لفظ پان (Pan) در زبان لاتین پیشوندی است به معنای "همه” یا "عموم”. در قرون ۱۹و۲۰ ابتدا در اروپا، سپس در آسیا و آفریقا نهضتهایی سیاسی با این پیشوند موجودیت یافتند که نام یک کشور، نژاد یا دین را بدنبال آن یدک میکشیدند.
هدف پانیستها وحدت سیاسی افراد دارای نژاد، زبان، ملیت و یا دین مشترک است. از جمله مشهورترین پانیزمهای قومی میتوان به پان اسلاویسم، پان عربیسم، پان ژرمنیسم و پان کردیسم اشاره کرد. پانیستها اغلب داعیههای جدایی و تجزیهطلبانه داشته و خواهان استقلال و خودمختاریاند.
مفهوم پان کردیسم
دیدگاه تاریخی مربوط به ریشه پان کردیسم، تفسیری مدرن است که شرق شناسانی نظیر ولادیمیر مینورسکی آن را مطرح کردهاند. به هر حال این نکته مسلم است که کردها بخش جداییناپذیر امپراتوریهای ایرانی ماد، هخامنشی، پارتی، اشکانی و ساسانی بودند. پس از شروع جنگ جهانی اول و رشد و ترویج ناسیونالیسم ملی گرا توسط انگلیس برای تسلط بر عثمانی، کردها نیز به تبعیت از ترکها و عربها که خواهان استقلال شده بودند، مساله کردستان را مطرح و دنبال کردند.
پان کردیسم بر مبنای مولفههای جغرافیایی(سرزمین کردستان)، نژآدی(اکراد)، زبانی(زبان کردی)، تجربههای تاریخی(همچون دولتهای مستقل و قیامهای کردی) و وقایع سیاسی(پیمان سور) شکل گرفته است که برای تبیین این مفهوم نیاز به شناختن آنها میباشد. از سوی دیگر با توجه به تقسیمشدن مناطق کردنشین بین چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه و وجود مولفههای متفاوت نژآدی، مذهبی، تاریخی و سیاسی در هر کدام از این مناطق بهتر است که پان کردیسم را در قامت یک مفهوم کلی و واحد بررسی نکرده و بطور مجزا و مستقل به بررسی آن پرداخت.
منظور از کردستان، مجموع مناطق کرد زبان موجود در چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه است. کردستان یکی از نقاط استراتژیک خاورمیانه است که در صورت دسترسی داشتن به آبهای آزاد، اهمیتی فوق العاده پیدا می کرد. مساحت منطقه کردستان حدود ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع است و عمدتاً دارای بافتی کوهستانی است.
سرزمین کردستان از شرق به کوه های زاگرس در ایران و از غرب به کرکوک و موصل عراق میرسد. همچنین این ناحیه از شمال به سمت کوهستانهای مرگان داغ و هارال داغ ترکیه کشیده شده و در جنوب به ایلام ایران منتهی میشود.از مجموع مساحت کردستان خاورمیانه، ترکیه بیشترین سهم را با ۴۳ درصد و پس از آن ایران با ۳۱ درصد و عراق با ۱۸ درصد دارد. مابقی سرزمین هم بین سوریه با ۶ درصد و قفقاز (ارمنستان و جمهوری آذربایجان) با ۲ درصد تقسیم شده است.
همانطور که از نام این سرزمین پیداست ساکنان آن کردها و یا همان اکراد هستند. کردها شاخه ای از نژاد ایرانی بوده و گفته میشود که در منطقه بین ۳۰ الی۴۰ میلیون نفر جمعیت دارند. آنها به زبان کردی تکلم میکنند.
زبان کردی از زیر شاخههای زبان هند و ایرانی است، در حقیقت کردها از مجموع اقوام ایرانی زبان هستند. این زبان به زبان فارسی شباهت بسیار دارد و حتی در بعضی مناطق زبان کردی بیشتر نقش لهجه را دارد که می توان به زبان مرسوم کرمانشاهی ها اشاره کرد که از آن با عنوان "فارسی کرمانشاهی” یاد میشود و در حقیقت مردم آن منطقه به زبان فارسی با لهجه کردی تکلم میکنند.
زبان کردی بسیار متنوع و دارای شاخههای کرمانجی، سورانی، زازی و … است. اغلب اکراد منطقه به زبان کرمانجی تکلم میکنند. زبان کردی از حیث گویش نیز، متنوع محسوب میشود، این زبان دارای لهجههای شرقی(مکری)، هرکی، اردلانی، بایزدی، سلیمانیهای و عبدویی است.در بین گویشهای زبان کردی غلبه با گویش کرمانجی است که در بین اکثریت کردهای ترکیه، کردهای شمال عراق و کردهای خراسان شمالی ایران مرسوم است. بعد از گویش کرمانجی، گویش سورانی بیشترین جمعیت را به خود اختصاص داده است، اکثر کردهای ایران و کردهای جنوب عراق به سورانی تکلم میکنند.
در مورد تاریخ قوم کرد باید گفت ریشه این قومیت به ایران باستان باز میگردد، کردها در ایران باستان بخش اصلی قومیت مادها را تشکیل میدادند. پیدایش نام کردستان به دوران سلجوقیان میرسد که سلطان سنجر برای نخستین بار محدود کوهستانهای غربی ایران را کردستان نامید.
منطقه کردستان در دورانی مستقل و دارای حکومت منطقهای خود بوده است. قبیله برزینی در قرن پنجم به رهبری حسن برزیکانی در این منطقه نخستین سلسله با نام "حسنویه "را تشکیل داد. این سلسله کمی بعد توسط دیگر قبایل کرد از میان رفت و قبایل کردِ فاتح، سلسله "بنی عیاران” را تشکیل دادند.بنی عیاران آخرین سلسله کرد مناطق کردنشین خاورمیانه بود. آنان در قرن ششم توسط ترکمنهای سلجوقی از بین رفتند و پس از سلجوقیان نیز اتابکان لرستان بر آن منطقه سلطه یافتند.
سقوط سلسلههای کرد به معنی سقوط اثرگذاری سیاسی آنها بر منطقه نبود، بلکه در دورانی که سردار فاتح جنگهای صلیبی، صلاح الدین ایوبی کرد توانست سلسله ایوبیان را در شام و مصر تشکیل دهد، بسیاری از روسای قبایل و پهلوانان کرد نقش امرای لشکری این سلسله قدرتمند را بازی کردند. اما بعد از سقوط ایوبیان و ویران شدن منطقه به دست مغولان، کردستان نیز همچون تمام منطقه پاره پاره گشت و تا دوران صفویه به زیر یک پرچم واحد درنیامد.
با ظهور صفویه، بیشتر کردستان به زیر پرچم ایران درآمد. اما پس از رسمیت یافتن مذهب تشیع، بین دولت مرکزی و کردهای اکثراً سنی مذهب بدبینی پیدا شد. نهایتاً پس از شکست ایران در جنگ چالدران، بخش اعظم مناطق کردنشین به امپراطوری عثمانی رسید و تا زمان تجزیه عثمانی زیر سلطه ترکان قرار گرفت.با تجزیه امپراطوری عثمانی در سال ۱۹۱۸میلادی، دو کشور انگلیس و فرانسه در سال۱۹۲۰ میلادی پیمانی را با عنوان پیمان سور با محمد ششم عثمانی منعقد کردند که مبتنی بر آن قرار بود در مناطق کردنشین شرق ترکیه، دولت کرد موجودیت یابد.
پیمانی که هر چند پس از مدتی در کنفرانس لوزان از آن چشم پوشی شد اما در حقیقت باعث شد تفکرات پان کردیسم در آینده ریشههای تاریخی و حقوقی برای خود بیابند تا جایی که پاره ای از حقوقدانان معتقدند که کردهای ترکیه میتوانند با توسل به آن در مقابل دولت مرکزی این کشور ادعای استقلال کنند.
در مورد چرایی نادیدهگرفتن پیمان سور در کنفرانس لوزان میتوان چنین گفت که ظاهرا در آن دوران از یک سو دولت ترکیه حاضر به استرداد موصل به متفقین و دادن امتیازات مختلف در حوزه معادن و راه آهن شده و توانست آنها را آرام کند و از سوی دیگر عدم شرکت روسیه به عنوان مهمترین اهرم فشار متفقین علیه ترک ها در کنفرانس لوزان، باعث کاهش چشمگیر قدرت چانهزنی آنها شده بود. البته بی اعتنایی متفقین باعث سکوت کردهای ترکیه نشد، بلکه کردهای به جامانده از عثمانی در حد فاصل جنگهای اول و دوم جهانی بارها برای استقلال و وحدت خود شورش کردند.
شورش شیخ محمود برزنجی در سلیمانیه عراق، شورش سعید پیران، شورش آگری داغ، شورش دیاربکر و شورش قبیله بارزانی به رهبری احمد بارزانی از مهمترین قیام های کردی در آن ایام بود، قیامهایی که بعدها تبدیل به هسته تشکیل حرکت پان کردیسم گشت.
پس از تجزیه عثمانی، سرزمین کردستان در بین سه کشور وارث آن یعنی عراق، ترکیه و سوریه تقسیم شد که در کنار مناطق کردنشین ایران، کردستان خاورمیانه را تشکیل میدهند. از این رو بهتر است که برای مطالعه جریان کردی منطقه به بررسی وضعیت کردها و حرکات آنان در هر یک از این چهار کشور به طور جداگانه پرداخته شود.
کردستان ترکیه، نام غیررسمی نواحی شرق و جنوب شرقی جمهوری ترکیه که حدود ۲۳۵ هزار کیلومتر مربع از مساحت این کشور که تقریباً یک سوم کل وسعت آن است، می باشد.حدود ۹۰ درصد ساکنین کردستان ترکیه را کردها تشکیل میدهند. دولت ترکیه علیرغم اینکه تا چند سال قبل هویت کردی ساکنان این مناطق را انکار میکرد، در سالهای اخیر به وجود ۱۰ الی ۱۵ میلیون کرد در سرزمین خود اعتراف کرده است. این در حالی است که گروههای کرد جمعیت اکراد ترکیه را بین ۲۵ تا۳۰ میلیون نفر ادعاء میکنند. اما بطور کلی بر اساس آمارهای منابع خبری بی طرف میتوان جمعیت کردهای ترکیه را حدود ۲۰ الی ۲۵ درصد از جمعیت آن تخمین زد.
در حال حاضر کردهای ترکیه در ۱۴ استان از جمله حکاری، وان، آقری، غارص، سیرت، تبلیس، دیار بکر و … اکثریت را تشکیل میدهند. بیشتر کردهای ترکیه به گویش کرمانجی سخن می گویند و فقط اندکی از آنان که زازاها هستند به زبان زازکی صحبت می کنند.
منطقه اسکان کردهای ترکیه در سالیان اخیر دستخوش تغییرات جغرافیایی شده است. شاید بتوان مهاجرتهای اکراد ترکیه را بزرگترین کوچ اختیاری دهه معاصر در جهان نامید. این قوم ساکن در منتهی الیه شرقی ترکیه هم اکنون استانبول که دروازه غرب این کشور است را به پرجمعیتترین شهر کردنشین جهان با حدود ۲٫ ۵ میلیون کرد تبدیل کردهاند و در عین حال نیز آنکارا به عنوان پایتخت ترکیه و سمبل پان ترکیسم معاصر، حدود ۱٫ ۵ میلیون کرد را در خود جا داده است.
مهاجرت کردها از شرق و جنوب شرقی ترکیه به غرب و جنوب غربی این کشور باعث تغییر بافت جمعیتی بسیاری از شهرهای ترکیه (خصوصاً حاشیه شهرهای بزرگ) شده است. شهرهایی مانند ازمیر، آدانا، استانبول، آنکارا و. . . به محاصره کردهای مهاجر درآمده اند تا جایی که پارهای از نخبگان سیاسی ترکیه صحبت از پدیده «محاصره شهرها توسط کردها» میکنند.
البته مهاجرت کردها از شرق به غرب ترکیه ناشی از یک طرحریزی جامعه سیاسی اکراد و یا حاکی از نوعی سوء نیت در بین اقوام کرد برای تحت فشار قرار دادن دولت آنکارا نیست، بلکه بیشتر مربوط به مشکلات معیشتی، اقتصادی و مصائب سیاسی کرد بودن در ترکیه میشود که در زیر به پارهای از آنها اشاره میگردد:
نگاه امنیتی دولت مرکزی بالاخص در دوران حکومت سکولارها و ارتشیان به گونهای بوده است که مانع از هرگونه زیرساختسازی حتی در سطح جادههای بین شهری شده است. از سوی دیگر دولت مرکزی و نیروهای ملیگرای ترک همچون سازمان گرگهای خاکستری، با قتل و آزار کردهای این مناطق باعث میشدند که آنها برای دست یافتن به آرامش و داشتن امنیت مهاجرت کنند.
مناطق کردنشین ترکیه همچنان دارای بافتی روستایی و قبیلهای است و بیشتر فعالیتهای اقتصادی آنان به کشاورزی و دامداری محدود میشود. از سوی دیگر مناطق کردنشین ترکیه فاقد سیستم بهداشت و حتی آموزش قابل اتکائی هستند، در صورتی که مناطق ترکنشین ترکیه بویژه نواحی غربی، توسعه یافته و صنعتی میباشند. از این روست که کردها برای یافتن زندگی بهتر و کار پردرآمد تر مجبور به مهاجرت به سمت نواحی غربی ترکیه میشوند.
وجود درگیریهای نظامی بین ارتش ترکیه و نیروهای تجزیهطلب کرد، حملات گروهای ملیگرای ترک به مناطق کردنشین، حملات انتحاری پ.ک.ک علیه ترکها در این مناطق و دست آخر حمله آمریکا به عراق که منجر به ایجاد ناامنی در مرزهای جنوب شرقی ترکیه شد، کردها را وادار کرد برای ادامه حیات خود و فرار از جنگ و کشتار به سمت نواحی غربی ترکیه کوچ کنند.البته ناگفته نماند که یکی دیگری از مسائلی که بافت جمعیت ترکیه را دستخوش تغییرات کرده است، مسئله تفاوت نرخ زاد و ولد بین مناطق ترکنشین و کردنشین است. در مناطق ترکنشین ترکیه بیشتر خانوادهها دارای یک و نهایتاً دو فرزند هستند، در حالی که در مناطق کردنشین بطور سنتی نظام خانواده چند فرزندی حاکم است. این مسئله موجب نگرانی شدید مقامات ترکیه شده و اخیراً درخواستهای رهبران ترکیه برای افزایش جمعیت خانوارها افزایش یافته است. مقامات ترکیه در سخنان خود به خصوص طبقه متوسط شهری و ساکنین نواحی صنعتی را که عمدتاً ترکنشین هستند، مخاطب قرار میدهند.
از آنجا که کردها یک پنجم جمعیت ترکیه را تشکیل میدهند و بزرگترین گروه قومی این کشور پس از ترکها هستند، مسلماً دارای قدرت تاثیرگذاری خاص و مهمی بر تحولات ترکیه میباشند. اما تاثیرگذاری آنان از حیث همگرایی و وحدت ملی نیست بلکه تاحدی برای ترکیه نقش بازدارندگی در مقابل بلند پروازیهای منطقهای را داشته و موجب فرار سرمایهگذاری های خارجی شده است.
شاید بتوان چرایی این عدم هم زیستی و نزاع را در مسائل قومی و فرقه ای یافت. در حقیقت ترکها و کردهای ترکیه هیچگونه عامل اشتراک و وحدتبخشی ندارند. از نظر زبانی که گویش کرمانجی کردهای ترکیه متعلق به گروه زبان هند و ایرانی است، در صورتی که زبان ترکها در دسته زبان های اویغوری قرار میگیرد.
از نظر مذهبی نیز کردهای ترکیه از مذهب شیعه علوی و یا سنی شافعی هستند، در حالی که ترک ها عمدتاً سنی حنفی و دارای عقبه علوی- شیعه ستیزی میباشند. مسائل و نزاع تاریخی بین این اقوام نیز مزید بر علت شده است. نزاع معاصر ترک ها با کردها (پس از تشکیل جمهوری ترکیه) حدود سی الی چهل هزار کشته بر جای گذاشت.
انکار هویتی کردهای ترکیه توسط دولتهای مرکزی نیز در طول زمان به این اختلافات دامن زده است. در واقع با وجود مساحت و جمعیت قابل توجه مناطق کردنشین، کردها همواره با نوعی بحران هویت در این کشور مواجه بوده اند. آنها از یک سو در کشوری زندگی میکنند که نام ترکیه بر آن است و ملک مطلق اکثریت ترک آن می باشد و ۲۰ درصد کرد در هویت ملی آن کشور نقشی ندارند.
مشرق