به گزارش پایداری ملی، در مسئلۀ خودکفایی باید ابتدا تعریفی دقیق از این مفهوم ارائه گردد و سپس به تعیین اولویتهای خود در این زمینه بپردازیم تا از هدررفت منابع و زمان جلوگیری شود و در کمترین زمان به هدف مطلوب دست یابیم. تعاریف و برداشتهای متفاوتی از کلمۀ خودکفایی وجود دارد. در اینباره میتوان به سه دیدگاه اشاره نمود.
دیدگاه اول این است که هر کالایی اعم از صنعتی، کشاورزی و غیره کاملاً در داخل کشور تهیه شود. در این نوع نگاه، باید با یک برنامهریزی صحیح و مشخص بعد از یک دورۀ اقتصادی، کلیۀ مواد اولیه، واسطهای، صنعتی و نیمهصنعتی را در کشور تولید نمود تا کشور از هر جهت بینیاز از دیگران باشد. به عبارت دیگر، خودکفایی یعنی به هیچچیز دیگران احتیاج نداشتن و تولید کل محصولات در داخل کشور به هر قیمتی.
این نوع نگاه به خودکفایی را میتوان در دیدگاههای برخی از مسئولین کشور و روند واردات و مناسبات تجاری با دیگر کشورهای جهان مشاهده نمود. این دیدگاه در حقیقت، بیانی از اقتصاد کلاسیک است که بهصرف برابری عرضه و تقاضا اشاره دارد و با تأکید بر چرخهِ تولید جهانی، خود را موظف به همراهی با آن میبیند.
دیدگاه سوم بیان میدارد که خودکفایی بهمعنای تولید تمام محصولات در داخل کشور و عدم واردات محصول از دیگر کشورها نیست. در این دیدگاه، این نوع نگاه به خودکفایی تصوری محال است و گرفتار شدن در این نوع دیدگاهها، نهتنها پیشرفتی در کار استقلال کشور پدید نخواهد آورد، بلکه راه را برای وابستگی بیشتر مهیا میکند. این دیدگاه در دفاع از نظریۀ خویش بیان میکند که چون جهان در حال حرکت بهسوی فناوریها و دانشهای پیچیده است، توقف و شروع ما از سادهترین و ابتداییترین تولیدات، کشور را از کاروان علم و دانش عقب خواهد انداخت و در آینده نیز با پیشرفتها و تحولات عرصۀ علمی جهان، صنایع و روشهایی به کار گرفته خواهد شد که حتی کار کردن با آنها نیز برای ما مقدور نخواهد بود. لذا نباید اجازه داد شکاف علمی و صنعتی بین داخل کشور و بیرون افزایش یابد. باید با مراودات علمی و مبادلۀ اطلاعات، از دانش و تجربۀ دیگران استفاده نماییم تا در آینده نیازمند استخدام کارشناسان و واردات محصولات خارجی نباشیم. در حقیقت، این نگاه با اخذ علم و فناوری از دنیا و رسیدن به مرزهای دانش و فناوری، میخواهد آیندۀ اقتصاد کشور را نسبتبه وابستگی مضاعف به چرخۀ تولید و علم در کشور بیمه کند و البته در راه رسیدن به این هدف، از تجربیات دیگر کشورها و کمک آنها استفاده میکند.
البته باید توجه داشت که فارغ از ادبیات علمی که در آن واژۀ خودکفایی معنایی خاص را به ذهن متبادر میسازد، در فرهنگ انقلابی کشور این لفظ بار معنایی خاصی دارد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل، ضرورت خوداتکایی و رهایی از وابستگی در همۀ عرصهها نمایان شد، زیرا روحیۀ استقلالخواهی مردم ایران در انقلاب اسلامی سبب شد تا دشمنان به روحیۀ خودباوری این مردم حمله کنند و تلاش نمایند در قالب تحریم اقتصادی، به ملت ایران ضربه بزنند. به همین منظور، در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر جلوگیری از سلطۀ اقتصادی بیگانه بر کشور و افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحلۀ خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند، تأکید جدی شده است.[3]
نگاه امام خمینی به مسئلۀ خودکفایی بسیار عمیق بود. ایشان بر این عقیده بودند که کشور علاوهبر حرکت بهسمت خودکفایی، باید بهسمت صادرات محصولات خود نیز حرکت کند. ایشان بهعنوان نظریهپرداز و رهبر معنوی کشور، به مسئلۀ خودکفایی و استقلال توجهی ویژه داشتند: «اگر ما یک همچو [استقلال فکری] پیدا بکنیم و از این تمدن مفسد و فاسد پشت بکنیم به آن، خودمان کمکم خودکفا خواهیم شد. آنچه ما را نمیگذارد به اینکه در هر قشری که داریم خودکفا باشیم، وابستگی است که ما به آنها داریم. وقتی بنا شد که قبلۀ یک ملتی غرب شد، رو به آنجا میایستد و حرف میزند.»[4]
مقام معظم رهبری نیز با بیان الزام خودکفایی ملی، بیان میدارند: «عزت ملی در مسائل اقتصادی به این است که کشور به قدرت خودکفایی برسد. بتواند اگر چیزی از دنیا نیاز دارد میگیرد، چیزی هم دنیا به او نیاز داشته باشد و در مقابل از او بگیرد؛ مغلوب نباشد، مقهور نباشد.»[5] «در زمینۀ اقتصادی، چیزهایی که ما به آنها اهمیت میدهیم، رونق اقتصادی و اشتغال و کاهش تورم و خودکفایی در مواد اساسی کشاورزی است؛ یعنی امنیت غذایی کشور. اینها مسائل بسیار مهم و اساسی است و باید در این دوره، ما بهحد مطلوب به این اهداف نائل شویم. ما باید تورم را یکرقمی کنیم.»[6]
در حقیقت میتوان گفت که تعریف خودکفایی در بیانات امام خمینی و مقام معظم رهبری، بیشتر جنبۀ فرهنگی و الگوسازی و تلاش برای حفظ استقلال اقتصادی دارد و از این جهت، متمایز از تعاریف اقتصادی خودکفایی است. لذا باید توجه داشت که تأکید رهبران کشور بیشتر بر ضرورت حفظ قدرت تولیدی در کشور، بهخصوص در بخش کشاورزی و دارویی است که متضمن حفظ استقلال و عدم وابستگی اقتصادی و سیاسی کشور به قدرتهای بیگانه خواهد بود. این رویکرد تعبیری دیگر از اقتصاد مقاومتی است.
این نوع تفکر برپایۀ مبانی ریشهدار در اصل انقلاب و اقتصاد اسلامی است که متناسب با زمان و مکان، تدابیر و راهکارهای متفاوتی مییابد. لذا با توجه به بیانات رهبران انقلاب و همچنین تأکیدات علمی کارشناسان، حداقل کشور باید درخصوص کالاهای استراتژیک، خودکفا گردد و وابستگی به دیگران در این زمینه قطع شود تا اقتدار ملی برای کشور به ارمغان آید. مبانی قرآنی امت اسلامی نیز این نظریه را تأیید میکند.[7]
پی نوشت ها
[1]. ژید، شارل و ریست، شارل (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی (جلد دوم: از مکتب تاریخی تا جان مینارد کینز)، مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
[2]. همان.
[3]. بند پنجم و سیزدهم اصل سوم قانون اساسی.
[4]. صحیفۀ نور، ج12، ص19، سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه تهران، «ویژگیهای انقلاب اسلامی».
[5]. سخنان مقام معظم رهبری در بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، 14 خرداد 1388.
[6]. مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، 15 مرداد 1382.