۰۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۳
کد خبر: ۶۴۸۷۶
منظور از بازدارندگی، رسیدن به وضعیتی است که اولاً نیروهای بیرونی مهاجم به دلیل ترس از توان پاسخگویی جبهۀ رسانه‌های داخلی یا ترس از اقدام مشابه و یا هزینۀ بالای تخاصم، از انجام هرگونه اقدام تهاجمی پرهیز کنند.
مقدمه

در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود که پارادایم جهانی تولید و انتشار اخبار از اتکای حداکثری به "سازمان‌های بزرگ و منابع خبری رسمی" به "رسانه‌های خُرد، رسانه‌های جایگزین، رسانه‌های اجتماعی، منابع غیررسمی و حتی اخبار جعلی"؛ شیفت پیدا کرده است. گویا رسانه‌های بزرگ و مخاطبان‌ آنها پس از نبرد بزرگ روایت‌ها، اخبار جعلی را به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر قبول کرده‌اند و از حساسیت‌های قبلی‌شان برای رعایت صحت در فرایند اطلاع‌رسانی کاسته شده است. به این بیان، نقش‌آفرینی فناوری‌های جدید ارتباطی و اطلاع‌رسانی موجب عادی شدن اینگونه رفتارها شده است. 

براساس این فرضیه می‌توان گفت که رسانه‌های بزرگ از جلوداری در جنگ رسانه‌ای به خط پشتیبانی نقل مکان پیدا کرده‌اند و از سوی دیگر، جایگاه رسانه‌های اجتماعی در خط مقدم این جنگ تثبیت شده است. این اتفاق در جریان مبارزات انتخاباتی 2020 ریاست جمهوری امریکا به طور جدی مطرح شد. جایی که سازمان‌های اطلاعاتی-امنیتی ایالات متحده بویژه ان.اس.ای  فقط 8 رسانۀ فراگیر شامل فیسبوک و توئیتر را برای اطلاع‌رسانی رسمی تأیید کردند و اتفاقاً این دو رسانه با فیلتر کردن سخنان رئیس جمهور مستقر  و در نهایت، حذف حساب کاربری او خبرساز شدند و سایر رسانه‌های کوچک و بزرگ را به دنبال خود کشیدند. 

تهدیدات داخلی

در مبارزات انتخاباتی 2016 امریکا رسانه‌های فوق با کمک مؤسسۀ کمبریج آنالایتیکا  ضمن دریافت بودجۀ روزانه یک میلیون دلار توانستند با دستکاری در افکارعمومی اکثر رأی دهندگان امریکایی و تغییر رفتار آنها ترامپ را به کاخ سفید بفرستند. اگرچه کارشناسان این شرکت‌ها بعداً به کردۀ خود اعتراف کردند  اما آنها برای حفظ اعتبارشان در سال 2019 اعلام کردند که دیگر نمی‌خواهند بیش از این از اعتماد کاربران امریکایی سوءاستفاده کنند.

عرصه‌های حکمرانی

پارادایم میدان‌داری رسانه‌های خرد و رسانه‌های اجتماعی در عرصه‌های دیگری هم قابل مشاهده است. به عنوان مثال امروزه بخش عمده‌ای از فرایند حکمرانی خوب ازطریق رسانه‌ها و ابزارهای ارتباطی امکان‌پذیر شده است. در گونه‌های مختلف حکمرانی رسانه‌ای، قدرت‌های حاکم بر جامعه به هنگام استفاده از ابزارهای رسانه‌ای در یک طیف گسترده قابل دسته‌بندی هستند. در این طیف، رسانه‌ها گاهی ابزار پیاده‌سازی سیاست‌های ملی، نظارت بر عملکرد سازمان‌ها یا شهروندان هستند و در عالی‌ترین مرتبۀ خود باعث حداکثرسازی مشارکت شهروندان می‌شوند. گاهی به صورت کاملاً بومی شده، مانع تهدیدات و آسیب‌رساندن دشمنان علیه مردم کشور می‌شوند. گاهی رسانه‌ها با همگرایی درونی به عنوان یک بازوی واحد در کنار دولت قرار می‌گیرند و در فرماندهی و کنترل جامعه نقش‌آفرینی می‌کنند. در برخی مواقع، دولت‌ها با حذف یا محدودسازی رسانه‌ها با هدف شفافیت‌زایی یا شفافیت‌زدایی، رسانه‌ها را خلع سلاح و ظاهراً راه خود را هموار می‌کنند (البته در دنیای مجازی شدۀ امروز، این کار فقط باعث قطع ارتباط با مردم می‌شود). 

در مواقعی دولت‌ها در جایگاه یک پلتفرم رسانه‌ای کامل بر جامعه حکمرانی می‌کنند و در همان بستر به عنوان رسانۀ مشترک و عامل ایجاد تعامل بین شهروندان عمل می‌کنند. آنها تمامی خدمات مورد نیاز جامعه را از این طریق تأمین می‌کنند . در آخرین بُعد نظری نیز دولت‌های رسانه‌ای شده، فضای قبل و بعد از جنگ‌های دنیای فیزیکی را با استفاده از تنظیمات دیپلماسی رسانه ای رهبری می‌کنند.

درآمدی بر بازدارندگی رسانه‌ای*


با بیان این نکات می‌توان ابعاد گوناگون حکمرانی رسانه‌ای را در 2 بخش کلی: پشتیبانی سرمایه‌های جامعه و مقابله با نیروهای بیرونی مهاجم دسته‌بندی کرد. به عبارت دیگر یک نظام حکمرانی خوب بایستی بتواند زمینۀ رشد و فعالیت نیروهای مردمی را فراهم کند و جلوی ورود تهدیدات و آسیب‌های بیرونی را بگیرد. دلیل این امر هم بسیار روشن است. تمامی جوامع با زحمت فراوان و درطول سالیان متمادی توانسته‌اند سرمایه‌های ذیقیمتی را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی برای خود فراهم کنند. این سرمایه‌ها که غالباً منحصر به فرد هستند مزیت رقابتی جوامع را تشکیل می‌دهند و از این بابت دست نیافتنی به نظر می‌رسند. از این رو لازم است که ضمن صیانت از داشته‌های موجود نسبت به مقابله با تهاجمات بیرونی و رسیدن به بازدارندگی  اقدام شود.

ابعاد بازدارندگی

منظور از بازدارندگی، رسیدن به وضعیتی است که اولاً نیروهای بیرونی مهاجم به دلیل ترس از توان پاسخگویی جبهۀ رسانه‌های داخلی یا ترس از اقدام مشابه و یا هزینۀ بالای تخاصم، از انجام هرگونه اقدام تهاجمی پرهیز کنند. ثانیاً هر تکانۀ نابهنگام به سرعت در فضای رسانه‌ای داخلی خنثی شده و این اقدام بتواند جلوی ناپایداری و کاهش تاب‌آوری جامعه شود. ثالثاً تضمین رعایت مسئولیت اجتماعی توسط رسانه‌های داخلی، باعث حفظ انسجام و دوری از تشویش و نگرانی جامعه شود. رابعاً حفظ شفافیت در فضای عمومی جامعه و ارزش گذاری بر افشاگری فساد، مانع از ایجاد حس بی اعتمادی در مخاطبان شود. خامساً جبهۀ رسانه های داخلی بتواند ضمن پرهیز از غفلت در اطلاع رسانی‌های حساس یا کتمان اخبار مهم، از چنان قدرتی برخوردار باشد که انعکاس هیچ رویدادی را به رسانه‌های مهاجم واگذار نکند. به عبارت دیگر، رهبری افکارعمومی و میدان‌داری فرایند اطلاع‌رسانی را در اختیار مهاجمان قرار ندهد. سادساً عملکرد حرفه‌ای و مطمئن رسانه‌های داخلی علاوه بر ایجاد اعتبار نزد مخاطبان، شرایطی را فراهم کند تا خطوط قرمز اطلاع‌رسانی به عقب رانده شده و مانع از سوءاستفادۀ مهاجمان برای انتشار روایت‌های نامطلوب در فضای داخلی شود. سابعاً نهادینه کردن مبارزه با اخبار دروغین و راستی آزمایی محتوای رسانه‌ای در کنار افزایش سواد رسانه ای کاربران به آرامش جامعه و افزایش اطمینان به عملکرد رسانه‌های داخلی منجر شود. ثامناً بزرگی اندازه و کافی بودن ابزارها و محتوای رسانه‌ای مورد نیاز جامعه بتواند مخاطبان را از مراجعه به رسانه‌های بیرونی بی‌نیاز کند. همچنین این اندازۀ بزرگ در کنار نوآوری و پیشرو بودن در ایجاد و بکارگیری فناوری‌های نو، مانع از خاموش شدن صدای رسانه‌های داخلی شود. تاسعاً امکان نظارت مخاطبان بر عملکرد رسانه‌ها بتواند جلوی انحراف و بی‌عملی آنها را در عرصه‌های اطلاع رسانی بگیرد.

براساس مدل تجربی که در شکل2 نمایش داده شده، بازدارندگی رسانه ای را می‌توان در 9 بُعد زیر خلاصه نمود:

درآمدی بر بازدارندگی رسانه‌ای*


همگرایی 

موضوع حیاتی که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود لزوم همگرایی رسانه‌ها و ایجاد اتاق مشترک کنترل و فرماندهی خط‌مشی رسانه‌های کشور جهت اتخاذ راهبردها و سیاست‌های اجرایی برای پیاده‌سازی هماهنگ فرایند اطلاع‌رسانی مطلوب در کشور و مهم‌تر از آن رسیدن به بازدارندگی است. بدین اعتبار در شرایطی که ترکیبی از تحریم‌های اقتصادی و جنگ‌های هیبریدی رسانه‌ای بر روی شناخت، تصمیم‌گیری و رفتار شهروندان ایرانی تأثیرگذار می‌گذارد و به طریق اولی، آرامش روانیِ بخش‌هایی از جامعه را مختل می‌کند؛ هدایت تخصصی این اتاق مشترک می‌تواند رفتار مطلوب رسانه‌ها را به گونه‌ای هدایت کند که موجب انتقال: اطمینان، اعتماد و اعتبار به تمامی سطوح جامعه شده و بازگشت به آرامش و تنظیم رفتارهای مطلوب شهروندان را تضمین نماید.

نیرو‌های تازه نفس

در همین راستا مشاهده می‌شود که جبهۀ نیروهای متخاصم در طول جنگ هیبریدی علیه ایران یک راهبرد مشترک را همواره دنبال کرده است. در این راهبرد تلاش می‌شود که در زمان‌های اوج‌گیری اعتراضات مردمی، یک رسانۀ جدید به میدان بیاید تا ضمن حفظ فشار بر جمهوری اسلامی، رسانه‌های معاند را برای تخریب روانی مخاطبان ایرانی تقویت کند. به عنوان مثال در جریان اعتراضات سال 1388 تلویزیون خبری BBC فارسی و در سال 1396 تلویزیون خبری ایران-اینترنشنال راه‌اندازی شد. یا ظهور کانال تلویزیونی manoto در آغاز دهۀ 1390 که پس از پایان مأموریت تهاجم فرهنگی Farsi1 اتفاق افتاد.

با آغاز سال 1400 همزمان با نزدیک شدن به ایام انتخابات سیزدهمین دورۀ ریاست جمهوری، یک پلتفرم گفتگوی صوتی به نام کلاب‌هاوس  در فضای مجازی ایران پا به عرصه گذاشت تا بتواند افکارعمومی کشور را شکل‌دهی و هدایت نماید. این درحالی است که در زمانۀ افول کارایی فنی و اجتماعی ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و تالارهای گفتگوی اینترنتی، ظهور و گسترش این رسانه دور از انتظار بود. ازسوی دیگر، فیلتر نکردن کلاب‌هاوس (به رغم فیلتر کردن پیام‌رسان‌هایی مانند تلگرام در دوره‌های مشابه) آن را با استقبال نخبگان مواجه کرد. 

اگرچه کلاب‌هاوس از پیچیدگی فنی بالایی برخوردار نیست اما التزام به آزادی بیان و امکان حضور تعداد نفرات بسیار زیاد در اتاق‌های گفتگو، آن را به یک پلتفرم جذاب تبدیل کرده است. بررسی‌های کلی نشان داد پس از اوج‌گیری جریان‌های مستمر اخبار جعلی در فضای مجازی  و افول رسانه‌های جریان اصلی، استقبال از کلاب هاوس به معنای زمینه‌سازی برای انفجار اینگونه خبرها است  . در همین حال شایعاتی وجود دارد که هدف از گسترش این پلتفرم را ایجاد یک منبع خبری غیررسمی برای تولید انبوه اخبار تأیید نشده در حواشی اخبار مربوط به انتخابات و ابعاد بین‌المللی دیپلماسی رسانه‌ای آن می‌داند.

تهدیدزایی فناوری‌ها

نکتۀ مهمی که در این بررسی وجود دارد، ظرفیت تهدیدزایی هر پدیدۀ فنی جدیدی است که به جامعۀ ایرانی معرفی می‌شود. نگاهی گذرا به سابقۀ پیدایش تلویزیون، ویدئو، تلویزیون‌های ماهواره‌ای، اینترنت، چت‌روم‌ها، بلوتوث، تلویزیون‌های خبری، فضای مجازی، رمز ارزها، پیام‌رسان‌ها و سایر پدیده‌های مشابه نشان می‌دهد که به دلیل فقدان پیش‌بینی و تدارکات لازم قبل از ورود فناوری‌های جدید به کشور، ضعف زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی، ناتوانی در مدیریت عملیاتی پدیده‌های یاد شده و کنترل یا هدایت تأثیرات آنها؛ همواره آسیب‌های متعددی به بخش‌هایی از جامعه وارد شده است. 

علاوه بر آن، جبهۀ متخاصم غربی با شناخت این ضعف فرهنگی-مدیریتی، دائماً بر فرایند فوق استمرار می‌بخشد و بر روی تهدیدات جدیدی مانند اینترنت ماهواره‌ای برنامه‌ریزی می‌کند. این جبهه با تمرکز بر نقطه ضعف مذکور، دو مسیر فشار برای براندازی و پریشان کردن مردم از طریق عملیات رسانه‌ای را در موازات با تحریم‌های اقتصادی دنبال می‌کند تا ضربات جدی‌تری را بر نظام و جامعۀ ایرانی وارد کند. کما اینکه برخی سوء مدیریت‌ها و خطاهای آشکار رسانه‌های جریان اصلی در غفلت، کتمان و بی‌عملی نسبت به رویدادهای خبری و در نتیجه، سلب اعتماد بخش‌هایی از جامعۀ مخاطبان؛ بر شدت اینگونه آسیب‌ها افزوده است. 

جمع‌بندی 

چاره جویی برای افزایش توان جذب، اقناع و صیانت رسانه‌ای ازطریق همراهی با مخاطبان، کنترل و فرماندهی کامل فضای مجازی با استفاده از تجربیات روزآمد جهانی، تجمیع قدرت تهاجمی و مقابله به مثل با رسانه‌های مهاجم خارجی، مهم‌ترین راهکارهایی هستند که ضرورت دارد برای رسیدن به بازدارندگی رسانه‌ای به کار گرفته شوند. 

در خاتمه بایستی چند نکته اساسی را مجدداً خاطرنشان کرد:

1- لزوم تشکیل اتاق مشترک جنگ رسانه‌ای برای تحلیل اقدامات جبهۀ رسانه‌های مهاجم و ایجاد هماهنگی برای اتخاذ سیاست‌های همگرا در ابعاد پدافند رسانه‌ای

2- پیش‌بینی، آینده‌نگری و انجام تحقیقات مستمر بر روی پدیده‌های جدید رسانه‌ای مانند کلاب هاوس و اینترنت ماهواره‌ای برای پرهیز از غافلگیری، تقویت امکانات داخلی، فراهم کردن زیرساخت‌های کنترل و استفادۀ بهینه از فناوری های نوین ارتباطی و اطلاع رسانی

3-ایجاد نهادهای تخصصی مرجع برای داده‌کاوی فضای رسانه ای، مبارزه با اخبار جعلی، توسعۀ سواد رسانه‌ای و راستی آزمایی محتوای رسانه‌ها
4-تدوین سند ملی و برنامۀ جامع بازدارندگی رسانه‌ای به عنوان نیاز امروز کشور 

فهرست منابع

1.ایرتون، شریلین و جولی پوزیتی (1398). ترجمۀ جواد دلیری، اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه، انتشارات ثانیه
2.اژدر، حسین (1391). جنگ اطلاعات، پایگاه پایداری ملی
http://paydarymelli.ir/fa/news/782/%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA 

Sanda Svetoka, (2016). Social Media as a Tool of Hybrid Warfare, NATO Strategic 
Communications, Center of Excellence

https://www.coronavirus.gov



*حمیدرضاحسینی‌دانا| گروه مدیریت رسانه‌ای، دانشکدۀ علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی دماوند

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر