۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۷
کد خبر: ۹۹۲۶
اینستاگرام یکی از نرم‌افزار‌های پرطرفدار این روزهای موبایل است.در این نرم‌افزار کاربر تصاویری را که خودش عکاسی کرده یا در حافظه موبایل خود دارد، با دیگران به اشتراک می‌گذارد. در اینستاگرام عده‌ای شما را دنبال می‌کنند و شما هم عده‌ای را دنبال می‌کنید. این می‌شود، دنبال‌کننده و دنبال‌شونده.
این نرم‌افزار چند قابلیت خاص و جالب دارد. نخستین قابلیت‌اش، اصلاح و ادیت فرم عکس است. کاربر می‌تواند تصاویر خود را به وسیله نرم‌افزارهای اصلاح‌گر (ادیتورها) اصلاح رنگ کند و قابلیت شفافیت و تار بودن (فولو و فوکوس) بودن را اجرا کند. همین عامل باعث می‌شود که مخاطب بتواند تصاویر زیبایی را به اشتراک بگذارد؛ تصاویری که معمولا در اصل خود آنقدر زیبایی و جذابیت نداشته‌اند.یکی دیگر از قابلیت‌های این نرم‌افزار اطلاع از وضعیت دنبال‌کننده‌ها و دنبال‌شونده‌هاست که در این جریان یک تعامل دوطرفه اتفاق می‌افتد.

 لایک بیشتر، زندگی بهتر؟

یکی از عواملی که باعث می‌شود کاربران زمان خود را به‌طور فزاینده در اینستا صرف کنند و از صفحه‌ای به صفحه دیگر بروند، لایک بزنند و نظر(کامنت) بگذارند، بیشتر دیده‌شدن و بیشتر مورد توجه قرار گرفتن است. تجربه می‌گوید که در دنیای مجازی هم مانند دنیای حقیقی برای داشتن ارتباط دوطرفه نیاز به تعامل است. برای همین است که برای یافتن یک لایک بیشتر زحمت بیشتری می‌کشیم. می‌خواهیم طرفداران و دنبال‌کننده‌های بیشتری داشته‌باشیم. عاطفه.س ۲۷ساله کارمند یک شرکت خصوصی است: او می‌گوید روزهای اول تنها چند نفر را که می‌شناختم و آنها هم مرا می‌شناختند دنبال می‌کردم که همگی اشخاص حقیقی و از آشنایان دنیای واقعی‌ام بودند. برای همین تعداد لایک‌هایم کم بود. بعد از مدتی به صفحات دیگران می‌رفتم و برایشان نظر می‌گذاشتم و لایک‌شان می‌کردم به همین ترتیب تعداد مرتبطین با من بیشتر شد الان پست‌هایم در طول یک روز بیشتر از ۱۰۰ لایک می‌خورند. این اتفاق برایم حس خوشایندی دارد. احساس می‌کنم افراد بیشتری به من توجه می‌کنند.

 مخاطب خاص

این که آدم‌ها در رابطه‌های رودر رویشان نتوانند از احساس‌ها یا منطق‌شان راحت صحبت کنند یک امر طبیعی و بدیهی است. برخی از کاربران برای گفتن حرف‌هایی که نمی‌توانند در فضای واقعی بگویند از اینستاگرام استفاده می‌کنند. استفاده از هشتگ‌های مخاطب خاص یکی از این راه‌هاست. کاربر عکس‌هایی با محتوای خاص برای کسانی که مخاطب اویند به اشتراک می‌گذارد. این افراد خاص دوستان کاربرند یا کسانی که دوستشان دارد یا… .

زینب ۲۴سال دارد و دانشجو است. او می‌گوید، زمانی که با یکی از دوستان خیلی نزدیکش به مشکل برخورده بوده، از این هشتگ استفاده می‌کرده و می‌خواسته در عین حال که با او صحبت می‌کند و او را مخاطب قرار می‌دهد غرورش را زیر پا نگذارد. حامد، از این قابلیت برای کسی که با او در دوره عقد بوده است، استفاده می‌کرده. خودش می‌گوید: می‌خواستم دنبال‌کنندگانم بدانند که من متاهل هستم. این حس برایم خوشایند بود و آرامش داشت. یکی از دلایل کاربرپسند بودن این نرم‌افزار را می‌توان امکان انحصاری کردن آن دانست.

 تغییر در زندگی

طاهره ۳۳ساله پزشک است. او می‌گوید، من صرفا برای سرگرمی و کنجکاوی این نرم‌افزار را نصب کردم اما الان بعد از گذشت یک‌ماه روزانه بیش از ۱۰نوبت به صفحه خودم و دوستانم سرمی‌زنم، پست می‌گذارم و لایک می‌کنم. او معتقد است این نرم‌افزار مثل بازی‌های سرگرم‌کننده آن قدر مخاطب را مشغول می‌کند که گاهی تا بیش از چند ساعت متوجه گذر زمان نمی‌شود. محمد امین دانشجوی روانشناسی است، او در مورد علت استفاده‌اش از این نرم‌افزار می‌گوید: تا پیش از اینکه اینستاگرام را ببینم و با آن آشنا شوم، نگاهم به زندگی و اطرافیان کاملا سطحی و گذرا بود. حالا و بعد از اینکه این نرم‌افزار را نصب کرده‌ام نگاهم دقیق و جزئی شده است. حالا که این نرم‌افزار را نصب کرده‌ام همه‌‌چیز را با دقت نگاه می‌کنم که بفهمم قابلیت ثبت شدن دارد یا نه.

 کاربردهای مختلف

حقیقت این است که ساعت و زمان حضور کاربران در این نرم‌افزار یک دایره کاملا نامشخص دارد. مثلا سجاد طلبه است. او می‌گوید من بعد از نماز صبح و بین کلاس‌هایم در طول روز به‌طور مشخص ۴بار به صفحه‌ام سرمی‌زنم و روزی یک پست می‌گذارم. او در صفحه‌اش رویدادهای مربوط به مدرسه علمیه‌اش و تجربه‌های دوره طلبگی را منتشر می‌کند. فاطمه، ۲۹ساله، مادر یک پسر ۳ساله است. او در طول روز هروقت که فرصت پیدا کند سراغ موبایلش می‌رود و اول پیام‌های وایبر و بعد اینستایش را چک می‌کند. خودش می‌گوید در طول روز بیش از سی، چهل بار به سراغ این نرم‌افزار می‌رود. او معتقد است این نرم‌افزار صرفا برای وقت پر کردن خوب است و عملا کاربرد خاصی برایش ندارد.

 کم شدن تعاملات حقیقی

مهدیه ۲۹ساله خانه‌دار می‌گوید من و ۳دختر خاله دیگرم از دوران کودکی ارتباط زیادی داشتیم، چیزی شبیه خواهر. اما با راه‌افتادن این نرم‌افزارها گاهی تا یک‌ماه هم دیگر را نمی‌بینیم. صحبت‌ها و حال و احوال پرسیدن‌هایمان محدود به پیام‌های گروه‌های وایبری و واتس آپ است. بعد آمدن این یکی (اینستاگرام) دیگر کلا دید و بازدیدمان هم کم‌شده، قبلا به بهانه دیدن‌ها و خریدن‌ها و برنامه‌های دیگر همراه هم بودیم ولی حالا هرکدام که کاری می‌کنیم، مثل خرید و آشپزی عکسش را منتشر می‌کنیم و نهایتا در اشتراک خصوصی دایرکت می‌کنیم؛ و دیگر همدیگر را نمی‌بینیم. مهدیه در عین حال که از این وضعیت ناراضی است معتقد است دیگر تمایل زیادی برای دیدن همدیگر نداریم و ما تقریبا از همه اتفاق‌هایی که برای‌مان می‌افتد به یکدیگر خبر می‌دهیم.

اما اینستاگرام به کاربران خودش محدود نشده. حامد که خودش از فعالان فضای مجازی است و به تازگی بچه‌دار شده، می‌گوید: «با توجه به شناختم از شبکه‌های اجتماعی، دوست نداشتم عکس فرزندم را در اینستاگرام بگذارم اما یکی از دوستانم بدون اجازه ما و بدون اینکه نیت بدی داشته باشد عکس نوزادم را در صفحه شخصی اینستاگرام خودش گذاشته بود». به‌عبارتی، با اینستاگرام گاهی بدون اینکه بخواهید یا حتی بدون اینکه بدانید حریم خصوصی‌تان نقض می‌شود. البته حامد توانست با یک تماس تلفنی با دوستش، او را متقاعد کند که عکس را از شبکه حذف کند اما همیشه این مسئله به راحتی حل نمی‌شود چرا که عده‌ای از این امکان سوءاستفاده کرده و جهت ایجاد مشکل برای دیگران بهره می‌برند. انتشار تصاویر شخصی و خانوادگی افراد، بالاخص انتشار عکس‌هایی که افراد در آن پوشش مناسبی ندارند، ازجمله این سوءاستفاده‌هاست. همچنین باقی ماندن عکس‌ها (حتی عکس‌های حذف شده) در بانک اطلاعاتی اینستاگرام از دیگر مسائلی است که فعالان حقوقی را به اعتراض واداشته است.

 جایی برای تبلیغ

یکی از مواردی که این روزها کاربران در شبکه اینستاگرام با آن به وفور مواجه می‌شوند، تبلیغات تجاری برای محصولات است. محصولاتی که شاید ارزش چندانی ندارند و وجود آن در صفحه کاربر بعضا باعث اتلاف وقت یا کلافگی‌اش هم باشد. فاطمه ۲۹ساله کارمند است. او می‌گوید بعضی از این صفحه‌ها و در واقع کاربران ارشد، ادمین‌ها، از مخاطب استفاده ابزاری می‌کنند. برای نمونه یک صفحه در اینستا اطلاعات پزشکی خوبی ارائه می‌داد و به سؤالات کاربران هم پاسخ می‌داد. همه این خدمات هم به‌طور رایگان بود. اما بعد از مدتی که دنبال‌کنندگان آن صفحه زیاد شدند، صفحه شروع به تبلیغ کرد. تبلیغ همه نوع محصول حتی محصولاتی که به‌نظر من به‌عنوان مخاطب اصلا ارزش ندارند. با این روش مخاطب در ابتدا با طعمه‌هایی مثل این دست صفحات و جذابیت‌هایش جذب صفحه می‌شود و بعد مانند یک ابزار تبلیغی در معرض تبلیغات بی‌حد و حصر قرار می‌گیرد.

 تغییر ذائقه

تبلیغات و رسانه‌هایی که برای محصولی تبلیغ می‌کنند همه‌شان یک هدف مشترک دارند و آن تبدیل محصول به پول است و در این بین نیازمند داشتن مخاطب هستند. این مخاطبان با پرداخت هزینه می‌توانند آنها را در راستای رسیدن به هدف یاری کنند. شاید این نگاه وسیع در مورد اینستاگرام کمی غیرملموس باشد. اما برخی از کاربران نگاه جالبی دارند. زینت ۲۷ساله خانه‌دار و مادر یک پسر است. او می‌گوید صفحه‌هایی که در اینستاگرام تبلیغات دارند در ناخودآگاه من اثر داشته‌اند و به‌طور ناخواسته مرا ترغیب به استفاده از آن می‌کنند. مثلا من اصلا تمایلی به استفاده از لوازم زینتی نداشته‌ام. به مرور زمان با دیدن تصاویر این محصولات دلم‌خواست که آنها را تهیه کنم. من حس می‌کنم دیدن زیاد یک نوع محصول یا چند نوع محصول در یک طیف به‌طور ناخواسته ما را به سمت مصرف‌گرایی و شاید هم تجمل‌گرایی پیش می‌برد و اینها همه‌اش به‌علت تبلیغ‌هایی است که این روزها در همه صفحه‌ها، از آشپزی گرفته تا علمی و حتی ارگان‌های مختلف وجود دارد.

 کاربری مفید

هر وسیله‌ای بسته به کاربردی که کاربر آن انتخاب می‌کند، می‌تواند مفید یا مضر باشد. نمونه آشکار و واضحی که در بین عوام وجود دارد چاقو است که می‌تواند باعث نجات یک انسان شود یا اینکه می‌توان با آن قتل هم انجام داد. در مورد اینستاگرام هم همینطور است. در این مورد محسن معتقد است که می‌شود استفاده سودآور و در جهت مثبت هم داشت. محسن ۳۵ساله و کارمند است. او می‌گوید یکی از کارهایی که می‌شود با این نرم‌افزار و حتی با تبلیغاتش کرد، تبلیغ صحیح است. مثلا کسی که توانایی تولید محصولی را دارد می‌تواند محصولاتش را بدون هزینه زیاد در این شبکه تبلیغ کند.اتفاقا این شیوه تبلیغی خیلی به‌کار زنان خانه‌دار می‌آید. مثلا کسی خط خوشی دارد و می‌تواند آثار هنری تولید کند. می‌تواند نمونه آثارش را با قیمت پیشنهادی‌اش در صفحه خودش تبلیغ کند و بفروشد.

همشهری


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر