به گزارش پایداری ملی، عباس
لاجوردی طوسی فیلمساز و مستندساز ایرانی و اهل مشهد مقدس است. تحصیلاتش را در
دبیرستان و دانشگاه در رشته فیلمسازی ادامه داد. خیلی از مردم معروفترین مستندهای
او را میشناسند و بهیاد دارند؛ ازجمله مستند «کدام آزادی» که گفتگو با کشیش
آمریکایی «تری جونز» است که قرآن را آتش زده بود. این مستند دیدنی در خود آمریکا
ساخته شد که خوشبختانه در اثنای فیلم این کشیش در برابر لاجوردی تسلیم شد.
نمونه دیگری از کارهای لاجوردی، گفتگو با کاریکاتوریست
دانمارکی است که به وجود مقدس رسول اکرم(ص) توهین کرده بود. بخشی از این مستند
نیز در منزل این فرد تحت شرایط امنیتی ساخته شد که بهگفته لاجوردی: «وقتی بهعشق
رسول خاتم برای ساختن این کار رفتیم شرایطی داشتیم که برگشتنمان اصلاً معلوم
نبود.»، یا مستندی که درباره لژ فراماسونری ساخت یکی دیگر از این کارهاست. او تنها
ایرانیای است که از تلویزیون ایران وارد لژ فراماسونرها شده یا مستندی در هالیوود
ساخته است.
لاجوردی در پاسخ به اینکه «چرا مستندی درباره تراریخت
ساختید؟» تصریح کرد: «ببینید؛ پسرعموی عزیز من در 19سالگی، در ابتدای سربازیاش
سرطان گرفت و خیلی سریع از دنیا رفت، باجناقم همینطور، خاله همسرم به همین ترتیب؛
اگر همه ما در خانوادههایمان ببینیم، همه درگیرند؛ خوانندهای که دارد مطلب ما را
میخواند ببیند در خانواده خودش 15 سال قبل چند سرطانی داشتند و الآن چطور؟».
او در عرصه فیلمسازی نیز فعالیت دارد؛ پیش از مستند
«چشمان بیدار» فیلم سینمایی «جشن تولد» را ساخت که تنها فیلم راجع به مدافعان حرم
است که بهصورت کامل در سوریه و در لوکیشن واقعی ساخته شد.
تهور و صداقت او در مواجهه با حقیقت، دو فاکتور مهم
موفقیت مستندهای اوست. این روحیه موجب شده که در خلال ساخت مستند «چشمان بیدار» که
بهسفارش سازمان پدافند غیرعامل ساخته شد، به حقایق جذاب و بینظیری دست یابد که
در گفتگو به آنها اشاره کرده است. مشروح گفتگوی تفصیلی با او در ادامه میآید.
***********
با سلام خدمت شما؛ و تشکر از اینکه این گفتگو را
پذیرفتید. در ابتدا بفرمایید چه شد که به موضوع تراریخت علاقهمند شدید؟
لاجوردی: این موضوع از قبل
برای خود من دغدغه بود. پیشنهادی راجع به تراریخت شد، از این جهت وقتی پیشنهاد
دادند برای من خیلی خوب بود. در سازمان پدافند غیرعامل ــ من خودم نمیدانستم ــ
وقتی پیشنهاد دادند دیدم قرارگاههای تخصصی مختلف دارند، همه هم افراد مؤمن و جوان
و بااستعداد و متخصص و دغدغهمند و سادهزیست هستند، نه شرکتی نه رانتی و نه باندی
دارند که در آن جهت حرکت کنند.
خبرنگار: دارید کنایه میزنید؟
لاجوردی: بله؛ واقعاً همین بود؛ جالب است بدانید از سوی
طیف تاجران و مدافعان تراریخت هم به من پیشنهاد شده بود، ولی کار نکردم؛ چون گفتند
"الزاماً باید فلان طور دربیاوری" و من نپذیرفتم؛ باید مستقل میبودم و
نه سفارشیساز؛ بنابراین قبول نکردم؛ ولی بعد که دیدم سازمان پدافند دارد این را
میگوید و دکتر جلالی بابت انتشار حقایق دغدغه دارند و سلامت مردم برایشان مهم
است، دیدم میشود حرف حساب زد و پذیرفتم.
خبرنگار: بابت مستند «چشمان بیدار» چه بازخوردهایی
دیدید؟
لاجوردی: همانطور که
انتظار میرفت واکنشها بسیار متفاوت بود؛ اغلب مردم و مسئولان لطف داشتند و بابت
انتشار برخی حقایق تشکر کردند؛ بعضی هم که منافعشان بهخطر افتاده بود ما را
حسابی نواختند؛ البته تعدادشان بسیار اندک است و در حاشیه قرار دارند.
خبرنگار: چطور؟
لاجوردی: برای مثال اخیراً مقالهای خواندم که نوشته بود
ایشان (یعنی من) پول بیتالمال را برداشته رفته سفر ــ مثلاً فرانسه ــ تفریح کند.
خب، این نوع بحث کردن نشان میدهد ضربه ما کاری بوده است؛ طرف اصلاً مرا نمیشناسد؛
من کارم سفر است؛ اینقدر سفر رفتهام که وقتی پیشنهاد میشود حالم خراب میشود،
چون کارم این است خصوصاً کار من مستند است و باید فکت پیدا کنم و زحمت بکشم، حتی
قلب داعش و آمریکا یا دانمارک یا محل سرّی بهنام لژ فراماسونری باشد؛ من هر فیلمی
را نمیسازم؛ میروم سراغ فیلمی که دین و جامعه ما به آن نیاز داشته باشد.
خبرنگار: چرا نگران تراریخت بودید و دغدغه داشتید؟
لاجوردی: ببینید؛ پسرعموی
عزیز من در 19سالگی، در ابتدای سربازیاش سرطان گرفت و خیلی سریع از دنیا رفت،
باجناقم همینطور، خاله همسرم به همین ترتیب؛ اگر همه ما در خانوادههایمان
ببینیم، همه درگیرند؛ خوانندهای که دارد مطلب ما را میخواند ببیند در خانواده
خودش 15 سال قبل چند سرطانی داشتند و الآن چطور؟
خبرنگار: شیوع سرطان را به تراریختهها مربوط میدانید؟
لاجوردی: مردم از 15 سال
قبل دارند این محصولات را مصرف میکنند؛ مردم ما از 15 سال قبل نمیدانستند این
محصولات چیست و بعضاً گرفتار شدیم، آمار سرطان خیلی بالاست.
خبرنگار: اما در دنیا تراریخت دارد استفاده میشود.
لاجوردی: این یک دروغ بزرگ
است؛ بیشتر افزایش مصرف تراریخت در دنیا ناشی از مصرف دامی و بیوفیولها (سوختهای
زیستی) است؛ بخش اندکی مربوط به خوراک انسان است که آن هم در موارد معدود و غیر از
قوت غالب مردم گسترش داشته است. هیچ کجای دنیا برنج و گندم و سیبزمینی و قند و
شکرش تراریخت نیست. ایران اولین کشوری است که دارند فشار میآورند که این اشتباه
را مرتکب شود.
خبرنگار: شما در مستندتان با افرادی گفتگو کردید؛ مثل
سرآلینی، ظاهراً ایشان در بحث علمیاش دچار اختلال شده است.
لاجوردی: به هیچ وجه؛
ایشان مطالعات جامعی روی بیماریهای ناشی از مصرف تراریخت انجام داد و نتایجش را
منتشر کرد؛ مونسانتو به آن مجله فشارهای بسیار زیادی آورد که در یک مقطعی مقاله
ایشان بازگشت خورد؛ اما پس از اصلاحات و تکمیل بیشتر دوباره چاپ شده است. در نهایت
سرآلینی از مونسانتو شکایت کرده و مونسانتو محکوم شده است. ایشان شخصیت بسیار
معتبری است و ما بهزحمت با ایشان گفتگو گرفتیم، پروفسور سرآلینی در فرانسه اصلاً
وقت نداشت؛ بهزحمت در بروکسل ــ در حاشیه مراسمی که در اتحادیه اروپا سخنرانی
داشت ــ وقتی داد و ما غنیمت شمردیم.
خبرنگار: مونسانتو در زمینه دستکاری ژنتیکی محصولات کشاورزی
و غذا یک شرکت معتبر و شناختهشده است.
لاجوردی: البته مونسانتو
یک شرکت بدسابقه و بدنام است. اینها یک خانواده یهودی هستند که درآمد و شغلشان در
قرنهای گذشته از مشاغل کثیفی مانند بردهداری بوده؛ بعد هم سلاح شیمیایی میساختند؛
از جمله عامل نارنجی که در ویتنام در سطح گسترده استفاده شد و یک میلیون نفر را
کشت یا مصدوم کرد؛ حالا اینها شدند متولیان بذر دنیا؛ کیسینجر یهودی هم میگوید که
مردم را با غذا باید کنترل کرد؛ این بردهداری مدرن است.
خبرنگار: اما مطالعات دقیقاً نشان نمیدهد تراریخت جزو
عوامل سرطان است.
لاجوردی: به هیچ وجه اینطور
نیست؛ اولاً برای اینکه ببینیم این محصولات حساسیتزا یا سرطانزا هستند باید
مطالعات بلندمدت کنیم، در حالی که این محصولات از 1996 به بازار آمدهاند و چنین مطالعاتی سابقه ندارد، حتی همه آزمایشهای مونسانتو
سهماهه است، این از این، در ثانی مطالعاتی وجود دارد که نشان میدهد این محصولات
سرطانزا هستند؛ از جمله مطالعات گسترده سرآلینی است. فقط هم او نیست؛ با آقای وله هم مصاحبه داشتیم، او هم حدود 20 سال است
دارد روی این موضوع تحقیق میکند؛ آقای وله میگفت "وقتی من فهمیدم که در
ایران وارد سبد غذایی شما شده بسیار تأسف خوردم و متعجب شدم".
خبرنگار: بهنظر میرسد در ایران مطالعات کافی روی سلامت
اینها انجام نشده، و برای تجاری شدن این محصولات خیلی زود است؛ درست است؟
لاجوردی: بله؛ خب، همین
لابیها را در ایران هم دیدیم؛ برای تجاری شدن محصولات تراریخت، منطقاً باید چهار
مرحله قبل از رهاسازی برای مصرف انسانی طی شود: اول باید تحقیق زیستی شود؛ بعد روی حیوانات آزمایشهای بلندمدت انجام شود؛ بعد
روی نمونههای شاخص انسانی و نهایتاً آزادسازی شود، حتی برخی گروههای غربی وقتی میخواهند
روی انسانها آزمایش کنند، میروند غرب آفریقا آزمایش میکنند، به همین دلیل است که
خیلی از بیماریهای جدید از غرب آفریقا میآید؛ اما داریم ما روی مردم خودمان
آزمایش میکنیم. هیچ جای دنیا قوت غالبشان را تراریخت نکردهاند. ممکن است در برخی
کشورها در بخشی از غذایشان وارد شده باشد؛ اما قوت غالب هیچ جا نداریم. سرآلینی
روی موشها 2 سال آزمایش میکند؛ که موشی که تراریخت میخورد و نمیخورد چه تغییری
کرده؛ ولی در ایران 3 ماه برنج را بهخورد موش دادهاند و میگویند سالم است. مگر انسان
3 ماه برنج میخورد؟! قوت غالب ایرانیها برنج است.
من نمیگویم حتماً هر تراریختی عامل سرطان است؛ اما
کاملاً مشکوک است؛ حتماً ممکن است یکی از عوامل مهم این باشد. وقتی به شما بگویند
در تاریکی شب یک راهی هست که شاید یک چاه بزرگی در آن باشد این را ترجیح میدهید
یا راه روشن را؟ وقتی راجع به آن سؤالهای بیشمار هست و روشن نیست، چه اصراری داریم؟
خبرنگار: شما در مستندتان با موافقان و مخالفان مصرف
تراریخت گفتگو کردهاید؟
لاجوردی: من یک فیلمساز
مستقل هستم، حقیقت نسبت به هر چیز دیگری برایم ارجحیت دارد؛ کار قبل از مستند
«چشمان بیدار» بنده، فیلم سینمایی «جشن تولد» بود که در سوریه ساخته شد؛ این تنها
فیلم راجع به مدافعان حرم است که بهصورت کامل در سوریه و در لوکیشن واقعی ساخته
شد، لذا یک سری افرادی را که در ایران و دنیا در این مورد صاحبنظر و مستقل بودند
پیدا کردم، از موافقان هم نفراتی را گنجاندم که برخوردهایشان در تمام دوران
مستندسازی من در این سطح در کل دنیا بینظیر بود، رفتارهایی کردند که آن کشیش
آمریکایی یا آن کاریکاتوریست دانمارکی نکرد.
خبرنگار: چطور؟
لاجوردی: مثلاً در یکی از
این موارد رفتیم دفتر یکی از این آقایان در یک سازمان دولتی؛ البته میگویند آنجا
سمتی ندارد و عذرش را خواستهاند ولی به هر صورت... آقا در خلال صحبتهایش سوتی
داد؛ همه به ما میگفتند طرف شارلاتان است؛ سوتیای که داد، با همان لهجه لاتی گفت
"رَم دوربین رو بده به من!"، گفتم "یعنی
چه؟!"، گفت: "من باید این فیلم را پاک کنم"!، یعنی در هیچ کجای دنیا
با من این برخورد را نکردند. گفتم "مستندسازی است و نمیدهم"؛ اما نشد،
حراست داشت و... بهزور از من گرفتند. من بهاعتراض به او گفتم که "من مستندساز
بحران و کارهای جدی هستم؛ تو تنها کسی هستی در دنیا که فیلم مرا مصادره و پاک
کرد". تازه میگویند "ما بطری ارگانیک را روی میز گذاشتیم"؛ من
مطمئن شدم که این آدم یک دروغگوی بسیار بزرگ است؛ من کارم مستندسازی است، اینها
چنین برخوردهایی میکنند که در دنیا بیسابقه است.
خبرنگار: خیلی جالب است؛ در این زمینه سندی هم دارید؟
لاجوردی: بله؛ دوستان من
با موبایلهایشان از صفر تا صد داستان فیلم گرفتهاند؛ حالا بهزودی مواردی را
منتشر خواهم کرد که بهاندازه کافی روشن است.
خبرنگار: چرا باید چنین واکنشی داشته باشند؟
لاجوردی: به شما عرض کنم،
کسی که بودجه تحقیقات تغییر ژنتیکی روی برنج بومی اصیل ایرانی را از بنیاد
صهیونیستی آمریکایی گرفته باشد، این رفتارها از او بعید نیست. در حداقل شرایط هم
این فرد که از قدیم کمپانیدار بوده قطعاً باید نگران منافعش باشد؛ مثل ریگ بیابان
دروغ میگویند؛ همین آدم که فیلمهای ما را پاک کرد میگوید "در دنیا
غیرتراریخت نداریم که وارد کنیم". عجیب است! یعنی فقط باید از برزیل و آرژانتین وارد کنیم؟ اصلاً باید حتماً وارد
کنیم؟ اگر باید وارد کنیم چرا از کشورهای پاک وارد نمیکنیم؟ از کشورهایی مثل ماداگاسکار
اسم میآورد؛ کشت در فرانسه و روسیه و سوئیس و اسرائیل ممنوع است.
خبرنگار: میگویند شما از دانشمندان مستقل نگرفتهاید و
احیاناً غرضی در کار بوده.
لاجوردی: آن آقایانی که از راکفلر برای دستکاری ژنتیکی
پول گرفتهاند مستقلاند؟ چرا باید فکر کنیم اینها غرض ندارند؟
خبرنگار: کار شما سیاسی نبوده که به دولت بتازید؟
لاجوردی: اصلاً! این موضوع
جناحی نیست؛ در دولت و خارج دولت هم مخالفان جدی دارد؛ مثل خانم دکتر ابتکار؛ یا
آقای ظریف که 20 سال پیش در «کارتاهنا» که شرکت کرد نامهای به رئیسجمهور وقت
نوشت و تصریح کرد که میتواند روی عقیمی و سرطان مردم، تبعات بلندمدت داشته باشد.
موافقانی در دولت هم دارد مثل آقای کلانتری. حالا موضوع جناحی است؟
خبرنگار: شما از مظاهر فناوری ترس دارید، چون به شما میگویند
فناوریهراس؟!
لاجوردی: آقا، اصلاً نمیخواهد
مردم جای دوری بروند؛ اکثر روغنهای ما طی 10 سال گذشته تراریخته بوده است؛ عربستان
هم آنها را وارد میکند؛ اصلاً در گمرکها نظارت نشده که تراریخته است یا خیر، این
را وزارت بهداشت تصریح میکند. مردم خودشان فکر
کنند چرا نازایی و سرطان دارد رشد میکند؟
خبرنگار: این محصولات سراسر بیفایده نیست؛ مثلاً ممکن
است برای کمآبی کمی کمک کند.
لاجوردی: خب؛ برای حل این
مسئله از راههای طبیعی استفاده کنیم؛ چهکاری است که محصولات مشکوک بهخورد مردم
بدهیم که هیچ جای دنیا نمیدهند؟!
خبرنگار: دیدید که اخیراً مصوب شده که کار مجوزدهی دست
وزارت جهاد کشاورزی باشد؟
لاجوردی: بهنظرم درست
نیست دیگر... این مافیا پول و قدرت سیاسی دارند و احتمال نفوذشان در یک مجموعه
بسیار بالاست. باید نهادهای نظارتی مستقل مثل سازمان پدافند غیرعامل به این موضوع
خطیر نظارت داشته باشند.
خبرنگار: و سخن آخر با مردم...
لاجوردی: به هر حال من
حقایق را گفتم؛ من یک مستندساز هستم؛ سابقه من نشان میدهد که نه وابستگی دارم نه
هیچ؛ به مردم میگویم مردم! من این کار را با صداقت انجام دادم؛ فهمیدم انسانهایی
که ثروت دارند و در سیاست نفوذ دارند خودشان ارگانیک مصرف میکنند و میگویند
"شما تراریخت بخورید". من وظیفه خودم را انجام دادم، واگر هم لازم
دانسته شود این مبحث را با انرژی بیشتری ادامه خواهم داد.
اصلاً یک منطق ساده و محکمی دارد؛ یک چیزی مصرف کنید که مشکوک
نباشد؛ منِ لاجوردی روغن زرد حیوانی یا دنبه یا کنجد یا زیتون مصرف میکنم؛ سراغ
تراریخت نمیروم؛ حتی سالهاست گوشت گاو نمیخورم؛ 8 سال است اصلاً گوشت گاو نخوردهام،
گوشت گوسفند و شتر میخرم. میگویند گوشت شتر بو میدهد، نه واللّه، اصلاً اینطوری
نیست.
مردم! ببینید قدیمها مردم چه میخوردند شما هم همان کار را بکنید، این بهترین راه است.