۲۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶
کد خبر: ۱۳۰۵۴
به مناسبت روز ملی فناوری هسته ای
ایرانیان به جهانیان اثبات کرده اند که در دستیابی به عرصه های علم و فناوری موفق بوده اند و فناوری هسته ای از جمله ی مواردی است که دانشمندان ایرانی با شکستن انحصار آن توانستند وارد باشگاه هسته ای جهان شوند و تیم سخت کوش مذاکره کننده با ایجاد تعامل و دیپلماسی سازنده، نام ایران را در فهرست کشورهای دارنده این صنعت ثبت کرد.
انرژی به مفهوم توانایی انجام دادن کار است که در جهان امروز به عنوان یک عامل راهبردی به شمار می رود و به صورت های مختلفی وجود دارد که از آن میان می توان به انرژی شیمیایی، الکتریکی، مکانیکی، گرما (حرارتی)، نور (تابشی)، هسته ای و سوخت های فسیلی اشاره کرد. از میان این انرژی ها، سوخت های فسیلی چون زغال سنگ، نفت و گازوئیل مقدار زیادی از انواع آلاینده ها همانند ترکیبات کربن و گوگرد را وارد محیط زیست می سازند که برای سلامت انسان زیانبار است و در کنار آن افزایش میزان گازهای گلخانه ای نیز، هزینه های گوناگونی را به جامعه تحمیل می کند که جلوگیری از تولید بی رویه آن ضروری به نظر می رسد.

بنابراین انرژِی هسته ای را می توان بهترین گزینه ی موجود برای مصارف مفید و بهینه در جوامع مختلف نام برد که ایران نیز از کاربرد این انرژی بی بهره نبوده است. انرژی هسته ای کاربردهای زیادی در پزشکی، علوم، صنعت، کشاورزی و... دارد که به تمامی انرژی های دیگر قابل تبدیل است اما هیچ انرژی به انرژی هسته ای تبدیل نمی شود.

ایران در 1336 خورشیدی به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیوست و با امضای پیمان عدم تکثیر سلاح های هسته ای در 1347 خورشیدی به حضور خود در این عرصه ثبات بخشید و سرانجام در 1353هجری خورشیدی سازمان انرژی اتمی ایران تشکیل شد.

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در 1357 هجری خورشیدی، رویکرد کشورهای غربی در خصوص همکاری برای دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز با کشورمان تغییر کرد و این روند پس از وقوع هشت سال جنگ تحمیلی به توقف فعالیت های هسته ای منجر شد.

اما با گذشت زمان جمهوری اسلامی ایران با وجود دانشمندان و اندیشمندان بنام در عرصه ی انرژی هسته ای، ضرورت کاربرد این انرژِی را بیش از پیش احساس کرد و این گونه در زمینه ی فناوری های هسته ای به پیشرفت های نوینی دست یافت.

این دستاوردها شامل رادیو داروها (داروهای نشاندار از رادیو اکتیو برای تزریق به بیمار)، تولید کیک زرد، تولید برق به روش گداخت هسته ای، تولید اکسیژن 18، رونمایی از سوخت نمونه ی رآکتور تهران و نمونه ی اول نسل سوم سانتریفیوژ، راه اندازی نیروگاه بوشهر می شود.

دانشمندان و نخبگان ایران، در بیستم فروردین 1385 هجری خورشیدی، با گشایش دومین مجموعه ی جدید سانتریفیوژهای تأسیسات هسته ای نطنز، به مرحله ی صنعتی غنی سازی اورانیوم دست یافتند و بدین مناسبت، شورایعالی انقلاب فرهنگی برای قدردانی از تلاش های افتخارآمیز دانشمندان هسته ای، این روز را در تقویم رسمی کشورمان به عنوان «روز ملی فناوری هسته ای» نام گذاری کرد.

نامگذاری بیستم فروردین به عنوان روز ملی فناوری هسته ای؛ حامل پیامی برای پیشرفت روزافزون ایران در این زمینه برای جهانیان شد؛ بنابراین قدرت های انحصارطلب برآن شدند تا با اعمال تحریم ها و محدویت های سیاسی و اقتصادی بی شمار، به گمان خود در مسیر توسعه و پیشرفت این ملت بزرگ سنگ اندازی کنند تا آنها را از دستیابی به اهداف و خواسته های خود بازدارند اما مقاومت و ایستادگی مردمان این مرزوبوم، دیپلماسی فعال دولت یازدهم و رویکرد تعامل سازنده ی ایران با جهان در ارتباط با اعتمادسازی در مساله ی هسته ای، سبب احقاق حقوق ایرانیان شد.

بیانیه ی سوییس از جمله ی دستاوردهای بزرگ تیم مذاکره کننده ی ایران بود که با وجود تثبیت حقوق هسته ای ایران و به رسمیت شناختن این حق به وسیله ی قدرت های جهانی، تحریم های ظالمانه و قطعنامه های تحمیلی برداشته خواهد شد.

**پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به بهانه ی روز ملی هسته ای با «مهدی مطهرنیا» عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی گفت و گو کرده است.

مطهرنیا با اشاره به سویه گیری های دنیای مدرن برای مدیریت آینده ی انرژی در جهان گفت: ایران نیز از این سویه گیری ها بی نصیب نبوده و با این نگرش جهانی به عنوان یک کشور در حال توسعه پس از وقوع انقلاب اسلامی تلاش کرد که به کلوپ هسته ای بپیوندد و استفاده از انرژی هسته ای را به عنوان یکی از انرژی های پاک در دستور کار خود قرار دهد.

وی در ادامه یادآور شد: استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی یکی از شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی به شمار می رفت که چگونگی دستیابی به استقلال حقیقی را مورد توجه قرار می داد. در این مسیر نیز مساله ی خروج از اقتصاد تک محصولی به عنوان راه حلی اساسی مورد عنایت جدی مسوولان قرار گرفت و بدین ترتیب آنها دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز را در دستور کار خود قرار دادند و پس از جنگ تحمیلی و در دولت سازندگی، دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز در جهت جایگزینی سوخت های فسیلی در تولید برق و استفاده از آن در سطوح و لایه های گوناگون پزشکی، کشاورزی و صنعتی به تدریج مطرح شد.

این استاد دانشگاه مقاومت 12 ساله ی ایرانیان را در زمینه ی فعالیت های هسته ای موجب تثبیت جایگاه ایران به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده این انرژی دانست و اظهار داشت: احیای نیروگاه بوشهر و همچنین سرعت بخشیدن به دستیابی انرژی هسته ای صلح آمیز باعث شکل گیری موفقیت هایی شد که هم اکنون در مراکزی چون نطنز، فردو و حوزه های تحقیقاتی که در این زمینه وجود دارند، شاهد آن هستیم. تکیه بر دانشمندان هسته ای در بخش بومی شده آن و تلاش های خستگی ناپذیر آنها در این چند دهه، با وجود ایجاد یک فضای گفتمانی که از طرف قدرت های بزرگ شرایط محدودی را فراهم کرده بودند سبب شد تا این مقاومت 12 ساله، جایگاه ایران را به عنوان یکی از کشورهای تولیدکننده انرژی هسته ای در جامعه ی بین المللی پس از لوزان تثبیت کند.

این کارشناس سیاسی جایگاه هسته ای ایران را در میان کشورهای دارنده ی این قدرت و توان، جایگاهی قابل قبول خواند و گفت: این جایگاه نه تنها به خاطر رویکرد فنی آن بلکه به واسطه ی تلاش های سیاسی که ایران در جهت برداشتن مقاومت های فراروی خود در دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز انجام داده، به دست آمده است.

مهدی مطهرنیا در توضیح بخش فنی پرونده ی هسته ای ایران یادآور شد: ایران توانست با تکیه بر انباشته و داشته های درونی خود در یک فضای ناشی از فشارهای منطقه ای و بین المللی، با همه ی فراز و نشیب ها که در برابر دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز قرار داشتند، اکنون بعد از بیانیه ی سوییس به عنوان یک عضو باشگاه هسته ای پذیرفته و در مقامی دیده شود که می تواند صادر کننده ی دانش هسته ای به جهان باشد و در این زمینه فعالیت ایران به رسمیت شناخته می شود که این امر، قدرت و توان فنی ایران را نشان می دهد.

این کارشناس مسایل سیاسی قدرت و توان سیاسی ایران را مهم تر از ظرفیت فنی ارزیابی کرد و گفت: دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز با وجود تحریم های فلج کننده و رو به افزایش به وسیله ی قدرت های بزرگ جهان پس از مذاکرات 18 ماهه میان ایران و 1+5، هم اکنون ایران را به عنوان یک موجودیت مهم در چارچوب معادلات مربوط به دستیابی انرژی هسته ای صلح آمیز مطرح کرد و اکنون الگوی 1+5 بر حل بحران هسته ای ایران از منظر منطق مدل سازی سیاسی در جهت حل و فصل بحران های بین المللی مورد عنایت بیشتری قرار خواهد گرفت.

مهدی مطهرنیا بیانیه ی سوییس را از چند جنبه مورد بررسی قرار داد که عبارتند از: تفاهم نامه معطوف به نیات، تفاهم نامه معطوف به فرایند عمل یا کنش، تفاهم نامه معطوف به اهداف بازیگران و تفاهم نامه معطوف به نتایج یا پژواک های آن.

آینده پژوه مسایل سیاسی در توضیح تفاهم نامه معطوف به نیات بازیگران، با اشاره به 35 سال تنش در روابط ایران و غرب و به خصوص آمریکا اظهار داشت: بیانیه ی سوییس نشان داد که پس از 35 سال تنش، ایران و ایالات متحده آمریکا در روابط خود به دنبال ایجاد فضای اعتماد سازنده هستند. لذا از این منظر می توان گفت که این موفقیت دیوار بی اعتمادی میان ایران و ایالات متحده آمریکا را به عنوان بازیگران مرکزی و کنش گر اصلی، دچار یک شکاف واضح و آشکار کرد.

این استاد دانشگاه در تشریح تفاهم نامه معطوف به فرایند عمل یا کنش بازیگران گفت: لوزان و پیش از آن، ژنو 3 ثابت کرد که راه حل معقولانه و خردورزانه در چارچوب ادبیات سیاسی و دیپلماسی حرفه ای می تواند هزینه های کمتر و اهداف بیشتری را محقق سازد. سیاست مداران بزرگ، سیاستمدارانی هستند که با کمترین منابع بیشترین منافع را کسب و راه حل های معقولانه امروز را مدیریت کنند و با رویکردهای خردورزانه، فردای بهتری را برای ملت های خود رقم بزنند. دیپلماسی هسته ای در سال های گذشته بیانگر استفاده ی بهینه ی تیم مذاکره کننده از فرایند عمل معقولانه و خردورزانه یی است که بیانیه ی سوییس دستاورد آن محسوب می شود.

مهدی مطهرنیا 2 هدف را برای ایران ترسیم کرد و افزود: نخستین هدف ایران، دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز در حد نیازهای کشور و اهداف تعریف شده بود که اکنون در لوزان حاصل شده است. حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای صلح آمیز در داخل کشور با غنی سازی اورانیوم و 6 هزار سانتریفیوژ نسل پیشرفته شکل و محتوا می پذیرد. از طرف دیگر هدف دوم و در عین حال مهم، رفع تحریم ها بود، تحریم ها نیز هم اکنون در وضعیتی قرار گرفته که برداشته خواهد شد و این برداشته شدن تحریم ها یک پیروزی درخشان برای جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات گذشته به شمار می رود. اگرچه تحمیل این تحریم ها به ویژه در دولت های نهم و دهم باید مورد توجه قرار بگیرد و نقدهای سازنده ای در زمینه ی آن از منظر غفلت های داخلی و فرصت سازی نکردن مورد بررسی های عمیق قرار بگیرد، لذا از نظر اهداف بازیگران، ایران توانست به 2 هدف اساسی دست یابد. سومین هدفی که دنبال می شد، ورود ایران به نظم منطقه ای و نظام بین المللی در چارچوب تعامل سازنده بود، هم اکنون ایران با بیانیه ی سوییس به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای مورد شناسایی قرار گرفت و جایگاه ایران در نظم منطقه ای و نظام بین الملل تثبیت شد.

این آینده پژوه مسایل سیاسی با اشاره به این که ایران تنها برنده ی تفاهم هسته ای نیست و به تناسب موقعیت قدرت های مذاکره کننده نیز به اهداف و خواسته های خود رسیده اند و بدین ترتیب این بازی برد برد بوده است، گفت: اعضای 1+5 می خواستند تا ایران به سرشت نظام بین المللی احترام بگذارد و در چارچوب احترام متقابل، اعتمادسازی فزاینده در ارتباط با پرونده هسته ای را انجام دهد تا جهان به این اطمینان برسد که ایران با توجه به حکم فقهی و شرعی رهبری جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم دستیابی به سلاح هسته ای، راستی آزمایی هایی را بر اساس نگرانی های موجود جامعه بین المللی و جامعه قدرت های بزرگ انجام دهد. بدین ترتیب با توجه به پذیرش احتمالی پروتکل الحاقی به صورت اختیاری از سوی ایران، آن سوی میز مذاکرات نیز از منظر سطح تحلیل اهداف بازیگران برنده بوده است و نشان می دهد که بازی برد بردی که ایران بر آن تاکید داشت هم اکنون در قالب بیانیه ی سوییس بروز یافته است.

مهدی مطهرنیا در تشریح تفاهم نامه معطوف به نتایج یا پژواک آن یادآور شد: نتیجه اصلی بیانیه ی سوییس نقشه ی راه نگارش توافق نامه ی جامع هسته ای را مشخص کرد که با امضای آن به وسیله ایران و قدرت های بزرگ جهانی پژواک های متفاوتی را در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی به جای گذاشت. در سطح داخلی گفتمان اعتدال به عنوان یک نظریه و پنداشته سیاسی به یک گفتمان سیاسی موفق و غالب تبدیل خواهد شد. این پژواک می تواند تاثیرات بسزایی را در آینده سیاست و در لایه بندی های سیاسی در ایران داشته باشد. در سطح منطقه ای ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای تثبیت می شود و به عنوان یکی از بازیگران اصلی نظم بخشی به آینده منطقه، قادر می شود تا نقش شایسته ای را در حل و فصل مناقشات منطقه ی مهم خاورمیانه ایفا کند.

وی در ادامه افزود: در سطح بین المللی، تاثیر ایران به عنوان بزرگترین بازیگر مهم ترین منطقه ی ژئواستراتژیک جهان در عصر حاضر به صورت فزاینده ای نمود پیدا می کند، به گونه ای که ایران یکی از مرزهای اصطکاک اصلی نبرد پنهان قدرت های بزرگ تلقی می شود که در آینده با فهم این موضوع می تواند فرصت گرانسنگی جهت تاثیرگذاری بر آینده ی نظم بین المللی داشته باشد. لذا این تفاهم نامه یک تفاهم نامه ی مربوط به انرژی هسته ای نیست بلکه توافق نامه ای برای نظم منطقه ای و نظام بین الملل نیز محسوب می شود.

این کارشناس مسایل سیاسی در پایان با اشاره به پژواک جهانی این بیانیه افزود: 1+5 می تواند به عنوان مدلی جهت سناریوسازی آینده ی نظم نوین جهانی مورد توجه قرار بگیرد. 1+5 از لحاظ حقوقی در برگیرنده ی پنج عضو دایم و دارای حق وتوی شورای امنیت به علاوه آلمان است. اما از منظر سیاسی برای نظم آینده ی جهان پنج قدرت بزرگ جهانی به علاوه آلمان، هم اکنون در تمرین نظام تک چند قطبی وارد عمل شده اند. این مدل نشان داد که این نظام تک چند قطبی می تواند مدیریت بهتری در جهت حل و فصل بحران های بین المللی را به نمایش بگذارد. سناریو نظم آینده ی جهانی برپایه ی 1+5 از منظر ادبیات سیاسی می تواند مبین و نشان دهنده ی موفقیت نظام تک چند قطبی در آینده ی نظام بین الملل باشد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر