به گزارش پایگاه خبری پایداری ملی، فضای سایبری، به مثابه پنجمین حوزه جنگی، دیگر یک محیط ایستا نیست؛ بلکه به یک اکوسیستم پویا و لحظهای تبدیل شده است. با پیشرفتهای خیرهکننده در هوش مصنوعی، ظهور بدافزارهای چندریختی، توسعه سریع روشهای جدید فیشینگ (مانند، و تشدید فعالیتهای دولتها و گروههای سازمانیافته هکری، مدلهای سنتی پدافند غیرعامل سایبری (Cyber Civil Defense) در سراسر جهان در آستانه شکست قرار گرفتهاند. پدافند غیرعامل سایبری، که هدف آن تضمین تداوم کارکرد زیرساختهای حیاتی و امنیت دادههای ملی است، نیازمند یک بازنگری بنیادین در فلسفه، ساختار و اجرای خود است. این یادداشت تحلیلی به بررسی تغییرات ضروری در عرصه جهانی میپردازد تا سیستمهای دفاعی، تابآورتر، پیشبین و منعطفتر شوند.
۱. تغییر فلسفه: گذار از پیشگیری به تابآوری
مدل دفاعی قدیمی بر این فرض استوار بود که میتوان تهدیدات را در مرزهای شبکه متوقف کرد، اما حملات زنجیره تأمین (Supply Chain Attacks) و تهدیدات داخلی (Insider Threats) نشان دادند که نفوذ اجتنابناپذیر است. لذا، اولین دگرگونی باید در ذهنیت صورت گیرد:
الف) پذیرش نقض
پدافند غیرعامل باید بر روی قابلیت تابآوری تمرکز کند. هدف نه حذف کامل نفوذ، بلکه به حداقل رساندن زمان کشف، مهار و بازگشت به حالت عادی است. این امر مستلزم جداسازی بخشهای حیاتی شبکه و طراحی معماریهایی است که حتی پس از وقوع نفوذ، خدمات ضروری را حفظ کنند.
ب) معماری «اعتماد صفر»
در محیطهای ابری و ترکیبی امروزی، معماریهای مبتنی بر اعتماد صفر ضروری هستند. این مدل، هر کاربر، دستگاه یا برنامهای را که تلاش میکند به منابع دسترسی یابد، بدون توجه به موقعیت مکانی آن، دشمن فرض میکند. اعمال اصل کمترین امتیاز دسترسی و احراز هویت قوی و مداوم ستون اصلی پدافند غیرعامل در سطح جهانی است.
۲. نوسازی استراتژی: دفاع خودکار و پیشبین
مهمترین چالش ناشی از فضای سایبری لحظهای، سرعت حملات است. یک انسان نمیتواند در مقابل حملات خودکار و هوش مصنوعی محور هکرها به موقع واکنش نشان دهد.
الف) اتوماسیون فراپاسخ:
نیاز است که فرآیندهای امنیتی از تشخیص تا پاسخ، به شدت خودکار شوند. استفاده از پلتفرمهای ارکستراسیون، اتوماسیون و پاسخ امنیتی، زمان پاسخ را از ساعتها به ثانیهها کاهش میدهد. این امر به ویژه برای زیرساختهای حیاتی، که تأخیر در واکنش میتواند منجر به خسارات فیزیکی یا جانی شود، حیاتی است.
ب) هوش تهدیدات تهاجمی و پیشبین:
پدافند غیرعامل سایبری نباید منتظر وقوع حمله باشد. سازمانها و نهادهای ملی باید به جای جمعآوری منفعلانه اطلاعات، به صورت فعال به شکار تهدید بپردازند. استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای تحلیل الگوهای ترافیک شبکه و تشخیص ناهنجاریهای ظریف و پیشبینی حملات بر اساس رفتارشناسی هکرها از اهمیت بالایی برخوردار است.
۳. همکاری بینالمللی و استانداردسازی جهانی
هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی در برابر تهدیدات سایبری جهانی دفاع کند. بسیاری از حملات بزرگ، از مرزهای ملی عبور کرده و دارای ابعاد ژئوپلیتیک هستند.
الف) تبادل اطلاعات لحظهای:
ضروری است که مکانیزمهای بینالمللی برای اشتراکگذاری لحظهای و بیطرفانه اطلاعات تهدید (IoCs) ایجاد شوند. مراکز ملی پاسخگویی به حوادث رایانهای باید پروتکلهای استاندارد و امنی برای تبادل شاخصهای نفوذ با همتایان جهانی خود داشته باشند. این مدل دفاع جمعی، به افزایش آگاهی جهانی کمک کرده و از تکرار حملات در نقاط مختلف جلوگیری میکند.
ب) هماهنگسازی مقرراتی:
با توجه به اینکه شرکتهای چندملیتی و زیرساختهای ابری در حوزههای قضایی مختلف فعالیت میکنند، نیاز به یکپارچهسازی الزامات نظارتی پدافند غیرعامل (مانند الزامات گزارشدهی نفوذ) احساس میشود. این هماهنگسازی، بار اجرایی را برای شرکتها کاهش داده و در عین حال سطح امنیت پایه را در سراسر جهان ارتقا میدهد.
۴. مقابله با فیشینگ نسل جدید و عامل انسانی
با ظهور ابزارهای هوش مصنوعی تولید محتوا، روشهای فیشینگ بسیار شخصیسازی شده و متقاعدکننده (مانند فیشینگ هوشمند شدهاند. عامل انسانی همچنان آسیبپذیرترین حلقه زنجیره دفاعی است.
الف) آموزش رفتاری و شبیهسازی پیشرفته:
برنامههای آموزشی سالانه سنتی کافی نیستند. پدافند غیرعامل باید شامل آموزشهای مداوم و شبیهسازیهای حملات واقعگرایانه (مانند شبیهسازی دیپ فیک باشد که مستقیماً آسیبپذیریهای شناختی کارکنان را هدف قرار دهد. فرهنگسازی امنیتی باید به یک معیار عملکردی تبدیل شود و نه صرفاً یک چکلیست.
ب) دفاع در برابر هوش مصنوعی با هوش مصنوعی:
برای مقابله با حملاتی که توسط هوش مصنوعی طراحی میشوند، ابزارهای دفاعی نیز باید از هوش مصنوعی استفاده کنند. این شامل ابزارهایی برای تشخیص خودکار متون و صوتهای تولید شده توسط هوش مصنوعی و همچنین سیستمهایی برای تأیید اعتبار ارتباطات رسمی است.
در نهایت اینکه تحولات لحظهای در فضای سایبری، دیگر اجازه نمیدهد که پدافند غیرعامل به صورت واکنشی عمل کند. تغییرات لازم در سطح جهانی شامل یک پارادایم شیفت از تمرکز بر پیشگیری به سمت تابآوری و اتوماسیون تهاجمی است. تقویت همکاری جهانی، استانداردسازی مقررات، سرمایهگذاری هنگفت در اتوماسیون و هوش مصنوعی دفاعی، و همچنین آمادهسازی برای تهدیدات کوانتومی، اقداماتی هستند که باید در کوتاهمدت و با فوریت در دستور کار دولتها و نهادهای بینالمللی قرار گیرند تا امنیت و تداوم کارکرد زیرساختهای حیاتی در عصر دیجیتال تضمین شود.