به گزارش پایگاه خبری پایداری ملی، پدافند زیستی مجموعهای جامع از اقدامات پیشگیرانه، آمادهسازی، تشخیص، واکنش و بازیابی است که با هدف محافظت از جمعیت انسانی، دام و گیاهان در برابر خطرات ناشی از عوامل بیولوژیکی طراحی و اجرا میشود. این عوامل میتوانند شامل عوامل بیماریزای طبیعی (مانند همهگیریها)، حوادث ناشی از ضعف ایمنی زیستی، یا تهدیدات عمدی مانند بیوتروریسم و جنگ زیستی باشند. در دنیای امروز که جهانیشدن ارتباطات و افزایش دسترسی به فناوریهای پیشرفته زیستی، تهدیدات بیولوژیکی را به چالشی جدی برای امنیت ملی و سلامت عمومی تبدیل کرده است، اهمیت داشتن یک برنامه منسجم و چندلایه پدافند زیستی بیش از پیش نمایان میشود. مواجهه با تهدیدات زیستی، چه از نوع طبیعی و چه ساختگی، نیازمند یک استراتژی دوگانه است: تقویت آمادگی در سطح فردی و ارتقاء توانمندیهای جمعی. این دو حوزه نه تنها مکمل یکدیگرند، بلکه وابستگی متقابلی دارند؛ بدون آمادگی فردی، توانایی سیستمهای جمعی برای مهار و کنترل بحران کاهش مییابد، و بدون زیرساختهای جمعی قوی، اقدامات فردی در برابر یک شیوع گسترده کارایی لازم را نخواهند داشت.
بخش اول: بهداشت فردی؛ سنگر اول دفاع
بهداشت فردی، اولین و حیاتیترین خط دفاعی در برابر عوامل بیولوژیکی مهاجم است. این سطح دفاعی بر آگاهی، رفتار و آمادگیهای پیشگیرانه در مقیاس افراد متمرکز است و تأثیر مستقیمی بر کاهش سرعت انتقال و شدت شیوع بیماریها دارد.
۱. نقش آگاهی فردی
آموزش عمومی و ارتقای سطح دانش جامعه درباره اصول اولیه بهداشت، سنگ بنای هر استراتژی موفق پدافند زیستی است. در زمان بروز تهدیدات بیولوژیکی، اطلاعات صحیح میتواند جان افراد را نجات دهد و از شکلگیری وحشت عمومی جلوگیری کند.
مسیرهای انتقال عوامل بیماریزا: آموزش باید شامل شناخت نحوه انتقال عوامل میکروبی (از طریق قطرات تنفسی، تماس مستقیم، مواد غذایی یا آب آلوده) باشد.
بهداشت تنفسی و سرفه: آموزش در مورد تکنیکهای صحیح عطسه و سرفه (استفاده از آرنج یا دستمال یکبار مصرف) برای جلوگیری از پخش قطرات آلوده در محیط.
استفاده از وسایل حفاظت فردی (PPE): آموزش نحوه صحیح استفاده، نگهداری و دور انداختن ماسکها و سایر تجهیزات حفاظتی شخصی در شرایط خاص اپیدمی یا شیوع.
۲. ایمنی فردی و واکسیناسیون
تقویت سیستم ایمنی بدن فردی در برابر عوامل بیولوژیکی شناخته شده، یک اقدام دفاعی فعال محسوب میشود. اطمینان از اینکه افراد جامعه در برابر بیماریهای شایع و شناخته شده (مانند آنفولانزا، سرخک، کزاز و غیره) ایمنسازی شدهاند، بار کلی سیستم بهداشت عمومی را در زمان وقوع یک بحران بیولوژیکی کاهش میدهد. همچنین در صورت شناسایی یک عامل بیولوژیکی جدید یا مهندسیشده، آمادگی برای توزیع سریع واکسنهای اختصاصی (در صورت وجود) باید در برنامه فردی لحاظ شود. این امر نیازمند ذخیرهسازی استراتژیک و دسترسی آسان به مراکز واکسیناسیون است. حفظ سلامت عمومی بدن از طریق تغذیه مناسب، ورزش و مدیریت استرس، توانایی بدن برای مقابله با عفونتها را افزایش میدهد.
۳. خودمراقبتی و گزارشدهی
شناسایی سریع اولین نشانههای بیماری در سطح فردی، کلید جلوگیری از تبدیل شدن یک مورد منفرد به یک کانون گسترده عفونت است. در این خصوص موارد زیر قابل توجه است:
خودآگاهی علائم اولیه: آموزش افراد برای شناسایی دقیق علائمی که ممکن است نشاندهنده یک عامل بیولوژیکی خاص باشند (مانند تب ناگهانی و شدید، سرفه خشک پایدار، مشکلات تنفسی یا علائم غیرمعمول پوستی).
اصل ایزولاسیون داوطلبانه: تشویق افراد بیمار به ماندن در خانه و خودداری از تماس با دیگران تا زمان مشخص شدن وضعیت سلامتیشان.
گزارشدهی سریع: درک اهمیت گزارشدهی سریع به مراکز بهداشتی و فوریتهای پزشکی در صورت مشکوک بودن به یک بیماری خطرناک. این عمل به سیستمهای بهداشت عمومی اجازه میدهد تا زنجیره انتقال را در مراحل اولیه قطع کنند.
بخش دوم: بهداشت جمعی؛ شبکهسازی ایمنی
بهداشت جمعی شامل اقدامات ساختارمند و هماهنگی است که توسط نهادهای دولتی و سیستمهای بهداشت عمومی برای محافظت از کل جمعیت به اجرا در میآید. این سطح دفاعی بر دیدهبانی، واکنش سریع و نگهداری از زیرساختها تمرکز دارد.
۱. نظام رصد و پایش
پایش مداوم محیط و جمعیت، پایه و اساس واکنش مؤثر در برابر تهدیدات زیستی است.
سامانههای هشدار زودهنگام: استقرار شبکههای رصد که قادر به جمعآوری دادهها از بیمارستانها، آزمایشگاهها، کلینیکهای دامپزشکی (در صورت لزوم) و حتی منابع غیرسنتی (مانند فروش داروهای بدون نسخه) باشند.
تحلیل دادهها و مدلسازی: استفاده از ابزارهای پیشرفته آماری و اپیدمیولوژیکی برای تشخیص الگوهای غیرعادی و برونیابی (Extrapolation) روند شیوع.
آمادگی آزمایشگاهی: تضمین دسترسی به آزمایشگاههای مجهز به سطوح ایمنی بالا (BSL-۳ و BSL-۴) برای تشخیص سریع و قطعی عوامل بیولوژیکی ناشناخته یا پرخطر.
۲. زنجیره واکنش سریع
در صورت تأیید یک تهدید زیستی، اجرای سریع و هماهنگ پروتکلهای واکنش ضروری است. این موارد عبارتند از:
تشخیص آزمایشگاهی تأییدی: اعزام سریع تیمهای نمونهبرداری و تأیید تشخیص در محیطهای کنترلشده.
تریاژ (Triage) و مدیریت منابع: ایجاد مکانیسمهای مشخص برای اولویتبندی بیماران بر اساس شدت وضعیت و نیازهای درمانی (به خصوص اگر منابع درمانی محدود باشند). تریاژ باید بر اساس اصول اخلاقی مشخص و شفاف صورت گیرد تا از فروپاشی سیستم درمانی جلوگیری شود.
قرنطینه و ایزولاسیون هوشمند: اجرای دقیق سیاستهای جداسازی افراد بیمار (ایزولاسیون) و افرادی که در معرض تماس بودهاند (قرنطینه). این سیاستها باید انعطافپذیر بوده و متناسب با نوع عامل بیماریزا و ظرفیتهای موجود تنظیم شوند.
۳. زیرساختهای درمانی
سیستم مراقبتهای بهداشتی باید توانایی تحمل فشارهای ناشی از یک شیوع گسترده را داشته باشد.
افزایش ظرفیت تختها: برنامهریزی برای تبدیل سریع فضاهای غیربیمارستانی (مانند سالنهای ورزشی یا پایگاههای آموزشی) به مراکز درمانی موقت در صورت لزوم.
ذخیرهسازی استراتژیک: ایجاد و نگهداری ذخایر ملی از داروهای ضد ویروسی، آنتیبیوتیکهای طیف وسیع، سرمها و تجهیزات حفاظت فردی (PPE) با رعایت شرایط نگهداری مناسب (مانند زنجیره سرد برای واکسنها).
تأمین مواد ضدعفونیکننده: اطمینان از وجود ذخایر کافی مواد ضدعفونیکننده استاندارد و سازگار با محیط زیست برای ضدعفونی گسترده محیطهای عمومی و پزشکی.
بخش سوم: راهبردهای کلان ملی در پدافند زیستی
پدافند زیستی در سطح ملی نیازمند یکپارچهسازی چندبخشی و طراحی راهبردهای بلندمدت برای تضمین امنیت بیولوژیکی کشور است. این راهبردها به صورت خلاصه عبارتند از:
۱. تقویت دیپلماسی سلامت و همکاریهای بینالمللی:تهدیدات زیستی مرز نمیشناسند؛ لذا همکاری جهانی یک ضرورت است.
پایبندی به معاهدات: مشارکت فعال در معاهدات بینالمللی مانند کنوانسیون تسلیحات بیولوژیکی (BWC) و همکاری با سازمانهایی نظیر سازمان جهانی بهداشت (WHO) برای به اشتراکگذاری پروتکلها و دادههای اپیدمیولوژیک.
تبادل اطلاعات بهداشتی: ایجاد کانالهای ارتباطی امن و سریع برای تبادل اطلاعات در مورد ظهور سویههای جدید یا گزارشهای مشکوک با سایر کشورها و سازمانهای جهانی جهت جلوگیری از گسترش جهانی یک تهدید.
۲. تدوین دکترین ملی پدافند زیستی
وجود یک نقشه راه جامع و مرجع فرماندهی واحد، اجرای واکنشها را تسریع میکند که شامل موارد زیر میشود:
ساختار فرماندهی واحد: ایجاد یک مرکز ملی مدیریت بحران که به صورت شفاف اختیارات لازم برای هماهنگی بین وزارت بهداشت، وزارت دفاع، نیروهای امنیتی، و سایر نهادهای مرتبط را در زمان اعلام وضعیت اضطراری زیستی داشته باشد.
تخصصگرایی: تعریف دقیق نقشها و مسئولیتهای هر سازمان در چارچوب سند دکترین ملی، از تشخیص (آزمایشگاهها) تا اجرای قرنطینه (نیروهای انتظامی و محلی).
۳. توسعه ظرفیتهای تحقیق و توسعه (R&D):
خودکفایی در زمینه تولید تجهیزات و راهکارهای درمانی، تابآوری ملی را در برابر تهدیدات ناگهانی افزایش میدهد.
تولید داخلی واکسن و دارو: سرمایهگذاری مستمر در بیوتکنولوژی و صنایع دارویی داخلی برای توانایی ساخت سریع و در مقیاس بزرگ واکسنها و داروهای درمانی در برابر پاتوژنهای خاص یا مهندسیشده.
تحقیقات دفاعی: حمایت از تحقیقات برای توسعه روشهای سریعتر تشخیص (مانند حسگرهای زیستی) و شناسایی عوامل بیولوژیکی نوظهور.
۴. امنیت زیستی و ایمنی زیستی
کنترل دقیق بر عوامل بیماریزا در محیطهای تحقیقاتی و پزشکی، جلوگیری از وقوع حوادث ناخواسته یا سرقت مواد زیستی را تضمین میکند. این کنترل شامل موارد زیر میشود:
کنترل دسترسی: نظارت سختگیرانه بر دسترسی فیزیکی و الکترونیکی به آزمایشگاههایی که با عوامل پرخطر کار میکنند.
مدیریت ضایعات بیولوژیکی: اجرای پروتکلهای استریلسازی و امحاء ایمن پسماندهای عفونی برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست و جامعه.
بررسی پیشینه کارکنان: اطمینان از اینکه پرسنل کلیدی درگیر با مواد پرخطر، از نظر امنیتی مورد تأیید هستند تا ریسک "عامل داخلی" به حداقل برسد.
۵. مدیریت بحران ارتباطی
در شرایط تهدید زیستی، اطلاعات به اندازه دارو اهمیت دارد. مولفههایی که در این بخش باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
شفافیت هدفمند: ارائه اطلاعات دقیق، به موقع و سازگار به عموم مردم در مورد ماهیت تهدید، اقدامات پیشگیرانه و پاسخهای دولت.
مقابله با اخبار جعلی: ایجاد تیمهای تخصصی برای رصد و خنثیسازی سریع اطلاعات غلط و شایعاتی که میتوانند اعتماد عمومی را تضعیف کرده و اجرای پروتکلهای بهداشتی را مختل سازند.
پدافند زیستی یک حوزه ایستا نیست، بلکه یک فرآیند پویا و مستمر است که نیازمند هوشیاری دائمی است. موفقیت در مقابله با تهدیدات بیولوژیکی، صرف نظر از منشأ آنها، متکی بر یکپارچگی عمودی و افقی است. یکپارچگی عمودی به معنای اطمینان از آموزش و آمادگی آحاد جامعه (از سطح فردی تا بالاترین سطوح تصمیمگیری ملی) است. بهداشت فردی نه تنها جان انسانها را حفظ میکند بلکه بهعنوان یک نیروی تعدیلکننده در برابر بار اولیه بیماری عمل مینماید.
یکپارچگی افقی مستلزم هماهنگی بیوقفه بین دستگاههای دفاعی، امنیتی، اجرایی و بهداشتی است تا بتوانند در یک ساختار فرماندهی واحد و منسجم عمل کنند. تنها با درک این نکته که بهداشت فردی سنگر اول و بهداشت جمعی شبکه پشتیبان حیاتی است، میتوان ثبات و امنیت جامعه را در برابر تهدیدات پنهان و پیچیده بیولوژیکی تضمین کرد. سرمایهگذاری در آموزش، زیرساختها و آمادگی پیشگیرانه، بهترین بیمهنامه در برابر یک فاجعه زیستی محسوب میشود.