۰۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۷
کد خبر: ۳۶۷۶۶
ولت آمریکا با خروج از برنامه اقدام جامع مشترک ۲۰۱۵ و اعمال دوباره تحریم‌ها با ماهیت فراسرزمینی تنها به زیان اهداف خود در زمینه جهت‌گیری سیاسی جدید یا حتی سرنگونی حاکمیت ایران عمل می‌کند. برخلاف آنچه آمریکا می‌خواهد این اقدامات تنها دولت ایران را تقویت و آمریکا را منزوی خواهد کرد.
بخش فرانسوی‌زبان پایگاه اینترنتی شبکه راشاتودی در مطلبی نوشت رویکرد واشنگتن در قبال ایران به زیان منافع آمریکاست.

در این مطلب آمده است: دولت آمریکا با خروج از برنامه اقدام جامع مشترک ۲۰۱۵ و اعمال دوباره تحریم‌ها با ماهیت فراسرزمینی تنها به زیان اهداف خود در زمینه جهت‌گیری سیاسی جدید یا حتی سرنگونی حاکمیت ایران عمل می‌کند. برخلاف آنچه آمریکا می‌خواهد این اقدامات تنها دولت ایران را تقویت و آمریکا را منزوی خواهد کرد.

نویسنده این مطلب در ادامه نوشت: آن کسی که فکر می‌کند می‌تواند حاکمیت ایران را با تحریم‌ها و تهدید‌ها بی‌ثبات‌ کند، ساده لوح است. حاکمیت ایران یک حکومت انقلابی است که از بحران‌ها قدرت می‌گیرد. این حکومت از زمان شکل‌گیری در سال 1979، دست و پنجه نرم کردن با اوضاع بحرانی را آموخته است. این بحران‌ها می‌تواند شامل 8 سال جنگ مرگبار باشد که عراق با پشتیبانی آمریکا علیه ایران آغاز کرد، می‌تواند فرار سرمایه‌ها و مغز‌ها باشد، می‌تواند انزوای تقریبا کامل یا تحریم‌ها و فشار‌های آمریکایی و بین‌المللی باشد که تا سال 2015 بسیار سنگین بود. این بحران‌ها تنها موجب تقویت و همبستگی ایران می‌شود. این بحران جدید هم که آمریکا به وجود آمده است، استثنا نخواهد بود.

قوانین بین‌الملل به نفع آمریکا نیست. ایران به هیچ وجه برنامه جامع اقدام مشترک را نقض نکرده است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم مانند دیگر سازمان‌های داخلی آمریکا اعلام کردند ایران بدون تردید به تعهدات خود پایبند است. خروج آمریکا در این شرایط از توافق هسته‌ای، قوانین بین‌المللی را بی‌اعتبار و بی‌ثبات کرده است.

حالا از این پس ما از آمریکا که از دیدگاه تاریخی همواره مدعی ضمانت قانون است، بسیار فاصله گرفته‌ایم. آمریکا حتی همه امید‌ها برای مذاکره و یافتن راه حل‌های موثر با دشمنانش را بی‌ثبات کرده است. حالا ما از خودمان می‌پرسیم دیگر کدام مقام ایران و حتی مقامات کشور‌های دیگر جرات مذاکره برای توافقنامه صلحی جدید با آمریکا را دارند؟

برجام یک توافق دوجانبه نیست بلکه توافقی چند جانبه است که از سوی شش کشور و همچنین ایران امضا شده است. چهار عضو دیگر شورای امنیت سازمان ملل متحد در این زمینه با ایران متحد هستند. نقش‌ها کاملا برعکس شده است. دیگر این ایران نیست که می‌خواهد در جامعه بین‌الملل جایگاهی بیابد بلکه آمریکا به دنبال این فرصت است. تهران تنها می‌تواند در این آشفتگی بی‌سابقه اوضاع شادمانی کند. بدتر از همه این است که آمریکا به دیگر امضاکنندگان توافق هسته‌ای پشت کرده است و نه تنها به توافق اعتراض دارد بلکه قصد دارد علیه شرکت‌های دیگر کشور‌های امضا کننده توافق که به صورت کاملا مشروع روابط تجاری خود را با ایران از سرگرفتند، تدابیر تنبیهی اتخاذ کند.

دولت ایران حتی از قانونی که کمیسیون اروپا ششم ژوئن سال جاری برای حمایت از شرکت‌هایش در برابر تحریم‌های آمریکا تصویب کرد بهره‌مند شده است. این قانون که باید از ششم ماه اوت اجرایی شود شرکت‌های اروپایی را از تطبیق با اثرات فراسرزمینی تحریم‌های آمریکا نهی می‌کند. این قانون مانع از به رسمیت شناختن و اجرای تصمیمات قضایی و دولتی آمریکا در این زمینه در اتحادیه اروپا می‌شود و به شرکت‌های اروپایی اجازه می‌دهد نزد دستگاه قضایی اتحادیه اروپا از آمریکا برای دریافت غرامت هرگونه ضرر و زیان به دلیل تحریم‌های آمریکایی شکایت کنند.

در ادامه این مطلب آمده است: تغییر موضع ناگهانی آمریکا چنان فاقد اعتبار و آسیب‌رسان است که به نظر می‌رسد بیشتر از دل مشغولی‌های سیاست داخلی اطاعت می‌کند تا اینکه به خود توافق و مسائلی مانند صلح، امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی ارتباطی داشته باشد. بدتر از همه اینکه چشم‌پوشی کردن از برنامه اقدام جامع مشترک همانند چشم‌پوشی از توافق آب و هوایی پاریس که در سال 2015 امضا شده بود، همچنین مانند برنامه‌های مهاجرتی، ساخت دیوار برای محافظت از آمریکا در برابر مهاجران خطرناکی که از مکزیک به آمریکا می‌آیند، به رسمیت شناختن قدس به عنوان «پایتخت» اسرائیل و همچنین اعمال تعرفه‌های گمرکی که جنگی تجاری را به همراه داشت، مورد استقبال جامعه بین‌الملل قرار نگرفت.

راشاتودی در ادامه این مقاله نوشت: اتحاد آشکار آمریکا با عربستان سعودی در این شرایط تنها اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. حاکمیت سعودی رقابت خود با ایران را پنهان نمی‌کند و علیه این کشور به طور نیابتی در حال جنگ است. عربستان سعودی محدودیت‌های جامعه خود را می‌شناسد که همچنان قبیله‌ای و در بسیاری موارد قدیمی است. به علاوه عربستان سعودی به خوبی آگاه است که ایران به عنوان رقیبش منابع انسانی، اقتصادی، فنآوری، نظامی و همچنین جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی برای پیشتاز بودن در منطقه را در اختیار دارد.  از همین رو عربستان سعودی با دلار‌های نفتی خود، آشکارا حمایت آمریکا را در این نبرد می‌خرد. آن هم از رئیس جمهوری آمریکایی که به شدت در مورد تجارت در کوتاه‌مدت و پیروزی در انتخابات آتی ریاست جمهوری حساس است.

عملیات آمریکا در این زمینه چنان تضعیف شده است که آمریکا پیکار خود علیه ایران را با بهانه نگرانی مدنی و دموکراتیک برای مردم ایران توجیه می‌کند. با این حال ارزش‌هایش با رویکرد عربستان سعودی متفاوت است. هیچ کس نمی‌تواند این مسئله را که ایران در مقایسه با رژیم عربستان سعودی یک الگو در زمینه مسائل مدنی و دموکراسی محسوب می‌شود، رد کند.

بهانه‌های مطرح شده از سوی آمریکا برای خروج از برنامه جامع اقدام مشترک، که ادعا می‌شود به شدت به نفع ایرانی‌ها بود، کاملا بی معناست. هیچ کس نمی‌تواند این بهانه را بیاورد که ایران توانست مذاکره‌کنندگانی تا این اندازه قدرتمند و باتجربه نظیر آمریکا و همچنین انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و اتحادیه اروپا را وادر به امضای توافقی کند که به نفع آن‌ها نباشد. این بهانه‌ها در حوزه قوانین بین‌الملل هم به اندازه‌ای غیرقابل استناد است که اجازه نمی‌دهد توافق تنها بدان دلیل که یکی از امضا کنندگان از آن ناراضی است لغو شود.

راشاتودی افزود: مداخله‌گری ایران در منطقه، موشک‌های ایران و ماهیت ناقص توافق که همه مسائل را در بر نمی‌گیرد و تنها به پانزده سال محدود شده است از جمله دیگر دلایل آمریکا برای خروج از برجام مطرح شده است. با این حال نمی‌توان از یک توافق به دلیل آنکه ناقص است، زمان آن محدود است و دلایل عجیب دیگر صرف نظر کرد.

وادار کردن ایرانی‌ها از طریق اعمال زور اشتباه بزرگیست. آمریکایی‌ها به سادگی از طریق مایک پمپئو، وزیر امور خارجه خود، از ایرانی‌ها می‌خواهند تسلیم دوازده خواسته آن‌ها شوند که همه آن‌ها مبتنی بر تهدید و تحریم و سرنگونی حاکمیت است.  کدام دیپلماسی! آمریکا تاریخ و گذشته خود با ایران را نادیده می‌گیرد. 

این مداخله‌گری و گستاخی که امروز هم شاهد آن هستیم، به طور مشخص به قیام مردمی سال ۱۹۷۹ و اخراج آمریکایی‌ها از خاک ایران کمک کرده است. آمریکا باز هم اشتباه خود را تکرار می‌کند. 

همه دولت‌هایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سوی خارجی‌ها یا به طور دقیق‌تر از سوی آمریکایی‌ها روی کار آمده اند، دوران قدرت کوتاهی داشتند. این اشتباه دیگری در سیاست‌های آمریکاست.  این سیاست آمریکا این واقعیت را نادیده می‌گیرد که با یک امپراطوری باستانی رو به روست که زمانی هند را فتح کرده بود، مردمی مغرور و میهن دوست دارد که هیچ گاه برای دستیابی به اهدافش نباید آن‌ها را تحت فشار قرار داد. با این حال این کاریست که آمریکا انجام می‌دهد.

در انتهای این مطلب آمده است: دولت ایران که در پی یک انقلاب شکل گرفت از سال ۱۹۷۹ هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا بود. مقامات ایران از این مسئله به خوبی آگاهند. بی‌شک آن‌ها از این آزمایش بسیار قوی‌تر بیرون خواهند آمد و آمریکایی‌ها بیشتر منزوی و بی اعتبار خواهند شد.  حفظ صلح، امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی به عنوان اهداف توافق هسته‌ای، بر عهده دیگر اعضای شورای امنیت و اتحادیه اروپاست که از آن محافظت کنند تا زمانی که تغییر سیاسی در آمریکا ایجاد شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر