۲۹ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۶:۵۵
کد خبر: ۲۳۷۸۶
فردی که با انبوهی از اطلاعات در فضای موسوم با انفجار اطلاعات مواجه می‎شود به مانند فردی است که در زیر یک قیف بزرگ نشسته و اطلاعات به‎صورت پراکنده برمی‎گردد.
به گزارش پایداری ملی، اهمیت فضای مجازی از طرفی و از سوی دیگر درگیری اقشار مختلف با آن و همچنین اهمیت کنش‎‎های فطری و دینی انسان در جهت رشد و تعالی، موضوع مهم و مغفول در نحوه ورود به فضای مجازی است. برای بررسی بیشتر کنش‎‎های انسانی با آقای دکتر محمد حسنی، دکترای فرهنگ و ارتباطات که ریاست دفتر فرهنگی و هنری دفتر تبلیغات اسلامی را هم برعهده دارند به گفت‎وگو پرداختیم تا ابعاد بیشتری از این مسئله برای فعالان فضای مجازی روشن‎ شود. 

 
چیستی و هستی‎شناسی فضای مجازی در ابتدا چگونه تعریف می‎شود؟  

فردی که با انبوهی از اطلاعات در فضای موسوم با انفجار اطلاعات مواجه می‎شود به مانند فردی است که در زیر یک قیف بزرگ نشسته و اطلاعات به‎صورت پراکنده برمی‎گردد و البته با سرعت بالا به آن روی می‎آورد و در مواجهه با این اطلاعات قرار می‎گیرد، در این نقطه با چند مشکل مواجه می‎شود؛ یکی اینکه قالب فکری و ذهنی او خیلی کند‎تر از ریزش و بارش اطلاعات است و نکته بعد اینکه این اطلاعات و این سیگنال‎‎هایی که به آن می‎رسد خیلی از آن‎‎ها بی‎ربط به نیاز‎های اوست، این را اضافه کنید به فقدان آگاهی او برای تجزیه و تحلیل مطالب و نکته آخر اینکه این اطلاعات بدون اولویت‌بندی است و طرف نمی‎تواند آن را هضم کند.  
 
کارکرد فضای مجازی در رشد شخصیتی و آگاهی از جنبه‎‎های فطری چگونه است؟  
 اگر استفاده از فضای مجازی بدون داشتن غرض قبلی اتفاق بیفتد، فرد را در درک و آگاهی‎‎ و رشد شخصیتی دچار بحران ‎می‎کند. در صورت شناخت مخاطب می‎تواند در رشد شخصیتی وی کمک کند، فردی که پایه‎‎های اطلاعات جامعه‌شناختی او ضعیف است یا فردی که مبانی یا دانش دینی او ضعیف است هنگامی که وارد فضایی می‎شود که دائم با شبهات و چالش‎‎های دینی مواجه می‎شود و مملو از این داده‎‎هاست چگونه خود را می‎تواند از آن ورطه بیرون بکشد و اگر فرد بدون اراده قبلی و بدون دانش قبلی وارد این فضا شده باشد غیر از انفعال پیامد دیگری برای رشد به تعالی وی به‎دنبال نخواهد داشت و به طور قطع به وی ضربه خواهد خورد و حتما در آنجا شاکله شخصیتی او از این حیث با بحران مواجه خواهد شد. 

 
 اما اگر وارد فضایی که می‎شود دانش کافی را به‎همراه داشته باشد و به‎جای انفعال، فعالانه، پرسشگر و با اعتماد به نفس وارد شود می‎تواند از داده‎‎ها برای تقویت پایه‎‎های فکری خود استفاده کند و با شبهات مواجه بشود.  


بنابراین نمی‎توانیم به‎صورت مطلق بگوییم که فضای مجازی ما را لزوما به ورطه انفعال می‎کشد یا در رشد آگاهی‎‎های ما تاثیر می‎گذارد یا به‎صورت خیلی ساده انگارانه و ساده اندیشانه بگوییم که این فضا مملو از داده‎‎های خوب و مملو از اطلاعات است و نمی‎توانیم از این فضا‎ها پرهیز کنیم و کاملا برای‎ ما می‎تواند مفید باشد. این حرف‌ها به‎صورت کلی خیلی قابل هضم نیست. 


این عرصه موانع، ویژگی‎‎ها و سوگیری‎‎هایی خاصی دارد و بدون فهم پیچیدگی‎ها، سوگیری‎‎ها و مدیریتی که می‎شود نمی‎توانیم در واقع قضاوت کامل و شایسته‌ای داشته باشیم.  
 

از آسیب‎‎های فضای مجازی افزایش مفاسد اخلاقی مانند دروغ و تهمت و غیبت است. چرا این‎‎ها افزایش پیدا کرده است و چگونه باید با آن مقابله کرد؟  

 این بخش از آسیب‎‎های مربوط به فضای مجازی یا اساسا رسانه‎‎های نوین حاصل ترکیب دو نکته اساسی است: 


1‎ـ‎ اینکه فضای مجازی این امکان را فراهم کرده است که افراد به‎صورت گمنام و با هویت‎‎های جعلی یا چندین هویت وارد آن شوند. 

2‎ـ‎ این فضا فوق العاده متلذم است و تمام آنچه کشش‎‎های انسان را ممکن است درگیر کند ما به ازای قوای بیرونی آن به‎صورت بسیار متنوع و بسیار متکثر و بسیار اغواگر با اشکال مختلف در این فضا حاضر است. یعنی فرض کنید کودکی اگر در این فضا باشد باید خورد و خوراکش را خانواده کنترل کند. اما اگر این کودک با یک هویت جعلی وارد یک فضایی بشود که پر از خوراکی است و آن دانش کافی را نداشته باشد به خود آسیب می‎‌زند. مهم‎ترین مسئله همان هویت است که افراد با هویتی غیر از هویت خود وارد می‎شوند. هویت‎‎ها در فضای واقعی اجتماعی محدودیت‎‎ها و قیودی را به‎همراه دارد و، چه به‎لحاظ اجتماعی و حقوقی و چه به‎لحاظ ابعاد اخلاقی، هرکسی نمی‎تواند هرکاری را در ابعاد بیرونی انجام ‎دهد؛ چون در این ساختار جا افتاده و کنش‎‎ها و واکنش‎‎های فرد به‎شدت متاثر از کنش‎‎ها و واکنش‎‎هایی است که از بیرون می‎گیرد، پس نمی‎تواند هر کاری را انجام دهد، فرض کنید فردی دارای شخصیت جعلی است و وارد این فضا شود و این فضا هم متضمن یک هویت و یعنی دارای جهت باشد، معلوم می‎شود که او تاثیر می‎پذیرد و مستغرق می‎شود.  

فرض کنید که فرد بار اول که وارد شده حیرت زده ‎می‎شود، اما بار دوم و سوم که وارد می‎شود، می‎خواهد تعامل داشته باشد، چاره‎ای ندارد جز اینکه شبیه کنش‎گران آن فضا شود که بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند و از آن فضا متاثر می‌‎شود.  

این فضا کم‌کم فرد را به‎جایی می‎رساند که امکان ارتباطات بیرونی و تطابق آن با فضای اجتماعی را از دست می‎دهد. به همین دلیل است که دروغ و غیبت و سایر ویژگی‎‎های اخلاقی در این فضا معنای متفاوتی را پیدا‎ می‎کند. در آنجا این معانی با این‎بار ارزشی وجود ندارد، به همین خاطر فردی که مستغرق در این فضا‎هاست درک درستی از مفاد دینی و ارزش‎گذاری‎‎های دینی را، که در فضای عینی نسبت به این واژه‎‎ها مترتب هست، ندارد؛ زمانی که معنای واقعیت در فضای مجازی متفاوت می‎شود دروغ معنای خود را از دست می‎دهد.  

حال فردی که در این فضا حضور پیدا می‎کند با دو جهان روبه‎روست؛ جهان واقعی که به صورت روزمره با آن مواجه است و فضایی که در خلوت خود وارد این فضای مجازی می‎شود، طبیعتا این فضای مجازی با آن نوع از تاثیرگذاری و کارکرد‎‎های نهادی کم‌کم کاربری و تاثیرگذاری آن زیاد می‌شود و روی مناسبات آن در دنیای واقعی تاثیر می‌گذارد.  
 

براساس نمود‎های امروز اجتماع آیا فضای اجتماعی انسان‎‎ها را به فطرت‎شان نزدیک‎تر کرده است یا دورتر؟  

برای یک انسان معمولی امروزی اولین چیزی که در فضای مجازی با آن مواجه می‎شود، اولین لایه‎ای که با او ارتباط برقرار می‎کند، لایه غریزی اوست که این لایه کشش‎‎ها و میل‎‎هایی دارد که این کشش‎‎ها در واقع ما به ازای آن بسیار در آن فضا قرار دارد. پس اگر این اتفاق بیفتد، تورم ارضای نیازی‎‎های غریزی که در حد فضای مجازی است باعث تورم غریزه می‎شود و این باعث پوشش و در واقع ماسکه شدن فطرت می‎شود، حالا اگر فردی با اراده قبلی، با گرایش و توان شخصیتی بالا وارد بشود و با پرسش و مسئله خاصی وارد شود می‎تواند گزاره‎‎های مربوط به تقویت فکر خود را پیدا کند، گزاره‎‎هایی که در عالم واقع به‎دلایلی دسترسی‎‎ به آن‌ها برای فرد دشوارد است. ممکن است فردی ابعاد فطری خود را بتواند با استفاده از این فضا تقویت کند اما دارای مقدمات و لوازمی است که باید پیش از ورود کسب کند اما متاسفانه این جریان اصلی نیست و جریان اصلی مردم عادی هستند و هنگامی که وارد این فضای متکثر می‎شوند مانند اتم‎‎های سردرگمی می‎شوند، به همین خاطر اولین واکنش این افراد، غریزی خواهد بود و درگیر آن شیب فرهنگی درون فضا می‎شوند.  


نظریه‎ای در حوزه‎ ارتباطات وجود دارد به نام نظریه «استحکام»، در این نظریه بیان می‎شود که رسانه‎‎ها انسان‎‎ را استحکام ‎می‎بخشد و تقویت می‎کند و انتخاب‎‎های وی گزینشی می‎شود.  
 

این فضا برای کدام یک از گرایش‎‎های انسانی زمینه مناسبی دارد؟  

برای پاسخ به این سوال باید به خود فضا‎ها مراجعه کنیم. وقتی که مراجعه می‎کنیم و با توجه به دسترسی آسان به تمایلات انسانی و از آن طرف گفت‎وگو‎ها و تصاویر و اتاق‎‎های گفت‎وگو و همچنین چت و کلیپ‎ها و پوستر‎ها و... به این‎‎ها مراجعه می‎شود، می‎بینیم که بیشتر ابعاد غریزی انسان را تقویت می‎کند. البته این به معنای نبود ابزار‎ها برای تقویت ابعاد فطری نیست بلکه شما هنگامی که مراجعه می‎کنید به کانال‎‎ها و صفحات یا سایت‎هایی که بسیار فراوانند اما جذابیت آن‎‎ها به اندازه جذابیت مفاد غریزی مندرج در فضای مجازی نیست لذا انسان‎‎ها خیلی زود خسته می‎شوند و برمی‎گردند به فضایی که ابعاد غریزی خودشان را تقویت ‎کنند.  
 
آن چیزی که امروز مشاهده می‎شود این است که فضای مجازی با مسیر بندگی مخالف است، آیا ویژگی ذاتی آن است؟  

این فضا لزوما منافاتی با بندگی ندارد، آنچه از آسیب‎‎ها گفته شد مرتبط با ورود به این فضا به‎صورت عرفی و ناآگاهانه‎‎ و از روی سرگرمی و همچنین از روی کنجکاوی افراد است، آن هم برای فردی که مبانی مستحکم دینی ندارد و مبانی شخصیتی کاملی ندارد.  

فضای مجازی بسط موجودی ما در ابعاد میل و گرایش و ذهن و اعتقاد است. اگر این را بپذیریم و فضا را در همین حد قبول کنیم آن زمان روشن می‎شود که این فضا مخالف فضای بندگی نیست، خیلی از افراد با این فضا در حال عبادت و بندگی هستند. پس افرادی که به‎دنبال کنش‎‎های دینی هستند همان افراد فضای بیرون هستند؛ چون با آگاهی جمع خود را درست انتخاب کرده‌اند، این ابزار را می‎توانند در جهت تقویت بندگی استفاده کنند.

منبع: پنجره 

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر