۳۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۱
کد خبر: ۲۴۹۴
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامي:میل فطری انسان به آینده از دیر باز مطرح بوده و انسان همواره در فکر سرنوشت و مواجهه با آینده بوده است. اصولا ادیان و حتی سازوکار های بشری چون سحر و جادو و مانند آن نیز در راستای پاسخگویی به همین میل به وجود آمده اند و هرکدام راه کارهای ویژه خود را برای بشر داشته است.
آینده پژوهی در عرصه علوم دینی همانند عرصه های دیگر علمی، از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است،به همین خاطر می توان نسبتی میان آینده پژوهی و دین برقرار کرد. از اين منظر مي توان میان جامعه سکولار و جامعه دینی فرق گذاشت اگر در جامعه سکولار زندگی کنیم، شاید چندان نیاز به آینده پژوهی دینی نداشت باشیم ولی وقتی در جامعه ای زندگی می کنیم که سپهر دین و اندیشه های دینی در آن حاکم است، نمی توانیم نسبت به آینده بی تفاوت باشیم، بنا بر این آینده نگری در جامعه ای که دین تاثیر حداکثری در آن دارد، باید به صورت روشمند و علمی مورد توجه قرار گیرد.چرا كه ما در آموزه های دینی مکلف شده ایم که به آینده توجه جدی داشته باشیم.

 

توجه به سرنوشت وتصمیم گیری در قبال آن از آموزه های مهم دینی است. بالاتر از آن معاد و نگاه غایت شناسانه در قالب معاد و روزجزا اوج نگاه آینده نگرانه است.آینده پژوهی قرآنی، مبتنی بر یک سری مؤلفه ها و رویکردهایی است که مهم ترین رویکرد قرآنی، خلق چشم انداز جامع و مطلوب از آینده است.

 

از سوي ديگرظهور منجی موعود، از آموزه های مشترک و فراگیر ادیان آسمانی است که به عنوان جامعه آرمانی قرآن و الگوی یک جامعه مطلوب و کامل مطرح است . شکل گیری جامعه موعود مهدوی، تحقق بخش آرمان دیرپای بشری برای زندگی در یک مدینه فاضله است. این مدینه فاضله در زمین به دست حق پرستان و به رهبری مصلح موعود و با یاری امدادهای الهی به وجود آمده و او ادارۀ آن را در دست خواهد گرفت. این جامعه پایان حرکت تاریخ و آغاز حیاتی متکامل و بدون کاستی و نقص است. شیعه – با توجه به منابع قرآنی و روایی - به روشنی و صراحت درباره این جامعه موعود و آرمانی، بحث نموده و تصویری جامع و کامل از «مدینه فاضله مهدوی» ارائه کرده است. در جامعه اسلامی ما این آرمان شهر از طریق آیات و روایات در قالب «جامعه مهدوی» صورت بندی شده و دانشمندان و متفکران باید با تدبر و تحقیق در آیات و روایات و سایر منابع معتبر دینی، نسبت به شناخت و تبیین آن به زبان روز اقدام نمایند.

 

باور ژرف و ریشه دار به مهدویت و جامعه اسلامی بدین معناست که آینده بلندمدت جامعه و بلکه جوامع بشری بسیار روشن است، و همه می دانند که صبح بشریت، با طلوع خورشید عدالت رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت. این باور ژرف و امید آفرین سمت و سوی سیاست گذاری‌ها و طرح های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی  را مشخص می کند و به زندگی انسان‌ها جهت می دهد. همچنین دریای معارف و اطلاعات درباره آینده و تغییر و تحولات آن است که می تواند منبع مطمئنی برای کشف و شناخت آینده باشد.

 

مسئله مهم این است که اندیشه مهدویت  تا چه میزان می تواند در تنظیم زندگی امروز جوامع به کار آید؟ با توجه به چشم اندازقدسی آینده -که بر اساس اصول و آموزه های قرآنی - ترسیم می شود، ویژگی های کلان زندگی آینده بشری بر اساس آموزه مهدویت و ظهور منجی موعود چگونه باید باشد؟

 

با توجه به گسترش مباحث آینده پژوهی حال سوال اين است كه  با چه سازوکاری می توان نگرش دینی و آرمان غایی دینی(دولت کریمه) را با آینده پژوهی تلفیق کرد؟ آیا از طریق مباحث آینده پژوهی می توان به آرمان مهدویت نزدیک شد؟ و آیا اساسا آینده پژوهی ظرفیت بحث های مرتبط با مهدویت را دارد؟ آیا می توان بحث آینده پژوهی را در وهله اول با دین و در وهله دوم با حوزه مطالعات مهدویت پیوند بزنیم؟ آیا می توان از آینده پژوهی بومی سخن به میان آورد.

 

با توجه به اين پرسش ها مي توان گفت كه آینده پژوهی تلاشی است برای یافتن تصویری از آینده و سپس ارائه توجیهی برای آن تصویر و یکی از مأموریت های آن این است که به مردم کمک کند تصویرهای خویش را از آینده بسازند و آموزه مهدویت در این راستا کامل ترین برنامه و بهترین الگوی قرآنی توسعه و پیشرفت جوامع است.

 

خلاصه آنکه آینده پژوهی به عنوان ابزار ترویج مهدویت در سطح جهان است که می توان نشانگر جامعه مطلوب قرآنی به نحو احسن باشد. ارتباط  آرمانشهر با آینده پژوهی و نقش و جایگاه دین در آن روشن و بدیهی است و مهدویت نیز همان آرمان شهر قرآنی است. در صورتی که  نگرش ما به آینده اراده گرا یانه باشد، باید بدانیم که  اراده گرایی مستلزم برنامه ریزی و تلاش برای تغییر است و جامعه منتظر، جامعه ای است که با اراده خود آینده را می سازد و تغییر می دهدو این خواسته قرآن از همه پیروان خود است.

 

آینده پژوهی به مثابه ابزاری برای کاربردی کردن مهدویت برای بشر امروز است ؛ یعنی الگوی آرمانی قرآن به کمک آینده پژوهی می تواند برای جامعه انسانی عینی‌تر و شفاف‌تر شده و راه های تحقق آن تبیین گردد. در واقع مهدویت زبان آینده قرآن است که به کمک آینده پژوهی، باید به دنیا معرفی شود. مهدویت در برنامه ریزی آینده می‌تواند به عنوان یک ستاره راهنما در بالا قرار بگیرد و همواره در هر مقطعی،  تصویر مطلوب قرآن از آینده را با توجه به وضعیت کنونی خلق نماید و این یعنی کاربردی کردن مهدویت، و خارج کردن مهدویت از یک موضوع صرفا منفعل ذهنی.

 

گسترش ادیان، به وی‍ژه دین اسلام به علت چشم اندازی بودن آن است، که این چشم انداز خاصیت توسعه یابندگی، پیش روندگی، الهام بخشی دارد و از همین جاست که آینده پژوهان معتقدند دین یعنی چشم انداز، و دین از جنس آینده پژوهی است. مهدویت به مثابه عاملی«چشم انداز آفرین» می‌تواند از مرز باورهای فردی فراتر رفته و در بطن و متن برنامه ریزیهای بلندمدت اجتماعی بنشیند. مهدویت به عنوان مقصد، یک امر قطعی است، اما راه رسیدن به آن مقصد مشخص نیست و احتیاج به پژوهش دارد، و از آنجا که مهدویت بیشترین ارتباط را با مطالعات آینده دارد، آینده پژوهی به مثابه ابزار می‌تواند این راه را به ما نشان دهد.

 

استفاده از ادبیات آینده پژوهی برای ایجاد باور پذیری بیشتر در بین نسل جوان امری ضروری و بایسته است. مهدویت می‌تواند یک روایت فرهنگی برای ما باشد، و از آنجا که عصر ما، عصر جدال فرهنگ هاست، ما باید مجهز به ابزارهای این عصر باشیم. این روایت می‌تواند ما را به سوی آینده پژوهی بومی، رهنمون سازد. یکی از کارکردها و وظایف مسلم آینده پژوهی در هر جامعه(و در سطح بالاتر در هر تمدن) ترسیم الگوی آرمانی جامعه از منظر باورها و ارزش‌های بنیادین آن جامعه یا تمدن است، آن چه که از گذشته به مدینه فاضله یا آرمان شهر موسوم بوده است.

 

طراحی این مدینه فاضله بر عهده «آینده پژوهی تصویرپرداز» است. به نظر برخی از پژوهشگران جامعه‌ای چون ایران اسلامی، که تحت یک نظام دینی هدایت می‌شود، لاجرم باید به یک نظام «آینده پژوهی دینی» مجهز باشد که از قرآن نشات گرفته و دارای برنامه ای روشن و جامع باشد.

 

از آنجا که مهدویت هدف غایی مشخصی بر پایه «تکلیف» دارد، می‌توان آینده پژوهی مرتبط با مهدویت را آینده پژوهی ماموریت گرا نامید، یا به عبارتی دیگر، آینده پژوهی تکلیفی.(در مقابل آینده پژوهی تدبیری). هیچ نوع آینده پژوهی و هیچ نوع نظام آینده پژوهی دینی را نمی‌توان در جامعه متصور شد، مگر آنکه باور به مهدویت و پیامدهای مبارک آن در هسته ی مرکزی آن قرار داشته باشد. و این باور به آینده ی روشن توسط انبیاء و اولیاء الهی به وضوح ترسیم گردیده است. بنابراین آینده نگری و باور به آینده ی بهتر در جامعه ی ما، کاملا نهادینه شده است.

 

منبع:معاونت مطالعات راهبردي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر