سفر سید عمار حکیم به کویت بحث و حدیثهای بسیاری را ایجاد کرده است. بسیاری آن را به نتایج انتخابات عراق و تشکیل دولت جدید این کشور ربط میدهند و بر این اعتقادند که این سفر با هدف رایزنی با کشورهای عربی و احتمالا دیدار با مقامات ذی نفوذ عرب در امور عراق صورت گرفته و بر همین سیاق به تفسیر و تحلیل سفر سید عمار پرداخته اند.
عدهای حتی پا را فراتر نهاده و این سفر را آغازگر دوری وی از ایران و نزدیکی اش به کشورهای عربی دانسته اند. تحلیلهایی که چندان رنگی از واقعیت ندارند و عموما مبتنی بر احساسات و به دور از حقایق بیان میشوند و ظاهرا با اهدافی مغرضانه بیان میشوند.
این سفر در ماه مبارک رمضان انجام شده است. افراد آگاه از کویت میدانند که دیوانها و دید و بازدیدها با حضور در آنها سنتی دیرینه دارد که در ماه مبارک رمضان اهمیتی دوچندان مییابد. سفر سید عمار حکیم نیز بر همین سیاق قابل تفسیر است و کمتر رنگ و بوی سیاسی دارد.
اساسا خانواده حکیم از قدیم در ماه مبارک رمضان هر ساله به کویت سفر میکردند. بانی این حرکت نیز مرحوم سید محمد باقر حکیم، شهید محراب، بود که از این سفر در راستای مبارزه با رژیم بعثی به رهبری صدام حسین استفاده میکرد.
از سال ۱۹۹۲ شهید سید محمد باقر حکیم به عنوان رهبر مخالفان صدام شروع به برقراری ارتباط با کویت کرد و در آن زمان با توجه به حمله صدام به کویت این حرکت بسیار هوشمندانه، مهم و تاثیرگذار بود. شهید حکیم از وضع موجود و اختلاف صدام با کشورهای عربی در راستای ارتباط بیشتر با شیعیان در کشورهای عربی استفاده میکرد.
ایشان در ماه مبارک رمضان معمولا ۱۰ روز در کویت اقامت میکرد و در طول این مدت ضمن دیدار با امیر کویت و مسئولین این کشور و بیان مشکلات، دیدگاهها و نظرات به منظور گسترش ارتباط عراق و کویت، با مردم کویت نیز دیدارهایی برگزار میکرد.
مردم کویت بیشترین آسیب را از صدام دیده بودند و شهید حکیم با حضور در دیوانها و حسینیههای این کشور و همنشینی و گفت: وگو با مردم و حضور در خانوادههای کویتی به بازسازی تصویر عراق در ذهن مردم کویت میپرداخت و صفحه جدیدی را در ایجاد روابط بین ملت دو کشور ایجاد میکرد. صدام کویت را استان نوزدهم عراق میدانست و در آن مقطع مردم کویت آسیب زیادی از صدام دیده بودند.
از سال ۲۰۰۳ و پس از شهادت سید محمدباقر حکیم، سید عبدالعزیز این سفر سالانه را ادامه داد و به عنوان رئیس مجلس اعلی و برادر شهید حکیم به این سفر ادامه داد و روند تقویت و استحکام ارتباط و هم فکری با رهبران و مردم کویت را دنبال کرد. سید عبدالعزیز این سفرها را از ۱۰ روز به ۳ روز کاهش داد، اما هدف از این سفرها تغییری نکرد و این سنت با تاکید بر ارتباط بیشتر میان شیعیان دو کشور ادامه یافت.
پس از رحلت سید عبدالعزیز، سید عمار حکیم این سنت حسنه را در سفری فشرده (یک یا دو روز) ادامه داده است و طبق سنوات گذشته ضمن دیدارهای رسمی با مردم کویت نیز دیدار میکند. سفر امسال او نیز در همین راستا قابل تفسیر است نه بیشتر.
کسانی که ایراد میگیرند و تلاش میکنند این سفر را به انتخابات وصل کنند و میپرسند چرا باید در زمان اعلام نتایج انتخابات وی این سفر را انجام دهد از این نکته غافلند که امسال به طور تصادفی ماه مبارک رمضان با فضای انتخاباتی عراق و فضای بعد از آن هم زمان شده و الا تغییری در اصل موضوع حاصل نشده است.
این صحیح است که سید عمار با مقامات ارشد کویتی از جمله امیر کویت دیدار کرد و در این دیدارها به انتخابات عراق و نتایج آن پرداخته شد، اما محور گفت: وگوها بیشتر مسائل منطقهای و توسعه روابط کویت و عراق بوده است.
سید عمار حکیم در دیدار با امیر کویت بر وجود عراق مقتدر، مستقل و با ثبات برای امنیت و ثبات خاورمیانه تاکید و با توجه به شرایط منطقه اشاره کرد که خاورمیانه با توجه به موضعگیریهای کشورها، در حالتی از تنش و آشوب به سر میبرد که این به نفع هیچ کس نیست.
او در دیدار با شیخ نواف الاحمد الجابر الصباح، ولیعهد کویت نیز اگرچه به انتخابات اخیر عراق و نتایج آن اشاره کرد، اما با بیان این نکته که عراق در حال پیشروی به سمت مرحله جدیدی است، گفت: «همگان معتقدند باید در عراق یک حکومت خدمتگزار به دور از تنشهای سیاسی شکل بگیرد.» وی با اشاره به مشکلات خاورمیانه همچنین گفت: «گفتمان و مذاکره به تنهایی میتواند مشکلات خاورمیانه را حل و فصل کند، در عین حال گفتگوهای تنش زا به نفع هیچ یک از ملتها و کشورهای منطقه نیست.»
این که یک رهبر سیاسی و جریان ساز در کشوری عربی به کشور عربی دیگر، همسایه و صاحب استقلال سفر میکند، حق اوست و نباید از دریچههای تنگ سیاسی به آن نگریست. تنگ نظری و مغرضانه رفتار کردن برای هر حرکت سیاسی نه تنها به آرامش و ثبات کشور پرچالشی، چون عراق کمک نمیکند بلکه حتی بر بحرانها و چالشهای آن میافزاید.