۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
کد خبر: ۱۵۲۰۵
یک سال پس از تسلط داعش بر شهر موصل عراق، دایره فعالیت های تروریستی در کشورهای گوناگون از چهار قاره آسیا، اقیانوسیه، آفریقا و اروپا به دلیل ناکارآمدی برآمده از چالش ماهیتی و هدفی ائتلاف بین المللی مبارزه با این گروه، گسترش یافته است.
بیش از یک سال از فاجعه تسلط گروه تروریستی داعش بر شهر موصل در استان نینوا در عراق می گذرد. این گروه که در خردادماه پارسال توانست به شهر موصل وارد شود، بی درنگ پس از تسط بر شهر و با اعلام تشکیل خلافت اسلامی، به کشتار گسترده مخالفان دست زد و با ایجاد فضای رعب و وحشت توانست موقعیت خود را تثبیت کند و آن را با وجود همه فشارها همچنان ادامه دهد.

در این مدت داعش جنایات بسیاری انجام داده و بر پایه آمارهای سازمان ملل متحد، در یک سال گذشته بیش از چهار میلیون اقدام نقض حقوق بشر مرتکب شده است.

بر پایه گزارش دیدبان حقوق بشر عراق، داعش در یک سال گذشته بیش از 50 هزار عراقی را کشته یا زخمی کرده است. همچنین در پی حملات این گروه، سه میلیون عراقی آواره شده اند.

بر پایه این آمارها، داعش در این مدت 1100 کودک را به روش های گوناگون به خدمت گرفته است که بیشتر آنها را کودکان ربوده شده در بر می گیرد.

همچنین، دیدبان حقوق بشر سوریه اعلام کرده در یک سال گذشته، گروه داعش فقط در سوریه سه هزار عملیات اعدام اجرا کرده است که 1787 نفر از آنان را غیر نظامیان تشکیل می دهند و 74 کودک و 86 زن را شامل می شود.

در برابر و برای رویارویی با وحشی گری های گروه داعش، آمریکا از شهریورماه گذشته تلاش کرد در یک اقدام دیپلماتیک ائتلافی از کشورهای گوناگون برای مبارزه با داعش ایجاد کند و با تکیه بر حملات هوایی با پیشروی های داعش به رویارویی برخیزد.

از آن زمان بیش از 9 ماه می گذرد و حملات هوایی نیروهای ائتلاف علیه مواضع داعش همچنان ادامه دارد اما مساله مهم، این است که راهبرد تشکیل ائتلاف بین المللی با تکیه بر حملات هوایی نه فقط داعش را متوقف نکرده است، بلکه طی این مدت نیروهای وابسته به داعش در گستره بیشتری از خاورمیانه، آفریقا، اقیانوسیه و اروپا پخش شده اند.

اکنون افزون بر اینکه داعش همچنان کنترل شهر موصل را در دست دارد، شاخه های وابسته به آن در افغانستان، صحرای سینا در مصر، لیبی، نیجریه و... شکل گرفته و بیعت خود را با «ابوبکر البغدادی» به عنوان رهبر داعش، اعلام کرده اند. در یمن نیز نشانه هایی از حضور این گروه وجود دارد و این ترس وجود دارد که یمن نیز به یکی از پایگاه های کلیدی این گروه تبدیل شود.

عملیات روزهای گذشته این گروه در صحرای سینا در مصر، راکت پراکنی به سرزمین اشغالی فلسطین، حمله به مسجدهای شیعیان یمن، بمبگذاری در مسجد امام صادق (ع) کویت، حمله به گردشگران در تونس و یورش به یک کارخانه در فرانسه به خوبی گواه افزایش شمار و گستره عملیات داعش نه فقط در سطح منطقه، بلکه فراتر از آن است. پیش از این نیز در استرالیا چندین اقدام تروریستی صورت گرفته بود.

این پرسش به میان می آید که «را مبارزه با داعش تاکنون راه به جایی نبرده و ائتلاف بین المللی در این امر ناموفق بوده است؟».

برای پاسخگویی به این پرسش باید به سراغ ماهیت این ائتلاف و اهداف آن رفت و از این زاویه به تبیین دلایل ناکارآمدی ائتلاف علیه داعش پرداخت.

در این راستا درباره ماهیت این ائتلاف باید تاکید کرد ائتلاف بین المللی علیه داعش بیش از آنکه یک ائتلاف منطقه ای-جهانی علیه داعش باشد، نوعی همپیمانی با آمریکا برای پیاده کردن اهداف کشورهای غربی در خاورمیانه است.

خالی بودن جای برخی کشورهای مهم و تاثیرگذار منطقه مانند ایران در این ائتلاف به خوبی گواه این است که آمریکا به همراه همپیمانان منطقه ای و بین المللی خود بیش از آنکه دغدغه مبارزه با داعش را داشته باشند، در پی پیشبرد اهداف توسعه طلبانه در خاورمیانه هستند.

این در حالی است که ایران نخستین کشوری بود که بدون هیچ پیش شرطی از همان آغاز پیدایش داعش در کنار دولت عراق ایستاد و از هیچ کمکی به دولت عراق برای رویارویی با داعش دریغ نکرد.

زمانی که داعش به شهر کردنشین «اربیل» نزدیک شد باز هم ایران نخستین کشوری بود که بی درنگ به درخواست کمک «مسعود بارزانی» رییس اقلیم کردستان عراق، پاسخ گفت.

در برابر، زمانی که دولت عراق به کمک های فوری نیاز داشت، آمریکا ارایه کمک های تسلیحاتی به ارتش عراق را مشروط به مواردی کرد که دولت عراق قادر به تامین آنها نبود و همین امر یکی از دلایل پیشروی بیشتر داعش در عراق بود.

در کنار مشکل ماهیتی ائتلاف بین المللی علیه داعش، چالش دیگری که ناکارآمدی این ائتلاف در مبارزه با داعش را موجب شده است، بحث هدف این ائتلاف است.

برخلاف ادعاهای نخستین آمریکا، اکنون مشخص شده حذف داعش هدف بنیادین ائتلاف نیست، بلکه آنچه بیش از همه دغدغه ای برای آمریکا و همپیمانانش در ائتلاف بین المللی شده، بهره برداری از داعش در راستای اهداف منطقه ای خود است.

بر کسی پوشیده نیست که یک عراق ضعیف شده و سوریه ای درگیر جنگ، بسیار مطلوب آمریکا و همپیمانان منطقه ای آن است. به همین دلیل داعش به عنوان «استخوانِ لایِ زخم» همزمان که مورد حملات محدودی قرار می گیرد، ابزار فشاری بر دولت های منطقه است.

بارزترین نمونه چنین رویکردی را در حمله داعش به شهر رمادی عراق دیدیم. در حالی که آمریکا از تحرکات نیروهای داعش و حرکت ستون خودروهای آنان به سوی شهر رمادی باخبر بود و به راحتی می توانست با حملات هوایی آنان را در هم بکوبد اما هیچ اقدامی انجام نداد.

این در حالی است که اقدام های تروریستی در استرالیا و اروپا و همچنین حملات همزمان چند هفته گذشته داعش به مسجد شیعیان در کویت، گردشگران اروپایی در تونس و کارخانه ای در فرانسه نشان داد ویروس افراط گری (تندروی) به راحتی می تواند در سراسر جهان گسترش یابد و بازی با چنین گروهی و بهره برداری از آن برای دستیابی به اهداف خود می تواند خطرهای نهفته بسیاری به دنبال داشته باشد.

بنابراین یک سال پس از پیدایش داعش، این گروه همچنان به عنوان یک تهدید بزرگ برای نظم و امنیت منطقه ای و حتی جهانی به شمار می آید.

به همین دلیل مبارزه با داعش باید فارغ از هرگونه سیاسی کاری، در صدر دستور کار همه کشورها قرار گیرد و با درس گرفتن از تجربه ناکام ائتلاف بین المللی، رویکرد تازه ای برای این کار در پیش گرفته شود.

چنین رویکردی می تواند 2 بخش را شامل شود؛ تاکید بر تقویت دولت مرکزی در عراق و سوریه و همزمان، اتحاد کشورهای منطقه برای رویارویی با داعش از راه قطع جریان ارتباطی این گروه با خارج، جلوگیری از پیوستن نیروهای تازه نفس از دیگر کشورها، جلوگیری از فروش نفت به این گروه و توقف فروش تسلیحات به آن.

سیاست تقویت دولت مرکزی در عراق و سوریه باید همراستا باشد با قطع جریان های پشتیبانی از داعش و خشکاندن زمینه های رشد چنین تفکری. این امر می تواند در قالب یک ائتلاف منطقه ای انجام شود که دربرگیرنده همه کشورهای منطقه با مسوولیت های مشخص باشد.

با چنین رویکردی است که می توان داعش را ریشه کن کرد و سایه خطر آن را از سر کشورهای منطقه کنار زد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر