اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟
اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟
اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟
اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟
اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟
اینترنت مسیح است یا شیطان؟ تکنولوژی چه کمکی به وضعیت انسانی و شرایط بشری خواهد کرد؟ با وجودی که اینترنت به بازتعریف ماهیت روابط اجتماعی در درون و میان ملتها به گونهای مشهور ادامه میدهد، باز هم به صورت رازی نهفته باقی مانده است. در این اثر فنآوری نوعی پویایی پیچیده میان نهادهای سیاسی، شرکتهای بازرگانی، کارگزاران غیرحکومتی منافع ملی به وجود آمده است. توانایی اینترنت در پیوند زدن نگرش ساختارهای رسمی به یکدیگر به بازتعریف سیاست جهانی منجر شده است. ناحیههای جغرافیایی که زمانی از لحاظ زمان و مکان از هم جدا میشدند در حال گستردن روابط جدید مجازیاند که با برداشت رایج از سرزمین سیاسی و حاکمیت ملی همخوانی ندارد .
مفهوم سنتی دولت ـ ملت، به عنوان واحدهای دارای حاکمیت که یکدیگر را به طور مستقل به رسمیت شناختهاند و در محدودههای مشخص جغرافیایی ساکناند، هنوز نتوانسته است تصور روشنی از عوارض این تماسهای جدید فراملی داشته باشد .
در حالی که اینترنت هنوز در آغاز راه است و دامنه تحولات نهفته در این تکنولوژی همچنان پنهان است، اما برخی گرایشهای آن در حال آشکار شدن است. در مقایسه با دنیای صنعتی در کشورهای در حال توسعه میزان دسترسی به این تکنولوژی بسیار کمتر و هزینه آن بسیار بالاتر است .
به دلیل هزینه اولیه سختافزاری و هزینههای اتصال مستقیم (آنلاین) بسیاری از افراد کشورهای در حال توسعه امکان دسترسی به خدمات اینترنتی را ندارند. زیرساختهای لازم برای استفاده از این فنآوری مانند خطوط تلفن و برق، در این بخش از جهان یا موجود نیست و یا در صورت موجود بودن مستعمل و قدیمی است. در حقیقت 80 درصد جمعیت جهان هنوز از اساسیترین امکانات مخابراتی مانند خط تلفن محرومند .
از هر صد سکنه جهان سوم 5/1 نفر به خطوط تلفن دسترسی دارند و آن خطوط نیز در نواحی مرفه شهری قرار دارند. سی و پنج کشور از چهل و نه کشور آفریقایی کمتر از یک تلفن برای هر صد نفر دارند. بیش از نیمی از کامپیوترهای متصل در جهان در ایالات متحده مستقرند، در حالی که کمتر از ده کشور آفریقایی به صورت مستقیم به اینترنت متصلاند. شش کشور دارای بیشترین اتصال شبکهای غربیاند .
هنگامی که متوجه میشویم که میان خطوط تلفن و رشد اقتصادی رابطهای مستقیم وجود دارد، به نتایج و پیآمدهای آشکار این وضعیت پی میبریم. با ادامه رشد و تحول تکنولوژی اینترنت، شاهد مشخصات و ویژگیهایی طبیعی میباشیم که با برداشت کلاسیک از مفهوم امپریالیسم فرهنگی مطابقت دارد. ممکن است شاهد تکنولوژیهای دیگری باشیم که توسط شرکتهای فراملی غربی برای مهار و سرکوب فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی بومی ملتهای ضعیفتر به کار روند. در این صورت این فرآیند را میتوان امپریالیسم اطلاعاتی یا سایبر نامید .
با این وجود، اینترنت امکاناتی امیدبخش را برای جهانی شدن فراگیر و جهانشمول فراهم میکند. اینترنت به دلیل ارزانتر بودن از سایر انواع ارتباط راه دور، بهترین مسیر بالقوه اتصال به اقتصاد جهانی را به کشورهای در حال توسعه نشان میدهد. کارآفرینان جهان سوم میتوانند از اینترنت ارزان در جهت برقرار کردن پیوند میان منابع خود با منابع سرشار تجارت جهانی استفاده کنند. سرمایهگذاران کوچک جهان سوم میتوانند از منابع اقتصادی و بازارهای کشورهای توسعه یافته بهرهمند شوند. گروههای فعال اجتماعی قادر خواهند شد که از اتصال الکترونیک برای توسعه همکاریها و ائتلافهای بینالمللی بهره گیرند و برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی در افکار و ایدههای یکدیگر شریک شوند. مربیان و آموزشگران کشورهای در حال توسعه میتوانند به پایگاهها و بایگانیهای اطلاعات حرفهای کشورهای در حال توسعه دسترسی سریع و آسان پیدا کنند .
کتاب "امپریالیسم سایبر" میکوشد تا برخی از پرسشهای انتقادی در مورد اینترنت را مطرح کند. به دلیل وجود اینترنت چه مفاهیم و برداشتهای جدیدی درباره هویت ملی پدید خواهد آمد؟ آیا این تکنولوژی با فراهم کردن فرصت مشارکت در طیف وسیعی از فعالیتهای منطقهای و جهانی برای مردم سراسر جهان یک جهانگرایی واقعی ایجاد خواهد کرد؟ آیا تمامی ملتها در ایجاد ابربزرگراه اطلاعاتی فعالانه شرکت خواهند داشت یا اینترنت تنها به تکثر و تشدید نابرابریهای مزمن تکنولوژیک جهانی خواهد پرداخت؟ آیا همکاریهای جهانی سایبر شیوههای بهتری برای اداره و شریک شدن در منابع درون ملتها ارایه خواهند داد؟ آیا اینترنت شکاف تکنولوژیک و فاصله دانش میان کشورهای غنی و فقیر از لحاظ تکنولوژی را کاهش خواهد داد؟