۰۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳
کد خبر: ۳۵۰۸۷
چرا ادعای «وضع خیلی بد ایران» که توسط برخی بر آن اصرار می‌شود، قابل تأیید نیست؟
به گزارش پایداری ملی، خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.

***

چرا رهبری گفتند ادعای «وضع خیلی بد» را «مطلقا» تأیید نمی‌کنند؟
قام معظم رهبری، در دیدار رمضانی اخیر خود با دانشجویان بیانات مبسوطی را در اشاره به ابعاد مختلف صحبت‌های نمایندگان تشکل‌های دانشجویی ایراد فرمودند. [۱]
چرا ادعای «وضع خیلی بد ایران» قابل تأیید نیست؟/ از ادعای تجاوز به دانش‌آموزان تا بهانه سند ۲۰۳۰
ایشان اما در بخشی از همین بیانات پیرامون انتقادات عمومی مطرح شده از مفهومی به نام «وضعیت بد» تأکید کردند:

«بنده از مسائل کشور مطلعم و گزارش‌ها را می‌خوانم؛ معتقدم در همه‌ی این آرمان‌ها که اسم آوردم پیشرفت کرده‌ایم. آن جوانی که می‌گوید وضع خیلی بد است، من احساسش را تأیید می‌کنم اما حرفش را مطلقاً [نه] .»

اما چرا رهبر انقلاب چنین گزاره‌ای را مطلقا تأیید نمی‌کنند؟

*پیش و بیش از هرچیز بایستی توضیح داد که غیر از وجود غیر قابل انکار برخی مشکلات در کشور، اما یک جریان سیاسی خاص در ایران در کنار دشمن، قصد دارد بر عمق این مشکلات بیافزاید و ضمن بزرگنمایی از آنها، درباره مثبتات کشور نیز دست به سیاه‌نمایی بزند و فی‌الجمله چیزی به نام «ناامیدی» را در افکار عمومی تزریق کند.

این مسئله نه تنها در سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب مورد هشدار قرار گرفت [۲] بلکه رسانه‌های کشور نیز به کرّات نسبت به این مسئله هشدار داده‌اند. [۳]

در عین‌حال واقعیت‌های بزرگی در بخش‌های مختلف کشور و بویژه در اقتصاد ایران نیز وجود دارد که متأسفانه به دلیل سکوت خواص و تقلّای جریان فوق‌الذکر برای القای ناامیدی و صعوبت مشکلات، کمتر به مردم گفته می‌شود.

واقعیت‌هایی که به نظر می‌رسد ابتنای جمله رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «وضع خیلی بد» را مطلقاً تأیید نمی‌کنند بر ارکانی از همین واقعیت‌ها شکل گرفته است.

آن واقعیت‌ها از این قرارند:

یکم:‌ نرخ بیکاری فعلی در ایران ۱۲ درصد است که نسبت به نرخ ۱۴ درصدی در سال ۸۹ به میزان ۲ درصد کاهش یافته است.

این در حالیست که به گواه ۱۰۰ هزار شغل پیشنهادی وزارت کار به کارجویان که بلامتقاضی مانده‌اند [۴] می‌توان فهمید رقم ۱۲ درصد بیکاری فعلی نیز یک رقم بحرانی نیست و کارجویان از آنجا که محتاج نان شب نیستند ترجیح به انتخاب شغل دارند و هر شغلی را نمی‌پذیرند.

دوم: ضریب جینی یا همان شاخص شکاف طبقاتی در ایران به گواه دفتر عمران سازمان ملل، هم‌اکنون از کشورهای آمریکا، روسیه و چین کمتر است و در رتبه بهتری قرار دارد. [۵]

این بهبود ضریب جینی در دیدار دانشجویان با مقایسه شرایط دستمزد و وضعیت عدالت فعلی با دوران رژیم قبل و همچنین در سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب نیز مورد اشاره معظم‌له قرار گرفت.

سوم: اتکای حیاتی ایران به درآمد نفتی در سال چهلم از عمر نظام اسلامی کم شده است به نحوی که نه تنها تحلیلگران غربی از تحمل ایران حتی در قیمت‌های بسیار پایین نفتی می‌گویند [۶] بلکه مقامات کشور از یک و نیم برابر شدن درآمدهای مالیاتی دولت ایران نسبت به درآمد نفتی خبر داده‌اند. [۷]

و چهارم: اقتصاد ایران به گواه بانک جهانی در رده هجدهمین اقتصاد جهان است [۸] و سن امید به زندگی در ایران هم به گواه همین مؤسسه ۷۶ سال است. (این سن در آمریکا ۷۹ سال و در روسیه ۷۲ سال است)

اگرچه می‌توان به این فهرست ده‌ها سرفصل دیگر را نیز افزود اما سؤال اینجاست که چرا چنین نکات و مثبتاتی کمتر در افواه فعالان کشور و مردم دیده می‌شود!؟

گفتنیست، برخی محافل تحلیلی به این سؤال اینطور پاسخ می‌دهند که طرح جریان خاص شکل‌دادن به چیزی با محتوای «اعتراض ظالمانه» است و به همین منظور نه‌تنها به انحاء مختلف از بیان شدن چنین نکاتی در ذهن عمومی جامعه جلوگیری می‌شود بلکه به جای آن بایستی به جلوه‌گری بی‌اساس درباره ناامیدی و ناکارآمدی پرداخت.

قابل توجه آنکه بر اساس آمارهای منتشره، ۶۰ درصد از کسانی که در اغتشاشات به ظاهر اقتصادی دیماه ۹۶ به خیابان‌ها آمدند، شاغل بودند و ۷۰ درصد شعارهای آنها نیز شعارهای سیاسی بوده است...

***
از ادعای تجاوز به دانش‌آموزان تا بهانه سند ۲۰۳۰

به تازگی خبری مبنی بر اینکه در یکی از دبیرستان‌های غرب تهران چند مورد تجاوز رخ داده، در رسانه‌ها نشر یافت.

فارس گزارش داد جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، در این زمینه گفته است:

    «در تاریخ ۶ خرداد سال ۹۷ و در پی تماس شهروندان با مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰ مبنی بر وقوع درگیری در یکی از دبیرستان‌های غرب تهران، مأموران پلیس به محل اعزام شدند و متعاقبا پانزده نفر از اولیای‌ دانش‌آموزان مبادرت به طرح شکایت نموده و اعلام کرده‌اند متهم به فرزندانشان تعرض جنسی نموده است.

متهم نزد ضابطان و قاضی دادسرا اقرار نموده که در یک نوبت فیلم‌های مستهجنی که در گوشی تلفن همراه خود داشته است را برای تعدادی از دانش‌آموزان پخش کرده است. اما سایر اتهامات را منکر شده است.

با انعکاس موضوع به دادسرا و تشکیل پرونده کیفری، متهم تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و با صدور قرار تأمین به زندان معرفی شده است. تحقیقات در پرونده ادامه دارد.»[۹]

در همین راستا وزارت آموزش و پرورش بازرسی ویژه‌ای را در این مسئله آغاز کرده و مدیر مدرسه مذکور نیز استعفا داده است.

    این در حالیست که برخی رسانه‌ها و فعالان اجتماعی مدعی شده‌اند این رخداد به دلیل ضعف سیستم آموزشی و ممنوعیت «سند آموزشی ۲۰۳۰» در ایران است!

*ادعای صورت گرفته مبنی بر ضعف سیستم آموزشی ایران به دلیل ممنوعیت سند ۲۰۳۰ با این محتوا صورت می‌گیرد که در سند ۲۰۳۰ آموزش‌هایی در زمینه مسائل جنسی وجود دارد.

مدعیان از این می‌گویند که این آموزش‌ها با هدف نگه داشتن کودکان از رفتارهای پر خطر و جلوگیری از در معرض آسیب قرار گرفتن آنها ارائه می‌شود اما این در حالیست که کارشناسان می‌گویند آموزش‌های جنسی موجود در سند ۲۰۳۰ آموزش‌هایی غیر عفیفانه و با محتوای «روابط ایمن» است که چیزی به نام حفاظت از کودکان از آن استخراج نمی‌شود.

در این باره همچنین گفتنیست که برخی در حالی ادعا می‌کنند سند ۲۰۳۰ برای کودکان در مدارس و جامعه امنیت‌آور است که کشورهای اجرا کننده این سند خود در زمینه آسیب‌های جنسی کودکان و نوجوانان صاحب رکورد هستند!

    برای مثال آمریکا، هلند و انگلستان در بین ۵ کشور نخست جهان در بحث تجاوز به عنف قرار دارند. [۱۰]

آماری که البته بایستی به آن رخدادهایی مثل تجاوز یک مربی فوتبال انگلیسی به ۱۲ نوجوان، تجاوز پزشک تیم ملی ژیمناستیک آمریکا به بیش از ۱۵۰ دختر نوجوان، تجاوز برخی مجریان شبکه‌های تلویزیونی انگلستان به کودکان و رویه همیشگی آزار جنسی دختران در مدارس انگلیس [۱۱] را نیز افزود و مورد مداقّه قرار داد.

این رخدادها به روشنی نشان می‌دهند که آنچه گفته می‌شود در یکی از مدارس تهران اتفاق افتاده، فرض بر اثبات جرم، صرفاً یک عمل نفسانی و شیطانی بوده است و در سیستم اخلاقی و مذهبی آموزش و پرورش در ایران، علی‌الاصول چنین رخدادهایی مشهور به رویه شدن نیست. کما اینکه طی سالیان دور نیز شبیه چنین رخدادهایی ندرتا اتفاق افتاد اما کسی نه آنها را به سیستم مرتبط دانست و نه کسی از آنها با عنوان رویه و رخدادی همیشگی یاد می‌کند.

گفتنیست، درباره پرونده تجاوز به دانش‌آموزان سه دروغ عمده نیز در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ و ترویج شد:

۱  -شایعه پراکنان ابتدا تصویری از شخصی با ظاهر متدین را منتشر کرده و مدعی شدند که این عکس فرد متجاوز است که بلافاصله مشخص شد، عکس منتشر شده هیچ ربطی به این متهم نداشته است

۲  -شایعه شد که متهم، مربی پرورشی این دبیرستان بوده است، در حالی که واقعیت حکایت از آن دارد که این فرد، ناظم مدرسه بوده است
 -۳ با توجه به شباهت نام خانوادگی متهم با مرحوم آیت الله حائری، شایعه سازان کوشیدند وی را آقازاده و از افراد خانواده آن مرحوم معرفی کنند که بیانیه صریح خانواده آیت الله حائری، بلافاصله کذب بودن این ادعا را مشخص کرد


منبع:مشرق نیوز

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر