۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۳
کد خبر: ۱۴۹۹۵
در شرایطی که دشمنان اسلام و انقلاب با همۀ توان به جنگ اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران روی آوردهاند و رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) بارها راه‌حل رفع مشکلات جامعه را توجه به ظرفیتهای درونی کشور و شکوفا کردن آنها معرفی کردهاند، عدهای در کشور با سوءبرداشت از بحث برونگرا بودن اقتصاد مقاومتی آن را با برونزا بودن خلط کرده‌اند و به‌جای توجه به داخل راهکار رفع مشکلات اقتصادی را ارتباط آزاد بینالمللی با اقتصادهای جهان میدانند. در این یادداشت در ضمن تحلیل فقهی-اقتصادی قاعدۀ نفی سبیل، مبانی تجارت بینالملل از میان سخنان امام خامنهای(مدظلهالعالی) ، امام خمینی(ره) و دیگر علمای اسلام استخراج‌شده و الگویی برای برونگرایی اقتصاد کشور که از ویژگیهای یک اقتصاد مقاوم در برابر جنگ اقتصادی دشمن هستند معرفی خواهد شد.

نفی سلطۀ اقتصادی
 بر اساس آیه شریفۀ "وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا "هرگونه تسلط غیر مسلمین بر مسلمین به‌صورت مطلق نفی‌شده است و بدین معناست که اولاً این اطلاق تمامی بخشها و شئون جامعه اسلامی را شامل میشود ازجمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، علم و دانش. ثانیاً خطاب به‌گونه‌ای است که مسلمین را از فراهم کردن شرایطی که زمینۀ این سلطه را پدید آورد تحذیر می‌دهد. حضرت علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان ذیل این آیه میفرمایند: احتمال هم دارد كه نفى" سبيل" اعم از تسلط در دنيا باشد يعنى منظور اين باشد كه كفار نه در دنيا مسلط بر مؤمنين مى‏شوند و نه در آخرت، و مؤمنين به اذن خدا دائماً غالب‌اند، البته مادام كه ملتزم به لوازم ايمان خود باشند، هم چنان ‌که در جاى ديگر اين وعده را صریحاً داده و فرموده:" وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ "
ممکن است عدهای تصور کنند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت اسلام بر کشور و فروریختن سلطۀ سیاسی طاغوت دیگر هرگونه سلطه از سوی غرب برطرف شده است درحالی‌که استقرار نظام مبتنی بر ولایت‌فقیه همۀ لوازم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را شامل شده و مردم و مسئولان باید ملتزم به لوازم ایمان خود بمانند و در همۀ شرایط و زمانها در برابر هرگونه سلطۀ غرب ایستادگی کنند و ریشههای فرهنگی- اقتصادی که زمینه را برای سلطۀ غرب بر جامعه فراهم میکند برطرف کنند. در این میان روابط اقتصادی بینالمللی از حساسترین مواردی است که کوچک‌ترین اشتباه و سهل‌انگاری میتواند شرایط را برای سلطۀ اقتصادی غرب بر کشور فراهم کند. امام خامنهای (مدظلهالعالی) در این زمینه می‌فرمایند: امروز در دنیا دولتی که در کنار ملت خود با سلطه اقتصادی و سیاسی و فرهنگىِ استکبار مقابله و در مقابل آن مقاومت می‌کند، دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران است. امروز همه خصومت و منازعه‌ای که شما علیه ایران در مراکز قدرت جهانی مشاهده می‌کنید، به خاطر همین است. بقیه حرف‌ها بهانه است؛ حقوق بشر بهانه است؛ حرف‌هایی که با تبلیغاتِ خودشان در داخل منتشر می‌کنند، بهانه است؛ میل به دمکراسی و اشاعه مردم‌سالاری - که آن‌ها ادّعا می‌کنند - دروغ و بهانه است. اصل قضیه همین است؛ دستگاه سلطه در دنیا نمی‌تواند ببیند که دولتی در کنار ملت خود با سلطه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی استکبار مبارزه می‌کند.  بر اساس تئوری‌ها و سیاستهای توصیه‌شدۀ اقتصاد غرب، آزاد بودن اقتصاد در واردات و صادرات کالا و خدمات و سرمایه برای رفع نیازهای هر کشوری ضروری است و رسیدن به پیشرفت اقتصادی را وابسته به آن میدانند. در خصوص این توصیهها برای کشوری که در طول سی‌وشش سال گذشته همواره مورد هجمه و تهدید اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... بوده است لازم است اندکی تأمل صورت پذیرد و با شناخت عواقب و نتایج روابط آزاد اقتصادی با دنیا به‌خصوص دولتهای مستکبر عالم با دقت بیشتری برنامۀ تجارت بینالملل خود را ساماندهی کنیم. حضرت امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) با آسیب‌شناسی وضعیت اقتصاد ایران در دوران طاغوتی پهلوی منحوس نتیجۀ رویکرد افراطی چنین تجارت و اقتصادی را بیان میفرمایند: شاه در طول سلطنتش ما را از حيث اقتصادى وابسته به اجانب بخصوص امريكا كرده است؛ و ايران را به‌صورت يك كشور ورشكسته درآورده است و براى ابقاى خود بر سلطنت، نفت را رايگان به امريكا و گاز را به شوروى مى‏داده است. صنعت ما يك صنعت وابسته به غرب است؛ و ايران را به‌صورت يك كشور مونتاژ کننده درآورده است. كشاورزى ما را نابود كرده است. تمام معادن زيرزمينى و روزمینی ما، يعنى جوانان عزيزمان را در اختيار غرب قرار داده است .
البته مطمئناً با پیروزی انقلاب اسلامی و تحت زعامت و امامت امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظلهالعالی) چنین نتایج و انحرافاتی تکرار نخواهد شد منتها طبق دستور خداوند متعال در قرآن نباید از گامهای شیطان تبعیت کرد. "يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ " شاید بتوان با توجه به شرایط کشور این‌گونه تحلیل کرد که هر مقدار که ما در حوزۀ اقتصاد از اصول خود کوتاه آمده و اسیر مصلحت سنجیهای موهومی شویم گامی را در تبعیت از شیطان برداشتهایم. پذیرش بی‌چون‌وچرای تئوریهای اقتصاد بینالملل غربی، اعتقاد به اینکه پیشرفت اقتصادی درگرو ارتباط آزاد اقتصادی با دنیا از قبیل آمریکا، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورهایی که به تبعیت از آمریکا به تخاصم با کشور روی آوردهاند، انجام واردات بیرویه برای رفع زودگذر مشکلات اقتصادی درحالی‌که در آینده نتایج منفی آن خود را نشان میدهد، فراموش کردن مستضعفین در حوزه اقتصاد و عدم ایجاد رابطۀ مناسب اقتصادی با کشورهای مسلمان و مستقل و عدم توجه به درونزایی اقتصاد برای رفع مشکلات اقتصادی ازجمله مهم‌ترین مواردی است که سهلانگاری در آنها به‌هیچ‌وجه قابل‌پذیرش نیست و چه بسا که از خطوات شیطان باشد.
نفی ولایت بیگانگان در حوزه اقتصاد
بر اساس آیۀ شریفۀ "يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ  أَ تُرِيدُونَ أَن تجَْعَلُواْ لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا " هرگونه دوستی با کفار و غیر مسلمین چه برای بهبود شرایط اقتصادی و یا دیگر اهداف نفی‌شده است. شاید علت این حکم این باشد که دوستی با کفار میتواند موجب ایجاد سلطه بر مسلمین را فراهم کند زیرا کفار که مصداق بارز آن در عصر حاضر قطعاً مستکبرین عالم یعنی آمریکا، اسرائیل، انگلیس و دولتهای سرسپردۀ آنها باشد که در هیچ زمانی دست از دشمنی با مسلمین و مقابله با اصل اسلام برنداشتهاند و معمولاً با فریب ملتها و دولتهای مسلمان و از در خیرخواهی و صلاح وارد شدن به ایجاد سلطه و استعمار میپردازند که خداوند متعال - جل‌جلاله- در قرآن کریم می‌فرمایند:" وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير " بنابراین این‌که عدهای بدون در نظر گرفتن این مبانی مسلم و قطعی و نفی دشمنی دشمنان دم از ایجاد روابط اقتصادی دوستانه با غرب و بهبود روابط با قدرتهای زورگو و مستکبر می‌زنند به‌هیچ‌وجه قابل‌پذیرش نیست و در غیر این صورت طبق نص صریح قرآن کریم خداوند ولایت و نصرتش را از مسلمین دور میکند که نتیجه آن بدون شک ذلت دنیا و آخرت است.
