۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۷
کد خبر: ۷۷۷۱۱

تلاطم‌آفرینی هوش مصنوعی در بازار‌های سرمایه

تلاطم‌آفرینی هوش مصنوعی در بازار‌های سرمایه
با سرعتی سرسام‌آور، هوش مصنوعی از یک پدیده تحقیقاتی به نیروی محرکه‌ای در دنیای مالی تبدیل شده است که بازارهای سهام را به اوج‌های بی‌سابقه‌ای رسانده و جریان‌های سرمایه‌گذاری جهانی را تحت تاثیر قرار داده است. اما آیا این هیجان بی‌پایان شبیه حباب انفجاری دات‌کام در سال ۲۰۰۰ است؟ در حالی که برخی کارشناسان از توانمندی‌های واقعی این فناوری سخن می‌گویند، نگرانی‌ها درباره احتمال بروز اصلاحات قیمتی در پی کاهش انتظارات سرمایه‌گذاری همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله نگاهی دقیق به دوگانه انقلاب تکنولوژیک و ریسک‌های اقتصادی ناشی از هوش مصنوعی دارد.

به گزارش پایگاه خبری پایداری ملی، شتاب سرسام‌آور پیشرفت‌ها و کاربرد‌های هوش مصنوعی (AI) دیگر تنها یک موضوع فنی یا دانشگاهی نیست؛ این پدیده به نیروی محرکه اصلی تبدیل شده که جریان‌های سرمایه‌گذاری جهانی را هدایت می‌کند و بازار‌های سهام، به‌ویژه در مرکز ثقل مالی جهان، یعنی ایالات متحده، را به ارتفاعات بی‌سابقه‌ای رسانده است. این موج صعودی، که به طور نامتناسبی تحت سلطه شرکت‌هایی است که در زیرساخت‌ها و مدل‌های پایه این فناوری فعالیت می‌کنند، سطح جدیدی از ارزش‌گذاری‌های تاریخی را رقم زده است. در سایه این هیجان، زنگ‌های خطر در مورد تکرار تاریخ، به خصوص شباهت‌های نگران‌کننده با حباب انفجاریافته دات‌کام در سال ۲۰۰۰، به شدت به صدا درآمده‌اند. در حالی که گروهی از تحلیلگران برجسته بر این باورند که سودآوری واقعی و درآمدزایی ملموس شرکت‌های امروزی، بنیان این صعود را محکم‌تر از اسلاف اینترنتی‌شان ساخته است، نهاد‌های نظارتی و مؤسسات مالی بین‌المللی با صدایی رسا نسبت به احتمال بروز اصلاحات قیمتی شدید در صورت عقب‌نشینی انتظارات، هشدار می‌دهند.

موتور محرک: از مدل‌های زبانی تا زیرساخت‌های چندمیلیارد دلاری

رشد انفجاری اخیر در بازار‌های مالی مستقیماً با دستاورد‌های خیره‌کننده در حوزه هوش مصنوعی مولد (Generative AI) گره خورده است. این هیجان عمومی، صرفاً یک اشتیاق ذهنی یا “تب” موقتی نیست؛ بلکه توسط تزریق سرمایه‌های هنگفت و مشاهدات اولیه از نتایج درآمدی مثبت در شرکت‌های فعال در این حوزه پشتیبانی می‌شود. نقطه عطف این مسیر، انتشار عمومی مدل‌های زبان بزرگ (LLMs) نظیر ChatGPT در اواخر سال ۲۰۲۲ بود. این رویداد، هوش مصنوعی را از یک مفهوم تحقیقاتی و آکادمیک به یک ابزار تجاری عملی و قدرتمند ارتقا داد، با وعده تحول بنیادی در تقریباً تمامی صنایع از خدمات مالی گرفته تا تولید و پزشکی.

این خوش‌بینی بنیادین، مسیر سرمایه‌ها را به سمت بازیگران کلیدی هدایت کرد که در یکی از سه گروه زیر قرار می‌گیرند: توسعه‌دهندگان مدل‌ها، سازندگان سخت‌افزار مورد نیاز، و ارائه‌دهندگان خدمات ابری. در این میان، گروهی از شرکت‌های بزرگ فناوری، که اغلب به عنوان “هفت شگفت‌انگیز” (Magnificent Seven) شناخته می‌شوند، تبدیل به ستون فقرات این رالی بازار شده‌اند. سرمایه‌گذاری‌های چندصد میلیارد دلاری این غول‌ها در حوزه‌های زیر، شواهد عینی این تحول هستند:
سخت‌افزار و تراشه‌های تخصصی: تقاضای سیری‌ناپذیر برای واحد‌های پردازش گرافیکی (GPUs) که قلب تپنده آموزش مدل‌های هوش مصنوعی هستند، رشد خیره‌کننده‌ای را برای تولیدکنندگان اصلی تراشه، مانند انویدیا (NVIDIA)، به ارمغان آورده است. حاشیه سود ناخالص این شرکت‌ها در نتیجه این تقاضای چندبرابری، به سطوحی رسیده که به مراتب فراتر از میانگین‌های تاریخی صنعت نیمه‌هادی است.

زیرساخت ابری: غول‌هایی، چون مایکروسافت (Azure)، آمازون (AWS) و گوگل (GCP) برای تأمین توان محاسباتی مورد نیاز این آموزش‌ها و استنتاج‌ها، میلیارد‌ها دلار را صرف گسترش زیرساخت‌های مراکز داده تخصصی هوش مصنوعی کرده‌اند. این سرمایه‌گذاری‌ها نه تنها به حفظ جریان درآمدی کنونی آنها کمک کرده، بلکه موقعیت آنها را برای تسلط بر دهه آینده تضمین می‌کند.

ادغام نرم‌افزاری و کاربردها: بخش قابل توجهی از ارزش‌گذاری ناشی از ادغام این قابلیت‌های جدید در محصولات اصلی کسب‌وکار، از جمله موتور‌های جست‌و‌جو، پلتفرم‌های بهره‌وری اداری و سیستم‌های تبلیغاتی است که نتایج درآمدی اثبات‌شده‌ای به همراه داشته‌اند.

شبح دات‌کام: مقایسه ارزش‌گذاری‌ها و ریسک‌های ساختاری

با وجود توجیهات عملکردی قوی، ارزش‌گذاری‌های فعلی بازار، به ویژه در بخش‌های مرتبط با هوش مصنوعی، یادآور دوره‌های پیشین افراط بازار است. نگرانی‌ها پیرامون احتمال تشکیل یک حباب، با توجه به فاصله‌ای که بین قیمت سهام و معیار‌های سنتی ارزش‌گذاری ایجاد شده، تشدید شده است. کریستالینا جورجیوا، مدیرعامل صندوق بین‌المللی پول (IMF)، صریحاً اشاره کرده است که سطوح قیمت‌گذاری فعلی در بخش‌های خاصی از بازار، “شباهت نگران‌کننده‌ای” با اوج حباب اینترنت در اواخر دهه ۱۹۹۰ دارد. مکانیسم اصلی این پدیده، یعنی تمایل سرمایه‌گذاران به پرداخت قیمت‌هایی که تنها با تحقق رشد تصاعدی درآمد‌های آینده توجیه می‌شود، همچنان پابرجاست.

استراتژیست‌های بزرگ بانکی، شواهدی از رفتار هیجانی بازار را در چند حوزه شناسایی کرده‌اند که تفاوت این دوره با گذشته را دشوار می‌سازد:
معیار‌های قیمت به درآمد (P/E): بسیاری از شرکت‌های مرتبط با هوش مصنوعی با ضرایب P/E تاریخی معامله می‌شوند که به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین بلندمدت بازار هستند. در برخی موارد، این ضرایب حتی از شرکت‌هایی که در اوج حباب دات‌کام بیشترین ارزش‌گذاری را داشتند، پیشی گرفته‌اند (هرچند باید تأثیر محیط نرخ بهره پایین‌تر نسبی در سال‌های اخیر را نیز لحاظ کرد).

تأمین مالی چرخشی و استارتاپ‌ها: ظهور یک زنجیره بلند از استارتاپ‌های جدید که ارزش‌گذاری‌های چند میلیارد دلاری را صرفاً بر اساس وعده‌های آتی هوش مصنوعی و پتانسیل “تحول‌آفرینی”، بدون ارائه درآمدزایی ملموس، کسب می‌کنند، یادآور دوران سرمایه‌گذاری شتاب‌زده در شرکت‌های اینترنتی پیش از سال ۲۰۰۰ است. این پدیده نشان می‌دهد که ریسک‌پذیری در بازار بسیار بالاست.

تمرکز زنجیره تأمین: تقاضای غیرقابل اشباع برای سخت‌افزار‌های هوش مصنوعی منجر به گلوگاه‌هایی در زنجیره تأمین شده است. این تمرکز شدید سرمایه و ظرفیت تولید در یک بخش بسیار محدود از اقتصاد، خود یک ریسک سیستماتیک محسوب می‌شود؛ اگر تقاضا برای مدل خاصی کاهش یابد یا فناوری جایگزینی ظهور کند، ضربه سنگینی به این اکوسیستم وارد خواهد شد.

افق پیش رو: دوگانگی انقلاب و ریسک اصلاح

نوسانات ناشی از هوش مصنوعی یک شمشیر دو لبه است. از یک سو، شاهد یک تحول تکنولوژیک واقعی هستیم که پتانسیل افزایش بهره‌وری و خلق ارزش اقتصادی عظیم در طول دهه آینده را دارد. از سوی دیگر، بازار‌ها اغلب در قیمت‌گذاری این پتانسیل دچار زیاده‌روی می‌شوند و ارزش فعلی را با خوش‌بینی بیش از حد به زمان‌بندی تحقق این منافع گره می‌زنند. در حالی که شرکت‌های زیرساختی قدرتمند، به دلیل فروش سخت‌افزار و خدمات ابری، جریان‌های نقدی قوی و قابل اتکایی تولید می‌کنند و احتمالاً در برابر یک ریزش کامل مقاوم خواهند بود، بخش‌هایی از بازار که صرفاً بر پایه “ایده” هوش مصنوعی رشد کرده‌اند، بسیار آسیب‌پذیرترند.
در نهایت، تعیین اینکه کدام بخش از بازار در حال حاضر در اوج غیرقابل توجیه قرار دارد و کدام بخش تنها در ابتدای یک چرخه رشد بلندمدت است، نیازمند قضاوت دقیق، نگاهی عمیق به ترازنامه‌ها و حفظ دیدگاه بلندمدت به جای دنباله‌روی از موج‌های هیجانی روزانه است. نوسانات فعلی بازار نه تنها یک رخداد مالی، بلکه یک آزمون اعتماد به توانایی هوش مصنوعی در تبدیل وعده‌ها به سودآوری واقعی و پایدار است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر