۲۵ دی ۱۳۹۱ - ۲۳:۴۱
کد خبر: ۱۳۰۹
اندیشکده گیت استون با اشاره به اینکه اروپا همواره با بیشتر برنامه‌های اسرائیل مخالف است، نوشت: بیشتر اعضای اتحادیه اروپا به قطعنامه سازمان ملل برای به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان کشور ناظر غیرعضو رأی مثبت دادند.
اندیشکده "گیت استون”، در مقاله‌ای به قلم "مایکل کورتیس″ نویسنده کتاب "آیا اسرائیل باید وجود داشته باشد؟”، می‌نویسد: اسرائیل نگرش اتحادیه اروپا نسبت به خودش را خصمانه ارزیابی می‌کند، چون این اتحادیه در درگیری‌های اسرائیل-فلسطین و در به بن‌بست رسیدن مذاکرات صلح اسرائیل را بیشتر از فلسطین مقصر می‌داند.

 قطعنامه سازمان ملل به نفع صلح فلسطین و اسرائیل نیست

ظاهراً چک‌ها دریافتد که قطعنامه سازمان ملل مبنی بر پذیرش فلسطین به عنوان کشور ناظر غیرعضو نه تنها اقدامی یک‌جانبه از جانب فلسطینی‌ها در نقض پیمان‌های اسلو بود، بلکه نقض مستقیم تعهدات پیشین -که برخی‌شان به اتحادیه اروپا بود- برای مذاکرات دوجانبه هم محسوب می‌شد.

جالب اینجاست که این قعطنامه به جای آنکه فرایند صلح را تقویت کند، مقامات فلسطین را به عدم مذاکره با اسرائیل یا مصالحه بر سر راه‌حلی منطقی تشویق می‌کند، زیرا آنها را به این فکر می‌اندازد که با عبور از اسرائیل و مراجعه مستقیم به اتحادیه اروپا و سازمان ملل فواید بیشتری عایدشان می‌شود.

 دستاوردهای اتحادیه اروپا شایسته جایزه نوبل صلح نبود

جایزه صلح نوبل در ۱۰ دسامبر سال ۲۰۱۲ به اتحادیه اروپا اهدا شد، اتحادیه‌ای که ترکیبی اقتصادی و سیاسی از ۲۷ کشور اروپایی است؛ در واقع اتحادیه اروپا می‌تواند به برخی از موفقیت‌هایش ببالد، چون پس از قرن‌ها جنگ بین کشورهای اروپایی بالأخره صلحی بینشان برقرار شده است.

فرانسه و آلمان پس از خصومت‌های بسیار آشتی کرده‌اند، و کشورهای بلوک شوروی سابق در اروپای شرقی نیز به شکلی هماهنگ در ساختار اروپا ادغام شده‌اند. اما مشکل اینجاست که اتحادیه اروپا نتوانست به وحدت اقتصادی و پولی درستی دست یابد؛ نتوانسته وحدت ارزی‌اش را کامل کند، و کمک چندانی به صلح در خاورمیانه نکرده که شایسته چنین جایزه بزرگی باشد، یا برای حل مشکل اعراب-اسرائیل قدم چندانی برنداشته است.

 آخرین اشتباه اتحادیه اروپا رأی مثبت به قطعنامه مربوط به فلسطین بود

آخرین نمونه ناکارآمدی‌های اتحادیه اروپا را هم می‌توان در رأی ۲۹ نوامبر ۲۰۱۲ به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای فلسطین دید، قطعنامه‌ای که فلسطین را به عنوان "کشور ناظر غیرعضو” به رسمیت می‌شناخت. تقریباً تمامی اعضای اتحادیه اروپا به این قطعنامه رأی مثبت دادند، ۱۳۸ موافق، ۹ مخالف، و ۴۱ رأی ممتنع جمع‌آوری شد؛ جمهوری چک از مخالفان و آلمان از ممتنعان بود. و همانطور که گفتیم این قطعنامه بر روند صلح فلسطین و اسرائیل تأثیر عکس خواهد داشت.

 اتحادیه اروپا طرفدار مذاکرات صلح اسرائیل-فلسطین بوده

اتحادیه اروپا فاقد یک سیاست خارجی منسجم است و اعضای این اتحادیه در مورد مسائل زیادی موضع‌گیری‌های متفاوتی داشته‌اند، از جمله جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲، پیشنهادهای صلح سال ۱۹۹۶، و جنگ عراق در سال ۲۰۰۳؛ اما اظهارات متفاوت اتحادیه اروپا به نوعی انسجام در نگرش به اسرائیل، به طور خاص، و به درگیری اعراب-اسرائیل، به طور کلی منتهی شده است. اتحادیه اروپا طرفدار مذاکرات صلح و راه‌حل دوکشوری شدن بوده است، اما دائماً منتقد ساخت شهرک‌های اسرائیلی بوده و این شهرک‌سازی‌ها را طبق قوانین بین‌المللی غیرقانونی قلمداد کرده است.

شهرک‌های اسرائیلی که در زمین‌های دولتی یا عمومی ساخته می‌شوند یکی از اختلافاتی هستند که باید در مذاکرات مستقیم اسرائیل-فلسطین مطرح شوند. اما مانع صلح نیستند، ولی پیشتر و همچنین اخیراً بهانه‌ای برای آمریکا و در نتیجه فلسطین شده‌اند تا از مذاکرات صلح سر باز زنند. اعراب از کنفرانس خارتوم در سپتامبر سال ۱۹۶۷، یعنی سه ماه پس از جنگ شش روزه، با مذاکره، صلح و به رسمیت شناختن اسرائیل مخالفت کرده‌اند. اسرائیل به دنبال تسخیرش به دست اردن در حمله پنج کشور عرب به اسرائیل در ۴۹-۱۹۴۸، یک روز پس از تولد این کشور، در اقدامی تدافعی شرق اورشلیم و کرانه باختری رود اردن تصرف کرد.

اتحادیه اروپا باید نکاتی را متذکر شود که روند صلح را تسهیل می‌کنند

حالا که اسرائیل چندین بار پیشنهاد کرده که در ازای صلح، سرزمین‌های فلسطینیان را به آنها بازگرداند و این پیشنهادش رد شده، بعید نیست فکر کند که از آنها انتظار می‌رود که تا ابد این سرزمین‌ها را در کنترل خود داشته باشند تا شاید روزی اعراب تمایل پیدا کردند که به میز مذاکره بازگردند.

اتحادیه اروپا باید متذکر شود که اسرائیل شهروندانش را از مناطق نوار غزه که پیشتر در دست داشتند خارج کرده است؛ باید متذکر شود که اگر مجازاتی برای متجاوزان در نظر گرفته شود، از تجاوز به خاک دیگری می‌پرهیزند؛ و چون فلسطینی‌ها مدام تکرار می‌کنند که این سرزمین، "از رود اردن تا دریای مدیترانه” متعلق به آنهاست، به فلسطینی‌ها، کشورهای عرب و مسلمان و حتی گاه به سازمان ملل بگویند که کل اسرائیل شهرکی است که ساخته شده، و ساخت شهرک‌های اطراف اورشلیم مانع برگزاری ۳۰۰ جلسه مذاکره بین اسرائیل و فلسطین در خلال نوامبر ۲۰۰۷، مذاکرات کنفرانس آناپولیس، و سال ۲۰۰۸ نشد.

 جامعه اروپا از ابتدا بر رعایت حقوق فلسطین تأکید داشت

اتحادیه اروپا همچنین مشروعیت الحاق اورشلیم به اسرائیل را به رسمیت نشناخت و به کرات بر حق مردم فلسطین برای اعلام خودمختاری تأکید کرده است. درست است که اتحادیه اروپا نمی‌خواهد با آمریکا مخالفت آشکار ورزد، اما هرازچندگاهی پیشنهاداتی متفاوت برای حل مشکل اعراب-اسرائیل داده است. نخستین اظهار رسمی گروه اروپایی در مورد درگیری، در ۶ نوامبر ۱۹۷۳، در جلسه وزرای خارجه ۹ دولتی که اعضای جامعه اروپا را تشکیل دادند، مطرح شد.

در این اظهاریه آمد که تصرف قهری سرزمین‌ها نارواست و اسرائیل باید به اشغال آن سرزمین‌هایی از اعراب که از درگیری ۱۹۶۷ به این سو نگاه داشته خاتمه دهد، و در هرگونه حل درگیری نیز باید حقوق مشروع فلسطینی‌ها لحاظ شود. جامعه اروپا در اظهارات بعدی خود از راه‌حلی عادلانه و پایدار حرف زد که نگاه داشتن "سرزمین مردم فلسطین” را الزامی سازد.

 اروپایی‌ها همیشه به اسرائیل بیش از فلسطین انتقاد داشتند

کمیسیون اروپا در بیانیه ونیز که در ۱۳ ژوئن سال ۱۹۸۰ منتشر شد پا را از این هم فراتر گذاشت و گفت: "مردم فلسطین باید اجازه داشته باشند تا اعلام خودمختاری کنند”، و سازمان آزادی‌بخش فلسطین هم باید وارد جریان مذاکرات صلح شود. کمیسیون اروپا همواره تأکید کرده که شهرک‌سازی‌های اسرائیل طبق قوانین بین‌المللی غیرقانونی است.

به دنبال بیانیه ونیز اظهارات دیگری نیز از جانب کشورهایی مطرح شد که بعدها عضو اتحادیه اروپا شدند –کشورهایی که تمامشان به برخی رفتارهای اسرائیل انتقاد داشتند و حقوق فلسطین را تأیید می‌کردند. کشورهای اروپایی منتقد پاسخ "نامتناسب” اسرائیل در "عملیات سپر آهنین” به حملات موشکی حماس در غزه در سال ۲۰۰۸ بودند، اما به تروریست‌هایی که آن موشک‌های را پرتاب کرده‌ بودند انتقاد کمتری کردند.

اروپایی‌ها به محاصره دریایی غزه نیز انتقاد داشتند، در حالیکه اسرائیل برای جلوگیری از رسیدن سلاح به دست افرادی که دشمن قسم‌خورده اسرائیل بودند غزه را محاصره کرده بود؛ از طرف دیگر، اروپایی‌ها در مورد تعداد زیاد موشکی که قاچاقی به غزه می‌رسید تا گروه تروریستی حماس برای نابودی اسرائیل استفاده کند اظهار نظر زیادی نمی‌کردند.

 اسرائیل نگرش اتحادیه اروپا به خودش را متعصبانه ارزیابی می‌کند

اتحادیه اروپا هیچ نقشی در کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱ نداشت، اما همراه با آمریکا و سازمان ملل متحد و روسیه عضو گروه چهارنفره خاورمیانه شد که برای تسهیل روند صلح، در مادرید سال ۲۰۰۲، تشکیل شد. اتحادیه اروپا و اسرائیل در مسائل بسیاری با هم اختلاف نظر داشته‌اند.

اروپایی‌ها علاوه بر بسیاری رفتارها، شهرک‌سازی‌های اسرائیل در اورشلیم و کرانه باختری، ساخت نرده امنیتی، و افتتاح تونل دیوار غربی در سپتامبر ۱۹۹۶، و حق اسرائیل نسبت به شرق اورشلیم، که طبق قوانین اردن نه تنها به روی اسرائیل بسته بود، بلکه در آنجا به شدت به اسرائیلی‌ها بی‌حرمتی می‌شد (مثلاً سنگ قبر اسرائیلی‌ها در کوه زیتون را کفپوش دستشویی‌های اردنی می‌کردند)، را مورد انتقاد قرار داده‌اند. اختلاف نظرهای بعدی مربوط به تعطیل کردن "خانه خاوری”، قرارگاه سازمان آزادی‌بخش فلسطین در اورشلیم، می‌شود که برای دعوت نمایندگان خارجی استفاده می‌شد و در نتیجه عملاً به وزارت خارجه فلسطین تبدیل شده بود.

اتحادیه اروپا در ۱۰ دسامبر ۲۰۱۲، اظهارات رهبران حماس، که حق حیات اسرائیل را منکر شده بودند، محکوم کرد و "غیرقابل قبول” خواند، اما بلافاصله برنامه‌های اسرائیل برای ساخت شهرک‌های بیشتر را نیز محکوم کرد. جای تعجب نیست اگر اسرائیل نگرش و سیاست اروپایی‌ها را، اگر نه خصمانه، بی‌طرفانه هم نداند.

روابط اقتصادی اتحادیه اروپا و اسرائیل نیز چندان خوب نیست

روابط اقتصادی بین این دو طرف نیز فراز و نشیب دارد و گاه توافقات تجاری با تصمیم اروپا برای تحریم محصولات اسرائیلی به هم می‌خورد. پیوندهای اقتصادی بازمی‌گردد به سال ۱۹۶۴ بین اسرائیل و جامعه اقتصادی اروپا و به توافق همکاری سال ۱۹۹۵ که در سال ۲۰۰۰ تصویب شد و شورای همکاری نیز آن را رسماً به سرانجام رساند و در این شورا هر طرف در مورد مسائل اقتصادی، تجاری و تکنولوژیکی برای دیگری امتیازاتی قائل شد.

اتحادیه اروپا بزرگ‌ترین بازار صادرات اسرائیل و دومین منبع بزرگ واردات، پس از آمریکا، است. صادرات اسرائیل به اتحادیه اروپا معاف از گمرکی است، اما این قانون شامل کالاهایی که در شهرک‌ها تولید شوند نیست.

 منافع اتحادیه اروپا در کشورهای عربی مانع حمایت از اسرائیل است

با اینکه طرح اجرایی ۹ دسامبر ۲۰۰۴ تمامی حوزه‌های همکاری را پیشنهاد می‌دهد که می‌توان از میان آنها به همکاری سیاسی بیشتر، ارتقا وضع حقوق بشر، کمک به چندفرهنگی شدن، و مبارزه با ضدیهودی‌گری، نژادپرستی، بیگانه‌هراسی و اسلام‌هراسی اشاره کرد، این پیشنهادات به ندرت به در عمل به جایی رسیدند.

علیرغم برخی انتقادات صوری اروپا به اقدامات فلسطین، به نظر می‌رسد که تعصب نسبت به اعراب و نگرش فلسطینی‌ها، هم در تصمیمات سیاسی و هم در ادبیاتی که به کار می‌برند، در دیدگاه اروپاییان نهادینه شده باشد. اروپایی‌ها اکنون کاملاً از حضور اعراب و مسلمانان در کشورهایشان، و مشکلات سیاسی و اجتماعی این حضور، و همچنین افزایش سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی اعراب، آگاهی کامل دارند.

اروپایی‌ها هم مستقیماً و هم از طریق آژانس کمک‌رسانی به فلسطین در سازمان ملل، به پناهندگان فلسطینی کمک رسانده‌اند و به مقامات فلسطینی پول و وام داده‌اند. اروپایی‌ها در کشورهای عربی منافعی دارند که بر اساس آن می‌توانند همواره واردات نفتی ارزان و ثابتی داشته باشند، در این کشورها سرمایه‌گذاری کنند و ساکنان این کشورها را مصرف‌کننده کالاهای اروپایی کنند.

روابط و سیاست‌های سازمانی دست و پای اروپایی‌ها را بسته، از جمله سیاست جهانی مدیترانه، سیاست سال ۲۰۰۴ منطقه اروپا، گفتگوی اروپا-اعراب، و فرایند بارسلونا (همکاری اروپا-مدیترانه) که در سال ۱۹۹۵ آغاز شد، و این سیاست‌ها و روابط با هدف توسعه اقتصادی و مثلاً اصلاحات دموکراتیک طراحی شده‌اند. اتحادیه اروپا در تمامی این پیوندها مخالفتش با شهرک‌سازی‌های اسرائیل، یا اصلاح موقعیت اورشلیم را ابراز داشته است.

 اتحادیه اروپا همواره با بیشتر برنامه‌های اسرائیل مخالف بوده

اما پیوندهای بین اسرائیل و اتحادیه اروپا به خوبی و استحکام پیوندهای اتحادیه اروپا با کشورهای عربی نیست. اتحادیه اروپا اغلب اقدامات اسرائیل را "نامتناسب” و شدیدتر از اقدامات فلسطین ارزیابی می‌کند، اسرائیل را به دلیل عدم پیشرفت در مذاکرات صلح سرزنش می‌کند، و کمتر از حق اسرائیل برای دفاع از خودش حمایت می‌کند.

اتحادیه اروپا همیشه از بیشتر برنامه‌های اسرائیل "عمیقاً منزجر” است و با آنها به شدت مخالفت می‌ورزد. انتقادات شدید و افراطی آنها در اظهارات "کاترین اشتون”، نماینده ارشد اتحادیه اروپا در امور خارجه و سیاست امنیتی، در مورد خاورمیانه آشکار می‌شود. او همواره تیغ تیز انتقاداتش به سمت اسرائیل است.

او در اظهارات اخیرش در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۲، در مقر اتحادیه عرب در قاهره گفت: "شهرک‌سازی‌های اسرائیل غیرقانونی است، مانع بزرگی بر سر راه صلح است و تهدیدی است که راه‌حل دوکشوری شدن را ناممکن می‌سازد.”

یعنی هیچ‌کس به او نمی‌گوید که شهرک‌سازی‌ها مانع مذاکرات صلح نیستند و فلسطینی‌ها هم که دوست دارند تصمیمات یک‌طرفه‌ای اتخاذ کنند هنوز تمایلی به شرکت در مذاکرات برای رسیدن به راه‌حل دوکشوری شدن یا هر راه‌حل دیگر ابراز نکرده‌اند؟

 اتحادیه اروپا اسرائیل را مسئول به بن‌بست رسیدن مذاکرات صلح می‌داند

اتحادیه اروپا باید این واقعیت را بپذیرد که درگیری‌ها ادامه دارند چون فلسطینی‌ها حقی برای حیات کشور اسرائیل قائل نیستند. اما ظاهراً چک‌ها دریافتد که قطعنامه سازمان ملل مبنی بر پذیرش فلسطین به عنوان کشور ناظر غیرعضو نه تنها اقدامی یک‌جانبه از جانب فلسطینی‌ها در نقض پیمان‌های اسلو بود، بلکه نقض مستقیم تعهدات پیشین –که برخی‌شان به اتحادیه اروپا بود- برای مذاکرات دوجانبه هم محسوب می‌شد.

اگر تنها نقش اتحادیه اروپا در مسائل خاورمیانه را در نظر بگیریم هم باید بگوییم که این اتحادیه شایسته دریافت جایزه صلح نوبل نبود. بهتر بود کمیته نوبل، به منظور قدردانی از اقدام درست، جایزه‌ای برای جمهوری چک می‌فرستاد.
منبع: فارس
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر