پس از ملی شدن نفت ایران و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.) عبارت ساحل عربی را برای منطقهٔ جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عربهای تحتالحمایه انگلیس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج ع رب ی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد.
"روز ملی خلیج فارس" نامی است که
به مانند خونی در رگهای هر ایرانی جاریست و با کوچکترین واکنش و جعل عنوان
در هر سند و مکتوباتی، غیرتها را به جوش میآورد و تحکم فریاد خلیج فارس همیشه فارس است، طنین انداز میشود.
امروز روز ملی "خلیج فارس" است، جنجال برسر نام "خلیج فارس" دلیل انتخاب این روز به عنوان "روز ملی خلیج فارس" بوده است. جنجالی که بارها و بارها در رسانهها و از سوی کشورهای عربی مطرح میشود.
اماراتیها،
کویتیها و عربستانیها از غافله سالاران این جریان هستند، آنها به دلایل
سیاسی برای مقابله با ایران و به رخ کشیدن اختلافاتشان بر سر جزایره سه
گانه از نام مجعول خلیج (ع ر ب ی استفاده میکنند.
جریانی که البته ریشه در سالها پیش دارد. در دهه 1330 خورشیدی به تحریک انگلیسیها کشورهای عربی این نام جعلی را برای خلیج فارس انتخاب کردند. البته این نامگذاری ابتدا به گونه ای دیگر صورت گرفت اما چون با اقبال مواجه نشد تغییر پیدا کرد.
دولت انگلیس در سال ۱۲۱۹ خورشیدی، نام دریای بریتانیا را برای خلیج فارس به کار بردند اما این نام پذیرشی نیافت و آن را رها نمودند.
پس
از ملی شدن نفت ایران و خلع ید از شرکتهای انگلیسی و قطع روابط ایران و
انگلیس ابتدا نماینده سیاسی انگلیسی مقیم بحرین از سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰ م.)
عبارت ساحل عربی را برای منطقهٔ جغرافیایی بخش جنوبی خلیج فارس که متعلق به عربهای تحتالحمایه انگلیس بود مرسوم ساخت و سپس به مرور کلمه خلیج ع رب ی را جایگزین آن ساخت و سپس این نام را به کل خلیج فارس تعمیم داد.
این در حالی است که تا اوایل دهه 1960 درباره نام خلیج فارس
هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده است و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و
امریکایی، دانشنامهها و نقشه های جغرافیایی این کشورها نام از خلیج فارس درتمام زبان ها به همین نام یاد شده است.
اصطلاح «خلیج ع رب ی» برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشینهای خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس
به نام رودریک اوون در کتابی به نام حبابهای طلایی در خلیج ع رب ی در سال
۱۹۵۸ نوشت که «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس(بحرین) متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم میکند که این خلیج را ع رب ی بنامیم».
بنابراین میتوان نتیجه گرفت، انگلیسها نخستین عاملان كاشته شدن این تخم نفاق بودند زیرا از قدیم در صدد بودند كه خلیج فارس را تبدیل به یك دریای انگلیسی كنند. بعدها در دهه 1980 آمریكایی ها هم به پیروی از آنها از تبدیل خلیج فارس
به خلیج آمریكایی سخن گفتند. از نظر آمریكایی ها و اروپایی ها این منطقه
«شریان حیاتی غرب- در منطقه -استراتژیك غربی- و -حوزه منافع ویژه- است، لذا
اگر قادر باشند خلیج فارس را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تسلط خود در می آورند.
اما واقعیت مطلب این است كه خلیج فارس
یك نام كهن تاریخی است كه از بدو تاریخ بر روی این خلیج گذاشته شده است و
انگیزه تلاش حساب شده ای كه برای تغییر این نام به عمل می آید جز ایجاد
فتنه و اختلاف بین كشورهای این منطقه نیست. همچنان كه (ژان ژاك پرین)
نویسنده كتاب خلیج فارس اعتراف می كند. «ملل و طوایف بسیاری بر كرانه های خلیج فارس
استیلا یافته و فرمانروایی كرده اند ولی روزگارشان سپری شده و منقرض شده
اند. تنها قوم پارس است كه با هوش و درایت خود همچنان پا برجا زیسته و
میراث حاكمیت خود را تاكنون نگهداری كرده است.
اما دلایل عربهای
آن طرف خليج فارس نیز برای این نامگذاری در نوع جالب توجه است آنها هیچ
توجهی به پیشینه تاریخی این منطقه ندارند و تمام تحلیلشان مبتنی بر این
مسئله است که ساکنان سواحل خلیج فارس عموما عرب زبان هستند. برخی از این تحلیل ها نیز بر عدم تبعیت سواحل از دولت ایران اتکا دارد.
در سالهای اخیر این روال دامنه دار تر بوده است در هر مراسمی اعم از سیاسی، فرهنگی و ورزشی اعراب حاشیه خلیج فارس
درباره این نام شیطینت هایی را صورت دادند. حتی در برخی مواقع در حضور
چهرهای دولتی رسمی ایرانی دست به این کار میزدند. انهای فضای اینترنت را
نیز از این اقدامات خود مصون نگذاشته اند.
به
هر ترتیب این شیطنت ها آن قدر گسترش یافت تا این که شورای عالی انقلاب
فرهنگی برای مقابله تبلیغاتی با اقدامات اعراب تصمیم گرفت یک روز ملی را به
"خلیج فارس" اختصاص دهد، شاید که از این طریق بتواند به مقابله با اقدامات انگليسی پسند بپردازد. هدنبال تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، دهم اردیبهشتماه بهعنوان «روز ملی خلیج فارس» نامگذاری و به تقویم جمهوری اسلامی ایران اضافه شده است.
شورای
عالی انقلاب فرهنگی با توجه به هدف قرار دادن هویت فرهنگی و تاریخی ملت
ایران از سوی کشورهای همسایه و تلاش آنان برای تحریف نام تاریخی خلیج فارس،
به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی روز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز را
بهعنوان «روز ملی خلیج فارس» نامگذاری کرد.
دبیرخانه سازمان ملل
متحد در سند مورخ پنجم مارس ۱۹۷۱م، به دولت ایران یادآور میشود که عرف
جاری در دبیرخانه سازمان ملل در اسناد و نقشههای جغرافیایی منطقه آبی بین
ایران از سمت شمال و خاور و تعدادی از کشورهای عربی از سوی جنوب و باختر
بهنام خلیج فارس نامیده شود و این، بنا بر عرف قدیمی انتشار اطلسها و فرهنگهای جغرافیایی است.
این دبیرخانه همچنین بابت اشتباهاتی که سازمان ملل در برخی اسناد در بهکار بردن نام خلیج فارس
مرتکب شده، عذرخواهی کرده آن را اشتباه سهوی دانسته (سند بیست و ششم ژوئن
۱۹۹۱م در سازمان ملل) و از کارگزاران سازمان خواسته است که همواره این موضع
ایران را در نظر داشته باشند.
با توجه به اسناد و مدارک متقن مذکور؛ درج نامهای جعلی در کنار یا بهجای دریای خلیج فارس، نشأتگرفته از سیاستهای خصمانه شبکههای فرهنگی غرب است که سعی در شکاف و اختلافافکنی بین کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس را دارد چرا که این منطقه از نظر حوزه جغرافیایی و ژئوپلتیکی، یک منطقه واحد و همگراست...
این در حالیست که بحث خلیج فارس
در مجامع علمی، سیاسی و نگاههای تاریخی در ایران و منطقه به قدری محکم
دفاع شده است که به نظر میرسد نام مجعول و مجهولی که از سوی کشورهای
بیگانه به آن داده شده است به اندازه کافی بیبنیان و اساس است و لازم به
دفاع نیست.
همچنین اظهارات و اقدامات فراوان با بکار بردن عبارت مجعول و به خصوص هزینه بسیار زیاد در جهت نفی اسم تاریخی خلیج فارس
و ترویج عبارت مجعول در مجامع بینالمللی موجب خشم و نفرت افکار عمومی
ایرانیان شده است اما دولت ایران در چند سال گذشته تلاشهای گستردهای در
راستای استقرار آشتی و پایداری در منطقه و تنش زدایی انجام داده است، با
این وجود برخی از همسایگان باز هم بر تکرار ادعاهای نادرست درباره
جزیرههای تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی، پایداری میورزند؛ و این ادعاهای
بیهوده، روندی جدی و فراگیرتر از گذشته به خود گرفته است.
البته
در اینجا ذکر این مورد از لحاظ حقوقی نیز ضروری است که كارگروه اسامی
جغرافيایی در 4 آوريل 2006، گزارش خود را به اعتبار تاريخی، جغرافيايی و
حقوقی نام خليج فارس اختصاص داد. اين گروه در بخشی از گزارش خود بيان
میكند كه حتی اگر جغرافيدانان گذشته نام خليج فارس را برای اين خليج
انتخاب نكرده بودند، بهترين نام برای اين خليج همان نام ايران (پرشيا) بر
اين خليج بوده چرا كه ايران بيشترين مرز را با اين خليج دارد و با جمعيتی
حدود 70 ميليون كشوری است كه در ميان كشورهای ساحلی خليج بيشترين جمعيت را
داراست.
اين گزارش اعلام میدارد «در طول قرون، حداقل 2500 سال كه
بخش عمدهای از آن در زمان امپراطوری فارس بوده است، هيچگاه ميان
تاريخدانان و نويسندگان در خصوص يك نام در خاورميانه چنين اتفاق نظری وجود
نداشته است». اين گروه با اشاره به تاريخنگاران و نقشههايی از گذشته به
ذكر نام خليج فارس در اسناد معتبر اقرار ميكند. اين گزارش با تفكيك ميان
سه دوره باستان، اسلامی و هژمونی پرتغال در خليج فارس بيان میكند كه در
زمان حضور پرتغال در اين خليج 50 نقشه و نامه تبادل شد كه اين منطقه با اين
نامها ذكر شده بود:
در
سالهای 1507 تا 1960 تعداد 10 موافقتنامه ميان كشورهايی چون كويت،
عربستان، عثماني، عمان و امارات به زبانهای عربی و انگليسی منعقد شد كه در
آنها از نام خليج فارس استفاده شده است. سازمانهای بينالمللی نيز در
استفاده صحيح از نام خليج فارس نقش داشتهاند. به طور مثال 14 يادداشت
دبيركل ملل متحد در پاسخ و درخواست ايران برای استفاده درست از اين نام در
انتشارات و اسناد سازمان ملل و نهادهای وابسته قابل ذكرند. اين گزارش در
پايان از شورای اقتصادی اجتماعی ملل متحد میخواهد تا بر استفاده از نام
خليج فارس تأكيد نمايد.
لازم به یادآوری است که علاءالدین بروجردی
نماینده بروجرد و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی
نیز در جریان بازدید اعضای این کمیسیون از جزایر سهگانه که در تاریخ 6
اردیبهشتماه 92 صورت گرفت، از تصمیمات اتخاذ شده در شورای تامین استان خبر
داد و گفت: با تصمیم اعضای کمیسیون حاضر در شورای تامین مقرر شد کمیتهای
به نام کمیته خلیج فارس در این کمیسیون تشکیل شود.
بروجردی افزود: هدف از تشکیل این کمیته پیگیری تمام مسائل و موضوعات مربوط به خلیج فارس اعم از جزایر سهگانه و نام خلیج فارس و دیگر موارد خواهد بود.
در پایان لازم به توضیح است که خلیج فارس
یا شاخاب پارس آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه
جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن ۲۳۷٬۴۷۳ کیلومتر مربع است، و پس از خلیج
مکزیک و خلیج هاسون سومین خلیج بزرگ جهان بشمار میآید. خلیج فارس
از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه
دارد، و از غرب به دلتای رودخانه اروند رود، که حاصل پیوند دو رودخانهٔ
دجله و فرات و پیوستن رود کارون به آن است، ختم میشود.
کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطرو بحرین در کناره خلیج فارس هستند. در این میان سواحل شمالی خلیجفارس تماماً در جغرافیای سیاسی ایران قرار دارند.
به سبب وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بینالمللی، منطقهای مهم و راهبردی بشمار میآید.
به طور حتم اسم خلیجفارس به هیچ وجه قابل تحریف نیست زیرا اسناد تاریخی نشان از حاکمیت ایران بر خلیج فارس داشته و خط بطلانی بر اعاهای باطل برخی کشورها میکشد. خلیج فارس نامی آشنا در دل تاریخ کهن این سرزمین است که تا ابد فارس باقی میماند.