۰۲ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۰
کد خبر: ۴۹۲۰
قیام‌های مردمی دو سال اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا علیه نظام‌های دیکتاتوری، در بیشتر کشورهای جهان با استقبال روبه رو شد؛ اما برای ریاض که این قیام‌ها را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود دانسته و نسبت به اشاعه آن‌ها نگران بود، وضعیت به گونه‌ای دیگر بوده است،‌ ولی طرح‌های عربستان سعودی برای غلبه بر این موج و تغییر نظم منطقه‌ای چیست؟
قیام‌های مردمی دو سال اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا علیه نظام‌های دیکتاتوری، در بیشتر کشورهای جهان با استقبال روبه رو شد؛ اما برای ریاض که این قیام‌ها را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود دانسته و نسبت به اشاعه آن‌ها نگران بود، وضعیت به گونه‌ای دیگر بوده است،‌ ولی طرح‌های عربستان سعودی برای غلبه بر این موج و تغییر نظم منطقه‌ای چیست؟

به گزارش «تابناک»، نخستین نشانه از عزم سعودی‌ها برای تغییر روندهای جاری در خاورمیانه، همین چند هفته پیش و زمانی آشکار شد که حکام سعودی ضمن استقبال از کنار رفتن دولت محمد مرسی در مصر، حمایت همه‌جانبه خود را از ارتش این کشور برای تغییر ساختارهای سیاسی اعلام کردند؛ اما به نظر می‌رسد برنامه‌های عربستان به همین جا پایان نخواهد یافت.

به باور کار‌شناسان مسائل خاورمیانه، عربستان سعودی راهبردی گسترده‌تر را در دستور کار دارد که مبنای آن، ایجاد یک بلوک از دولت‌ها و ارتش‌های سنی مذهب در منطقه است که با جمع شدن حول محور ریاض‌ با قدرت شیعیان، یعنی ایران، عراق و لبنان به مقابله بپردازند.

شکل‌گیری این بلوک، می‌تواند موقعیت خاندان سعودی را در ‌عربستان تقویت کرده و فرایند گذار به نسل جدیدی از رهبران در این کشور را ‌کم مخاطره‌تر سازد. البته هرچند این برنامه ‌‌زیرکانه طراحی شده، در دل خود دارای مشکلاتی است که می‌تواند سرانجام ‌تضعیف این کشور را به دنبال داشته است.

در تبیین این بحث، باید اشاره کرد که عربستان سعودی در یک دهه گذشته، شاهد دو ضربه مهم به امنیت خود بوده است. به گفته «ولی نصر»، نخستین ضربه هنگامی به این کشور وارد شد که ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ با حمله به عراق، صدام را سرنگون کرد. این امر، اوج‌گیری قدرت شیعیان در عراق را به دنبال شد و ایران را تشویق کرد تا به بسط قدرت خود در منطقه اقدام کرده و درصدد تشکیل «هلال شیعی» برآید. ضربه دوم، قیام‌های مردمی در منطقه است که پایه‌های حکومت‌های اقتدارگرا را تهدید می‌کند.

آل سعود، حرکت به سمت دمکراسی را نه ناگزیر می‌دانند و نه مطلوب. از دیدگاه وهابیت، دمکراسی با خود سکولاریسم، فردگرایی و آشوب را به دنبال خواهد داشت. از همه مهم‌تر، دمکراسی تهدیدی را متوجه سلسله آل سعود می‌کند که از دید خودشان، طبیعی و مشروع است.

ریاض نسبت به ‌حمایت نکردن واشنگتن از حسنی مبارک از آمریکا ناخشنود است. «گریگوری گاوس»، پژوهشگر ارشد مؤسسه بروکینگز بر این باور است که ریاض و واشنگتن به شدت بر سر قضیه دمکراسی در خاورمیانه، دچار اختلاف شده‌اند؛ افزون بر این، با افزایش تولید نفت در آمریکا، اهمیت عربستان برای این کشور کاهش می‌یابد.

در نتیجه، عربستان سعودی اکنون با سه معضل روبه‌روست: قدرت ایران و متحدان شیعه‌اش در عراق، سوریه و لبنان؛ تقاضای فزاینده برای ایجاد حکومت مردمی، چه در داخل و چه از خارج؛ و روابط رو به افول با ایالات متحده که از دهه ۱۹۴۰ تاکنون، همچون تضمین کننده امنیت عربستان سعودی عمل کرده است. در نتیجه، عربستان تلاش دارد راهبرد جدیدی را برای مواجهه با این سه مسأله تدوین کند.

عربستان سعودی خواستار ایجاد یک نظم خاورمیانه‌ای جدید است که در آن، نفوذ ریاض از نفوذ واشنگتن پیشی بگیرد. عنصر کلیدی این طرح، دولت‌های اقتدارگرایی هستند که بر ارتش‌هایی قدرتمند و مذهبی غیرمنعطف تکیه دارند و هر دوی این موارد، از سوی سعودی‌ها تأمین می‌شود.

عربستان سعودی و دیگر پادشاهی‌های عرب نمی‌توانند ارتش‌های قوی تربیت کنند؛ اما می‌توانند با یکدیگر متحد شده و ضمن پرداخت مبالغ کلان به کشورهای دارای تخصص در عرصه نظامی، از آن‌ها بخواهند که این کار را برایشان انجام دهند.

پیش از وقوع ناآرامی‌ها در سوریه، مأموران سری سعودی نزد بشار اسد رفته و به وی پیشنهاد کردند در ازای دریافت کمک‌های هنگفت، روابط خود با ایران را قطع کند؛ اما بشار موافقت نکرد. اکنون عربستان سعودی با پول و اسلحه از شورشیان مخالف اسد حمایت می‌کند. ریاض خواستار ایجاد یک دولت سنی مذهب در سوریه است که ارتشی قوی و حرفه‌ای، درست مثل ارتش بشار اسد را ‌‌داشته باشد.

هم‌اکنون نیروهای مخالف اسد دچار شکست‌هایی شده و وضعیت در سوریه به بن بست رسیده است. این امر برای ریاض ناامیدکننده است؛ اما حتی یک جنگ طولانی مدت در سوریه نیز از این جهت که به زعم سعودی‌ها می‌تواند سبب تضعیف محور شیعه شود، ‌مطلوب به شمار می‌رود.

در مصر نیز راهبرد ریاض کاملاً مشخص است. در زمان حکومت اخوان المسلمین، ریاض کمک‌های خود را به مصر قطع کرد و بلافاصله پس از سقوط مرسی، با پرداخت دوازده میلیارد دلار کمک به ارتش و دولت جدید مصر (در ازای کمک ۱.‌۵ میلیارد دلاری معمول آمریکا)، باعث شد جذابیتش برای ارتشیان مصری، بسیار بیش از آمریکا باشد.

شکل دهی به بلوکی از دولت‌ها و ارتش‌های سنی، می‌تواند ریاض را در راستای رسیدن به سه هدف یاری کند:

نخست؛ عربستان می‌تواند به تضمین کننده نظامی ثبات در منطقه تبدیل شود. وجود نیروی سرکوبگر غالب در پادشاهی‌های منطقه، چشم انداز وقوع خیزشی مردمی در ‌عربستان و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس را کاهش خواهد داد.

دوم؛ عربستان سعودی برای مقابله با ایران و عراق و به طور کلی محور شیعی، ارتش‌های مصر و نیز سوریه پس از اسد را نیز در اختیار خواهد داشت؛ بنابراین، چشم‌انداز حمله احتمالی ایران به عربستان ـ امری که آمریکا آن را کاملاً غیرمحتمل می‌دانند اما از دید ریاض احتمالش وجود دارد ـ دیگر چندان نگران کننده نخواهد بود. در این مسیر، این احتمال نیز ‌خواهد رفت که مناطق سنی مذهب عراق که اکنون در پی خودمختاری هستند، ‌کلا از مرکز جدا شده و خود را به ریاض نزدیک کنند.

سوم؛ تشکیل چنین بلوک سنی، ‌دستاورد بین‌المللی بزرگی برای عربستان خواهد بود و پرستیژ جهانی را که خاندان سعودی به شدت در پی آن است ‌به آن‌ها ‌خواهد داد. این امر به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که منتقدان، خاندان سعودی را به منفعل بودن و وابستگی صرف به قدرت‌های غربی متهم می‌کنند.

اما باید توجه داشت که این نقشه سعودی‌ها، نقطه ضعف‌هایی جدی نیز ‌‌دارد و در صورت بروز تحول ـ امری که در خاورمیانه هر روزه روی می‌دهد ـ می‌تواند به تهدیدی برای خود آن‌ها تبدیل شود:

نبرد سوریه، عرصه درگیری و فعالیت ستیزه جویان تندرویی شده که به‌‌ همان اندازه که با بشار اسد و شیعیان مخالفند، با عربستان سعودی نیز مشکل دارند؛ جدای از اینکه این ستیزه‌جویان در کنار زدن اسد موفق شوند یا خیر، ممکن است دیر یا زود سر از شبه جزیره عربستان درآورده و به مبارزه با خود سعودی‌ها بپردازند.

علاوه بر این، اقدامات اخیر ارتش مصر در کنار زدن اخوان المسلمین با حمایت عربستان، می‌تواند به خشونت‌های لجام گسیخته و حتی جنگ داخلی منجر شود. به این ترتیب، به جای دولت‌ها و ارتش‌های وابسته به خود، ممکن است عربستان سعودی با گروه‌های شبه نظامی مخالف خود مواجه شود.

هر کنشی، واکنشی به همراه دارد و بسیاری از کشور‌ها با نیات ریاض مخالفند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا، از هم اکنون نگرانی خود را نسبت به اوضاع مصر نشان داده‌اند؛ افزون بر این، آنچه در محاسبات ریاض لحاظ نشده، اقدامات رژیم اسرائیل است که به احتمال زیاد، تلاش خواهد کرد برای ضعیف نگه داشتن همسایگان خود (سوریه و مصر)، آن‌ها را از عربستان دور نگه دارد. راهبرد ژئوپلیتیک عربستان سعودی، می‌تواند به جنگ‌های طولانی منجر شود که دشمنی‌‌ها را متوجه این کشور و ‌متحدان دیرپایش را متفرق کرده و منابع مالی این کشور را تحلیل ببرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر