
است: در طی سالهای گذشته، کاندیدهای انتخابات مجلس با وعدههای آوردن
کارخانه به شهرهای خود انتخاب شده اند؛ بنابراین هر چه تعداد نمایندگان
مجلس در شهری بیشتر باشد نفوذ آنها در این مسئله افزایش پیدا میکند و این
تعجب آور نیست که بسیاری از کارخانههای در کلان شهرهایی مانند اصفهان
واقع شده اند. برای نمونه شرکت فولاد مبارکه اصفهان به میزان 27 میلیون متر
مکعب آب مصرف میکند که حدود 6 درصد کل مصرف آب شهر اصفهان را به خود
اختصاص میدهد. مبارکه تنها مجتمع صنعتی در اطراف شهر نیست بلکه انواع دیگر
مانند کارخانه پتروشیمی اصفهان و شرکت فولاد اصفهان هم حضور دارند. اما
صنعت مصرف کننده اصلی آب در ایران نیست بلکه حدود 90 درصد مصرف آب در ایران
به بخش کشاورزی تعلق دارد.
از آن جایی که ایران کشوری خشک و
بیابانی است بخش کشاورزی بیشتر منابع خود را از آبهای زیرزمینی به دست
میآورد. متاسفانه در طی سالهای گذشته این بخش به دلیل استفاده از روشهای
سنتی به صورت نادرست مدیریت شده است. این روش سنتی انتقال آب از چاهها به
مزارع حدود 65 درصد از آب به هدر میرود. کشاورزان هر ساله برای تامین آب
باید چاههای عمیق تری را حفر کنند. زمانی که جمعیت ایران کمتر بود
کشاورزان میتوانستند از چنین روشهای ناکارامدی استفاده کنند، اما اکنون
ایران با 85 میلیون نفر دیگر این روش کارایی نخواهد داشت. برای مثال در
کشاورزی گلخانهای در مقایسه با روشهای سنتی هم 90 درصد آب کمتر مصرف
میشود و هم اگر به روش درستی انجام گردد میزان تولید میتواند ده برابر
گردد.
دانشگاه ماسی در نیوزیلند به حوزه کشاورزی کمک بسیار کرده است
در حالی که در ایران جامعه آکادمیک کشاورزی از کشاورزان جدا هستند. در
دانشگاهها مطالعات جدی در مورد بذرهای اصلاح شده به صورت ژنتیک انجام شده
است، اما کشاورزان هیچ گونه اطلاعی در این مورد ندارند. عامل دیگر در
عملکرد نادرست کشور در بخش کشاورزی به ناکارامدی وزارت کشاورزی بر میگردد.
این وزارت خانه باید پیوند دهنده بین بخش کشاورزی و دانشگاهی باشد. این
وزرات خانه باید به کشاروزان کمک کند تا از استفاده از آب برای محصولاتی
مانند گندم و برنج دور شوند و متناسب با شرایط آب و هوایی از آب استفاده
کنند. وزارت خانه به تازگی اعلام کرده است که کاشت برنج در هر جای دیگر جز
استان شمالی ممنوع است که این یک اقدام منطقی است. اما خیلی دیر شده است.
این تغییرات باید مدتها پیش رخ میداد. برای نمونه میتوان به تولید
هندوانه اشاره کرد که برای هر کیلو 170 لیتر آب مصرف میشود، آیا محصول
دیگری که مناسب کیفیت خاک، آب و هوا و سطح و میزان آب باشد وجود ندارد؟
نویسنده
در پایان معتقد است که اگر اقدام جدی در حوزه کشاورزی در ایران صورت نگیرد
و همین سطح استفاده از آب به صورت بی رویه ادامه پیدا کند این کشور با
خشکی بیشتر همراه میشود و بسیاری از مناطق کشور غیرقابل سکونت خواهد شد.