شاید این بحث پیش بیاید که در شرایط جنگ اقتصادی کنونی درهرحال باید برای رفع تحریمهای اقتصادی با کفار به شیوۀ برد-برد به مذاکره پرداخته و با حسنه کردن روابط به نحوی خشم دشمنان را بر خودمان کم کنیم؛ اما قرآن کریم به‌صراحت به چنین طرز تفکری پاسخ میدهد: "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين*فَتَرَى الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشى‏ أَنْ تُصيبَنا دائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلى‏ ما أَسَرُّوا في‏ أَنْفُسِهِمْ نادِمينَ " در این آیه تصریح شده است کسانی که به کفار میل پیداکرده و پیمان دوستی با آنها بریزند از آنها محسوب میشوند و در ادامه بهانۀ آنها برای چنین عملی را ترس از مشکلات و مسائلی است که ممکن است کفار برایشان ایجاد کنند درحالی‌که خداوند می‌فرمایند در صورت اعتماد به نصرت الهی و ایستادگی فتح نصیب مسلمین خواهد شد. شاید عدهای این‌گونه تصور کنند که هرچند در بلندمدت تجارت آزاد بینالمللی با اقتصادهای دنیا میتواند کشور را در حوزۀ اقتصاد یا حداقل در برخی بخشهای آن به تنبلی و کسالت بکشاند اما درهرحال در کار اقتصادی و تولید باید تقسیم‌کار بین‌المللی صورت پذیرد و هر کشوری در حوزههایی که مزیت دارد و میتواند با کمترین هزینه به تولید بپردازد فعالیت کند و در سایر بخشها از مزیت دیگر کشورها استفاده کند تا کارایی اقتصادی افزایش یابد. در توضیح باید گفت همان‌طور که در بخش قبل اشاره شد این تصور که ما در دنیا دشمنی نداریم تصوری خوشبینانه و غیرواقعی است و جدا دانستن عملکرد سیاسی-نظامی مستکبرین از عملکرد اقتصادی و عدم توجه به توطئههای اقتصادی آنها زمینهساز آسیبپذیری اقتصاد در صورت هجمۀ اقتصادی دشمن است. هرچند تحریمهای اقتصادی اخیر بر اقتصاد کشور مشکلاتی برای کشور پدید آورده و کسی از تحریم شدن استقبال نمیکند اما درهرصورت شاید بتوان دشمنشناسی اقتصادی و توجه به مکر دشمنان را از برکات تحریمهای اقتصادی دانست. در این خصوص آیۀ شریفۀ دیگری را موردبررسی قرار میدهیم: "وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَليلاً*إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصيراً " پیامبر گرامی اسلام-صل الله علیه و آله و سلم- که طبق اعتقادات مستحکم ما و نص صریح آیات هدایت‌شده و نصرتشده به هدایت و نصرت الهی و دائماً متصل به وحی الهی و غرق در توجه به خداوند هستند مورد خطاب خداوند قرار میگیرند که اگر این توجه دائمی حضرت رسول (ص) به خداوند نبود و خداوند در برابر مشکلات ایشان را مدد نکرده و ثابت‌قدم قرار نمیداد، میل و رکون به کفار رخ میداد و که در این صورت عذاب دنیوی و اخروی و عدم نصرت الهی از نتایج آن محسوب میشود. حضرت علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان در این خصوص میفرمایند:" لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ" براى اين بود كه با در نظر داشتن اينكه ركون به معناى كمترين ميل است دلالت كند بر اينكه رسول خدا (ص) ميل به كفار كه نكرد سهل است بلكه نزديك به ميل هم نشد و اينكه فرمود" اليهم" و ركون به مشركين را نسبت دادند به اجابت خواسته‏هاى آنان اين معنا را تأکید مى‏كند و معناى آيه اين است كه اگر ما با عصمت خود تو را پايدارى نمى‏داديم نزديك مى‏شدى به اينكه به‌سوی آنان اندكى ميل كنى، ليكن ما تو را استوار ساختيم و درنتیجه به آنان كمترين ميلى نكردى تا چه رسد به اينكه اجابتشان كنى، پس رسول خدا (ص) ايشان را اجابت نكرد و ذره‏اى ميل به ايشان هم ننمود و نه نزديك بود ميل كند؛ بنابراین واجب است که جوامع مسلمین به‌خصوص کشور ما از این رفتار پیغمبر اسلام (ص) تبعیت کرده و آن را سرلوحۀ کار خود در حوزههای مختلف به‌خصوص اقتصاد قرار دهند زیرا در غیر این صورت مشکلات اقتصادی نه‌تنها برطرف نشده بلکه عذاب دوچندان و مشکلات زندگی گریبان گیر جامعه شده و در آخرت نیز باید منتظر عذابی دردناک‌تر بود. اعتماد به وعدههای الهی از لوازم ایمان و اسلام است و با توجه به‌صراحت آیات شریفه نمی‌توانیم خود را فریب دهیم و برخلاف آن عمل کنیم.
غیرت اقتصادی در برابر بیگانگان
در تبیین این بخش گوشهای از نظرات حضرت آیت‌الله شاهآبادی (ره) را موردبررسی قرار میدهیم. ایشان در ضمن آسیبشناسی مشکلات مسلمین عدم غیرت و جهل آنها در برابر دشمنان را مورد اعتراض قرار داده و میفرمایند: بعضی از غفله و جهله را مشاهده مینمایم که تشکر میکنند از این‌که صنایع دشمن آنها را اداره نموده و میگویند خداوند عالم آنها را خر و حمال ما قرار داده ولی اگر به نظر منصفانه متوجه شوند، میفهمند حمال کسی است که پنبه را یک من، شش قران به دشمن میدهد و یک من، شش‌صد تومان یا متجاوز از او میخرد. حال مشاهده کن ببین خر کیست؟ و آیا این نعمت است که آن را تشکر کنی؟ یا آنکه از جهت عدم اعمال قوۀ عاقله و عامله، خود را مورد انتقام خداوند کردهایم. باید استغفار نموده و عرض کنیم:"رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين " و تغییر دهیم بیحسی را به حس و بیغیرتی را به غیرت و آیۀ شریفۀ:" جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ " و آیۀ شریفۀ"فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُم" را به‌موقع به اجراء گذارده و کفار را در امتعۀ آنها کشته و به ترک مخالطه و مراوده بر آنها خشم نماییم و حس حاجت را منظم عالم خود گردانیده و در این مقام برآییم که امتعۀ مسلمین را مغتنم دانسته و حوائج را به خود آنها و در خود آنها اداره نماییم. 
در آیۀ شریفۀ 28 سورۀ توبه به صراحت بیان شده است که مشرکان نجس هستند و با آنها در ارتباط نباشید و آنها را به مسجد الحرام راه ندهید و فکر نکنید که در این صورت دچار زیان و فقر میشوید بلکه خداوند شما را غنی میکند: "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ حَكيمٌ "
نفی کمک اقتصادی به ظالم
در قضایای اخیر که عربستان سعودی با هجوم ظالمانه و ناجوانمردانه به مردم بیگناه یمن ظلم را به نهایت رساندهاست این مسئله مطرح شد که در چنین شرایطی عمرۀ مستحبی و حج غیرواجب کمک به ظالم هست یا خیر؟ از دیگر موارد میتوان به قدرتهای استکباری و تابعین آنها اشاره کرد. آیا کمک و همکاری اقتصادی با چنین کشورهایی کمک به ظالم محسوب نمیشود.
در این مورد به چند مسئله از رساله‌ی حضرت امام رحمه‌الله اشاره می‌کنم که امام خامنهای (مدظله) نیز درباره‌ی آن‌ها همان فتوا را داده‌اند؛ یعنی هر دو بزرگوار درباره‌ی این مسائل، نظر یکسانی دارند. برای مثال، در مسئله‌ی ۲۸۲۹ آمده است: «اگر به‌واسطۀ توسعۀ نفوذ سیاسی یا اقتصادی و تجاری اجانب، خوف آن باشد که تسلط بر بلاد مسلمین پیدا کنند، واجب است بر مسلمانان، دفاع به هر نحو که ممکن است و قطع ایادی اجانب چه عمال داخلی باشند، یا خارجی» بنابراین مسئولان امر باید در این خصوص توجه بیشتری به خرج دهند بهویژه اینکه واردات بیرویه در دوران پیش از انقلاب همین مشکلات را برای کشور به وجود آورد.
مسئله‌ی (۲۸۳۱) بعدی این است که «اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این‌گونه روابط و حرام است این نحو تجارت» طبق این کلان نگری حضرت امام (ره)، حکومت‌ها و دولت‌ها مجاز به ایجاد رابطه با حکومت یا کشوری مثل رژیم صهیونیستی که رابطه‌ی تجاری آن به اقتصاد مسلمانان ضربه می‌زند یا اصلاً در ‌حال جنگ با مسلمانان است، نخواهند بود. می‌توان گفت امروزه که بسیاری از این دشمنان با یکدیگر متحد شده‌اند و ایران را تحریم کرده‌اند، کشورهای اسلامی و دولت‌های آن‌ها نیز باید با یکدیگر متحد باشند و در خصوص تجارت عدم سلطۀ غربیها را نصبالعین خود قرار دهند.
در مسئله‌ی (۲۸۳۲) بعد آمده است «اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این‌گونه رابطه و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه، به هر نحو ممکن است.» 
بر این اساس اولاً باید در حوزۀ دشمنشناسی اقتصادی و توجه به توطئههای اقتصادی تلاش کرد و ثانیاً نباید در برابر محصولات وارداتی غرب بیتفاوت بود زیرا درهرصورت مسلمین باید مستقل از دیگران بر اساس دستورات اسلام جامعه و حکومت خود را اداره کنند: " وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ " ثالثاً نباید نسبت به آثار وضعی و فرهنگی محصولات غربی سهلانگار بود زیرا مصنوعات و محصولات صرفاً ساختۀ مواد نیستند بلکه پیوست فرهنگی دارند و متناسب با نیازها و فرهنگها ساختهشده و چه‌بسا کشورهایی که با استفاده از کالاها و محصولات دیگران دچار استعمار شدهاند و شاید بهترین مثال ایران در زمان حکومت پهلوی باشد که دراین‌باره مطالبی ذکر شد.
از سویی در این خصوص باید به حفظ عزت مسلمین نیز توجه شود. اینکه مسلمین در مواردی که توانایی دارند به‌جای تلاش برای رفع نیاز به دیگران وابسته باشند منافی عزت مسلمین است. بر اساس آیۀ شریفۀ "وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُون " هر فعالیت اقتصادی و تجارتی که منافی عزت مسلمین باشد از قبیل واردات کالا به صورتی که در صورت دشمنی دشمنان و توطئۀ آنها و تحریم خدشهای به جامعۀ مسلمین وارد سازند و قبض و بسط امور مسلمین را در اختیار بگیرند.
در حدیثی از امام موسی کاظم(ع) آمده است که: عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ حَمْلِ الْمُسْلِمِينَ إِلَى الْمُشْرِكِينَ التِّجَارَةَ قَالَ إِذَا لَمْ يَحْمِلُوا سِلَاحاً فَلَا بَأْسَ  
در حدیث دیگری آمده است که: وَ عَنْهُمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْفِئَتَيْنِ تَلْتَقِيَانِ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ أَبِيعُهُمَا السِّلَاحَ فَقَالَ بِعْهُمَا مَا يَكُنُّهُمَا الدِّرْعَ وَ الْخُفَّيْنِ وَ نَحْوَ هَذَا 
از مجموع این دو حدیث شریف استنباط میشود که نحوۀ تجارت به‌گونه‌ای باشد که مسلمین به خطر نیفتند یعنی سلاح باید به‌گونه‌ای باشد که در دفاع به کار رود نه هجوم هرچند ممکن است برخی فقها در زمان جنگ همین را هم حرام بدانند. پس در شرایطی که در جنگ اقتصادی هستیم رابطۀ اقتصادی باید به نحوی باشد که موجب قدرتمند شدن ظالم و کمک به او و درنهایت هجمۀ اقتصادی علیه بلاد مسلمین نباشد.
همچنین آمده است که: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرٍو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع فِي وَصِيَّةِ النَّبِيِّ ص لِعَلِيٍّ ع قَالَ يَا عَلِيُّ كَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَشَرَةٌ الْقَتَّاتُ إِلَى أَنْ قَالَ وَ بَائِعُ السِّلَاحِ مِنْ أَهْلِ الْحَرْبِ  
جناب شیخ حر عاملی (ره) درباره این حدیث میفرمایند: أَقُولُ وَ يَأْتِي مَا يَدُلُّ عَلَى تَحْرِيمِ مَعُونَةِ الظَّالِمِ
این مبانی و اصولی که از قرآن، احادیث، اصول اندیشههای امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظلهالعالی) و علماء اسلام ذکر شد به‌هیچ‌وجه به معنای بسته بودن در اقتصاد کشور به روی دنیا نیست بلکه اولاً باید تعریف از دنیا را از چند کشور قلدر و زورگو عوض کرد و دانست که دنیا صرفاً همین چند کشور نیستند و ثانیاً راه‌حل مشکلات اقتصاد کشور نگاه به بیرون نیست چون تا دشمن دشمن است یا به‌عبارت‌دیگر تا جمهوری اسلامی ایران بر اصول خود پافشاری میکند توطئه و مکر و جنگ اقتصادی نیز برقرار خواهد بود.
نتیجه‌گیری
بررسی که بر بیانات امام خامنهای (مدظلهالعالی) و سیاستهای کلی برداشت میشود این است که تاکنون دیده نشده است که ایشان به‌صراحت همکاری و همراهی و رابطۀ حسنه اقتصادی آزاد با قدرتهای مستکبر و تابعین آنها را توصیه کنند درحالی‌که هم در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و هم دیگر بیانات و سیاستها بر همکاری و رابطه اقتصادی با کشورهای مسلمان و همسایه و مستضعف جهان و نهایتاً کشورهایی که در حد قابل قبولی استقلال خود را از مستکبرین و تابعین آنها حفظ کردهاند مانند بسیاری از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد که اتفاقاً در دورۀ اخیر که اجلاس در تهران برگزار شد بسیاری از آنها به رابطۀ اقتصادی با کشور تمایل نشاندادهاند؛ بنابراین باید از این ظرفیت استفاده کرد و با دیپلماسی اقتصادی قوی علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی خود و کشورهای مسلمان و برادر، زمینۀ جذب سایر کشورها به جریان تقابل با مستکبرین و دشمنان ملت را فراهم کنیم. این رویکرد در برونگرایی که مبتنی بر آرمانهای انقلاب، امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) است زمانی ثمر خواهد داد که رویکردی درون‌زا برای مقاوم‌سازی اقتصاد کشور اتخاذ شود.


گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر