در بیست سال گذشته ملت ایران و دولتهای آن با هدف کاهش اتکا به نفت و رونق اقتصادی در داخل کشور برنامههایی را تدوین و اجرا کردهاند و در خارج از کشور نیز با اقتصاد جهانی از جمله اقتصاد غرب، اقتصاد کشورهای جنبش عدم تعهد، آمریکای جنوبی و جنوب شرق آسیا به تعامل پرداخته است.
پیروی کردن از الگوهای اقتصادی آنها و ورود تکنولوژی غربی و پیوستن به سازمان تجارت جهانی از سوی برخی گروههای مختلف نیز شنیده شد که به نتیجهای نرسید.
حاصل مشی اعتدالی ایران در برابر کشورهای ظالم و متکبر غرب، درخواست توقف فعالیتهای هستهای و اعمال تحریمهای اقتصادی علیه مردم ایران از سال 1389 تاکنون بوده است.
در شرایطی که کشورهای غربی و اروپایی فشارهای اقتصادی، سیاسی و رسانهای را علیه ملت ایران افزایش دادهاند باید مردم با بصیرت از وجود این فشارها و تهدیدها، فرصتی تاریخی بسازند. این امر مهم امکانپذیر نخواهد شد مگر با یک انقلاب اقتصادی که آن را نیاز به تحول در اقتصاد میگوییم.
مدیرکل دفتر فنی استانداری همدان در این باره به خبرنگار ایسنا گفت: فرصتها و تهدیدهای بیرونی خارج از کنترل و دارای ابعاد زیادی است اما تکیه بر نقاط قوت درونی و ضعف رقبای بیرونی قابل کنترل هستند که مدیریت تحول و بهرهگیری به موقع و مناسب نمونهای از آن است.
عزیزالله یوسفی با اشاره به تحول اقتصادی گفت: اگر خواستار جامعهای هستیم که در آن فقر، بیکاری و عقب ماندگی از بین رفته باشد باید شاهد رشد اقتصادی بصورت متوازن در بخشهای مختلف جامعه باشیم.
وی ادامه داد: رشد اقتصادی متوازن، نیازمند عدالت و توانمندسازی مردم و ایجاد فرصتهای برابر برای آحاد مردم و جامعه بوده و بدیهی است عدم توجه به اسناد بالادستی (سند چشمانداز 20 ساله، آمایش سرزمین، برنامههای توسعه) و نیز عدم ایجاد فرصتهای برابر در تدوین برنامهریزیها، کشور را دچار آسیبهای جدی خواهد کرد.
یوسفی تصریح کرد: میدانیم برنامههای اقتصادی و ایجاد تحول در اقتصاد کشور، بستگی به مولفههایی چون فرهنگ، اجتماع و سیاست هم در داخل و هم در خارج از کشور دارد که خوشبختانه سند چشمانداز ایران 1404 به عنوان نقشه راه و تلاشی برای الگوی اسلامی –ایرانی پیشرفت، روبروی ما وجود دارد.
وی تاکید کرد: بدون شک پس از انقلاب اسلامی زحمات زیادی برای پیشرفت و اصلاح اقتصادی صورت پذیرفته که اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها نیز یکی از مهمترین برنامهها بوده است اما آیا این برنامهها در حد اصلاحات اقتصادی روبنایی بوده و باقی مانده است؟ یا اینکه برنامهای با زیرساخت بلند مدت است؟ آیا آنچه که امروز به عنوان مشکلات اقتصادی مردم را رنج میدهد میتوان با مدیریت مناسب و صحیح درمان کرد؟
وی اضافه کرد: براساس چشم انداز ایران 1404 تنها 13 سال برای رسیدن به جامعه آرمانی و قدرت اول اقتصادی منطقه زمان در اختیار داریم. آیا زمان ایجاد تحول اقتصادی فرا نرسیده است؟!
کارشناس ارشد مدیریت MBA به برنامههای اقتصادی با ثبات و پرشتاب اشاره و خاطرنشان کرد: به منظور دستیابی به قدرت اول اقتصادی منطقه چارهای نیست جز اینکه به مردم اطمینان داشت و از آنان کمک خواست، مرحله اول این است که بین دولتمردان و مردم هیچ فاصلهای هر چند اندک نباشد.
وی افزود: مرحله دوم سپردن بخشی از امور اقتصادی و اصلیترین آن به مردم به عنوان پایههای اصلی قابل تکیه در حکومت اسلامی یا همان اصل 44 است، همانطور که رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها بر آن تاکید داشتند.
وی مرحله سوم را توجه همه جانبه به کشاورزی، دامپروری و صنایع زیردستی آن به عنوان رکن اصلی استقلال کشور و اشتغالزایی ناشی از آن در سطح کشور دانست.
به گفته یوسفی مرحله چهارم توجه به آمایش سرزمین به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در سطح کشور با توجه به مطالعات انجام شده و استعدادهای مناطق مختلف کشور است.
وی یادآور شد: مرحله پنجم تکیه بر منابع انسانی و تولید دانش در اقتصاد بدون نفت است.
موانع اصلی رسیدن به هدف
کارشناس ارشد مدیریت MBA رشد فزاینده زندگی شهری نسبت به روستایی در ایران، زندگی مصرفی و فرهنگ غیر تولیدی حاکم در میان اغلب مردم ایران، کارشکنی عناصر مخالف در داخل با اخلال در نظام پول و ارزی و اقتصادی ایران، تحریمهای غرب و اروپا و کارشکنی آنها در مسیر پیشرفت ایران و در نهایت عدم تحول اساسی در نظام اداری و اقتصادی ایران را از موانع اصلی رسیدن به هدف برشمرد.
وی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه دنیای غرب و اروپایی امروز قصد جلوگیری از پیشرفت ایران را دارد و با تحمیل تحریمها و اعمال موانع میخواهند از پیشرفت ملت ایران جلوگیری کنند، آنان استقلال و عزت ایران و ایرانیان را هدف قرار داده و دنبال این هستند تا به روش اقتصادی و اعمال گرسنگی بر مردم و بیشتر از آن تغییر فضای روانی جامعه، انقلاب معنوی و اسلامی ایران را دچار تهدید و تزلزل کنند.
یوسفی عنوان کرد: تا زمانیکه بین خدمتگزاران و مردم فاصلهای نباشد، مدیریت و برنامهریزی متناسب با واقعیات بر احساسات غلبه کند، با عقلانیت و تدبیر بحرانها و تهدیدها را پشت سر گذاشته و فرصتهای جدید بوجود آورد، مردم ابتدا عدل و انصاف و قناعت را در رفتار و منش مسئولان ببینند و فرهنگ کار و تلاش و تولید دانش در عرصههای تخصصی و غیرتخصصی نهادینه شود، مردم همچون موجی عظیم در مقابل این طوفانها ایستادهاند و هراسی در دل نخواهند داشت.