۱۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۲
کد خبر: ۴۵۳۲
جمهوری اسلامی ایران در زمان کنونی مهمترین دشمن ایدئولوژیک غرب و به خصوص آمریکا محسوب می شود. از آن روست که از بدو انقلاب اسلامی در فازهای متعدد برای نابودی آن از سوی آمریکا هزینه شده است. آگاهی از این برنامه ها برابر است با آگاهی از دشمنی های دشمن. موضوع هسته ای ایران در سال های اخیر به خط مقدم نبرد نرم ایران و غرب تبدیل شده است.
غرب دائماً در حال تغییر تاکتیک و استراتژی است و جواب استراتژی را باید با استراتژی داد و به استراتژی دشمن حمله کرد.

۵- چیکن استراتژی یا بازی بزدل (Chicken Strategy)

چیکن استراتژی، در بیو دکترین، از جرأت و جربزه مرغ نشأت گرفته است. در ادبیات انگلیسی، جربزه مرغ، معادل با «بزدل» در ادبیات فارسی است.

در قرن ،۱۹ نزاع حیثیتی متداول در غرب، «دوئل» بود: دو طرف دعوا، در حالی که اسلحه در دست داشتند، به یکدیگر پشت نموده و با شمارش داور گام برداشته و در نهایت به سوی یکدیگر برگشته و شلیک می نمودند. طبیعتاً و عموماً، کسی که سریعتر ماشه را چکانده بود، و تیرش به خطا نرفته بود، پیروز دوئل محسوب می گشت.

در نیم قرن گذشته ،با توسعه و ارتقاء فنی اتومبیل، رانندگی با خودرو، جای دوئل با اسلحه را گرفت. این رسم، بویژه در میان جوانان آمریکایی، جایگزین نزاع حیثیتی دوئل گردید. شیوه «بازی چیکن» از این قرار است:

دو جوان که مسأله ای حیثیتی میان آنها وجود دارد، برای حفظ یا اعاده حیثیت خود، به بازی چیکن متوسل می شوند.

در انتهای شب، در زیر نور چراغ های یک خیابان باریک، در درون اتومبیل خود، در دو سر خیابان به فاصله یک کیلومتر، رو در روی یکدیگر قرار می گیرند. هر یک از دو اتومبیل، بایستی چرخ های سمت راست خود را، در بخش راست خط سفید وسط خیابان و چرخ های سمت چپ را، در بخش چپ خط سفید قرار دهند، به گونه ای که خط وسط کاپوت اتومبیل، با خط سفید وسط خیابان، منطبق باشد.

در مقابل دیدگان تماشاچیان، داور، شروع بازی چیکن را اعلام، و هر دو اتومبیل، با سرعت به سمت یکدیگر حرکت نموده و با نیّت ترساندن حریف و وادار ساختن او به خالی کردن صحنه و انحراف از مسیر، از ترس تبعات و پیامدهای برخورد شاخ به شاخ با یکدیگر، هر لحظه به شتاب خود می افزایند.

اگر راننده ای بترسد و از روبروی حریف خود کنار برود، میدان را واگذار نموده و در واقع بازی را باخته است.

ترفندهای گوناگون روانی و فیزیکی، برای وادار نمودن حریف به کنار رفتن از رویارویی و برخورد، شامل موارد زیر می شود:

یک راننده، در اولین اقدام، هنگام نشستن پشت فرمان، به چشمان خود عینک آفتابی می زند. پیام این حرکت برای راننده حریف این است که در این تاریکی شب، من حتی نیاز به دیدن ندارم؛ مستقیم می رانم، پس بهتر است که از مقابل اتومبیل من کنار بروی.

در اقدام دوم، راننده مزبور، بطری ویسکی خود را به بیرون از اتومبیل پرتاب می کند، تا راننده حریف بداند که او غیر از اینکه عینک آفتابی زده است تا جایی را نبیند، ضمناً مست و لایعقل نیز هست. لذا امکان تعقل و ترس ندارد و کنار نخواهد رفت.

در این مدت با بوق های ممتد و چراغ زدن مستمر، با صوت و نور، وضعیت روانی حریف را به هم می ریزد. پیام بازی مستمر نور چراغ و بوق های ممتد این است که هر چه سریعتر از سر راه من کنار برو، «تردد در این مسیر فقط حق من است.»

در اقدام چهارم، این راننده، «فرمان» اتومبیل را از جای آن درآورده و بگونه ای که حریف ببیند، از اتومبیل به بیرون پرتاب می کند. حالا راننده حریف باید تکلیف خود را روشن کند: راننده اتومبیل مقابل، فقط خود را بر حق می داند، در تاریکی عینک آفتابی زده و مست است، ضمناً اتومبیل او حتی «فرمان» برای کنار کشیدن ندارد. لحظه به لحظه کار برای راننده اتومبیل روبرو دشوارتر می شود.

سناریو چیکن

در این سناریو، دو جوان راننده فرضی، تنها از روی «لج» به تقابل و رویارویی با یکدیگر می پردازند. برای این دو، بازی چیکن، محمل لجبازی است. با توجه به اینکه هر دو طرف «آگاهانه» به بازی چیکن اقدام می کنند، چنانچه «عقلانیت» بر صحنه حاکم شود، این بازی می تواند «اجتناب پذیر» گردد.

احتمالات در چیکن استراتژی

۱- برخورد: زمانی که هیچ یک از طرفین حاضر به برگشت از موضع خود نباشد، احتمال تصادف و «برخورد» مطرح خواهد بود.

۲- عبور: زمانی که یکی از طرفین، موضع خود را تعدیل کند، در آخرین لحظه، از مقابل حریف کنار رفته و در نتیجه طرفین از کنار هم «عبور» می کنند.

۳- توقف: زمانی که هر دو طرف، در آخرین لحظه، موضع خود را تعدیل کنند و ترمز نمایند، هر دو اتومبیل سپر به سپر، رودروی یکدیگر «توقف» می کنند.

۴- عقب نشینی: زمانی که یکی از طرفین، از موضع خود برگشته، اما به دلیل باریکی گذرگاه امکان کنار رفتن از مقابل حریف و عبور را نداشته باشد، ابتدا توقف نموده، و برای اجتناب از برخورد، اتومبیل خود را در وضعیت «دنده عقب» قرار داده و با سرعت «عقب روی» و «عقب نشینی» می کند. چیکن استراتژی، برای آمریکا یک دکترین در سطح عملیاتی و برای ایران یک دکترین در سطح استراتژیکی است.

نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران در سوم تیرماه۱۳۸۴ جولای ۲۰۰۴ نه تنها شکست دکترین شوک و بهت به ویژه در تحقق انقلاب صورت را در پی داشت، بلکه با روی کار آمدن دولت نهم، رویکرد اقتدارگرا از سوی ایران، جایگزین رویکرد انفعالی پیشین شد.

در بازی چیکن دو اتومبیل، با سرعت به سمت یکدیگر حرکت نموده و با نیّت ترساندن حریف و وادار ساختن او به خالی کردن صحنه و انحراف از مسیر، از ترس تبعات و پیامدهای برخورد شاخ به شاخ با یکدیگر، هر لحظه به شتاب خود می افزایند. اگر راننده ای بترسد و از روبروی حریف خود کنار برود، میدان را واگذار نموده و در واقع بازی را باخته است.

این دکترین بلافاصله بعد از روی کار آمدن دولت اصول گرا طراحی شد. در این استراتژی که از گسترده ترین دکترین های اتخاذ شده بود، فرض بر این است که هر دو بازیگر (ایران و آمریکا) از همدیگر می خواهند که به خواسته های طرف مقابل تن دهند. اما هیچ یک از بازیگران از خواسته های خود کوتاه نمی آیند. گفت وگوهای دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی در تاریخ ۴/۶/۸۴ و تاکیدات جدی بر عزم ایران در استیفای حقوق هسته ای خود، قطعنامه هشتم شورای حکام در تاریخ ۳/۷/۸۴  و تصویب قانون لغو همکاری ها با آژانس در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت در تاریخ ۱/۹/۸۴  همگی ارکان و پیش فرض های این استراتژی در ایستادگی متقابل دوطرف در خواسته های خود هستند. این استراتژی بیانگر نوعی اقتدار و عدم عقب نشینی برای هر دو طرف است.

چیکن استراتژی یکی از نظریه های بازی محسوب می شود که طرفین در آن مبتنی بر سود و زیان رفتار می کنند. ویژگی این استراتژی ضریب ریسک بالا و ضریب موفقیت بالاست. هر دو طرف آماده پرداختن هزینه تقابل هستند. حتی اگر هزینه در حد یک جنگ تمام عیار باشد. چیکن بیشترین احتمال برخورد را در ذات خود دارد و ویژگی اصلی آن در بالا بردن مستمر هزینه برخورد و تصادف از سوی طرفین است. رزمایش های بی شمار ایران و آمریکا در اواخر سال ۸۴ و اوایل سال ۸۵ حکایت از آمادگی طرفین برای ایستادن بر موضع خود به هر قیمتی دارد.

آغاز دوره‌ی چیکن استراتژی از سوی ایران و آمریکا در سال ۲۰۰۵ به این معنا بود که هر دو طرف آماده‌ی پرداختن هزینه‌ی تقابل هستند، حتی اگر این هزینه، در حد یک جنگ تمام‌عیار باشد. ویژگی استراتژی چیکن، در بالا بردن مستمر هزینه‌ی برخورد و تصادف از سوی طرفین است.

با مطرح شدن چیکن استراتژی در پنج سال گذشته، همواره امکان برخورد نظامی وجود داشته است، اما چون هزینه‌ی برخورد روز به روز بالا می‌رود، این امکان، دچار نوسان می‌شود. دوره‌ی چیکن استراتژی آمریکا و شوروی در بحران موشکی ۱۹۶۲ کوبا دو ماه طول کشید تا هر دو طرف عقب نشستند. سال‌ها بعد رابرت مک نامارا گفت اگر در آن بحران جنگ شروع می‌شد، برآورد این بود که بیش از دویست میلیون نفر کشته می‌شدند. اکنون دوره‌ی چیکن استراتژی آمریکا و ایران در پرونده‌ی هسته‌ای، به مرز پنج سالگی نزدیک می‌شود، یعنی طولانی‌ترین دوره‌ی رویارویی در تاریخ استراتژی چیکن.

جورج دبلیو بوش در سال‌های آخر حکومت خود اعلام کرد: «با این وصف برخورد میان آمریکا و ایران، جنگ جهانی سوم خواهد بود.»

هر نوع درگیری نظامی میان آمریکا و ایران، به سرعت به بیش از ۱۸ کشور تسری پیدا می‌کند. زیرا وقتی دو غول در اتاق کوچکی کشتی می‌گیرند، موجودات کوچک اطراف آنها، زیر دست و پا قرار می‌گیرند.

ایران چیکن استراتژی را پذیرفت. این نخستین باری بود که ایالات متحده متوجه احاطه حریف، به قواعد بازیهای دو و چند طرفه استرتژیک گردید: در مقابل دکترینهای توهین آمیز و مبتنی بر نگاه از بالا – هویچ و چماق، پلیس خوب وبد، مکانیسم ماشه، شوک و بهت– اکنون آمریکاخود راباحریف در«توازن استراتژیها- نه توازن استراتژیکی» می دید،زیرا «چیکن استراتژی» دکترینی از موضع «هم طرازی» است،که در آن هیچیک از طرفین نمیتواند نگاه از بالا داشته باشد.این روند، آمریکا و متحدین اروپایی اش را ناگزیر به اتخاذ دکترین کلاسیک «قورباغه آب پز» در ابتدای نوامبر ۲۰۰۵ در خصوص ایران نمود.

 ۶- استراتژی قورباغه آب پز  (Frog Strategy)

قورباغه زنده را که میخواهى بپزى ان را مستقیما در اب جوش نمیشود انداخت چون قورباغه سریع از دیگ اب بیرون میجهد، اینست که قورباغه را از اول توى اب سرد میگذارى و بعد ارام ارام اب را به جوش میاورى تا ان لحظه برسد که قورباغه بیچاره متوجه شود توى دیگ اب و مشغول پخته شدن است انقدر دیر شده است که دیگر توان بیرون جهیدن را ندارد و مجبور است تسلیم سرنوشت شوم خودش بشود ۰

 فرانسوی ها، برای طبخ قورباغه، آن را کباب نمی کنند، بلکه آن را در دیگ مملو از آب سرد قرار داده و آن دیگ را روی آتش قرار می دهند. قورباغه، موجودی دوزیست و خونسرد است، این موجود، اگر یکباره به درون دیگ پر از آب جوش پرتاب شود، متوجه گرما شده و واکنش نشان می دهد. اما زمانی که درون دیگ آب سرد قرار داده می شود و آب درون دیگ به مرور به نقطه جوش می رسد؛ او خیلی دیر متوجه این تغییر دمای اطراف خود شده و بدین ترتیب زنده زنده، آب پز می شود!

یک مثال خوب و موفق این استراتژى هم ظاهرا صدام بود ، که مثل یک قورباغه خوب نشست توى دیگ دیپلماسى بین المللى که در طى یکى دو دهه ارام ارام گرم میشد تا بالاخره انچنان خودش را در تله جنگ با امریکا یافت که نه راه پس داشت و نه پیش .

این روند، آمریکا و متحدین اروپایی اش را به اتخاذ دکترین کلاسیک «قورباغه آب پز» در ابتدای بهمن ماه ۱۳۸۴ در مورد ایران تشویق نمود.

ادامه دارد…


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر