۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۱
کد خبر: ۷۵۶۷۳
طی سال‌های گذشته افراد و جریان‌های مختلف بار‌ها درباره ناامنی داده‌های کاربران در واتساپ صحبت کردند.

به گزارش پایداری ملی و به نقل از برنا؛ زمانی که شهید اسماعیل هنیه به شهادت رسید، برخی از منابع رسانه‌ای طی گمانه‌زنی‌هایی عنوان کردند موقعیت مکانی ایشان به وسیله پیام‌رسان واتساپ شناسایی شده است، درباره یکی از شهدای دیگر محور مقاومت هم عنوان شد که پیام‌های همسر و خواهر همسرش سبب شناسایی و مورد هدف قرار گرفتن او شده است. 

شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل فقید حزب‌الله لبنان بهمن ماه گذشته در سخنرانی خود به مناسبت روز جانباز ضمن درخواست از ساکنان لبنان که ساکن مناطق جنگی هستند برای احتیاط در استفاده از شبکه اینترنت تأکید کرده بود بیشتر حوادث به وجود آمده برای رزمندگان لبنانی ناشی از اطلاعات جمع‌آوری شده از موبایل‌ها بوده است. 

وی در این سخنرانی اضافه کرده بود صهیونیست‌ها به جاسوس نیاز ندارند بلکه از طریق دوربین‌های مداربسته متصل به اینترنت همه شهر‌ها، خیابان‌ها و رزمندگان را رصد می‌کنند. 

دبیرکل حزب الله در آن سخنرانی تأکید کردند: متأسفانه اطلاعات از طریق شبکه‌های اجتماعی به صورت رایگان در اختیار دشمن صهیونیستی قرار می‌گیرد و ما وظیفه داریم به آنچه در شبکه‌های اجتماعی با هدف ارعاب مردم و تحت تأثیر قرار دادن اراده آن‌ها منتشر می‌شود، دقت و توجه کنیم و نباید اطلاعات به صورت رایگان در اختیار دشمنی قرار گیرد که به شدت در جست‌وجوی آن است. 

فرمانده شهید محور مقاومت تصریح کرده بودند: تلفن‌های همراه می‌توانند یک وسیله شنود باشند، بنابراین از برادران خود در روستا‌های مرزی و جنوب به ویژه رزمندگان و خانواده‌هایشان می‌خواهیم برای حفظ و حراست از خون و کرامت مردم، تلفن همراه خود را کنار بگذارند، چراکه تلفن همراه عامل مرگباری است که می‌تواند اطلاعات خاص و مرگباری را در اختیار دشمن قرار دهد، بنابراین اسرائیل نیازی به کارگذاشتن دوربین در جاده‌ها ندارد، زیرا دوربین‌های متصل به اینترنت تمام جاده‌ها را رصد می‌کنند. 

شهید سیدحسن نصرالله در همان سخنرانی از همه مردم خواستند در خیابان، داروخانه و... که دوربین دارد اینترنت آن را قطع کنند و این واجب شرعی است. 

البته اتفاقات ماه‌های اخیر نشان می‌دهد محور مقاومت نیاز دارد رزمندگانش توجه بیشتری به توصیه‌های رهبران و فرماندهان ارشد خود در زمینه تحفظ تکنولوژیک داشته باشند. صهیونیست‌ها به واسطه همکاری نزدیک با رژیم امریکا در زمینه فناوری، در مواردی با سوء‌استفاده از این فرصت ضرباتی به محور مقاومت وارد کردند که مطلوب‌ترین راه برای مواجهه با تهدیدات مورد اشاره ارتقای عملکرد حفاظتی رزمندگان محور مقاومت است. 

همانطور که بار‌ها در محافل علمی و رسانه‌ای مطرح شده است، اینترنت فناوری بود که نخستین بار از سوی ارتش امریکا برای برقراری اتصال از راه دور میان دستگاه‌های رقومی (دیجیتال) استفاده شد و بعد از مدت زمانی نه چند طولانی بدل به یک فناوری عمومی در میان مردم شد که استفاده از آن میان جهانیان عمومی شد، البته روز‌های اول کاربرد اینترنت چندان وسیع نبود، اما به مرور زندگی بشر تا جایی پیش رفت که بخش قابل توجهی از زندگی‌اش به اینترنت اتکا پیدا کرد، هرچند عمومی شدن فناوری‌های مبتنی بر اینترنت سبب نشد نهاد‌های نظامی، امنیتی و وزارت دفاع امریکا از مداخله در کنترل فرایند‌های آن بکاهند، حتی آژانس امنیت سایبری رژیم امریکا تشکیل شد و تلاش کرد تا حد ممکن بر آنچه در فضای وب می‌گذرد، سوار شود. 

البته توسعه جهانی اینترنت به مرور دولت‌ها، کشور‌ها و برخی رژیم‌های سیاسی را هم بر آن کرد تا تأثیر و مدیریتی بر فرایند‌های شبکه جهانی وب پیدا کنند از جمله آن‌ها رژیم صهیونیستی بود که طی سال‌های گذشته هر تلاشی برایش امکانپذیر بود، انجام داد تا ضمن استفاده از فناوری‌های جدید با کاهش هزینه مادی و معنوی خود، نسبت به جمع‌آوری اطلاعات مورد نیازش اقدام کند. صهیونیست‌ها در این سال‌ها از فناوری برای توسعه جاسوسی‌های خود استفاده حداکثری بردند تا علاوه بر کاهش ریسک افشای فعالیت جاسوسی، اطلاعات بیشتر، دقیق‌تر و سریع‌تری را پیدا کنند. 

صهیونیست‌ها چند روز قبل از عملیات تروریسی علیه فرمانده فقید مقاومت و شهید کردن ایشان سعی کردند با انفجار پیجر‌های نیرو‌های مقاومت و یک مانور فناورانه شکست‌های میدانی خود در نبرد رودررو با جبهه متحد مسلمین را کمرنگ کنند؛ اتفاقی که سبب شد تا یک بار دیگر به همه متخصصان، کارشناسان و دلسوزان محور مقاومت یادآوری شود برای برتری مقابل جبهه صهیونیسم جهانی در حوزه فناوری باید در زمینه بومی‌سازی تجهیزات ارتباطی (سخت‌افزاری) نیز تلاش جدی داشته باشند. 

قضیه پیجر‌ها در حالی اتفاق افتاد که حتی حزب‌الله تحفظ کرده بود تا این دستگاه‌های ارتباطی از طریقی غیر مرتبط با صهیونیست‌ها تهیه شود، اما شبکه خرابکاری صنعتی رژیم موقت اسرائیل بالاخره راهی برای نفوذ یافته بود و با وجود اینکه پیجر‌ها امکاناتی مانند مسیریاب و اتصال به اینترنت ندارند، اما آن‌ها با یک عملیات ترکیبی فناوری‌محور و فیزیکی، اقدام تروریستی خود را انجام دادند و پیجر‌ها از راه دور با کد‌های ارسالی منفجر شدند. 

خلأ دیگر لبنان در عرصه ارتباط و فناوری اطلاعات، وابستگی این کشور در لایه خدمات دسترسی به اپراتور‌های غیربومی است. مردم این کشور به شبکه اینترنت و ارتباطات رادیویی از طریق دو اپراتور مخابراتی MTC Touch وابسته به اپراتور کویتی Zain و Alfa وابسته به اپراتور آلمانی دویچه تلکام و شرکت عربستانی Fal Holdings دسترسی دارند که حتماً از منظر پدافند غیرعامل می‌تواند نقطه ضعفی برای لبنان، مردمش و مقاومت اسلامی در این کشور به شمار رود. به خصوص که براساس برخی گزارش‌های رسانه‌ای امریکا نیز در اداره زیرساخت‌های ارتباطی لبنان نقش مؤثری ایفا می‌کند. 

موضوع بعدی سرمایه‌گذاری سرمایه‌داران بزرگ صهیون یا طرفدار صهیونیسم در شرکت‌های حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و مدیریت افرادی از همین جنس در سکو‌های بزرگ جهانی است که سبب می‌شود تا صهیونیست‌ها از ظرفیت خدمات لایه سرویس فضای سایبری برای پیشبرد اهداف نظامی خود استفاده کنند. برای مثال زمانی که آدام موسری به عنوان مدیرعامل سکوی اینترنتی اینستاگرام معرفی شد، حساب کاربری اسرائیل به فارسی که یکی از حساب‌های معروف ضد ایرانی و جریان مقاومت و وابسته به دولت اشغالگر است، ضمن اعلام این خبر برای موسری در مدیریت اینستاگرام آرزوی موفقیت کرد. 

البته رفتار‌های مدیریتی بعدی موسری در مدیریت اینستاگرام نشان داد منظور صهیونیست‌ها و حامیان آن‌ها از موفقیت در مدیریت سکوی مورد اشاره چیست؟ موسری در همه سال‌های مدیریت خود، البته با تکیه بر سیاستگذاری‌های بالادستی متا، تلاش کرد تا هر صدایی که مخالف منافع صهیونیست‌هاست، در لحظه خفه کند، این سکو به موازات جلوگیری از انعکاس حقیقت درباره چهره‌ها و سکو‌های ضد صهیونیسم، مانع بیان حقیقت درباره قهرمانان ضد اشغالگران نیز شد. همچنین تا جایی که توانست جریان‌های مخالف صهیونیست را برای مخاطبان خود تیره و تار نشان داد. 

فعالیت‌هایی مانند سانسور تصاویر، اسم و ویدئو‌های شهدای بزرگی همچون حاج قاسم سلیمانی، محسن فخری زاده، اسماعیل هنیه و حالا سیدحسن نصرالله فقط بخشی از اقدامات سکوی اینستاگرام در راستای منافع صهیونیست‌هاست، ولی خطر اصلی عدم استقلال در لایه سکو و سرویس برای محور مقاومت همانطور که پیشتر گفته شد، فراتر از سانسور خبری است. این سکو‌ها به وضوح می‌توانند بدون ایجاد هزینه مادی و معنوی برای صهیونیست‌ها به آن‌ها برای جمع آوری اطلاعات از رزمندگان محور مقاومت کمک کنند. 

مطالعات و گزارش‌های رسانه‌ای بیانگر این است که پیام‌رسانی اجتماعی در کشور‌های عربی اتکای زیادی به سکوی واتساپ دارد که همچون اینستاگرام یکی از سرویس‌های تحت مدیریت شرکت متاست. اگر به سفر اربعین رفته باشید، خود نیز بعینه شاهد این واقعیت بوده‌اید که مردم عراق به عنوان یکی از اضلاع محور مقاومت چقدر به پیام‌رسان واتساپ برای ارتباط با یکدیگر وابسته هستند. مردم سایر کشور‌های عربی عضو جبهه مقاومت نیز به ظاهر چنین وابستگی ناخواسته‌ای دارند، چنانکه نزدیکان شهید اسماعیل هنیه عنوان می‌کردند که ایشان هم برای ارتباطات خود از واتساپ استفاده می‌کردند. 

طی سال‌های گذشته افراد و جریان‌های مختلف بار‌ها درباره ناامنی داده‌های کاربران در واتساپ صحبت کردند. این افراد از طیف‌های مختلف اجتماع هستند. برای مثال طی دو سال گذشته دوروف (مدیرعامل تلگرام) و ماسک (مدیرعامل ایکس یا همان توییتر) در خصوص در معرض شنود بودن داده‌های کاربران واتساپ هشدار داده‌اند، مصداق بارز آن بازنشر پست فواد دبیری از مهندسان فنی شرکت ایکس از سوی ایلان ماسک است که براساس استناد به تصاویری از بخش تنظیمات حریم خصوصی تلفن همراه خود نشان داده بود واتساپ بدون مجوز وی در ساعاتی که خواب بوده از امکانات صوتی دستگاه او استفاده کرده است! هرچند واتساپ در آن مقطع تلاش کرد تا موضوع را تکذیب کند، اما سندی برای ادعای خود منتشر نکرد و بدیهی است هیچ شرکت یا سکویی چنین موضوعی را تأیید نمی‌کند. همانطور که سید مقاومت پیش از شهادت خود عنوان کرده بودند، این خود مردم و البته به طور خاص اعضای محور مقاومت و خانواده آن‌ها هستند که باید تحفظ کنند و اطلاعات حیاتی خود را برای استفاده بدون دردسر و رایگان در اختیار دشمن صهیونیستی قرار ندهند. 

شاید برخی از مردم تصور کنند که فرد مهمی نیستند که اطلاعات آن‌ها برای سرویس‌های جاسوسی دشمن اهمیت داشته باشد، اما باید اذعان کرد انسان‌ها از سه گروه خارج نیستند، عده‌ای خود افرادی مهم هستند، گروهی دیگر با افراد تأثیرگذار در ارتباطند و بخشی دیگر از مردم هم بعد‌ها به یکی از دو گروه اول می‌پیوندند، بنابراین اطلاعات و داده‌های قابل جمع‌آوری از همه ما برای سرویس‌های جاسوسی مختلف همچون موساد ارزشمند است و نباید نسبت به این موضوع غفلت کرد. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار داد، این است که همان اتفاقی که برای پیجر‌ها افتاد به مراتب با سهولت بیشتر قابل تحقق از طریق دستگاه‌های رقومی (دیجیتال) متصل به اینترنت به خصوص در زمانی است که بدخواهان مردم جبهه مقاومت از طریق سرویس‌هایی همچون واتساپ دسترسی دوچندانی به دستگاه‌های آن‌ها پیدا می‌کنند، این را بگذارید کنار همان مثالی که بالاتر گفته شد و امکان شناسایی ارتباطات فرماندهان و رزمندگان جبهه مقاومت از طریق ارتباطات اجتماعی آن‌ها و اعضای خانواده ایشان که بعضاً می‌تواند منجر به شهادت و خطرات بزرگی همچون ربایش رزمندگان یا اقوام نزدیک آن‌ها شود به همین دلیل به خصوص امروز در شرایط عینی جنگی با محور عبری، عربی و غربی نباید سهل انگارانه به این موضوع حساس نگاه کنیم. 

برای دریافت بیشتر اهمیت این موضوع کافی است رفتار خود غربی‌ها در مواجهه با احتمال حداقلی سرقت اطلاعات آن‌ها و مسئولان کشورشان از سوی کشور‌های رقیب یا متخاصم را بررسی کنیم. در دو سال گذشته رفتار آن‌ها با سکوی تیک‌تاک می‌تواند برای ما یک مورد مطالعاتی مؤثر باشد. به خاطر داریم که چطور مدیرعامل سنگاپوری‌الاصل تیک‌تاک را به کنگره کشیدند و او را مورد بازپرسی قرار دادند، آن هم در شرایطی که تیک تاک اطلاعات کاربران امریکایی را در قالب پروژه بزرگ تگزاس تحت نظارت شرکت اوراکل در خاک امریکا محافظت می‌کردند. 
قانونگذاران امریکایی فقط از این بابت که در چین یک بند قانونی برای الزام افراد و شرکت‌ها به همکاری اطلاعات با دولت این کشور وجود دارد، کار را به جایی رساندند که بایت دنس بین دو راهی مسدودی کامل یا فروش سهام خود به مجموعه‌ای مورد تأیید امریکا قرار گیرد و همچنان نیز مسئله تیک تاک در امریکا و اروپا به عنوان یک موضوع مهم حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات محل بحث محافل سیاسی و کارشناسی است که مشخص نیست چه سرانجامی پیدا کند. 

هرچند تاکنون تیک تاک در کشور‌های مخالف چین به طور کامل ممنوع نشده است، اما بسیاری از دولت‌ها مانند انگلیس، بلژیک، نیوزیلند، اسکاتلند، تایوان، کانادا و... استفاده از سکوی مذکور را برای کارکنان دولتی ممنوع کرده‌اند، چراکه آن‌ها نسبت به مواردی که پیشتر اشاره شد حساس هستند و تلاش دارند چین به عنوان یک کشور رقیب برای غربی‌ها به اطلاعات مسئولان اروپایی و امریکایی و بعضاً آسیایی دسترسی پیدا نکند. 
امریکایی‌ها با سرمایه‌گذاری و مدیران بعضاً صهیونیست، در سال‌های گذشته از خدمات پرکاربرد اینترنتی مانند فروشگاه‌های برنامک موبایلی، پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی، خرده‌فروشی‌های بزرگ مانند آمازون برای تسری سلطه خود بر کشور‌های مختلف این بار در حوزه سایبری استفاده کرده‌اند. 

کاری که بعد از جنگ دوم جهانی در زمینه اقتصاد نیز انجام دادند و واحد پولی خود را به عنوان ارز مرجع جهانی معرفی کردند تا امکان تسلط بر کشور‌های مختلف با کمک پول امریکا را پیدا کنند و برای سال‌های بعد با ابزار‌هایی مانند تحریم و انتقال تورم کشور خود به سایر ملل به صورت پنهان نوعی جدید از استعمار را کلید زدند که ملت‌های مختلفی از اثرات آن رنج کشیدند. 

البته استفاده بیمارگونه و اعتیاد امریکا و هم‌پیمانانش به تحریم و فشار اقتصادی علیه کشور‌های غیر همسو با خود سبب شد تا کشور‌های مختلف به مرور زمان به فکر درهم‌شکستن این سلطه بیفتند و اتحاد‌های کوچکی میان خود تشکیل دهند تا امریکا دیگر به سلطه‌جویی علیه آن‌ها نپردازد، بریکس یکی از همین ساختار‌ها بود که شکل گرفت تا سلطه اقتصادی امریکا پایان بیابد و عبارت‌هایی مانند دلارزدایی و مبادله تجاری با ارز‌های ملی به زیست‌بوم اقتصادی جهان اضافه شد. 

اکنون آرایش و نظم جدید جهان به نظر شکل‌گیری اتحاد‌های مشابه در حوزه خدمات دیجیتال و تقویت استقلال ملی و منطقه‌ای کشور‌ها در زمینه‌های مختلف ارتباطات و فناوری اطلاعات را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. شاید همانطور که بریکس در حال تضعیف سلطه‌جویی امریکا و متحدانش در حوزه اقتصادی و شکست زنجیر‌های تحریم‌های بیمارگونه آنهاست، شکل‌گیری اتحاد‌های مشابه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم می‌تواند منجر به گشایش‌های زیادی برای کشور‌های مستقل شود که یکی از آن‌ها ارتقای امنیت داده‌های آن‌ها خواهد بود. 

ایران به عنوان رهبر معنوی جبهه مقاومت و سرزمین امید کشور‌های این محور همانطور که تلاش کرد تا طی سال‌های گذشته به آن‌ها ماهیگیری یاد بدهد، این امکان را دارد که ظرفیت‌های خود در حوزه توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات را نیز در اختیار آن‌ها قرار دهد، این موضوع منافع زیادی برای کشور ما و حوزه مقاومت دارد. طی سال‌های گذشته هرگاه از توسعه دستگاه‌های دیجیتال ایرانی و سکو‌های بومی صحبت شده است، عده‌ای محدودیت در جمعیت ایران و صرفه اقتصادی نداشتن را بهانه کرده‌اند تا مانع از تسریع حرکت کشور به سوی استقلال سایبری شوند، اما باید اذعان کرد ظرفیت جمعیتی و فرهنگی جبهه مقاومت برای ایران بی‌بدیل است. 

شبکه ارتباطات هر کشور یا منطقه جغرافیایی شامل شش لایه زیرساخت، خدمات دسترسی، دستگاه، سرویس، محتوا و کاربر است که تحقق استقلال سایبری به طور کامل منوط به قوی بودن کشور‌ها و اتحاد‌های جغرافیایی در هر شش لایه است. اگر بنا داریم اتفاقی مانند پیجر‌های لبنانی در کشور‌های محور مقاومت به همان صورت یا شکل دیگری تکرار نشود، لاجرم باید زیرساخت‌ها تا جایی که امکان دارد از تجهیزات بومی و امن توسعه پیدا کنند، اپراتور‌های بومی و تحت نظارت رگولاتور‌های ملی لایه خدمات دسترسی را توسعه دهند، کشور‌ها موفق به توسعه حداکثری دستگاه‌های رقومی شود، سرویس‌های مستقل با مشارکت کشور‌های مشترک المنافع توسعه پیدا کنند و تولید محتوای فاخر مورد حمایت قرار گیرد تا کاربران در این شبکه گسترده از هر لحاظ وضعیت مطلوب‌تری داشته باشند. 

سکو‌های بومی ایرانی در سه سال گذشته به خصوص نشان داده اند که دست‌کم در حوزه‌هایی مانند پیام‌رسانی، خرده‌فروشی، تاکسی‌های اینترنتی و... امکان پاسخگویی قابل قبول به نیاز‌های جامعه کاربری خود را دارند و اگر به متخصصان ایرانی اعتماد شوند، در ارائه خدمات مطلوب توانمند هستند، البته که مسیر توسعه زیست‌بوم فناوری اطلاعات و ارتباطات توقف ناپذیر است و طی بازه‌های زمانی کوتاه بهبود‌های جدی پیدا می‌کند و سکو‌های بومی نیز همواره برای جا نماندن از عرصه نیاز دارند تلاش مستمری داشته باشند. 

تجربه نیز نشان داده که مردم کشور‌های مقاومت هم در صورت بروز چنین فرصت‌هایی استقبال زیادی از آن خواهند کرد به ویژه که تیغ سانسور سکو‌های غربی در سال‌های گذشته تا عمق جان آن‌ها نیز نفوذ کرده است. مصداق بارز این اقبال زمانی اتفاق افتاد که سکوی بومی ویراستی پا به عرصه وجود گذاشت و توسعه پیدا کرد، بعد از آن مردم و مجاهدان یمنی که سکوی ایکس مطالب آن‌ها را سانسور می‌کرد، اقبال قابل توجهی به ویراستی نشان دادند تا مطالب خود را بدون نگرانی از تیغ سانسور در این سکو بازنشر دهند، اما شواهد نشان می‌دهد سکو‌های بومی ما می‌توانند با کمک دولت و حاکمیت خلأ وجودی که سبب اقبال مردم کشور‌های محور مقاومت به سکوی نه چندان پر امکاناتی مانند واتساپ شده است را پر کنند تا ریسک‌های ذکر شده در بالا برای مردم کاهش پیدا کند. از طرفی سکو‌های بومی هم با پیدا کردن بازار‌های بین‌المللی با فرهنگ نزدیک به ایران اسلامی فرصتی دو چندان برای رشد خود پیدا کنند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
نام
ایمیل
نظر